به گزارش پایگاه اطلاعرسانی احناف خواف، مولوی ابراهیم باخدا، در مراسم نماز جمعه ۲۶ مرداده ماه ۱۴۰۳ اهلسنت شهر خواف، با تلاوت آیات (فَإِنْ آمَنُوا بِمِثْلِ مَا آمَنْتُمْ بِهِ فَقَدِ اهْتَدَوْا وَإِنْ تَوَلَّوْا فَإِنَّمَا هُمْ فِي شِقَاقٍ فَسَيَكْفِيكَهُمُ اللَّهُ وَهُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ) (يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا آمِنُوا) و حدیث( الإيمان بضع وسبعون – أو بضع وستون – شعبةً، فأفضلها قولُ لا إله إلا الله، وأدناها إماطة الأذى عن الطريق، والحياءُ شعبة من الإيمان) پیرامون موضوع بحران ایمان به ایراد سخن پرداخت.
مدرس حوزه علمیه احناف خواف در آغاز سخن بیان داشت: در عصری که ما زندگی میکنیم، از بحرانها میشنویم که در فلان کشورها، بحران سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و… میبینیم. این بحرانها کوچکتر شده است مانند بحران مالی، اعتیاد و… . اما یک بحران که همهی بحرانها به او برمیگردد و کمتر از آن سخن میگوییم و علامه ندوی در مورد آن مینویسد: ازمة الایمان یا بحران ایمان است.
سخنران نماز جمعه خواف افزود: وقتی ما مسلمان هستیم و ایمان آوردیم، نگاه کنیم که ایمان ما چگونه است. در عصر حاضر، بزرگترین بحرانی که متوجه جامعه مسلمان شده است، بحران ایمان است که ما از آن غافل هستیم. بحرانی که سرمنشا تمام بحرانهای دیگر است. اگر ایمان درست و کامل باشد، تمام بحرانهای دیگر در برابر آن هیچ قدرتی ندارند.
به تاریخ نگاه کنیم که ایمان در میان مردان خدا چگونه بوده است.
وی ادامه داد: زمانی که حضرت نوح(ع) دستور ساخت کشتی را در جایی که آبی نیست میگیرد، با ایمان به امر الهی، دستور الهی را اجرا میکند. او را تمسخر میکردند اما نوح میگوید: الله امر کرده است و کشتی را میسازد و همراهان او هم با ایمان به خدا با او همراه میشوند.
مولوی باخدا تصریح کرد: وقتی حضرت ابراهیم(ع) بتها را میبیند، ایمان او اجازه نمیدهد چنین بتهایی وجود داشته باشد و آنها را میشکند. مشرکین برای ابراهیم(ع) آتشی بزرگ درست میکنند تا او را در آتش بیندازند اما ایمان ابراهیم(ع) خیلی قوی هست. ایمان او مورد آزمایش قرار میگیرد و فرشتهی باد میآید و میگوید: ای ابراهیم(ع)! دستور بده تا بوزم و آتش را خاموش کنم. ابراهیم(ع) به او میگوید: آیا الله تو را فرستاده است؟ میگوید: خیر. در این هنگام ابراهیم(ع) میگوید: به تو نیازی ندارم.
مدرس حوزه احناف در ادامه افزود: فرشته باران و دیگر فرشتگان میآیند اما ابراهیم(ع) همان جواب را میدهد. وقتی ریسمانی که دستهای ابراهیم با آن بسته شده بود و لباسهاس او در آتش نمیسوزد، نتیجهی ایمان وی ظاهر میشود. وقتی ابراهیم(ع) مورد آزمایش قرار میگیرد که فرزند و همسرش را به بیابان بیآب و علف ببرد، حضرت هاجر(رض) میگوید: آیا الله امر کرده است؟ حضرت ابراهیم(ع) با اشاره سر میگوید: بله. در این هنگام هاجر(رض) میگوید: پس الله ما را ضایع نمیکند. این جلوهی ایمان است و بعدها مکه و تمام شعائر اسلام در آنجا ایجاد میشود.
بحرانها زمانی که ایمان قوی باشد، عادی هستند
سخنران نماز جمعه خواف در ادامه بیان ایمان پیامبران بیان کرد: وقتی فرعون و فرعونیان به دنبال موسی(ع) و بنی اسرائیل هستند، قوم حضرت موسی(ع) که هنوز ایمان آنها کامل نشده بود میگویند: فرعون ما را در مییابد و نابود میکند اما موسی(ع) با ایمان خود میگوید: هرگز، پروردگارم همراه من است و مرا راهنمایی میکند.
وی با تاکید بر داستان حضرت عیسی و بنیاسرائیل گفت: در این داستان نکتهای هست که وقتی ایمان بنی اسرائیل کامل نبود، حضرت موسی(ع) گفت: خداوند با من است اما زمانی که پیامبر(ص) با حضرت ابوبکر(رض) در غار بود فرمود: نترس خداوند با ماست و این نشان از ایمان کامل ابوبکر(رض) میباشد. از همین جهت علما میفرمایند: صحابی که صحابیت او از قرآن ثابت شده است، ابوبکر صدیق(رض) است.
مدرس حوزه علمیه احناف خواف افزود: امروز میخواهیم از اصحاب پیامبر(ص) بگوییم که وقتی ایمان وارد قلب آنها میشود، تمام چیزها را رها میکنند. کسی آنان را نمیشناخت اما در برابر مشرکین و سران قریش ایستادگی میکنند. آنها در برابر شکنجهها ایستادگی کردند؛ چون ایمان آنان قوی بود.
مولوی باخدا خاطر نشان کرد: وقتی بزرگترین فاجعه روی زمین اتفاق میافتد و رسولالله(ص) وفات میکنند، همه نگران و پریشان هستند و ارتداد در جزیرة العرب اتفاق میافتد. ابوبکر(رض) سکان هدایت امت را به عهده میگیرد و میگوید: به خدا قسم! با کسی که فرق بین نماز و زکات قرار دهد میجنگم و با پیامبران دروغین میجنگد و نابودشان میکند.
سخنران نماز جمعه خواف بیان داشت: حضرت ابوقتاده(رض) در باغ خود نماز نفل میخواند و با دیدن گنجشکی که از شاخهای به شاخهی دیگر میپرد و حواس او پرت میشود، نزد پیامبر(ص) میرود تا باغ خود را صدقه بدهد و پیامبر(ص) میداند که باغ او نزد او محبوب است، به او میگوید: علت صدقه تو چیست؟ میگوید: این باغ مرا از یاد الله غافل میسازد. صحابه ایمانی داشتند که هیچ چیز در برابر آن ارزشی نداشت. صحابه با همین ایمان و اعتقاد از جزیرة العرب خارج شدند و فتوحات مختلفی برای اسلام حاصل شد.
مدرس حوزه علمیه احناف خواف تصریح کرد: در غزوهای پیامبر(ص) دستور میدهند که اگر زید شهید شد، جعفر و اگر جعفر شهید شد، عبدالله بن رواحه پرچم دار باشد. حضرت جعفر(رض) دستش قطع میشود، دست را زیر پا میگذارد و میکَند و با دست دیگر پرچم را میگیرد و دست دیگر هم قطع میشود تا اینکه شهید میشود.
وی افزود: پیامبر(ص) در مسجد النبی برای صحابه بیان میکند که زید، جعفر و عبدالله شهید شدند و الان خالد بن ولید فرمانده شده است و جنگ با پیروزی مسلمانان تمام میشود. پیامبر(ص) به خانهی جعفر میرود و کودکان و فرزندان او را در آغوش میکشد و خبر شهادت جعفر(رض) را به حضرت اسماء بنت عمیس میدهد و او صبر میکند؛ زنان صحابه چنین بودند.
مولوی باخدا ادامه داد: در غزوهی احد خبر کذب شهادت پیامبر(ص) منتشر میشود و زنی از صحابه با وجود شهادت برادر، پدر، شوهر و فرزندش از احوال پیامبر(ص) سوال میکند و میگوید: با وجود پیامبر(ص) همهی مصیبتها آسان میشود.
مدرس حوزه احناف بیان کرد: این ایمان به تابعین منتقل میشود و در طول یک قرن، ایمان به سر تا سر دنیا انتقال مییابد و اسلام در همهجا منتشر میشود و در قرنهای بعدی نیز ایمانهای قوی وجود داشته تا اینکه ایمانها ضعیف میشود و الله متعال مغولان و تاتارها را بر مسلمانان مسلط میکند؛ چون بحران ایمانی به وجود آمده است.
سخنران نماز جمعه خواف افزود: به برکت اسلام جوانان و محاهدانی برمیخیزند که در مقابل مغول و تاتاری که اروپا هم نمیتوانست با آنها مقابله کند، ایستادگی میکنند و آنها را شکست میدهند. این ایمان، صلاحالدینیهایی به وجود میآورد که قدس را آزاد میکنند. پدر و مادر صلاحالدین در حالی که حافظ قرآن بودند در گوش فرزند خود زمزمه میکردند که تو فاتح قدس هستی.
امروزه ایمان ما تبدیل به مادیت شده است
وی گفت: شعلهی ایمان در قلبهای ما کمنور شده است و باید آن را تقویت کنیم نه اینکه همّ و غم ما اینباشد که مال و مقام به دست آوریم. مسلمانان را فریب دادند و چون میدانستند که منشا پیروزی مسلمین، ایمان آنهاست، تصمیم گرفتند که ایمان آنان را خدشهدار کنند. امروزه کفران ایمانی ایجاد شده است و امر به معروف و نهی از منکر کم شده است.
مولوی باخدا خاطرنشان کرد: قرآنی که جامعهساز است فقط برروی طاقچههای خانه هست اما دریغ از تلاوت و تدبر و عمل به قرآن. ما مسلمانان از سیرت پیامبر(ص) و زندگی صحابه دور شدیم و تمام زندگی ما پیروی از فلان بازیگر، خواننده، بازیکن، شخصیت ثروتمند و… شده است و ما فراموش کردیم که بزرگترین شخصیتهای تاریخ را داریم. علامه ندوی میفرماید: شما فرزندان شیرانید! کجا رفتید؟ شما را مشغول شهوات و شبهات کردند.
سخنران نماز جمعه خواف تصریح کرد: به خواهر مسلمانی که قرار بود در دامان خود، ابوبکر و عمر و… را پرورش دهد، موبایل به دست او دادند که به دنبال آرایش، مد لباس و… باشد. دیگر نه او میتواند خود و نه فرزندی تربیت کند. جوانان مسلمان را مشغول شهوات، زنا، شراب و… کردهاند.
مدرس حوزه احناف افزود: متاسفانه اخباری میشنویم که بسیار ناراحتکننده است و در شهری که همگی مسلمان هستند، شرابخانه باز میشود و این خبر از شهر خودمان به گوش میرسد. کجایند مسئولین و ریشسفیدان؟ اگر کسی این خبر را بشنود و بیتوجه باشد، به خدا قسم فردای قیامت مورد بازخواست قرار میگیرد.
راه تقویت ایمان، بازگشت به قرآن و سنت است
وی بیان داشت: امر به معروف و نهی از منکر کجا رفته است؟ بترسیم از اینکه الله عذاب خود را بر ما نازل کند. برخی عذابها نازل شده است و ما متوجه نیستیم. کمبود نمازخوان، خشکسالی و… عذابهای الهی است. بحران ایمانی باعث از دست رفتن قدس شده است و باعث شده که غزه زیر بمباران دشمن باشد و ما مسلمانان فقط نگاه کنیم. اگر الان فرصت جهاد را نداریم، پس کی ایمان میخواهد به ما دستور جهاد دهد؟ راه تقویت ایمان، بازگشت به قرآن، پیامبر(ص) و زندگی صحابه است.
مولوی باخدا در پایان بیان کرد: در هفته گذشته شاهد چند تصادف در شهر خود بودیم که جوانان و نوجوانان ما کشته شدند و وفات کردند. پدران و مادران کجایند؟ باید بیشتر مواظب باشیم؛ چون موتور سیکلت، وسیله بازی نیست که دست بچهها دهیم. ما نگرانیم، نمیخواهیم هیچکس داغ جگرگوشههای خود را ببیند و این داغ بردلش بماند. مسئولین هم توجه کنند که این جادهها و خیابانها، چه در داخل و چه در بیرون شهر، هرچه سریعتر آمادهسازی و تعمیر گردد.
سخنران نماز جمعه خواف با اشاره با انتقاد از لیست پیشنهادی وزرای دولت به مجلس گفت: در هفتهای که گذشت، رئیس جمهور کابینه خود را اعلان کرد ولی متاسفانه مانند ادوار گذشته، در کابینه خبری از اهل سنت نیست. اهل سنتی که بیش از یک چهارم جمعیت کشور را تشکیل میدهند و چند میلیون رای در انتخابات دارند و اگر رای به رئیس جمهوری میدهند، هدفشان این است که به مطالباتشان برسند.
مدرس حوزه احناف خواف در ادامه افزود: بعد از انقلاب که بیش از ۴چهار دهه میگذرد، 9 رئیس جمهور داشتیم و هر رئیس جمهور ۲۰ وزیر داشت، آیا در بین شایستگان و نخبگان اهل سنت، یک وزیر هم پیدا نمیشد؟ این درد و گلایهای از طرف اهل سنت است. ما این مطالبات را فراموش نمیکنیم. این حق مردم اهل سنت است که در مدیریتهای کلان کشور شرکت کنند. اهل سنت، شهروندان وفادار و مرزبانان غیور این کشور هستند. کسانی هستند که برای تمامیتهای ارضی این سرزمین شهید دادند و در هر روستای اهلسنت، تعداد شهدای آنان را میبینیم، چرا الان اهل سنت جدا باشند؟
دیدگاهتان را بنویسید