اهل سنت، دوست‌دار اهل‌بیت و صحابه هستند و حاضرند خود را فدای آنها کنند. – حوزه علمیه احناف خواف

مولوی خیرالله نیکخوی در مراسم نماز جمعه (۲۶ آذرماه ۱۴۰۰) اهل سنت شهر خواف:

  • ایمان بین امید و خوف، سالم می‌ماند.
  • باید به آن انسانی غبطه بخوریم که اهل قرآن است.
  • فرزندان خود را مجاهد تربیت کنیم و از ویژگی‌های صحابه برای آن‌ها بگوییم.
  • علمای اهل‌سنت، شخصیت‌های مردمی و وحدت‌آفرین هستند و در صحنه‌های مختلف نشان دادند که به دنبال وحدت و انسجام هستند.
  • اهل سنت، دوست‌دار اهل‌بیت و صحابه هستند و حاضرند خود را فدای آنها کنند.

به گزارش پایگاه اطلاع‌رسانی احناف خواف، مولوی خیرالله نیک‌خوی – مدرس حوزه علمیه احناف خواف – در مراسم نماز جمعه (۲۶ آذرماه ۱۴۰۰) اهل سنت شهر خواف، با تلاوت آیات “إِنَّ الَّذِینَ یَتْلُونَ کِتابَ اللّهِ وَ أَقامُوا الصَّلاةَ وَ أَنْفَقُوا مِمّا رَزَقْناهُمْ سِرّاً وَ عَلانِیَةً یَرْجُونَ تِجارَةً لَنْ تَبُورَ *لِیُوَفِّیَهُمْ أُجُورَهُمْ وَ یَزِیدَهُمْ مِنْ فَضْلِهِ إِنَّهُ غَفُورٌ شَکُورٌ” به ایراد سخن پرداخت.

مولوی نیکخوی در آغاز صحبت بیان داشت: خداوند متعال در آیه‌ای که خدمت شما تلاوت شد، می‌فرمایند: همانا کسانی که کتاب خداوند را تلاوت می‌کنند و نماز را برپا می‌دارند و از آن‌چه که خداوند به آن‌ها عنایت کرده است به صورت پوشیده و آشکارا انفاق و صدقه می‌کنند، آن‌ها از خداوندشان تجارتی را امید دارند که هرگز ضرری در آن نیست. و خداوند متعال می‌فرماید: آن‌ها این امید را دارند که خداوند متعال این مزدشان را کامل به آن‌ها عنایت کند و باز خداوند از فضل خود بیش‌تر به آن‌ها عنایت می‌کند. همانا خداوند بسیار آمرزنده است و خدا پاسخ عبادت و بندگی انسان را می‌دهد. خداوند در آیه‌ی قبل از این آیه، در مورد خوف و خشیت خود سخن می‌گوید و در این آیه تلاوت شده، صحبت از امید و رحمت پروردگار است.
مفسرین در مورد این دو آیه که پشت سر هم آمده یک مطلب را برای من و شما بیان داشتند که ایمان بین امید و خوف، سالم می‌ماند. ایمان میان خوف و امید تضمین می‌شود. لذا انسان مومن همیشه باید امیدوار رحمت خداوند باشد و همیشه از خدا خوف هم داشته باشد.

ایشان افزود: اگر عمل مختصر و اندکی هم انجام می‌دهیم، خالصانه انجام دهیم و این امید را هم داشته باشیم که الله متعال بخشنده است و عبادت کم را هم نادیده نمی‌گیرد. در ابتدای آیه خداوند متعال، تلاوت را از جمله عباداتی ذکر می‌کند که در آن خسارتی نیست‌. این سه عبادت، یعنی: تلاوت، نماز و ادای زکات را به تجارتی تعبیر می‌کند که هرگز در آن ضرری نیست. و خداوند، تلاوت را مقدم می‌کند با این که تلاوت مستحب است و نماز و زکات فرض است؛ چون عبادت باید از روی علم و فکر باشد و انسان باید کلام خدا را تلاوت کند تا حقیقت نماز و روش انفاق را یاد بگیرد. و خداوند با صیغه‌ی فعل مضارع که دلالت بر استمرار دارد می‌فرماید: (یتلون)، لذا انسان مومن باید، تلاوت کلام الهی را در برنامه‌ی خود قرار دهد.

مولوی نیکخوی تصریح کرد: ما چقدر تلاوت روزانه داریم؟ گاهی اوقات شاید به سرمایه‌ی انسانی حسادت کنیم و غبطه بخوریم که چقدر مال و سرمایه دارد ولی پیامبر(ص) می‌فرمایند: باید به آن انسانی غبطه بخوریم که اهل قرآن است. برای تلاوت قرآن، همان‌قدر که برای دیگر کارها برنامه داریم، باید برنامه ریزی کنیم. صحابه و بزرگان هر روز قسمتی از قرآن را تلاوت می‌کردند. بزرگان دینی ما بعد از نمازها و تا نیمه‌های شب تلاوت قرآن داشتند. الله تعالی افرادی را که قرآن برای خدا تلاوت می‌کنند، چه در مجلس یا جای دیگر و قرآن را همیشه تلاوت می‌کنند، مشمول رحمت خود قرار می‌دهد. کسانی که حافظ و عالم قرآن هستند باید همیشه آن را تلاوت کنند، نه‌این‌که تنها در نماز تراویح و یا مجالس و محافل تلاوت کنند. همه‌ی ما هم باید به این امر اهتمام بورزیم، چون غفلت زیادی در این کار کرده‌ایم.

وی افزود: عبادت دیگری را که خداوند به تجارت مفید تعبیر کرده‌ است، نماز است. در خیلی جاها خدای متعال تلاوت و نماز را باهم بیان کرده است. عزیزانی که کلاس‌های قرآنی دارند باید بدانند که تنها وظیفه‌ی ما تلاوت قرآن نیست، بلکه باید قرآن را تعلیم بدهیم و برای استفاده از این کلام الهی برنامه بدهیم، آیاتی را برای شاگردان خود بخوانیم و فضایل آیات را بیان کنیم و آن‌ها را به نماز تشویق کنیم. پدر و مادرانی هستند که برای یادگیری قرآن فرزند خود دغدغه دارند اما از او سوال نمی‌کنند که آیا نمازت را خوانده‌ای یا نخوانده‌ای. نسبت به نماز سهل‌انگار شده‌ایم. شاید الان به خاطر ده دقیقه استراحت بیش‌تر، نماز عصر ما فوت و قضاء می‌شود. عزیزانی که خدا به شما حفظ و قرائت قرآن عطا کرده‌ است، باید متوجه باشند که اهمیت نماز از این مسائل بیش‌تر است. نسبت به ادب فرزندان خود بی‌ملاحظه نباشیم و اعمال آنان را پیگیری کنیم. فرزندان ما نیاز به خوراک فرهنگی دارند. امروز در فضاهای مجازی و رسانه‌ها، موسیقی‌های خطرناک و تصاویر مستهجن به کثرت وجود دارد و از طرف دشمنان دین مورد تهدید قرار گرفته‌ایم، اما برای چاره‌جویی آن چه فکری کرده‌ایم؟ دیگران به خانه‌های ما نفوذ کرده‌اند، به گوشی‌های دست فرزندان ما نفوذ کرده‌اند و همه نوع برنامه‌ای برای بد‌ اخلاقی و بی‌اخلاقی وجود دارد اما ما چه چاره‌ای اندیشیده‌ایم؟ در مساجد ما بزرگان هستند، اما جوانان و بچه‌ها دیده نمی‌شوند. همه‌ی اقشار جامعه از علما و طلاب گرفته تا معلمین و والدین و…‌ مسئول هستند. نگوییم فرزندان ما کوچک هستند و بزرگ‌تر که شدند به آن‌ها تذکر می‌دهیم، همین الان باید تذکر دهیم. سرمایه‌داران از سرمایه خود برای کارهای خیر استفاده می‌کنند، اما یکی از کارهای خیر همین بخش فرهنگی مساجد است که جوانان جذب مسجد شوند. کسی که معلم است، دانش خود را در مسجد برای دانش‌آموزان ارائه دهد. کسی که معتمد است وقت خود را در مسجد در اختیار جوانان قرا دهد. فرزندان خود را مجاهد تربیت کنیم و از خصوصیات صحابه برای آن‌ها بگوییم.

مدرس حوزه علمیه احناف خواف گفت: باید انسان از هرچیزی که خدا به او عنایت کرده است انفاق کند. از علم، سرمایه، تجربه و …. خود باید انفاق کنیم. اگر به فرض مثال کسی به ما ملکی یا چیز دیگری هدیه کرده است و ما بخواهیم آن را بفروشیم و کسی که آن را عطا کرده خریدار آن باشد، آیا درست است که آن را به کسی دیگری غیر از او بفروشیم؟ خداوند خودش به ما لطف و احسان عنایت کرده‌ است و خود او هم خریدار است. مال خود را در راه الله هزینه کنیم و این انفاق هم پنهانی و هم آشکار باشد. اگرچه انفاق به صورت پنهانی بهتر است، اما بعضی از اعمال هستند که آشکارا انجام دادن آن‌ها بهتر است، از جمله همین نمازهای فرض. نماز یک عبادت است اما شریعت به ما اجازه داده بر مناره‌های مسجد اذان بگوییم، چون جماعت هرچقدر بیش‌تر باشد ثواب آن بیش‌تر است. همانطور بعضی از انفاق‌ها مانند زکات و صدقه که نیت خالص داشته باشد، خداوند توصیه می‌کند که به صورت آشکارا ظاهر کنیم. باید بعد از اعمال، امیدوار رحمت خدا باشیم اما خود را طلبکار حساب نکنیم.

ایشان خاطر نشان کرد: خدای متعال در این آیه مبارکه، این دنیا را به بازار و کشت‌زاری تشبیه کرده است که انسان به منزله‌ی فروشنده و دهقان است و این نعمت‌هایی را که به ما عنایت کرده همان سرمایه‌های دهقان و فروشنده است. خداوند در قرآن به انسان می‌گوید: ای انسان! تو که به عنوان تاجر و سرمایه‌گذار هستی، آیا تو را به تجارتی که هرگز خسارت ندارد راهنمایی کنم که نجات دهنده شما از عذاب الهی است؟ آن تجارت، همان تجارت با الله است که نجات‌بخش و مفید است و نتیجه‌ی آن این است که الله مزد انسان را به طور کامل و چندبرابر می‌دهد.

مولوی نیکخوی در بخشی از سخنان خود، به “محبت اهل بیت با صحابه” اشاره، و “بر عشق و ارادت اهل سنت و علمای آنها به اهل بیت و صحابه” تاکید کرد و گفت: در هفته‌ای که گذشت، متاسفانه بعضی از انسان‌های فرصت‌طلب و سودجو در فضای مجازی و رسانه‌ها سعی در بدنامی اهل سنت داشتند و می‌خواستند اهل سنت را نسبت به اهل‌بیت بی‌توجه معرفی کنند، در حالی که همه آگاه هستید که اهل سنت عاشق صحابه و اهل بیت هستند.

ایشان تصریح کرد: اهل سنت، اهل تقیه و تملق نیستند. اهل سنت نفاق ندارند که به ظاهر، ابراز دوستی کنند و پشت‌سر، لعن و نفرین کنند؛ بلکه اهل سنت دوست‌دار اهل‌بیت و صحابه هستند و حاضرند خود را فدای آنها کنند. اهل بیت رسول‌الله(ص) و صحابه، عاشق همدیگر بودند و به تعبیر خداوند (رحماء بینهم) بودند. تاریخ و کتب سیرت، سرشار از عشق و علاقه بین صحابه و اهل بیت است.

مدرس حوزه علمیه احناف خواف افزود: زمانی‌که حضرت ابوبکر صدیق(رض) برای جنگ با مرتدین شمشیر از نیام می‌کشد و می‌فرماید: من با مرتدین می‌خواهم بجنگم، حضرت علی مرتضی(رض) پیش می‌آید و جلوی اسب و سواری حضرت ابوبکر(رض) را می‌گیرد و می‌گوید: ای خلیفه پیامبر(ص) کجا می‌روی؟ حضرت علی(رض) می‌گوید: من سخنی را که پیامبر(ص) در روز احد به تو گفتند: که نرو و در کنار من بنشین و شمشیر خود را نگه‌دار را می‌گویم. امروز اگر توِ خلیفه را از دست بدهیم و تو شهید شوی، تا قیامت برای مسلمانان نظامی باقی نمی‌ماند. امروز اگر مسلمانان زنده هستند به خاطر توِ ابوبکر(رض) است. با از دست دادنت ما را مصیبت‌زده نکن. این عشق حضرت علی(رض) به حضرت ابوبکر(رض) است.

وی ادامه داد: به حضرت عمر فاروق(رض) نگاه کنیم که چقدر به اهل بیت رسول‌خدا(ص) ارادتمند است. از دختر حضرت علی(رض) ام‌كلثوم خواستگاری می‌کند و حضرت علی(رض) می‌گوید: دخترم هم سن او پایین است و هم برای پسر عمویش او را در نظر داشتم. حضرت عمر(رض) در جواب می‌گوید: قصد من تنها ازدواج نیست. من به این دلیل که پیامبر(ص) فرمودند: که روز قیامت همه‌ی واسطه‌‌ها و نسب‌ها قطع می‌شوند، جز کسانی که به واسطه‌ی ایمان و دین یا به دلیل نسب با من مرتبط باشند، من به این دلیل می‌خواهم نسب خود را به پیامبر(ص) متصل کنم. حضرت علی(رض) قبول می‌کند و دختر خود را به نکاح حضرت عمر(رض) در می‌آورد. مثل روز روشن است که صحابه و اهل بیت با هم محبت و عشق داشتند و امروز اهل سنت هم به هر دو گروه، یعنی صحابه و اهل بیت عشق و ارادت دارند و برای هر دو حاضرند جانفشانی کنند و از این بزرگان دینی دفاع کنند.

مولوی نیکخوی تاکید کرد: امروز نیاز امت، وحدت و اتحاد است. علمای اهل‌سنت، انسان‌های مردمی و وحدت‌آفرین هستند و در صحنه‌های مختلف نشان دادند که به دنبال وحدت و انسجام هستند؛ لذا کسی حق ندارد به بهانه‌ی این‌که بیاید نکته‌سنجی کند و از سخنان و گفتار بزرگان سوءاستفاده کند، خدای ناخواسته به مقدسات اهل سنت توهین کند. اهل سنت چنین چیزی را هرگز تحمل نمی‌کنند و هرگز برداشت نمی‌کنند که کسی بخواهد با سودجویی و با استفاده از موقعیت‌ها، به بزرگان و اعتقادات اهل سنت اهانت کند؛ بلکه اهل سنت حاضرند در حفظ وحدت و مقدسات خود و اسلام فدا شوند و در این راه از هیچ کوشش و جانفشانی دریغ نخواهند کرد.

اشتراک گذاری