photo_2023-12-29_19-03-54

جوانی؛ مرحله سرزندگی، حماسه و شجاعت

دشمنان اسلام امروزه جوانان ما را نشانه گرفته‌اند

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی احناف خواف، مولوی ابراهیم باخدا، در مراسم نماز جمعه ۳ فروردین ۱۴۰۳ اهل سنت شهر خواف، با تلاوت آیات (إِنَّهُمْ فِتْيَةٌ آمَنُوا بِرَبِّهِمْ وَزِدْنَاهُمْ هُدًى*قَالُوا سَمِعْنَا فَتًى يَذْكُرُهُمْ يُقَالُ لَهُ إِبْرَاهِيمُ) و حدیث (اِغْتَنِمْ خَمْساً قَبْلَ خَمْسٍ شَبَابَكَ قَبْلَ هَرَمِكَ وَ صِحَّتَكَ قَبْلَ سُقْمِكَ وَ فَرَاغَكَ قَبْلَ شُغْلِكَ  وَ حَيَاتَكَ قَبْلَ مَوْتِكَ وَ غِنَاكَ قَبْلَ فَقْرِكَ) پیرامون موضوع جوانان، به ایراد سخن پرداخت.

مدرس حوزه علمیه احناف خواف در آغاز سخن بیان داشت: نعمت‌های خداوند بر ما انسان‌ها بسیار زیاد است و یکی از نعمت‌هایی که خداوند بر ما ارزانی داشته است، ماه مبارک رمضان ‎است. در رمضان، مهمان الله هستیم. فلسفه‌ی رمضان، رسیدن به تقوا است اما این فصل‌های بندگی را خداوند برای تجدید میثاق و بازگشت به طرف او می‌آورد. رمضان بهترین فرصت برای خودسازی، تربیت نفس و رسیدن به الله است.

جوانی؛ مرحله سرزندگی، حماسه و شجاعت

سخنران نماز جمعه خواف گفت: سخن امروز از جوانان و بیداری آنان است. آن‌چه که امروزه مشاهده می‌کنیم، این است که دشمنان، جوانان ما را نشانه گرفته‌اند. جوانی مرحله‌ای از عمر است که همه‌اش نشاط، قدرت، سرزندگی، حماسه و شجاعت است. پیامبر(ص) فرمودند: پنج چیز را قبل از پنج چیز غنیمت شمار: جوانی خود را از قبل از پیری، سلامتی خود را قبل از مریضی، بیکاری و فراغ بالی را قبل از مشغولیت، زندگی را قبل از مرگ و ثروت‌مندی را قبل از نیازمندی. همه‌ی این موارد برای خدمت به خلق خدا و بندگی الله می‌باشد.

پیامبران در جوانی مبعوث شدند

مولوی باخدا افزود: وقتی خداوند از اصحاب کهف سخن می‌گوید، می‌فرماید: آنان جوانانی بودند که به پروردگارشان ایمان آوردند و ما ایمان آن‌ها را افزایش دادیم. اصحاب کهف، جوانانی بودند که در روایات، سن آنان از ۱۷ تا ۲۲ سال بود اما در مقابل ظالم زمانه‌ی خود ایستادگی کردند و حاضر به شرک نشدند. وقتی حضرت ابراهیم(ع)، بت‌های مشرکین را شکست، مشرکین گفتند: چه کسی این کار را با خدایان ما کرده است؟ برخی گفتند: شنیدیم جوانی در این‌جا بود که از بت‌ها به بدی یاد می‌کرد و اسم او ابراهیم بود. موضوع قابل توجه، جوانی ابراهیم(ع) بود.

وی گفت: حضرت ابن عباس(رض) می‌فرماید: خداوند هیچ پیامبری را مبعوث نکرد مگر در دوران جوانی آنان. تمام پیامبران در جوانی به نبوت و بعثت رسیدند تا این‌که به حضرت محمد(ص) می‌رسیم و می‌بینیم که این امت، اولین بذرهای آن با جوانان کشت می‌شود. اولین کسانی که به پیامبر(ص) ایمان آوردند، جوانان بودند و وقتی اسلام و ایمان در قلب آنان جای گرفت، هدایت این دین، به دست آنان افتاد. وقتی جوانان حق طلب، اسلام و ایمان را شناختند، بزرگ‌ترین حامیان دین شدند.

جوانان صحابه پیشرو در علم، دعوت، جهاد و مقاومت

مدرس حوزه علمیه احناف خواف ادامه داد: پیامبر(ص) در آغاز بعثت، در مورد یهودیان تردید داشتند که شاید سخنان ایشان را تحریف کنند اما زید بن ثابت(رض) را فراخواندند و از او خواستند زبان یهودیان را یاد بگیرد و وی در ۱۵ روز زبان عبرانی را یاد گرفت که هم صحبت می‌کرد و هم می‌نوشت. جوانان در تمام صحنه‌ها پرچم‌دار بودند. قبل از هجرت پیامبر(ص) به یثرب یا مدینه، مردم یثرب تقاضای معلم می‌کنند و پیامبر(ص)، مصعب بن عمیر(رض) را می‌فرستند و این جوان با گروه اندکی از مسلمانان دعوت خود را شروع می‌کند و وقتی پیامبر(ص) به مدینه هجرت می‌کنند، مشاهده می‌کنند که تمام اهالی، مشتاق دیدار پیامبر(ص) می‌باشند و این جوان مسلمان، همه را آماده کرده است.

سخنران نماز جمعه خواف افزود: یکی دیگر از این جوانان، حضرت معاذ بن جبل(رض) می‌باشد. پیامبر(ص) در مورد وی می‌فرمایند: داناترین این امت نسبت به حلال و حرام، معاذ بن جبل است. یکی دیگر از این جوانان، حضرت سعد بن معاذ(رض) است که در ۳۰ سالگی ایمان می‌آورد و در ۳۶ سالگی وفات می‌کند و وقتی از دنیا می‌رود، پیامبر(ص) می‌فرمایند: عرش خداوند به دلیل مرگ سعد بن معاذ لرزید. در یکی از غزوات، وقتی پیامبر(ص) خطاب به صحابه فرمودند: بین شما و بهشت فقط همین لشکر دشمن باقی مانده است، حضرت عمیر بن حمام انصاری(رض) که در دست او چند دانه خرما بود، وقتی این سخن را شنید، خرماها را دور انداخت، چون این خرماها وقت او را می‌گرفت و به طرف دشمن رفت و شهید شد.

جان‌فشانی‌های جوانان صحابه کرام

مولوی باخدا خاطر نشان کرد: وقتی در اواخر عمر پیامبر(ص)، مسیلمه کذاب ادعای نبوت می‌کند، پیامبر(ص) به او نامه‌ای نوشتند که برگرد و توبه کن، او نیز نامه‌ای می‌نویسد که نبوت نصف زمین از من و نصف دیگر از تو باشد. پیامبر(ص) نامه‌ای دیگر می‌نویسند و نامه را به حضرت حبیب‌بن زید انصاری(رض) می‌دهند که نزد این شخص خون‌ریز و کذاب برود و به او می‌گویند: معلوم نیست مسیلمه چه رفتاری با تو انجام دهد اما او می‌گوید: اشکالی ندارد و ما برای این‌ها آماده شده‌ایم. مسیلمه، سفیر پیامبر(ص) را در میدانی که همه جمع شده‌ بودند می‌بندد و می‌گوید: آیا شهادت می‌دهی که محمد (ص)رسول خداست؟ او می‌گوید: بله شهادت می‌دهم. دوباره سوال می‌کند که آیا شهادت می‌دهی که من هم پیامبر خدا هستم؟ حضرت حبیب‌بن زید(رض) می‌گوید: تو چه می‌گویی؟ من چیزی نمی‌شنوم. بعد از این مسیلمه دستور می‌دهد که تمام مفاصل این صحابی را جدا کنند و دوباره سوالات خود را تکرار می‌کند اما حضرت حبیب(رض) می‌گوید: سخن تو را نمی‌شنوم. و به همین شکل ادامه می‌یابد تا این‌که تمام بدن ایشان را تکه تکه می‌کنند و این صحابی بزرگوار دست از ایمان خود به پیامبر(ص) نمی‌کشد. و می‌گوید: شهادت می‌دهم که محمد(ص) رسول خداست و برای تو شهادت نمی‌دهم. سپس این جوان مسلمان را تکه تکه و به شهادت می‌رسانند. وقتی خبر به پیامبر(ص) می‌رسد، خبر را به مادر این شهید می‌دهند و او می‌گوید: من فرزندم را برای چنین چیزی آماده کرده‌ام.

مدرس حوزه علمیه احناف خواف ادامه داد: حضرت عبدالله بن حذافه(رض) نیز یکی دیگر از جوانان صحابه است که وقتی به دست مسیحیان افتاد، در برابر تمام شکنجه‌های آنان دست از ایمان نمی‌کشد و تا این‌که به دلیل مقاومت خود، پادشاه روم را مجبور می‌کند تا او تمام همراهان او را آزاد کند و وقتی به مدینه می‌آید، حضرت عمر(رض) این داستان را می‌شنود و پیشانی وی را می‌بوسد و می‌گوید: امروز لازم است که تمام مسلمانان پیشانی عبدالله را ببوسند.

نقشه‌های دشمنان برای جوانان

وی افزود: امروز زمانی است که جوانان بیدار شوند و فریب غرب را نخورند. چه اتفاقی افتاده که امروزه جوانان ما دچار فتنه‌ها شده‌اند؟ در زمانی که اندلس در دست مسلمان بود، پادشاه فرانسه می‌خواست اندلس را بگیرد و جاسوسی فرستاد و وقتی جاسوس بازگشت گفت چه دیدی؟ جاسوس گفت: جوان مسلمانی را دیدم که گریه می‌کرد؛ چون در وقت تمرین، تیر او به هدف نخورده است و می‌گفت: به این دلیل گریه می‌کنم که قرار است در راه خدا جهاد کنم اما هنوز مهارت ندارم. پادشاه وقتی این را شنید، گفت: الان وقت جنگ نیست و با وزیران خود مشوره می‌کند و تصمیم می‌گیرند که زنان رقاصه، دختران زیبا و نوازندگان را در میان مسلمانان بفرستند تا جوانان را از ایمان حقیقی دور کنند. وقتی جاسوس دوباره می‌رود و برمی‌گردد، پادشاه به او می‌گوید: چه دیدی؟ گفت جوانی دیدم که گریه می‌کرد و وقتی از او سوال کردم و علت گریه را پرسیدم، جوان گفت: انگشتری را می‌خواستم به دختری که دوست من است بدهم، گم کرده‌ام. در این موقع پادشاه گفت: الان وقت فتح اندلس است.

جوانان بیدار و هوشیار باشند و فریب تبلیغات غرب را نخورند

سخنران نماز جمعه خواف در پایان گفت: دشمنان، فساد و شهوات را در بین جوانان رواج دادند تا جوانان مسلمان از الگوهای دینی غافل شوند و نگذاشتند جوانان ما در عرصه‌های مختلف علمی، دینی، نظامی و… پیشرفت کنند و با شبهات، ذهن جوانان را شست‌وشو دادند. باید ما به طرف خدا برگردیم و جوانانی هم‌چون صحابه تربیت کنیم. باید جوانانی مثل صلاح‌الدین ایوبی و سلطان محمد فاتح تربیت کنیم. امروز که غزه به خاک و خون کشیده می‌شود، غرب برای ما روز مادر و کودک قرارداده‌است و ما فریب می‌خوریم که مدافع مادران و کودکان هستند؛ درحالی‌که هزاران مادر و کودک در غزه شهید شدند و هزاران مادر و کودک در زیر آوارها مانده‌اند و ما هنوز فکر می‌کنیم که غرب به فکر ماست و منتظر راه نجات از طرف غرب هستیم. راه نجات ما قرآن، زندگی پیامبر(ص) و صحابه(رض) می‌باشد. اگر نگاه به ما غرب باشد، آن‌ها پیروزی ما را نمی‌خواهند بلکه منتظر شکست ما هستند. حیله جدید این است که می‌گویند: نوروز آمده، جشن بگیرید و سفره‌ی هفت سین پهن کنید؛ درحالی که ماه رمضان آمده است و باید مشغول عبادت الله باشیم نه جشن و وقت‌گذرانی.

اشتراک گذاری

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *