مولانا مطهری بعد از اقامه نماز عشاء در جمع اساتید و طلاب انوارالعلوم به ایراد سخن پرداختند که گزیده آن به شرح ذیل است:
- “والذین جاهدوا فینا لنهدینهم سبلنا”(عنکبوت/۶۹)
- “هل یستوی الذین یعلمون والذین لا یعلمون”(زمر/۹)
- ابتدا عرض سلام دارم خدمت اساتید و طلاب حوزه علمیه انوارالعلوم خیرآباد.
- از اینکه خداوند توفیق زیارت اهل علم را به ما عنایت فرمود خوشحالیم و شاکر الله هستیم.
- دعا کنید خداوند به ما توفیق خدمت به علم و دین را عنایت کند.
- یادی میکنیم از بانیان این بقعۀ خیر، مولانا علیبایی، مولانا یامدد، حاج عبدالغفور و حاج عبدالحکیم رجبعلیزاده که خدایشان بیامرزد و غریق رحمت گرداند.
- برای اساتیدتان دعا کنید و قدرشان را بدانید. بهترین تقدیر و تشکر از استاد، دعا کردن در حق اوست.
- عبدالله بن مبارک (رحمهالله) میفرماید: خداوند انسان را به خاطر صفت علم اشرف مخلوقات قرار داد، چون انسان عالم است بر دیگر مخلوقات شرافت دارد.
- فقط صفت علم مقام انسان را بلند کرده است، چون در دیگر صفات، حیوانات هم مثل انسانها هستند. حتی قدرت شیر و هیکل فیل از انسان بیشتر است.
- برخی «علم» و «معلومات» را یکی دانستهاند، در حالی که اینها دو مقوله جداگانهاند.
- مولانا تهانوی(رحمهالله) میفرمایند: علم نوری است که خداوند بر اثر ایمان، تقوا و مجاهده در قلب انسان قرار میدهد. نوری که به وسیله آن بسیاری از حقایق بر انسان ظاهر میشود.
- در آیات و احادیث و کلام بزرگان از علم تعبیر به نور شده است.
- معلومات علم نیستند، زیرا خداوند متعال علم را به نور تعبیر کرده است و اگر قرار باشد علم و معلومات یکی باشد، در قلب کفار نیز وجود دارد.
- معلومات اسبابی هستند که به وسیله آن اظهار علم میشود.
- عبداللهبنمسعود (رضیاللهعنه) میفرمایند: روایت زیاد، علم نیست، بلکه علم، نوریست که در قلب میافتد و انسان به وسیلۀ آن حق را از باطل تشخیص میدهد. قرآن هم به همین نکته اشاره دارد: “وَ جَعَلْنا لَهُ نُوراً يَمْشِي بِهِ فِي النَّاسِ”(انعام/۱۲۲)
- یکی از علایم علم نافع این است که شخص را هدایت کند.
- مولانا رومی میفرماید:
علم آن باشد که ره بنمایدت
زنگ گمراهی زدل بزدایدت
این هوس را از سرت بیرون کند
خوف و خشیت در دلت افزون کند - اگر کبر، حسد و ریا در وجود شخص بود، او عالم نیست، هرچند معلومات زیادی هم داشته باشد.
- امام حسن بصری (رحمهالله) میفرمایند: دو علم داریم: ۱ ـ آنکه در قلب باشد و این علم حقیقی است؛ ۲ـ علم زبانی که این بر علیه انسان میشود.
- علم قلبی پرده از حقایق بر میدارد.
- علامت دوم علم حقیقی آن است که انسان را از دنیا دور و مشتاق آخرت کند.
- علامت دیگر علم واقعی آن است که انسان را وادار به عمل صالح کند. اینکه حرف و عملش با هم مطابق باشند.
- اگر عالم فقط مردم را تشویق به خوبی و عمل نیک کند و خودش عامل نباشد، عالم واقعی نیست.
- اما از علامات علم غیر نافع این است که:
علم رسمی سر به سر قیل است و قال
نه از او کیفیتی حاصل نه حال - اینکه در انسان تغییر نیاورد:
چهل سال عمر عزیزت گذشت
مزاج تو از حال طفلی نگشت - باید در وجود عالم تغییر احساس شود.
- گاهی اوقات علم سبب گمراهی میشود. خداوند متعال میفرماید: “و اضله الله علی علم و ختم علی سمعه و قلبه”
- طلاب محترم اوقات خود را در حوزه ضایع نکنند و همیشه به فکر درس و اصلاح خویش باشند. ضرورت زمان اقتضا میکند که طلاب باید به مرحلهای برسند که بهدرد جامعه بخورند.
- طالبالعلم باید ادب استاد، کلاس، مردم و همه را داشته باشد.
- بیعملی و منکرات در جامعه زیاد شده است و لازم است علما بیدار باشند؛ اول به فکر اصلاح خود و سپس به فکر اصلاح مردم برآیند.
دیدگاهتان را بنویسید