به گزارش پایگاه اطلاعرسانی احناف خواف، مدرس حوزه علمیه احناف خواف، در مراسم نماز جمعه (۴ فروردینماه ۱۴۰۲) اهلسنت این شهر، با تلاوت آیه (يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا كُتِبَ عَلَيْكُمُ الصِّيَامُ كَمَا كُتِبَ عَلَى الَّذِينَ مِنْ قَبْلِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ) به ایراد سخن پرداخت.
مولوی گلمحمد مومن، در آغاز سخن، ضمن تبریک حلول ماه مبارک رمضان، بیان کرد: چند نکته خدمت عزیزان در مورد روزه و رمضان بیان میشود.
نکته اول، در مورد درسهایی که روزه و رمضان به ما میدهد، مانند درس تسلیم شدن در برابر خدا، اخلاص و استقامت و در نتیجه تقوا میباشد.
نکته دوم، در مورد توجه به نعمتهای معنوی الله تعالی و شکر گزاری آن میباشد.
نکتهی سوم، کمال سعادت ما در دو چیز است، اول تعظیم امر خدا و دوم، شفقت و مهربانی با خلق خدا.
نکتهی چهارم، مشروعیت تراویح است که تراویح در اسلام، چه ریشهای دارد و دلیل مشروعیت آن چیست؟
وی ادامه داد: در مورد نکتهی اول باید گفت، هرچه بیشتر به وظایف خود در مورد روزه و رمضان توجه کنیم، از این درسهای روزه و رمضان بیشتر برخوردار میشویم.
یکی از آنها درس تسلیم است. اساسی ترین نقش ایمان بنده در این است، که سر تا پا، تسلیم خدای متعال باشد. امروزه امر تسلیم در امت اسلامی خیلی ضعیف و کمرنگ است.
این موضوع ریشهی ایمان است و قدرت ایمان، به میزان تسلیم بستگی دارد.
تسلیم در کسی وجود دارد که به محض اینکه فهمید یک حکم از قرآن است، دیگر نه احتیاج به دلیل داشته باشد و نه چون و چرا، و خیلی راحت قبول کند.
زمانی که برای شخصی با حدیث صحیح پیامبر(ص) چیزی ثابت شد و حکمی را دانست که قطعا پیامبر(ص) بیان فرمودهاند، دیگر برایش نیاز به دلیلی دیگر نیست.
اگر بندهای دانست که حکمی از جانب خداست و با خود گفت که خدا چرا چنین حکمی فرموده است و به آن کاری نداریم، در این صورت وی کافر میشود و اگر پذیرفت و سستی کرد، دچار گناه میشود و امر پیامبر(ص) نیز همینگونه میباشد.
روزه به ما درس تسلیم میدهد به این گونه که شخص جوان در کنار همسر خود خوابیده است و علاقه به همبستری دارد و هیچکس هم نیست ولی او خود را کنترل میکند و میگوید: روزه دارم.
همسر حلال در کنار شخص میباشد و حالت غریزهی جنسی هم در او زیاد است و کسی هم نیست و او به خاطر روزه و حکم خدا، کاری نمیکند. این موضوع، تسلیم را به انسان درس میدهد که ای انسان مسلمان! تو که در ماه مبارک رمضان، در خلوت، در کنار همسر حلال خود و در اوج غرایز جنسی، خود را کنترل کردی، چگونه نسبت به نوامیس مردم، در غیر رمضان، تجاوز و دستدرازی میکنی که حدیث در مورد او میگوید: شخص زنا کار هنگامی که زنا میکند، ایمان ندارد.
حال شخصی که به خاطر خدا از حلال خود دست کشیدی، چرا در غیر رمضان از حرام خدا پرهیز نمیکنی؟
استقامت، درس دیگر روزه و رمضان است
مولوی مومن افزود: شخصی به شدت تشنه است و در خانهی او، انواع نوشیدنیها و خوراکیها وجود دارد و هنوز تا افطار وقت زیادی مانده است، تشنگی را تحمل میکند و به مشقت میافتد ولی چیزی نمینوشد، این فرد تسلیم خداوند است.
این موضوع درس میدهد که ای مسلمان! امروز که به خاطر حکم خدا، تشنگی را تحمل کردی و از مال حلالت نخوردی، مواظب باش که در رمضان و غیر رمضان، مال مردم را نخوری!
همچنین، روزه و رمضان، درس استقامت میدهد.
یکی دیگر از مواردی که برای اثرگذاری ایمان در دنیا و آخرت نقش دارد، استقامت میباشد.
خداوند علاوه از ایمان، فقط استقامت را در قرآن یاد میکند.
روزهدار تمرین استقامت میکند. او سحری کرده است و بعد سرکار میرود، خسته، گرسنه و تشنه میشود و گاهی به خاطر حفظ روزه، کار را رها میکند و گاهی کار را تمام میکند و به شدت گرسنه و تشنه در خانه میافتد ولی استقامت میکند و روزه خود را ادامه میدهد، این کار درس استقامت میدهد که همینگونه که در اجرای فرمان الله با تمام مشکلات روزه گرفتی و باز بعد افطار به مسجد رفتی و ۲۹ رکعت نماز خواندی و ثواب قیام شب و اجر الهی حاصل کردی، در تمام زمینههای دینداری خود در طول سال نیز مانند استقامت بر عقیدهی حق خود، استقامت در مقابله با شیطان در انجام اعمال صالح، استقامت در برابر نفس و شیطان در اخلاق نیک و… استقامت کن!
همین درسهای روزه است که منجر به تقوایی میشود که خداوند متعال میفرماید: (يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا كُتِبَ عَلَيْكُمُ الصِّيَامُ كَمَا كُتِبَ عَلَى الَّذِينَ مِنْ قَبْلِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُون).
روزه برای انسان یک امر ضروری و الزامی است تا جایی که خدا در تمام ادیان روزه را قرار داده است و این دلیل بر آن است که دین داری بدون روزه و نماز نمیشود و چون ارزش انسان نزد خداوند به تقوا بستگی دارد و روزه باعث تقوا میشود، خداوند روزه را بر شما فرض گرداند.
تنها ضامن بقای نعمت و افزایش آن، شکر گزاری است
مدرس حوزه علمیه احناف افزود: نکتهی دوم، توجه به نعمتهای الله و شکرگزاری در برابر نعمتهاست.
دو امر جایگاه ویژه دارد، یکی شکر و دیگری استغفار و چون از جانب الله، همه رحمت و لطف و انعام است و در مقابل بر ما شکر واجب میشود و از جانب ما همه تقصیر، گناه و بیچارگی است، برما استغفار واجب میشود.
تنها ضامن بقای نعمت و افزایش آن، شکر گزاری است.
خداوند میفرماید: اگر شکرگزاری کنید، نعمت را بر شما افزایش میدهم.
گاهی ممکن است شیطان ما را از توجه به نعمتهای خدا غافل کند، با این همه نعمت مانند: پول، خانه، فرزند، همسر و… ولی تا چیزی گران میشود میگوییم: از زندگی ما چه فایده است. درست است، هرکس برای مردم مشکل ایجاد کند مقصر است، اما ما رابطهای را که با مردم داریم، به حساب رابطهی با خدا نگذاریم!
نگوییم خدا به ما چی داده است. اینها تلقینهای شیطان است برای اینکه انسان به درگاه خدا ناسپاس شود و نعمتها را از دست دهد.
گاهی شیطان قدرتش نمیرسد که نعمتها را از نگاه بنده دور کند و فقط او را متوجه نعمتهای دنیا میکند، چون میبیند او فردی شکرگزار است.
درست است که نعمتهای دنیایی خیلی خوب است و باید شکر گزاری کنیم اما چه موقع گفتیم (الحمدلله) که خدا ما را به رمضان رساند و به ما توفیق داد که روزه گرفتیم که خدا بنده را با یک روز روزه، مسیر ۷۰ سال از دوزخ را دور میگرداند.
آیا شکر این را به جای آوردیم؟ آیا فکر کردیم که وقتی خداوند به ما توفیق داد با دهان روزه ۱ یا ۲ جزء قرآن خواندیم، خدا با این کار چه انعامی به ما فرموده است؟
این نعمت را هم دیدیم یا فقط نعمت افطار را دیدیم؟
آیا فکر کردیم که وقتی خداوند توفیق داد که در نماز تراویح شرکت کردیم و ۱ جزء قرآن پشت سر حفاظ گوش کردیم، ۱ جزء قرآن در نماز در نامهی عمل ما ثبت شد که در غیر رمضان و غیر نماز به ازای هر حرف قرآن ۱۰ نیکی و در رمضان ثواب هر عمل ۷۰ برابر و ثواب تلاوتی که در نماز است، بسیار مافوق تلاوتی است که در خارج نماز میباشد و خدا این کرامتهای زیاد را برای این اعمال عطا کرده است، آیا این نعمت الله را شکرگزاری کردیم؟
خانوادههایی که به رمضان، روزه، نماز و قرآن توجهی ندارند، فرزندانشان بسیار سریع منکر قرآن، روزه، حجاب و… میشوند و این نشانهی ناشکری است
مدرس حوزه علمیه احناف خواف تصریح کرد: آیا با خود فکر کردهایم که اگر نسبت به نماز جمعه بیپروا بودیم و الان به ما توفیق نماز جمعه داده است، چه نعمتی به ما عطاء کرده است؟
آیا شکر این نمازجمعهها و مساجد و علما و حفاظ را به جای میآوریم؟
آیا شکر رمضان و تراویح را به جای میآوریم؟
اگر خدای نکرده نسبت به اینها غفلت ورزیدیم، در روز قیامت به شدت مورد مواخذه قرار میگیریم.
خانوادههایی که به رمضان، روزه، نماز و قرآن توجهی ندارند، فرزندانشان بسیار سریع منکر قرآن، روزه، حجاب و… میشوند و این نشانهی ناشکری است.
نکتهی سومی که در مورد رمضان بیان میکنم، یک نکتهی تفسیری است که مفسرین خصوصا امام فخر رازی، از چندین آیه قرآن آن را برداشت نموده است و بعضی قائل به حدیثی در این مورد هستند و آن این است که کمال سعادت به دو چیز است؛ تعظیم امر خدا و شفقت با خلق خدا.
نماز، روزه، زکات، حج، نیکی به والدین و…. امر خداوند است و همچنین چیزهایی که خدا نهی کرده است مانند شراب، بیحجابی و… نیز امر خداوند هستند.
ماه رمضان هم تمرین تعظیم امر خدا و هم تعظیم شفقت بر خلق خدا میباشد
نمیشود انسان در یک گوشهای مانند برخی از مسیحیان، عزلت و گوشه نشینی اختیار کند و نسبت به اجتماع توجهی نداشته باشد.
ما در قبال اجتماع وظیفه داریم و پرداختن به اجتماع، عبادت خداوند است و عدم توجه به آن، گناه است. ماه رمضان هم تمرین تعظیم امر خدا و هم تعظیم شفقت بر خلق خدا میباشد.
وقتی بندهی مسلمان آماده میشود که کار یا درآمد را تعطیل کند و یا با زحمت کار روزه بگیرد، تعظیم امر خداوند است.
وقتی بندهای فکر میکند که خیلی گرسنه است اما خدا را شکر میکند که سفرهی افطار خوبی در خانهی اوست، پس تحمل میکند و به این فکر میکند که همسایهی او نیز گرسنه است و به او نیز افطاری میدهد، شفقت بر خلق الله است.
اگر با کسی دشمن هستیم و کدورت داریم و… اینها را به فضل رمضان حل کنیم وگرنه روزهی ما کامل نمیشود.
رمضان دوران سازندگی و دوران بستری بیمارستان الهی است
مولوی مومن افزود: اگر ما همین یک ماه، دینداری خود را امتحان کنیم، یعنی اگر در امورات مختلف از قبیل حقوق والدین، کدورت با همسایه و روابط بین زن و شوهر و…، تقصیراتی داریم، آن را برطرف کنیم میبینیم که زندگی و جامعه چقدر لذتبخش و با آرامش خواهد بود.
رمضان دوران سازندگی و دوران بستری بیمارستان الهی است و باید درمان شویم و بعد از آن رعایت کنیم.
نماز تراویح از زمان پیامبر(ص) مشروع بوده است
وی ادامه داد: اما نکتهی چهارم و نکتهی آخر، مشروعیت نماز تراویح است.
شاید بعضیها سوال کنند که نماز تراویح را پیامبر(ص) مشروع نمودهاند یا حضرت عمر فاروق(رض)؟
آیا اگر در زمان پیامبر(ص) چیزی نبوده است، برای ما مشروعیت دارد یا خیر؟
گاهی ممکن است بعضی در میان جوانان در این مورد شبهه ایجاد کنند.
براساس دو یا سه حدیث این مطلب را بیان میکنیم.
پیامبر(ص) میفرمایند: کسی که صیام و قیام رمضان را به جای آورد، گناهان گذشتهاش آمرزیده میشود.
صیام رمضان، روزه است و قیام رمضان، تراویح شب است براساس احادیث دیگر.
از حضرت عائشه(رض) حدیثی است که پیامبر(ص) شب از خانه بیرون رفتند و داخل مسجد شروع به نماز کردند و مردم هم به پیامبر(ص) اقتداء کردند تا وقتی که فقط به اندازهی سحری مانده بود.
فردایش در مدینه این مطلب پیچید که عدهای با پیامبر(ص) نماز تراویح خواندند. شب دوم تعداد زیادی آمدند و پشت سر پیامبر(ص) نماز خواندند تا زمانی که پیامبر(ص) دستور دادند که بروید تا سحری شما دیر نشود. شب سوم مسجد دیگر گنجایش جمعیت را نداشت. پیامبر(ص) در شب سوم یا چهارم که این استقبال را دیدند، از حجره خارج نشدند.
مردم شروع کردند که دسته دسته یا تنها نماز خواندند.
صبح که شد پیامبر(ص) فرمودند: من دیدم آنچه را که شما انجام دادید و دانستم اما فقط به دلیل اینکه ترسیدم بر شما این نماز فرض شود خارج نشدم.
اگر تراویح فرض میشد تا روز قیامت بر همه فرض میشد و اگر ترک میشد باید قضایی به جای آورده میشد.
پس معلوم شد که پیامبر(ص) وقتی شروع کردند، یعنی تراویح را بخوانید که فضیلت دارد ولی خودشان نیامدند که فرض نشود و در عین حال، صحابه را نیز نهی نکردند.
در زمان پیامبر(ص) و دوران خلافت حضرت ابوبکر(رض) و اوایل خلافت حضرت عمر(رض) نیز به همین صورت بود.
تعداد رکعات تراویح، ۲۰ رکعت است
وی افزود: یک روایت دیگر در مورد تعداد رکعات است که حضرت ابن عباس(رض) میفرماید: پیامبر(ص) در رمضان، ۲۰ رکعت تراویح میخواندند و حضرت علی مرتضی(رض) هم یک نفر را قرار دادند که مردم پشت سرش ۲۰ رکعت تراویح بخوانند.
اما در زمان پیامبر(ص)، نماز تراویح را تا سحر ادامه میدادند و حضرت عمر(رض) دیدند که این کار بر امت سنگین است و آمدند و این دلیل ۲۰ رکعت را گرفتند و گفتند که همین ۲۰ رکعت کافی است.
مردم گفتند: پیامبر(ص) فرمودند قیام شب که حضرت ابوذر(رض) روایت میکنند که پیامبر(ص) فرمودند: کسانی که با امام جماعت قیام شب را میخوانند، تا زمانی که امام در نماز باشد و برگردد، قیام شب برای آنها نوشته شده است و از این نظر ۲۰ رکعت را قرار دادند، هرچند که بعضیها ۳۶ رکعت را گفتهاند اما در تمام دنیا همین ۲۰ رکعت اجرا میشود.