مولوی شرافتمند: کسانی که خیانت در مال میراث میکنند، نسل در نسل مورد لعن و نفرین قرار میگیرند.
به گزارش پایگاه اطلاعرسانی احناف خواف، مدرس حوزه علمیه احناف خواف، در مراسم نماز جمعه (۵ فروددین ۱۴۰۱) اهل سنت این شهر، با تلاوت آیه (لِلرِّجَالِ نَصِيبٌ مِمَّا تَرَكَ الْوَالِدَانِ وَالْأَقْرَبُونَ وَلِلنِّسَاءِ نَصِيبٌ مِمَّا تَرَكَ الْوَالِدَانِ وَالْأَقْرَبُونَ مِمَّا قَلَّ مِنْهُ أَوْ كَثُرَ ۚ نَصِيبًا مَفْرُوضًا) و حدیث (إِنَّ اللَّه لَيُمْلِي لِلظَّالِمِ فَإِذَا أَخَذَهُ لَمْ يُفْلِتْهُ) به ایراد سخن پرداخت.
مولوی شرافتمند در ادامه مبحث هفته گذشته به ایراد سخن پرداخت و گفت: یکی از مواردی که متاسفانه در جامعه ما نسبت به آن بسیار کم توجهی و شاید بیتوجهی میشود، این است که حق خواهر یا بعضی از برادران، در هنگام ارث و تقسیم آن رعایت نمیشود؛ در حالیکه علما میفرمایند: مال میراث، پاکترین مالی است که از طریق وراثت به انسان تعلق میگیرد و خود شخص شاید نقش مستقیمی در این اموال نداشته است. خدای متعال قوانینی را در این زمینه برای تقسیم اموال بیان کرده است. بعضی از افراد، به جای اینکه دستورات شریعت را رعایت کنند و حق صاحبان حق را به آنان برسانند، در این امر کوتاهی میکنند و یکی از مشکلاتی را که برای خود به وجود میآورند این است که خشم الله را هم در این دنیا و هم در آخرت نصیب خود خواهند کرد. خداوند برای هر کسی در این امر حقی قرار داده است و اگر کسانی در رسانیدن این حق، به صاحبان آن خیانت کنند، مثل این است که خداوند یک پاداشی را برای افرادی در نظر گرفته است ولی ما آن حق را به صاحب آن نمیرسانیم.
مدرس حوزه علمیه احناف خواف گفت: خداوند برای هرکسی سهمی از ارثیه را مشخص کرده است که خواهر، برادر، مادر، پدر و زن و شوهر چقدر سهم دارند. خداوند متعال در جاهای مختلف قرآن، سهم هریک از این گروهها را بیان کرده است. خداوند متعال میفرماید: شما مال میراث را یکجا و حریصانه میبلعید و با مال و ثروت دنیا بسیار محبت دارید و به سهمی را که خدا برای افراد در نظر گرفته است، خیانت و ظلم میکنید.
پیامبر اکرم(ص) میفرمایند: خدای متعال به انسان ظالم چند صباحی مهلت میدهد اما زمانی که خدا آنها را بگیرد و مورد گرفت خود قرار دهد، از عذاب خدای متعال رهایی نخواهند یافت. در حدیث دیگر پیامبر اکرم(ص) میفرمایند: اگر کسی مالی را از شخص دیگری غصب کند، او از امت ما نیست. یکی از مشکلاتی که در جامعهی ما وجود دارد، ظلم و خیانت در مال میراث است و این خیانت و ظلم، اینگونه نیست که یک سال یا بیشتر، از بین برود و اثر آن ناپدید شود.
وی افزود: در بین اطرافیان ما، افرادی هستند که کسانی را که در مدت ۱۰۰ یا ۱۵۰ سال پیش مردهاند، دشنام میدهند و میگویند: خدا فلانی را نیامرزد که سهم خواهر یا برادر یا پدر ما را خورده است و امروز ما بیچاره هستیم. این کسانی که خیانت در مال میراث میکنند، نسل در نسل مورد لعن و نفرین قرار میگیرند. پیامبر(ص) میفرمایند: کسی که زمینی را از شخص دیگری به ناحق غصب کند، خدای متعال او را در هفت زمین فرو خواهد برد. پس انسان باید به جای اینکه به زندگی فانی دنیا دل ببندد و مال دیگران را غصب کند، باید توبه کند و حق صاحبان حق را به آنان برگرداند تا این که مشکلات دنیا و آخرت را از خود دور کند. پیامبر اکرم(ص) میفرمایند: از دعای مظلوم بترسید؛ زیرا که حق خود را از خدا درخواست میکند و خدای متعال حق صاحب حق را از او منع نمیکند. یعنی وبال و عذاب دامنگیر انسانی خواهد شد که حق دیگران را تلف کرده است.
مولوی شرافتمند افزود: بعضی افراد، در مالی که خداوند سهمی را برای هرکس قرار داده است، خیانت میکنند و آخرت خود را بر باد میدهند. خیلی اوقات شریعت را دور میزند و نسبت به حق و حقوق ورثه توجهی نمیکنند. اگر انسانی، تنفری نسبت به مسائل شرعی در دلش بیاید که چرا باید دختر این اندازه حق داشته باشد یا پسر این اندازه و… این کفر است؛ ولی اگر انسانی اینها را قبول داشته باشد و حق کسی را ندهد، گناه کبیره انجام داده است. گاهی اوقات برادران جمع میشوند و خواهران یا بعضی از آنان را مجبور میکنند که سهم ارث خود را ببخشند. میگویند: اگر مطالبهای نسبت به سهم الارث خود داشته باشی، بین من و تو برادری و خواهری وجود نخواهد داشت. شاید با زور و فشار کاری کنند که خواهر حق خود را ببخشد و با کاغذ و مدرکی، خود را دل خوش میکنند که خواهر ما حق خود را بخشیده است در حالیکه این گناه، اجحاف و ظلم در حق خواهران محسوب میشود.
مدرس حوزه علمیه احناف خواف بیان کرد: از مواردی که در بحث میراث و ترکه رعایت نمیشود، این است که شاید یکی از برادران و خواهران، به عنوان مثال عصایی را که از پدر ما مانده است و از آن خوشش آمده، قبل از اینکه تقسیم شود، برای خود قبض کند و بگوید: من عصا یا لباس را برای خود بر میدارم. این کار قبل از تقسیم از لحاظ شرعی درست نیست. اگر همهی ورثه بالغ و عاقل و در عین رضایت، این کار را قبول کنند، اشکالی ندارد. یکی از مشکلات دیگری که در بحث ارث مطرح است، این است که گاهی اوقات، یکی از برادران دیکتاتور و از خدا بیخبر، که تمام مال میراث به دست او هست، مال ارث را در بین برادران و خواهران به مدت ۱۰ یا ۲۰ سال تقسیم نمیکند و زمانی که به آنها گفته شود که مال باید تقسیم شود، میگویند: هنوز کفن پدر خشک نشده است و نباید الان این مال را تقسیم کنیم در حالیکه این حرف برخلاف اصول و شریعت است. میراث، حق هر یک از ورّاث است و به محض اینکه پدر یا مادر وفات میکنند، اولین کاری که باید انجام شود، تقسیم میراث است. دستور اسلام است هنگامی که شخص فوت میکند، بعد از این که دیون و وصایا انجام شد، ورّاث بنشینند و هرچه ماند، در بین ورثه تقسیم شود، نه اینکه یکی از برادران یا خواهران که مال پدر در دست اوست، خواسته باشد از اموال و دارایی پدر استفاده کند.
وی ادامه داد: پیامبر(ص) میفرمایند: کسی که حق وارث را ضایع کند، خدای متعال از سهم الارث او در روز قیامت و جایگاهی که در قیامت میخواهد به او عطا کند، وی را محروم خواهد کرد. برای یک مغازه و چند متر زمین، شخص آخرت خود را و جایی که قرار است در بهشت نصیب او شود، از دست میدهد. یکی از مواردی که در مورد حقتلفی برداران نسبت به سهم الارث خواهران مطرح است این است که: برادر میگوید: زمانی که پدر زنده بود، چندین میلیون جهازیه برای تو خریده بود، پس زمانی که جهازیه برای تو تعلق گرفته، سهم الارثی نخواهی داشت! این برادر نمیداند که با همین مال و دارایی پدر داماد شده است، مراسم عروسی خود را گرفته است و حال که نوبت خواهر میرسد، چنین حرفهایی را مطرح میکند و به جای احسان و لطف بیشتر، در حق خواهر خود اجحاف میکند.
مولوی شرافتمند افزود: گاهی بعد از فوت پدر و مادر، برخی فرزندان لباسهای آنان را در کیسهای میگذارند و به فقرا میدهند، در حالی که اینها اموال پدر و مادر هستند و باید بین ورّاث تقسیم شود. این فرزندان میگویند: ما از لباسهای پدر و مادر میترسیم در حالیکه باید بگوییم: شما چرا از موبایل و کیف پول پدر نمیترسید؟ لباس پدر، تو را میترساند ولی بقیه اموال او، چرا تو را نمیترساند؟ مسئلهی بعدی که مطرح است، مسائلی است که در دوران جاهلیت وجود داشت. در دوران جاهلیت دختران را زنده به گور میکردند و به دختر اهمیت نمیدادند، ما هم گویا همین کار را میکنیم که تا باشد چوب شوهر بر سر خواهر قرار گیرد که برادرانت سهم تو را خوردند و خواهر را از خانه بیرون میکند و مورد بیمهری و بیتوجهی قرار میدهد. اینها نتیجه عملکرد بعضی از برادران بیدین و از خدا بیخبر است.
اگر کسی ۱۰۰۰ حج برود، جای یک وجب زمینی را که غصب کرده باشد را نخواهد گرفت
مسئلهی بعدی این است که بعضی میگویند: اشکالی ندارد، ما این حق را خوردیم، چند عمره و حج میرویم و نحوست این گناه را از خود دور میکنیم، در حالیکه اگر ۱۰۰۰ حج و ۱۰۰۰ عمره برود، جای یک وجب زمینی را که از خواهر خود غصب کرده باشد را نخواهد گرفت. مسئلهی بعدی در بحث ارث این است که اگر کسی حق خواهر و برادر خود را بخورد و یک انسان متقی خود را در جامعه نشان دهد و اهل سواد و دین باشد و صاحب محاسن و ریش است و در صف اول نماز میخواند، این حقخوری شخص، نوعی خیانت، غصب و دزدی است و بوی بهشت به او نمیرسد، هرچند که در جامعه انسان معتمدی به شمار رود.
وی ادامه داد: گاهی اوقات، پدر فوت میکند و پولی به جای میگذارد. یکی از برادران زورگو، پول پدر را بر میدارد و مدتی استفاده میکند و برای خود خانه میخرد و قیمت آن منزل بالا میرود و چند برابر شده است و پول، جایگاه خود را از دست داده است. این برادر در این زمان که سود کرده است و ارزش پول پایین رفته است، برای خواهران و برادران، قاصدی را میفرستد و میگوید: بیایید سهمی که شریعت برای شما قرار داده است را به شما پرداخت کنم در حالیکه این پول هیچ ارزشی نسبت به موقعیت زمان خود ندارد. مشئلهی بعدی این است که در بین ورثه، بعضی هستند که توان مالی دارند و وقتی به آنها گفته میشود که بیایید اموال را تقسیم کنیم، آن شخص میگوید: دیر نمیشود در حالیکه در بین همین ورثه خانوادههایی هستند که برای نان شب خود ماندهاند. این یکی از مشکلات است. مسئلهی بعدی این است که ما بیاییم از قرآن بفهمیم.
شاید کسی بگوید: فلان روایت ضعیف است یا حدیثی که فلان عالم گفت، جایگاه و رتبهای در شریعت ندارد. بیاییم قرآن را بررسی کنیم و این را بدانیم که کسی که نسبت به قرآن شک کند، کافر میشود. خدای متعال در آیات ۱۱ و ۱۲ سوره نساء مسئله وراثت را مطرح میکند. در این آیات خداوند متعال بیان میکند که شوهر چقدر از مال همسر خود سهم دارد و فرزندان چقدر سهم میگیرند. در آیه ۱۳ سوره نساء خداوند میفرماید: کسی که حدود الله را رعایت کند و سهم وارثان را به آنها بدهد، این انسان در بهشت برین جای خواهد گرفت و در ادامه میفرماید: کسی که از حدود خدا تجاوز کند و حق خواهر و برادر و بقیه ورثه را پرداخت نکند، خدای متعال او را در آتش جهنم داخل خواهد کرد.
مدرس حوزه علمیه احناف خواف گفت: مسئله بعدی این است که گاهی اوقات، به برادر میگوییم: حق خواهر را پرداخت کن. برادر میگوید: من به خواهرم گفتهام که این سهم تو است. خواهر هم به دلایل مختلفی مثل خجالت و… میگوید: من سهم خود را نمیخواهم و برادر هم خوشحال است، در حالیکه از لحاظ فقه احناف، هنگامی که پدر و مادر فوت میکنند، اگر کسی برای خواهر یا برداری گفت: این مال را تقسیم کنیم و خواهر گفت: من سهم نمیخواهم، از لحاظ شرعی مورد معاف و بخشش قرار نمیگیرد. فقها فرمودهاند: باید مال تقسیم شود و وقتی که تقسیم شد، باید به خواهر بدهند و در ملکیت وی داخل شود و بعد از آن اگر خواهر گفت: من نمیخواهم و به برادر خود بخشید یا به جای دیگر داد، اشکالی ندارد. چرا اینگونه است؟ چون تقسیم وراثت حق شرع است نه حق ورثه. میراث حق وارث است و تقسیم میراث حق شریعت و حق جبری است. حقی است که مجبوراً باید تقسیم شود و زمانی که تقسیم شد و حق خواهر داده شد، آن موقع خواهر اگر خواست ببخشد.
مسئلهی بعدی این است که برخی برادران میگویند: تا مادر ما زنده است، ما مال پدر را تقسیم نمیکنیم و مادر باید از این مال استفاده کند و زمانی که مادر فوت کرد، آن موقع مال را تقسیم میکنیم. این کار از لحاظ شریعت گناه است. آیا العیاذ بالله خداوند نمیدانسته که در قرآن بیان کرده است که اگر زن و شوهر هرکدام فوت کردند باید اموال آنان در بین ورثه تقسیم شود؟ حال ما میآییم برای خدا و ورثه تعیین تکلیف میکنیم؟!
مولوی شرافتمند در پایان گفت: یکی از علمای پاکستان میفرمودند: اگر عالمی صحبتی میکند یا حرف دینی میزند، شاید شخصی چون خودش این ضعف در وجود او هست، در دلش میگوید: این حرف را برای من زد. افرادی که در کنارش هستند یا بعدا او را میبینند، میگویند: این حرف را برای تو گفت. این انسان هم به جای اینکه اشتباه خود را جبران کند، از حربه تخریب استفاده میکند و در هرجا که مینشیند، این عالم را تخریب میکند که این عالم اینگونه گفت، حرفهایش پوچ است و… و به جای این که خودش سر در گریبان کند، به عالم توهین میکند. اگر واقعا تو مشکل نداری و ظلم و ستم و خیانت نکردهای، چرا باید به خودت بگیری؟ اگر اشتباهی کردیم و حق کسی را تلف کردیم، جبران کنیم؛ چون فردای قیامت باید از اعمال نیک خود بدهیم و زمانی که اعمال خوب ما تمام شد، از گناه دیگران به ما داده میشود. به خاطر زندگی مختصر دنیا، زندگی همیشگی آخرت خود را تباه نکنیم.