مولوی محمد موحدی: اگر میخواهید در جامعه موثر و مفید باشید، کبر را از درون خود بیرون کنید.
اگر شیعه وسنی در کنار هم نباشند، بوی طاغوت میدهد.
به گزارش پایگاه اطلاعرسانی احناف خواف، مولوی محمد موحدی – مدرس حوزه علمیه احناف خواف – در مراسم نماز جمعه (۲۴ دیماه ۱۴۰۰) اهل سنت شهر خواف، با تلاوت آیه «كَذَٰلِكَ يَطْبَعُ اللَّهُ عَلَىٰ كُلِّ قَلْبِ مُتَكَبِّرٍ جَبَّارٍ» و حدیث «قَالَ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ وسلم: إِنَّ اَللَّهَ تَعَالَى يَقُولُ: اَلْكِبْرِيَاءُ رِدَائِي وَ اَلْعَظَمَةُ إِزَارِي فَمَنْ نَازَعَنِي فِي وَاحِدٍ مِنْهُمَا أَلْقَيْتُهُ فِي اَلنَّارِ» به ایراد سخن پرداخت.
ایشان در آغاز صحبت بیان داشت: همهی کسانی که تلاش در حضور و قرار گرفتن در این مکان مبارک را دارند، یا کسانی که شیفتهی این هستند که کلامی از کلمات و بیانات جمعه را بشنوند، غالبا هدفشان این است که به سواد واقعی برسند و چیزی یاد بگیرند و نهایتا اگر واعظ روی منبر، اول خودش و بعد مخاطبین را مورد خطاب قرار دهد، بر روی منبر اگر قرار گرفت، متکبرانه سخن نراند. این کلام در اصطلاح علمای علم لغت، موعظه قرار میگیرد. ما میتوانیم هم واعظ باشیم و هم نباشیم. هر واعظی مُبلِّغ هست، ولی هر مبلِّغی واعظ نیست. پدر و مادر میتوانند فرزندان خود را وعظ کنند و هم میتوانند برایشان سخنرانی و حکومت کنند. والیان و حکام، هم میتوانند واعظ و ناصح باشند و هم برای هدفی که بر روی منبر رفتهاند سخنرانی کنند و وقت را پر کنند و کارشان که تمام شد و به مقصد خود که رسیدند، بگویند: ما سخنرانی کردیم و به چیزی دیگر کاری نداریم و به ما مربوط هم نیست.
وی افزود: قرآن کریم موعظه است. همهی امت مسلمان سعی کنند از قرآن درس بگیرند و واعظ باشند؛ همه را ببینند و خودخواهانه کلام نگویند. خدای متعال در قرآن میفرماید: مُهر بر دل کسانی زده میشود که زورگو و متکبر هستند. متکبر فقط خداوند است؛ چرا که رب العالمین میفرمایند: عظمت و کبریایی، جامهی بهخصوص من است. کسی که خواسته باشد یکی از این دو را از آنِ خود کند، و این دو خصلت را در وجود خودش ببیند، من او را در آتش میاندازم. پیامبر(ص) میفرمایند: اگر میخواهید در جامعه موثر و مفید باشید و بنده خدا باشید، کبر را از درون خود بیرون کنید. چه بسا افرادی که سر سجاده هستند و عبادت را دوست دارند و به عبادت اعتیاد پیدا کردهاند و این خیلی خوب است، اما اینگونه عبادت با صفت تکبر، مساوی با نابودی کل عبادت است. بسیار پیش آمده که جوانی یا در هر رده سنی دیگر، در کنار ما نشسته است، اما به دلیل برخورد بد مغرورانه ما، نه تنها زده شده بلکه دست از دین و مذهب کشیده است. گاهی از اوقات ما متوجه نیستیم و گمان میکنیم که از ما کسی بهتر نیست و همه باید پشت سر من باشند و دست من را ببوسند و… تا کسی را که میبینیم در سیر و سلوک به طرف خدا و اسلام ضعیف است، او را یا با زبان و یا با قلب تحقیر میکنیم و از خود میرانیم و این به دلیل ضعف معرفت ما از دین اسلام است.
مولوی موحدی خاطرنشان کرد: بارها این روایت را که «اگر بندگان خاشع و فروتن، طفلان شیرخوار و حیوانات چرنده نمیبودند، عذاب خدا بر سر شما میریخت» را شنیدهایم. خدایا! ما یقین داریم که اگر تو رحمتی را میدهی، و در هر ثانیه و لحظهای بر ما رحم میکنی، به خاطر ما نیست. اگر رحمت خدا بر ما کم شده است، مقصر ما هستیم. همه باید خود را از ته دل مقصر بدانیم. از حضرت بایزید بسطامی(رح) سوال شد که اگر ما وقتی ما وفات کردیم و به درگاه رب العالمین حاضر شدیم و از ما سوال شد که چه آوردید، ما به خدا چه بگوییم؟ بایزید فرمود: وقتی یک فقیر به دربار کریمی میرود، چیزی نمیبرد. فخرفروشی نکنیم و به خود ننازیم که خدای متعال این چنین شخصی را نمیخواهد. خداوند با پیامبران خود هم تعارف نداشته است و اگر حاکم هم بودهاند و حکومت سلیمانی داشتهاند، خداوند بهگونهای آنها را تربیت فرمود که آنها در اوج اقتدار، تواضع نشان دهند و درس فروتنی دهند. رسول گرامی اسلام(ص) با همهی اقشار مردم بودند و به دنبال حاجات آنان برمیآمدند و در همهی نمازهای جنازه شرکت میکردند. مردم عزیز! نمازهای جنازه را تفکیک نکنید. اگر فرصت دارید و شوق ثواب دارید، نگویید: به جنازه فلانی برویم و به جنازه فلانی نرویم که حوصله ندارم. در رفتار اجتماعی، خواص و عوام باید مراقب خود باشند. چرا باید یک نماز جنازه شلوغ باشد و نماز جنازه دیگری خلوت؟! دین، لهو و لعب ما شده است.
ایشان ادامه داد: سیاستمداران به شعور جامعه احترام بگذارند، به احساس جامعه احترام بگذارند و مردم را ببینند. این مردم نادان نیستند، شعور و عقل دارند و به اندازهی خود سیاست و تدبیر را میفهمند. اگر گاهی در جامعه ناهنجاریهایی میبینیم، مقصر آن یا سیاستمداران یا جامعه روحانیت هستند. آقایان مسئول! ریاست محترم جمهور، وزاء، فرمانداران، نمایندههای مجلس، شما دارید چه کار میکنید؟ آیا مردم را میبینید؟ آیا در وجود من و شما تکبر نیامده؟ آیا همهی این استعدادها، ثروتها، مقدرات و تواناییهایی را که در این کشور است، مردم به شما امانت ندادهاند؟ اینها را ملت به شما امانت دادهاند پس خیانت نکنید. سفره خود را با سفره مردم یکی کنید. روحانیت محترم، اساتید بزرگوار، ائمه مساجد، سیاستمداران! من و شما امین مردم هستیم. کاری نکنیم که با یک خیانت و یا خیانتها خداوند متعال به ما بگوید: که من تو را نمیخواهم چون تو خودپسند هستی و از مسیر منحرف شدهای و مردم جرأت ندارند از تو انتقاد کنند و از تو سوال کنند. بگذارید مردم از شما انتقاد سازنده کنند. همهی ما، بهخصوص قشری که با تعلیم و تعلم سر و کار دارند میدانند که الآن براساس آخرین دستاوردهای بین المللی، انسان باسواد به کسی نمیگویند که مدرک دکترا داشته باشد، به کسی نمیگویند که مفتی اعظم باشد، به کسی نمیگویند که مهندس باشد، به کسی نمیگویند که جایگاه سیاسی و اجتماعی خاصی دارد. انسان باسواد به کسی میگویند که توان ایجاد تغییر، در رفتار خود را داشته باشد. میخواهد چوپان باشد یا رئیس جمهور، میخواهد حضرت مولانایی باشد یا یک طلبه تازه وارد. کسی که توان ایجاد تغییر در رفتار خود را داشته باشد، در سطح جامعه بین الملل، به او باسواد میگویند.
مدرس حوزه علمیه احناف خواف یادآور شد: به یاد شما مردم شریف خواف هست که زمانی مولانا شمسالدین مطهری(رحمهالله) برای نماز استسقاء میرفتند، میشنیدیم که هنوز به محل زندگی و شهر برنگشته، خدای متعال باران را میباراند. این به خاطر این نبوده که من و شما میلیارد بودیم و میتوانستیم مجالس بزرگ بگیریم و به خاطر این که ما توان عروس و داماد کردن فرزندان خود را هم نداشتهایم نبوده است، به خاطر فقر و ثروتمندی ما هم نبوده است، به خاطر اینکه در جامعه مولوی و حافظ زیاد بودند هم نبوده است، به دلیل اینکه ما مهندس و دکتر زیاد داشتیم هم نبوده است، به دلیل شیکپوش بودن مردم هم نبوده است؛ به این دلیل بوده است که مردم ما، قلب فروتنی داشتهاند و الله متعال رحمتهای خود را بر قلبی نازل میکند که در مقابل عظمت خدا فروتن باشد.
ایشان تصریح کرد: نمایندههای مجلس به دنبال استراحت، حفظ پست و ایجاد یکسری افراد به عنوان حزب و طرفدار نباشند. سیاستمداران، علما و خواص جامعه برای این ملت بگریند. اهل دعوت، اهل ذکر و اهل عبادت برای این ملت گریه کنند؛ چون الله متعال فرموده است: که من رحمتهای خودم را بر منطقهای نازل میکنم که در آن افرادی هستند که به خاطر مردم اشک میریزند. این افراد نیکو که به خاطر مردم گریه میکنند، طاقت دیدن گربهی گرسنهای را ندارند. آنها طاقت این را ندارند که سگی را برانند و یا حیوانی را بیازارند. اینکه باران میبارد به خود مغرور نشویم که به دلیل دعای ما بوده است، نخیر! این فضل و لطف خداوند بوده است. چقدر مورچه را ما زیر پا له کردهایم؟ فرزندان ما چقدر حیوانات را اذیت کردهاند؟ چگونه آن انسان سنگدل حاضر میشود حیوانی را به شکل بسیار بد اعدام و اذیت کند و فیلمبرداری کند؟ به خاطر چنین جنایات و نحوستی و به دلیل سکوت افراد آن اجتماع که این رفتار را مشاهده کردهاند و سکوت کردند، خداوند عذاب را نازل کرده است.
وی ادامه داد: بعضی اوقات عابدها میگویند: اگر به دلیل این ریاضت، تلاوت، عبادت و ذکر و خدمت ما، به بهشت نرویم چهکسی میخواهد به بهشت برود؟ پیامبر اکرم(ص) میفرمایند: هیچکس عملش او را نجات نمیدهد. حافظ قرآن هستی، برای خودت هستی. مولوی، مهندس، دکتر و حاج آقا، فرماندار، نماینده مجلس، کدخدا و… هستی، برای خودت هستی. چقدر به نماز جنازهها رفتیم و عبرت نگرفتیم؟ حسابهای بانکی ما پر بود، از کجا آمده بود؟ آنقدر خود را سیر کردیم که به حد انفجار رسیدیم. خسته شدیم از بس معدن و معدن گفتیم. فرمانداران میآیند و میروند، چه میکنند؟
ای مردم! جناب مولانا مطهری(حفظهالله) و امام جمعۀ شما، اگر خود را سپر میکنند، برای فرزندان خود سپر میکنند. میتوانند نگویند و این راحتتر هم هست اما میگویند. شمایی که قدرت دارید و فرزندان خود را در جای خوبی استخدام میکنید! شما که هستید؟ فرزند شما با کدام مدرک آنجا کار میکند؟ در نظام خلقت و اسلام، موازنه و مقایسه مردم براساس ارزشهای مادی، بزرگترین توهین به خداوند و انبیاء است، چون سیاست آنها اینگونه نبوده است. موذن مسجد نبی کی بود؟ بلال(رض). از کجاست؟ شاید خودش هم، وطن آباء و اجدادی خود را دقیق نمیدانست ولی چرا موذن مسجد میشود؟ آیا به خاطر صدایش؟ خیر به دلیل اخلاص، اطاعت و تقوا و تواضعش موذن مسجد النبی میشود. سلمان فارسی(رض) جزء اهل بیت بوده، اما ابولهب جزء اهل بیت نیست. مسئولین بیایند شفافسازی کنند پستهایی که به افراد دادهاند براساس چه گزینش و بینشی بوده است؟ حتی اگر موذن یا امامی در جایی تعیین شده، اگر صلاحیت ندارد، نباید در آنجا امامت دهد و موذن باشد. اگر براساس دوست داشتن گزینش کنیم که از فلانی خوشم میآید و از فلانی بدم میآید پا بر روی قرآن و حدیث گذاشتهایم. فرهنگ قانون اساسی و دین اسلام اگر غیر از قرآن و سنت باشد همهاش طاغوت، الحاد و ارتداد است.
مولوی موحدی در ادامه بیان داشت: اگر به حق کسی ظلم میکنیم باید از او عذرخواهی کنیم. هر کس در مقابل ذره ذره کار خود مسئول است. یا باید از خدا و یا خلق خدا، معذرتخواهی کند. مردم شریف شهرستان! کسبهی محترم ما مینالند و میگویند: مردم بدهکارند و نمیتوانیم از آنها مطالبه کنیم. بدهکاریهای خود را پرداخت کنیم. کسبهی عزیز! کاسبی حبیب خدا است که دوست مردم هم باشد. گرانفروشی، کمفروشی و احتکار نکنیم که فردا خداوند به ما نمایندهای ندهد که ما او را نبینیم که به او بگوییم درد این ملت چه چیزی هست. نمایندگان مجلسی که امروز در مرکز قدرت در پایتخت پست گرفتید، زمانی بود که برای اعیاد کنار حضرت مولانا مطهری و امام جمعه محترم میآمدید و میگفتید: من فلان هستم و فلان هستم. بدانید که شما هنوز هم در برابر مردم شهرستان مسئول هستید. شما در پایتخت هستید و نمیدانید که مردم و جوانان شهر شما، کسانی که یک یا دو دوره به شما رأی دادند و آبروی خود را به خطر انداختند، شب تا صبح بیدار بودند و برای شما زحمت کشیدند اما شما رفتید و به فکر جمع آوری ثروت برای خود و اطرافیان خود هستید. به خدا قسم که شما مسئولید. این جاده مرگبار به سمت معدن و به سمت تربت حیدریه چه زمان درست خواهد شد؟ خدا رحمت کند مرحوم نگهبان را که کارهایی انجام داد اما عمرش تقاضا نکرد. شاید به فکرش بود که این جاده را درست کند. تا تربت حیدریه چه کسی جرأت میکند در شب یا حتی در روز، پا در داخل این جاده بگذارد. پدر و مادر نگران هستند، فرزندی که پشت فرمان نشسته نگران است که آیا سالم خواهم رسید؟ حضرت امام خمینی(رح) فرمودند: ما فکر کردیم که طاغوت را از کشور بیرون کردیم. هنوز متاسفانه در نظام اداری ما و بعضی از نمایندگان مجلس ما طاغوت وجود دارد. امروزه میبینیم که پدر به فرزند زور میگوید و فرزند به پدر. اینها از کجا یاد گرفتهاند؟ از صدا و سیما. ما نماز میخوانیم چه نماز سیاسی، چه نماز اعتقادی، و روزه میگیریم و عبادت میکنیم. خدا عبادت چه کسی را قبول میکند؟ خداوند عبادت کسی را میپذیرد که در برابر عظمت الله فروتن باشد و خود را مالک الملوک معرفی نکند. حضرت مولانا محمد عمر سربازی(رح) در تفسیر تبین الفرقان مینگارند: من زمانی که دیدم بر روی سرتیتر بعضی از نامههای حکومتی نوشته میشد: به نام شاهنشاه آریا مهر، در دلم گفتم که این حکومت به سرانجام نمیرسد. حال اگر شما هزار بار بسم الله بنویسید و در دل شما این باشد که کسی نمیتواند بگوید: پشت چشم شما ابرو هست، همان شاهنشاهی و طاغوت است، حال چه میخواهد آن شخص نماینده مجلس باشد یا امام جماعت مسجد. لازم بود که منش سیاسی، اعتقادی و دینی امام ابوحنیفه(رح) بهتر نشان داده شود و ایشان را همه بشناسند که امام ابوحنیفه(رح) چگونه فدای راه محبت نسبت به مردم و اهل بیت رسول(ص) شدند.
مولوی موحدی در بخش دیگر سخنان خویش تأکید کرد: مردم شریف جامعهی اسلامی و دینی ایران! دو دههی فاطمیه هست و اهل سنت هم در این جامعه هستند. شما معتقداتی دارید و ما هم معتقداتی داریم. ما به هیچ عنوان معتقد به این نیستیم که با شما جدل و مناظره کنیم، و از طرفی شما هم سعی کنید مرجعیت مقام معظم رهبری را بپذیرید. در دهههای فاطمیه، حرمت اعتقادی و مذهبی مذهب اهل سنت و جماعت را نگه دارید. ما چیز زیادی از شما نمیخواهیم. شعارهایی بر روی در و دیوار نوشته میشود که اعتقاد برادران اهل تشیع است. شهرداریهای محترم شهرها و شوارهای اسلامی شهرها! این شعارها و نقطهنوشتههای شما از روی استکبار نباشد. شأن حضرت فاطمه(رض) برای همه محترم است و اگر ما قبل از شما خون خود را برای حضرت سیدتنا فاطمه(رض) نریزیم، بعد از شما نمیریزیم و اجازه نمیدهیم کسی به حضرت فاطمه(رض) اهانت کند. ما نگذاشتیم کسی به حضرت فاطمه(رض) توهین کند و نخواهیم گذشت. ما اهل سنت برادران شما هستیم. بارها بزرگان ما از طریق تریبونهای مختلف رسمی و غیررسمی فرمودهاند که: حضرت فاطمه(رض) چه شخصیت والایی است. ای کسانی که تاثیر در مسائل سیاسی و اجتماعی کشور دارید! قلب اهل سنتی که با شما تعامل اقتصادی و اجتماعی و حتی خانوادگی دارند را نرنجانید. شیعه و سنی به هیچ وجه جای همدیگر را تنگ نکردهاند و نباید هم تنگ کنند. شیعه و سنی در هرجا باید کنار هم باشند، اگر شیعه وسنی در کنار هم نباشند بوی طاغوت میدهد. زمانی که ما نتوانیم همدیگر را در کنار یکدیگر ثابت کنیم، جامعهی ما، بوی نظام اسلامی و جمهوریت نداده و نخواهد داد. افرادی باید در صدر قدرت، سیاست و دین باشند که اول انسان و سپس مسلمان باشند.