مختصری از زندگی حضرت شیخ التفسیر والحدیث مولانا محمد عمر سربازی(رحمه‌الله)

ایشان از سادات منطقه می‌باشند. سلسله‌ای که وی را به رسول اکرم ﷺمتصل می‌کند، دارای ۳۲ واسطه است که با نگاهی هرچند گذرا به این سلسله، به خوبی می‌توان به ممتاز بودن آن در تمام مقاطع، از نظر برجستگی‌های علمی و پرهیزگاری و مقبولیت‌های عامه، پی‌برد. شیخ (ابو صالح موسی) و فرزند گرامی ایشان حضرت غو‌ث اعظم (عبدالقادر گیلانی) از چهره‌های شاخص این زنجیره هستند که اسم گرامی‌ ایشان بیش از هر کس دیگری در سلسله نسب مولانا محمد عمر(رحمه‌الله) جلب توجه می‌کند. در سلسلۀ ایشان شخصیت‌های منحصر به فردی مانند: حضرت فاطمه زهرا(رضی‌الله‌عنها) و حضرت علی مرتضی(رضی‌الله‌عنه) و اولاد پاکشان نیز دیده می‌شوند که به طریق مختلف با آن‌ها پیوند می‌خورند.

  • دوران کودکی

در سال ۱۳۵۵ هجری قمری در یکی از شب‌های ماه مبارک ذی‌الحجه، در روستای (انزا) در منطقه سرباز بلوچستان طفلی از پدر و مادری پاک و از سلالۀ مقدس رسول خدا ﷺ چشم به جهان می‌گشاید. اسمش را پدربزرگش وی محمد عمر می‌نهد. محمد‌عمر از همان کودکی امتیازات خدادادی‌اش را ظاهر می‌سازد و این امتیازات فرقی واضح در میان او و سایر اطفال ایجاد می‌کند. مادرش به وی می‌گفت: در طول شب‌های دراز، مثل اطفال دیگر پریشانم نمی‌کردی، تا اینکه دل خودم به رحم می‌آمد و بر‌می‌خواستم به تو شیر می‌دادم. وقتی پا به سن نه سالگی می‌گذارد، پدرش او را به دبستان می‌برد. تا دوسال با جدیت تمام درس می‌خواند، اما سال سوم حالش دگرگون گشته و به دنبال آن، برای همیشه دبستان را ترک می‌گوید و در مقابل، عاشق کتاب‌های دینی می‌شود. تا سن ۱۰ سالگی کتاب‌های ابتدایی از قبیل: گلستان سعدی، مجموعه پنج کتاب، میزان و منشعب، منیة المصلی و مختصر قدوری را فرا می‌گیرد.

  • دوران تحصیلات

این دوره از زندگی مولانا، از ۱۳ سالگی شروع شده و به مدت ۵ سال ادامه می‌یابد. او در سال ۱۳۶۸ هجری قمری به قصد شهر کراچی، شهر علمی و عالم پرور پاکستان از ایران خارج می‌شود. در آن دوره از زمان، در کراچی اندیشمندان و علمای برجسته‌ای وجود داشتند که به کار علم و فرهنگ اسلامی رونقی به‌سزا بخشیده بودند. در رأس همۀ آن‌ها علمایی قرار داشتند که در دارالعلوم دیوبند پرورش یافته بودند. نوجوان مسافر، سال اول ورودش را به پاکستان در مدرسه (احرار الاسلام) می‌گذراند و سال دیگر وارد مدرسه بزرگ و خوش‌نام آن دیار، یعنی مدرسه (مظهر العلوم) می‌شود. ریاست این حوزه علمیه، در دست حضرت مولانا محمد صادق(رحمه‌الله) قرار داشت که از شاگردان خاص حضرت شیخ الهند محمود الحسن(رحمه‌الله) بودند. او علوم متعدد اسلامی را از علمای  متبحر و صاحب نام حاصل می‌کند؛ علم ترجمه، تفسیر قرآن و حدیث را از عالم بزرگ حافظ کلام سرمدی و محدث وقت، حضرت مولانا فضل احمد کراچوی(رحمه‌الله) می‌آموزد. علم فقه، نحو، بلاغت، تجوید و قرائت را از قاری معروف، حافظ قاری محمد رعایت الله دیوبندی(رحمه‌الله) و علم ادب، اصول، منطق و صرف را از عالم فاضل، مولانا عبدالحلیم افغانی(رحمه‌الله) شاگرد ممتاز مولانا انورشاه کشمیری(رحمه‌الله) فرامی‌گیرد. زندگی هفت ساله در پاکستان، افقی جدید و وسیع در مقابل دید مولانا می‌گشاید و در زمان درس خواندن، او را از نزدیک با علماء، اندیشه‌ها، مکاتب مختلف مذهبی و فکری و سیاست‌ها و….  آشنا می‌سازد. از جمله شخصیت‌های مشهور علمی، انقلابی و عرفانی که با آن‌ها آشنا شد، می‌توان از شاه عطاءالله بخاری(رحمه‌الله)، احمد علی لاهوری(رحمه‌الله)، عبدالله درخواستی(رحمه‌الله)، محمد یوسف بنوری(رحمه‌الله)، مفتی محمد شفیع(رحمه‌الله)، عبدالغنی جاجروی(رحمه‌الله)، مفتی محمد عثمان بلوچ(رحمه‌الله)، جالندی(رحمه‌الله) و بسیاری دیگر از چهره های معروف آن زمان نام برد. با اتمام تحصیلات در سال ۱۳۷۳ هجری قمری، او به محض فراغت، با کوله باری پر از اندوخته‌های علمی و تجربیات مهم و خاطره‌های شیرین، رهسپار وطن می‌گردد.

  • دوران خدمت به اسلام و مسلمین

این دوران هنگامی شروع می‌شود که ایشان از پاکستان به بلوچستان ایران مراجعه می‌کند و این در حالی است که از زندگی‌اش هنوز  ۲۰ بهار هم نگذشته است. با تکمیل علوم ظاهری، تشنگی حقیقت جویی در روانش برطرف نمی‌گردد، لذا برای به دست آوردن گوهر باطن و علم معرفت، در سال ۱۳۷۵ هجری قمری راهی افغانستان می‌گردد و در آن‌جا به دست شفاگر غوث دوران، حضرت شاه غوث محمد هروی(رحمه‌الله) تجدید بیعت می‌نماید و پس از وفات وی مدتها بعد نزد فرزندش، حضرت علامه شاه بهاءالدین شهید(رحمه‌الله) تجدید اسباق کرده و به کمک وی، سلوک عارفانه‌اش را تکمیل می‌کند. در سال ۱۳۸۰ هجری قمری به مساعدت جناب مولانا تاج محمد ئسکندی(رحمه‌الله) مدرسه عزیزیه دپکور را که به علت رفتن حضرت مولانا عبدالعزیز(رحمه‌الله) به زاهدان، بی سرپرست مانده بود، به (انزا) انتقال می‌دهد و مدتی در آن به تدریس اشتغال می‌ورزد تا در آن جا در طی  یکی از سفرهای تبلیغی، گذرش به منطقه کوه ون می افتد که اغلب ساکنین آن معتقد به مذهب کفرآمیز ذکر بودند.
در آنجا احتیاج شدید به اصلاح همه جانبه آنها بود. در سال ۱۳۸۰ هجری قمری به کمک همان مردم در روستای پادیگ(خدا آباد)  اساس مدرسه‌ای را می گذارد که بعدها در ردیف معروف ترین مدارس دینی ایران برای خود جا باز می‌کند.

  • تالیفات حضرت مولانا محمد عمر سربازی(رحمه‌الله)

مولانا محمد عمر سربازی، از بین تمام علمای اهل سنت ایران زمین، بیشترین تعداد تصنیفات را به خود اختصاص داده‌اند که این نوشته‌ها از مرز ۷۰ می‌گذرد و این در عالم تصنیف عدد بزرگی است و این کتاب‌هایی که از آن نام برده می‌شود از معروفترین آثار مولانا می‌باشد:

1- تبیین الفرقان، 2-  مجموعه فتاوای منبع العلوم کوه ون، 3-  مکتوبات، 4-  زاد الحقیر للحاج، 5-  شمشیر بٌرّان، 6-  دیوان عمر، 7-  خیر المقاصد، 8-  ارمغان دوستان، 9-  سوغات برادران، 10-  صدای فطرت، 11-  ستر شرعی، 12-  اسلام و سائنس عالم، 13-  خلاصة الحقایق، 14-  خلاصة التصوف، 15-  سرگذشت خود نوشت، 16-  ضمائر الحکمة، 17-  رجاء المقبول و…

  • وفات حضرت مولانا محمد عمر سربازی(رحمه الله)

سرانجام عارف بالله، مفسر بزرگ، مولانا محمد عمر سربازی در سحرگاه چهارشنبه ۲۲ اسفند ۱۳۸۵ هجری شمسی برابر با ۲۴ سفر ۱۴۲۸ هجری قمری، دیدار یار را لبیک می‌گوید و از این عالم فانی رها پرواز می‌کند و  به نزد یار خویش باز می‌گردد.

برگرفته از مقدمۀ تفسیر تبیین الفرقان و فتاوای منبع العلوم کوه ون

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *