انسان باید خدمت به خلق را لازمه‌ی زندگی خود قرار دهد.

  • گزیده‌ای از سخنان ایشان بدین شرح است:
  • انسان باید خدمت به خلق را لازمه‌ی زندگی خود قرار دهد.
  • حضرت عمر فاروق(رض) در زمان خلافت‌شان یک روز در بیابان تشریف داشتند که چشم ایشان به خیمه‌ی جدیدی افتاد که قبلاً در آنجا نبود، و یک فرد در بیرون خیمه نشسته بود و از داخل خیمه صدای آه و ناله می‌آمد.
    ایشان پیش آن فرد رفتند و بعد از سلام از او سؤال فرمودند: شما چه کسی هستی؟
    او گفت من جنگل‌نشین هستم و اراده دارم تا خدمت امیرالمؤمنین برسم و برخی مسایل را به ایشان برسانم و برخی مشکلات خودم را خدمت ایشان پیش کنم، تا به من کمک کرده و مرا راهنمایی فرمایند.
    حضرت عمر(رض) در مورد آه و ناله‌ی داخل خیمه سؤال فرمودند. آن فرد گفت: در مسیر آمدن بودم که درد زایمان همسرم شروع شد و تولد بچه‌ام نزدیک شده است و مجبور شدم تا در اینجا خیمه بزنم. حضرت سؤال کردند: آیا زنی دیگر هم با همسرت هست؟ او پاسخ داد: خیر.
    حضرت عمر(رض) به خانه تشریف آوردند و به حضرت ام‌کلثوم فرمودند: آیا برای به‌دست آوردن اجر و پاداش بسیار زیادی که خداوند متعال برای شما مهیا کرده است، آماده هستید؟ حضرت ام‌کلثوم عرض کردند: چه اجر و پاداشی؟ ایشان جریان را برای همسرشان تعریف کردند و ایشان گفتند: اگر شما اجازه دهید و صلاح بدانید من در خدمت خواهم بود. بعد از اجازه حضرت عمر، ام‌کلثوم مجدداً گفتند: مگر می‌شود که دختر حضرت فاطمه(رض) باشی و برای این چنین خدمتی به خلق خداوند متعال آمده نباشی!؟
    حضرت عمر(رض) فرمودند: تمام وسایل و اسبابی که برای وضع حمل لازم است با خودتان بردارید و ضمناً یک دیگ و مقداری حبوبات به همراه روغن نیز با خودتان ببرید.
    ایشان با همسر گرامی خود به همان مکان خیمه تشریف بردند و حضرت ام‌کلثوم به داخل خیمه رفتند و خود امیرالمؤمنین در بیرون خیمه مشغول درست کردن غذا شدند.
    بعد از چند لحظه‌ای حضرت ام‌کلثوم از داخل خیمه حضرت عمر را صدا زدند و گفتند: ای امیرالمؤمنین، به دوستتان بشارت متولد شدن پسری را بدهید.
    آن فرد با شنیدن نام امیرالمؤمنین متوجه شد که این فرد خودش امیرالمؤمنین است، لرزه بر اندامش افتاد و ترسید. حضرت عمر فرمودند: راحت باش و نترس. بعد مقداری غذا را داخل ظرفی ریختند و به داخل خیمه فرستادند و مقداری را داخل ظرفی دیگر ریخته و به همان فرد دادند تا او هم غذا بخورد.
    بعد به آن فرد فرمودند که فردا به مدینه بیا تا به مشکلات و گرفتاری‌هایت رسیدگی شود.
    هنگامی که شب فرا رسید امیرالمؤمنین با همسرشان به مدینه تشریف آوردند.
  • حضرت مولانا مطهری (حفظه‌الله تعالی) در توصیه‌ای برای اساتید فرمودند: هدف از بیان این واقعات این است که ما هم متوجه باشیم همان‌گونه که حضرت عمر(رض) به همراه خانواده خود در خدمت خلق بوده‌اند، شما اساتید حوزه که بیشتر شما امامت جماعت مساجد را نیز بر عهده دارید باید با اقتدا به ایشان و بقیه صحابه و سلف صالح سعی کنید تا همیشه در خدمت خلق باشید و اخلاق و رفتارتان با مردم بر اساس همان رفتار صحابه و بزرگان دین باشد.
  •  محمد مکفی رودی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *