ایشان افزود: این روزها بهانهایست تا از خلیفه راشد و دلیر پیامبر اکرم(ص)، سیدنا عمر فاروق(رض) یادی کنیم. سال ۲۴ هجری قمری، چهار روز مانده به اول محرمالحرام، عمر فاروق(رض) توسط ابولؤلؤ مجوسی در محراب پیامبر اکرم(ص) مجروح و در اول محرمالحرام به شهادت رسیدند.
ایشان ادامه داد: سیدنا عمر(رض) شخصیتی است که غیرمسلمانان هنوز نتوانستند کتابی را آنطور که حق روش زندگی ایشان بود بنویسند. یکی از مسيحيان میگوید: عُمَری که خلیفه دوم مسلمین بود اگر ده سال دیگر حکومت میکرد امروزه ما شايد شاهد مشکلات زیادی برای امت اسلامی نبودیم. آنقدر خلافت عمر(رض) تاثیر داشت که اگر قرار بود مسلمانان بعد از پانصد سال به انحراف کشیده شوند بعد از هزار سال به انحراف کشیده میشدند.
مولوی موحدی در زمینه خصوصیات سیدنا عمر(رض) یادآور شد: عمر فاروق بسیار ساده زیست بودند. ایشان فقط دو لباس داشتند؛ یک لباس برای زمستان و لباسی برای تابستان.
عمر فاروق(رض) وقتی به شهادت میرسند میفرمایند: چه کسی مرا به شهادت رساند؟ میگویند: ابولؤلؤ غلام مغیرةبنشعبه. ایشان دعا میکنند: خدا را سپاس که اللهتعالی شهادت مرا به دست کسی قرار نداد که برای خدا یک سجده کرده باشد. شاید برای همان یک سجده خود در فردای قیامت بر من ادعا کند که من مسلمان بودم.
ایشان در مورد وصیت سیدنا عمر(رض) به فرزندشان خاطرنشان کرد: حضرت عمر سه وصیت مهم به فرزندشان عبداللهبنعمر(رض) نمودند و فرمودند: وصیت اول: ای عبدالله؛ به خدمت عایشه امالمومنين(رض) برو و از عایشه خواهش کن و بگو عمر میگوید نه امیرالمومنين، اگر اجازه دهید که محل دفن عمر در کنار دو يارش پیامبر(ص) و ابوبکر(رض) باشد. عبدالله میگوید: به حجره امالمومنين عایشه(رض) رفتم و سلام کردم و اجازه خواستم؛ وقتی وارد شدم دیدم عایشه(رض) گریه میکنند و میگویند: امروز چه فتنهای برای مسلمین به پا شد؛ عمر فاروق را به شهادت رساندند. عبدالله پیام پدر را به ایشان رساند حضرت عایشه(رض) فرمودند: من آنجا را برای مدفن خود تعیین کرده بودم، اما عمر(رض) را بر نفس خود ترجیح میدهم و اشکالی ندارد و آن مکان، محل دفن عمر فاروق باشد. عبدالله نزد پدر بازگشت و به پدر پیام رضایت امالمومنين را مبنی بر مکان دفن ایشان رساند. حضرت عمر(رض) فرمودند: خدا را سپاس که بعد از این همه مدت که در کنار رسول الله(ص) و ابوبکر صدیق(رض) بودم بعد از وفات نیز در کنار این دو يار خود هستم.
سیدنا عمر فرمودند: وقتی تابوت مرا برداشتید قبل از دفن دوباره از عایشهصديقه(رض) اجازه بگیرید؛ چرا که میخواهم از رضایت قلبی ایشان مطمئن شوم. وقتی سیدنا عمر از دنیا رفتند، عبدالله از حضرت عایشه(رض) دوباره اجازه گرفتند و فرمودند: به سلامت تابوت را بگذارید و حضرت عمر(رض) را در آنجا دفن کنید.
وصیت دوم: غروب روز حادثه، صحابه در خانه حضرت عمر(رض)جمع شدند. عدهای از صحابه گفتند: برای جانشین پس از شما چه کنیم؟ حضرت مغیره گفتند: من فردی را سراغ دارم که لایق خلافت بعد از عمر(رض) است. حضرت عمر (رض) تعجب کردند و فرمودند: چه کسی است که تو میدانی حال آن که ما بیخبريم؟ حضرت مغیره گفتند: پسرتان عبدالله پس از شما این صلاحیت را داراست. حضرت عمر بسیار عصبانی شدند و فرمودند: پناه بر خدا، ای مغیره به خدا قسم این حرف را برای تسلی دلم گفتی نه برای منفعت مسلمانان.
ای مهاجرین و انصار، من وصیت میکنم که خلافت از خانه عمر(رض) باید بیرون شود، چرا که اگر خلافت خیر بود ما سهم خود را گرفتیم و اگر دارای رنج و مشقت بود آنچنان مشقت کشیدیم که دیگر به آن نیازی نداریم. اگر من خلیفه را غیر از خانواده خود تعیین کردم کار ابوبکر(رض) را کردم و اگر خلیفه را تعیین نکردم کار پیامبر(ص) را انجام دادهام.
وصیت سوم: ای عبدالله؛ تو را وصیت میکنم که قرض مرا ازخانواده خودم بده. اگر کفاف نکرد از قبیله بنیعدی و پس از آن از قریش بگير و از هیچکس دیگر مخواه. حضرت عبدالرحمنبنعوف (رض) فرمودند: ای عمر(رض)؛ اگر اجازه باشد ما قرض شما را از بیت المال بدهیم و در آینده از خانواده شما آن قرض را خواهیم گرفت. حضرت عمر تعحب کردند و فرمودند: ای عبدالرحمان؛ من در بستر وفات خود قرض خود را از بیوهزنان و یتیمان بگیرم؟! عمر فاروق شخصیتیست که دو قدرت جهان – ایران و روم – را تصرف کرد و بزرگترین قدرتها را به زانو درآورد، اما این شخصیت حاضر نشد حتی هشتاد درهم قرض خود را از بیت المال بگیرد. عبداللهبنعمر(رض) بعد از وفات پدرشان، منزل مسکونی ایشان را فروخت و پول را به حضرت عثمان(رض) داد و ایشان قرض حضرت عمر(رض) را پرداخت کردند.
مدرس محترم حوزه علمیه احناف خواف اظهار داشت: متاسفانه عدهای از مال و مِلک دیگران سوءاستفاده میکنند و ملکشان را به نام خود ثبت میکنند، درحالیکه عمر(رض) از بیت المال قرضی که پرداخت میشود را نمیگیرد. اگر شخصی به ناحق حتی یک وجب از زمینی را صاحب شود اگر صد بار هم به حج برود فردای قیامت اللهتعالی از آن نمیگذرد. همچنین مردان باید نسبت به پرداخت مهریه همسر خود متوجه باشند و آنرا پرداخت نمایند. مواظب باشید اگر کسی به این نیت که مهریه را ندهد ازدواج کند گویا هر روز گناه کبیره مرتکب میشود.
ایشان در زمینه عقیده اهل سنت نسبت به مراسماتی که در ایام محرم برگزار میشود تصریح کرد: اهل سنت و جماعت برای هیچ کس حتی برای رسولالله(ص) بعد از گذشت سه روز از وفات، هيچگونه مراسم و تعزیهای ندارند و بعد از گذشت سه روز هر مراسمی درست است. هر کسی طبق آیین خود رفتار خواهد کرد و این اعتقاد اهل سنت است. اهل تشیع نیز اعتقادات خاص خود را در این ایام دارند. ما هم از برادران شیعه و هم از برادران سنی در همه نقاط کشور درخواست داریم که فقط برای چند لحظهای کنار هم نباشند؛ بلکه تمامی لحظات خود را کنار هم باشند.
ایشان افزود: تا زمانیکه ما نسبت به یکدیگر توهین کنیم وضعیت جامعه اسلام رو به بدترشدن پیش خواهد رفت و نسلکشیها و سوزاندن مسلمانان ادامه خواهد داشت. مشکلات جامعه اسلامی تا زمانی که دلمان صاف و پاک نشود ادامه خواهد داشت.
سخنرانی نماز جمعه
اهل سنت و جماعت برای هیچ کس حتی برای رسولالله(ص) بعد از گذشت سه روز از وفات، هيچگونه مراسمی ندارند.
احناف خواف1396-07-010 نظر030
اشتراک گذاری
دیدگاهتان را بنویسید