کسی که به اندازه یک ذره تکبر در وجود او باشد، وارد بهشت نمی شود

ایشان با تلاوت و ترجمه آیه «تلک الدار الاخره نجعلها للذین لایریدون علوا فی الارض و لا فسادا و العاقبه للمتقین» خاطر نشان کردند که خداوند برای بندگان خود برای رسیدن به منزلگاه نیکوی آخرت سه شرط قرار داده است.

اول اینکه بنده اراده تکبر و تسلط بر بندگان را نداشته باشد، دوم اینکه اراده فساد را نداشته باشد و سوم سرانجام نیکو از کسانی است که صفت تقوا را در زندگی خود قرار دهند.

حضرت علی(رض) در دوران خلافت خویش به تنهایی در بازارها و کوچه ها راه می رفتند تا کسانی که راه را گم کرده اند، راهنمایی نماید و افراد ضعیف را کمک کند و جلوی مغازه ها می رفتند و آیه ای که در اول ذکر شد را تلاوت می نمودند و می فرمودند: این آیه در مورد حکامی که با عدل و تواضع رفتار می کنند نازل شده است. یعنی هر انسانی که دارای قدرت باشد (فرق نمی کند جانی باشد یا مالی، حکمرانی یا غیره) تحت این آیه داخل است.

حضرت عمربن عبدالعزیز(ره) در لحظات پایانی عمر خود آیه ای که در اول ذکر شد را می خواندند تا اینکه به رحمت حق پیوستند.

تکبر

تکبر بدترین خصلتی است که شخص را هلاک می کند و او را از بهشت دور می سازد. صفتی که پیامبر صلی الله علیه و سلم می فرمایند: «لا یدخل الجنه من کان فی قلبه مثقال حبه من کبر»؛ کسی که به اندازه یک ذره تکبر در وجود او باشد، وارد بهشت نمی شود.

منظور از “للذین لا یریدون علوا” در این آیه همان تکبر است که شخص خود را از هر لحاظ برتر بشمارد چه از لحاظ مالی باشد یا تعداد فرزند یا قدرت بدنی یا علوم دینی و یا حتی زهد و عبادت، که شخص را به هلاکت می رساند.

به طور کلی تکبر یعنی تلاش برای سوار شدن بر گرده مردم و تحمل نکردن برتری دیگران است.

حضرت علی(رض) می فرماید: کسی که می خواهد با بند کفش خود از دیگران برتر باشد در تکبر داخل است. چون شخصی به خدمت پیامبر صلی الله علیه و سلم آمد و عرض کرد: دوست دارم اهل جمال باشم، آیا این تکبر است؟ فرمودند: خدا زیبا و نیکو است و زیبایی را دوست دارد و این تکبر نیست. بلکه تکبر آنست که در مقابل حق سرکشی کند و مردم را تحقیر بشمارد.

فساد

دومین صفتی که خداوند می فرماید: فرد بهشتی اراده آنرا نداشته باشد فساد است. فساد شامل هر نوع گناه و معصیت می شود. تجاوز به آبرو و به هر یک از شئونات فساد است. اما برخی فسادها خیلی جرم شان سنگین است که پیامبر صلی الله علیه و سلم آنرا به اسم “مهلکات” نام بردند. از جمله آن زنا می باشد که در جامعه مسلمین، تصور چنین امری بعید به نظر می رسد.

خداوند متعال می فرماید: “و لاتقربوا الزنا” یعنی به زنا نزدیک نشوید؛ منظور این است که اگر به مقدمات آن بی پروا شدید مثل این است که عمل زنا را انجام داده اید.

احادیثی زیادی در مذمت زنا آمده است از آن جمله: «وقتی کسی مرتکب زنا می شود، در حین عمل زنا ایمان از او کوچ می کند. بعد از اینکه از عمل زنا تمام می شود ایمان او باز می گردد و این گناه بزرگ فقط با توبه محو می شود.»

قرآن سرگذشت اقوام مختلفی از امت های گذشته را بیان می کند و بر هر یک از این اقوام یک ایراد گرفته و آن مسئله ایمان و توحید است. اما در مورد دو قوم علاوه بر کفر و شرک آنها یک گناه دیگری را تذکر می دهد؛ یکی قوم لوط که گرفتار عمل لواط بودند و عمل قوم شعیب که جبرئیل به دستور خداوند با گوشه بال خود شهرهای قوم لوط را به آسمان می برد و از همانجا آنها را واژگون می کند و سنگ های گداخته شده را روی قوم لوط سرازیر می کند که منظور از آن، باران خشم و غضب خداوند است.

جناب مولوی مومن در ادامه به جوانان نصیحت کردند و فرمودند: وقتی خدا زن مناسب را آفریده است خیلی بی توجهی است که انسان خود را از طریق دیگر ارضاء کند.

ایشان در پایان متذکر شدند که در واقعه عاشورا قیام حضرت حسین(رض) فقط برای از بین بردن فساد بود.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *