حج بازگشت به فطرت پاک انسانی

مراد از این ده شب مبارکه به اعتقاد اکثر علمای اسلام ده شب اول ذیحجه یا دهه آخر رمضان و یا دهه محرم است.که به هر یک از آن ها در آینه آیات و روایات اهمیت خاصی  اختصاص یافته است.

دهه اول ذیحجه که ایام پایانی ماه های حج به حساب می آید از جمله ایامی است که روزه گرفتن در آن از ثواب زیادی برخوردار است و از جمله مسائل شرعی نیز که شخص حاجی پول کافی را برای خرید قربانی ندارد برای جبران آن باید 3 روز از این دهه و 7 روز هنگام مراجعت از حج در وطن خود روزه بگیرد.(بقره296)روزه روز عرفه نیز برای غیر حاجی ثواب زیادی دارد چنانکه پیامبر اکرم (ص)می فرماید:”روزه روز عرفه گناهان سال گذشته و سال جاری را محو می کند”.دراین روز حاجیان در عرفات وقوف می نمایند که این عمل از ارکان حج بوده که بدون آن حج انجام نمی گیرد.

انتهای این دهه از نهم تا سیزدهم از جمله اوقاتی است که بیشترین دعا از طرف بندگان مخلص خداوند به درگاه مقدسش روانه می گردد.از آن جمله ذکر و دعاهای حجاج در زمین حرم در لباس احرام است و تکبیرات تشریق غیر حجاج است که: تکبیر آن  اعلان بزرگی خداوند و نفی بزرگی غیر اوست و سرخم نکردن در مقابل هر قدرت غیر خدایی است، تهلیل آن نفی همه معبودان غیر خدایی و خاص نمودن عبادات فقط برای خدای یگانه است،تحمید آن اعلانی است که همه ستایش ها سزاینده آفریننده جهان و جهانیان است و هرگونه تعریف و تمجید غیر او در صورتی پذیرفته است که بدون اغراق با نیت خدایی صورت گیرد.

اوج بندگی در این دهه آنجایی است که به پیروی از اباالانبیا ،حضرت ابراهیم خلیل (ع)،جمع کثیری از انسان های عاشق از صمیم قلب در درگاه خداوند قربانی می نمایند.که اعلیِ آن شتر و اسفل آن می تواند گوسفند یکساله ای باشد.و این روز را از آن جهت عید نامیدند زیرا همچون عید فطر روز بازگشت به فطرت اولیه انسانی و خالص شدن قلوب از تمام موانع غیر خدایی است “فطرت الله التی فطرالناس علیها”.(روم30)

البته قربانی یک وجهه دیگر نیز دارد آن هم رد شرک و اعتقاد شرک آمیز اعراب جاهلیت بودکه  ذبیحه خود را به سمت کعبه ذبح   می نمودند تاخونش به سمت خانه جاری شود و اعتقاد داشتند که خونش به خدا می رسد . ولی خداوند آن را مردود شمرده فرمود :”گوشت و خون قربانی به خدا نمی رسد بلکه تقوای قلوب شما مطلوب خداوند است.”(حج37)نبی کریم (ص)نیز می فرماید :”کسی که توانایی دارد و قربانی نکند به مصلی ما نیاید.”

اما در حج چه چیزی انسان را به فطرت پاک انسانی برمی گرداند؟

– بر حاجی لازم است با مال حلال ، قلب روشن و رفیق صالح پا به راه نهد و تا حد توان خود را به سطح استطاعت علمی ، معنوی ،جسمی و مالی رسانده و به اندازه نیاز خانواده اش  توشه ای به جای گذارد .و خود نیز توشه بر دارد چرا که خداوند میفرماید:”توشه بردارید(تا محتاج نشوید)و بهترین زاد و توشه تقوی است (بقره197)یعنی اول قلب تان را پاک کنید بعد به زیارت خانه من آیید.

– بر حاجی لازم است دست از تجارت کشیده و ذهن خود را مشوش ننماید.دست و زبان و همه اعضای خود را در کنترل گیرد و از آزار دیگران بپرهیزد حتی کوچکترین حشره ای رانیازارد.او باید تمام اعضای خود را به عبادت وا دارد.

– حاجی هرگونه بندگی غیر را طرد می نماید و درگاه سلطانی غیر از خدا را بر خود لازم نمی گیرد.

– حاجی دیگر به عزلت نمی نشیند و به رهبانیت روی نمی آورد بلکه به بزرگترین تجمع عبادی مسلمانان می پیوندد.

– حاجی برای یکی از زیارات مشروعه بار سفر می بندد که آن مسجدالحرام است .(حدیث شریف:بار زیارت نبندید مگر برای یکی از این سه مسجد :مسجدالحرام(مکه) ، مسجدالنبی (ص)(مدینه) ، مسجدالاقصی (بیت المقدس))

حاجی عبادت ،اطاعت و اظهار بندگی به طریقی انجام می دهد که شاید با عقل مادی بشر قابل توجیه نباشد .پس فقط امتثال امر خداوند و عبودیت محض را به نمایش می گذارد.

 – حاجی با سوارشدن بر مرکب حج ، سوارشدن بر تابوت را بیاد می آورد که جدایی از خانواده، بستگان ، مال و مسکن دنیاا را متصور می شود.پوشیدن احرام چون پوشیدن کفن است که تنها مالِ دنیایی است که شاید با خود به قبر ببرد.با رفتن به عرفات  به شناخت  خدا می پردازد و این شناخت ریشه در شناخت خودش دارد چرا که میدان عرفات شبیه میدان محشر است که به تنهایی باید در پیشگاه  خدا حاضر شود.وقوف در منی تعلیم دهنده فرو گذاشتن هرگونه منیّت و زیر پا گذاشتن هرگونه کبر و غرور و عجب و خودپسندی است چرا که در شبانه روز عرفات و منی ،برابری انسانه به نمایش در می آید و تنها “ان اکرمکم عندالله اتقکم “(حجرات13)است که برتری بندگان را مشخص می سازد.رجم شیطان ،نماد  طرد همه ی شیطان های درون و برون و جن و انس است.

– حاجی با طواف زیارت به یاد می آورد که روزی پس از حساب و کتاب باید به ملاقات خدا رود و آن جاست که مشخص می شود آیا به فلاح و رستگاری می رسد یا خیر که “فمن زحزح عن النار و ادخل الجنه فقد فاز”(آل عمران185)

و حاجی با حلق و قصر به این ادراک می رسد که تمام آلودگیهای درون را همچون برون بزداید و صاف و بی غل و غش برگردد و فرموده خداوند را به یاد آورد که پس از تشریح تمام ارکان حج می فرماید :”واتقوالله”(بقره 197)یعنی اگر پس از این، تقوای خدا را پیشه نمایید دیگر گناهی ندارید و به همان پاکی  بدو تولد پاک گشته اید.نبی کریم(ص) نیز می فرماید :”کسی که حج را به تمام و کمال انجام دهد همچون روزی است که از مادر متولد شده است .”

اما من و تو  ای مسلمان !اگر توفیق حج نیافته ایم  ، با حضور دل در پیشگاه خداوند و انجام اعمالی که رضایتش را در پی داشته باشد می توانیم همچون حجاج مغفور و مکرم شویم.و این مهم ممکن نیست جز این که اعمال مان در قالب شریعت و نیت مان خداگونه باشد.

ابو حنیف(جهانگیر تیموری)عضو هیات مدیره موسسه قرآنی معجزه ماندگار.

اشتراک گذاری

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *