مقدمه:
دین اسلام به عنوان کامل‌ترین و آخرین دین برای انسان‌ها معرفی شده است، لذا این دین به همه جوانب زندگی انسانی پرداخته است. یکی از مسایلی که اسلام به آن اهمیت داده و در مورد آن دستورات لازم را صادر نموده است، مسأله اسراف و تبذیر می‌باشد. این مسأله در کلام الهی، فرمایشات گهربار رسول خدا (ص) و آثار صحابه و سلف صالح مورد توجه قرار گرفته و جوانب مختلفش بیان شده است. بنابراین در دستورات دینی آن‌قدر روى نفى اسراف و تبذیر تأکید شده که حتّى از مصرف زیاد آب براى وضو و لو اینکه در کنار نهر آبی باشد، نهى شده است.

تعریف اسراف:
اسراف یعنی تجاوز از حد و زیاده روی کردن و آن از دو جهت قابل بررسی است: 1. کمیت: خرج کردن مال در مواردی که سزاوار و جایز نیست. این مورد اگر چه به مقدار بسیار اندکی هم باشد، جایز نیست.2. کیفیت: یعنی صرف نمودن مال در مواردی که جایز و حلال است، لکن اضافه از حد نیاز. به همین جهت بعضی خرج کردن مال را در مواردی که جایز و حلال نیست اگر چه بسیار اندک هم باشد، تبذیر گفته‌اند و صرف مال را در موارد جایز و حلال زیادتر از آنچه سزاوار است، اسراف دانسته‌اند.

اسلام مخالف بخل نیز هست:
دین مبارک اسلام به همه اجازه داده که مالی را که به دست می‌آورند را به مقدار لازم و نیاز و در حد شأن و مرتبه خود خرج نمایند. هر کس می‌تواند خانه، ماشین و لباس، خوراک و … در حد نیاز و شأن خود و خانواده‌اش تهیه نماید و حتی اگر در صورت توان از مقدار لازم بخل ورزد و خود یا خانواده‌اش را در سختی قرار دهد، نیز مورد مذمت قرار می گیرد. لذا دین اسلام با افراط و تفریط هر دو مخالف است و همان‌گونه که از اسراف منع می‌نماید از بخل هم به شدت منع نموده و حتی بخیل را جهنمی اعلام نموده است.

اسراف در کلام الهی:
کلام الهی با این که کتابی است که قوانین را به صورت کلّی بیان کرده، اما درباره اسراف آیات متعددی دارد و نکات مهمّی در این زمینه مطرح می‌کند. تدبر و تفکر در این آیات می‌تواند جامعه ما را از اسراف و تبذیر نجات دهد.

1. خداوند متعال اسراف کنندگان را دوست ندارد.

به همین دلیل می‌فرماید: {کُلُوا وَ اشْرَبُوا وَ لا تُسْرِفُوا إِنّهُ لا یُحِبّ الْمُسْرِفینَ} (اعراف/31)؛ «بخوريد و بنوشيد ولى اسراف و زياده‏‌روى مكنيد كه خداوند مسرفان و زياده‌‏روى‌‏كنندگان را دوست نمى‌‏دارد».
با اسراف، یکی از بزرگترین سرمایه‌های انسان که محبت الهی و رضای او تعالی باشد، از دست انسان می‌رود. حتی امام فخر رازی (رح) می‌گوید: هر کس این نعمت را از دست دهد، گرفتار عذاب الهی شده است.
علامه ابن عربی (رح) در مورد  اینکه اسراف چیست، دو قول بیان کرده: 1. اسراف یعنی تجاوز از حدود الهی، بنابراین استفاده از حلال اسراف نیست، بلکه هنگامی که به حد حرام رسید، حرام می‌شود. 2. اسراف نکردن یعنی حلال هم اضافه بر مقدار نیاز استفاده نشود. (آیات الاحکام ابن عربی، ج2 ص781) علما بر همان قول دوم هستند که در حلال هم نباید اسراف و تبذیر صورت گیرد، زیرا هنگامی که در حلال اسراف گردد، خود همین اسراف فعل حرامیست که انجام گرفته است.
ابوبکر اصم (رح) معتقد است که منظور اسراف در این آیه اینست که انسان حلال‌ها را بر خود حرام کند، زیرا کفار برخی حیوانات که نام‌های خاصی برایشان مانند: بحیره و سائبه گذاشته بودند را بر خود حرام کرده بودند، لذا این آیه در همین مورد نازل شد. (مفاتح الغیب (تفسیر کبیر)، ج14 ص230)
کیاهراسی (رح) می‌گوید: اسراف در خوردن این است که انسان بعد از سیر شدن، خوردن را ادامه دهد. (آیات الاحکام کیاهراسی، ج3 ص138)
لذا این آیه از لحاظ طبی نیز بسیار حایز اهمیت است، به همین دلیل علی بن حسین بن واقد می‌گوید: خداوند متعال طب را در نصف آیه 31 سوره انعام جمع نموده است. (انوارالتنزیل بیضاوی، ج3 ص11) زیرا کم خوردن و نوشیدن انسان را از بسیاری از امراض دور نگه می‌دارد. رسول خدا (ص) در این مورد می‌فرمایند: «اَلمِعْدَةُ بیتُ الدّاءِ وَ الحمیّةُ رأَسُ کلَّ دواءٍ و عَوِّدُوا کلَّ جِسمٍ ما اعتادَ» (ابن قیم، زاد المعاد، ج4 ص96)؛ معده اصل و اساس همه مریضی‌هاست و پرهیز کردن، ریشه همه داروهاست، و به هر بدن به مقداری که عادت کرده، (غذا) بدهید.
امام فخر رازی (رح) اعتقاد دارد که آخر آیه {إِنّهُ لا یُحِبّ الْمُسْرِفینَ} نهایت و بالاترین تهدید برای اسراف کنندگان است، زیرا فردی که خداوند متعال با او محبت نداشته باشد، از ثواب الهی محروم خواهد بود. (مفاتح الغیب (تفسیر کبیر)، ج14 ص230) محرومیت از ثواب و اجر الهی خشم و غضب خداوند متعال را به دنبال دارد و خشم و غضب الهی انسان را به آتش جهنم خواهد رساند.
در نتیجه لازم است که انسان: 1. به طرف حرام اصلا نزدیک نشود. 2. حلال‌های الهی را بر خودش حرام نگرداند. 3. در استفاده از حلال نیز حد اعتدال را رعایت نموده و از افراط یا تفریط به دور باشد. 4. بداند معده باعث و بانی همه مریضی‌هاست، لذا در خوردن و آشامیدن رعایت دستورات و توصیه‌های شرعی را بنماید. 5. متوجه باشد که اگر خدای نکرده از اسراف کنندگان قرار گرفت، از محبت الهی محروم و عذاب خداوند متعال در انتظارش خواهد بود.
در سوره انعام مسأله اسراف بارزتر بیان شده و قید دیگری نیز قبل از بیانش اضافه شده است: {کلوُا مِنْ ثَمَرِهِ إِذا أَثْمَرَ وَ آتُوا حَقّهُ یَوْمَ حَصادِهِ وَ لا تُسْرِفُوا إِنّهُ لا یُحِبّ الْمُسْرِفینَ} (انعام/141)؛ «هنگامى كه به بار آمدند از ميوه آنها بخوريد و به هنگام رسيدن و چيدن و درو كردنشان از آنها (به فقرا و مساكين) ببخشيد و زكات لازم آنها را بدهيد، و (در خوردن و يا بخشيدن از آنها) اسراف نكنيد، زيرا كه خداوند اسراف‏كنندگان را دوست نمى‌‏دارد».
امام فخر رازی (رح) می‌گوید: مفسرین در مورد اسراف در این آیه چند قول بیان نموده‌اند که عبارتند از:
1. اگر انسان تمام دارایی و مالش را انفاق نماید و چیزی برای خانواده‌اش نگه ندارد، اسراف نموده است، زیرا در حدیث آمده: «ابدا بنفسك ثم بمن تعول»؛ اول از خودت شروع نما و بعد اهل و عیالت. در روایت دیگری آمده که ثابت بن قیس بن شماس پانصد درخت نخل داشت که محصولاتشان را چیده و همه را در همان روز تقسیم نمود و به منزل خودش هیچ چیزی نبرد، لذا خداوند متعال این آیه را نازل فرمود. (مفاتح الغیب (تفسیر کبیر)، ج13 ص165) تفسیر قرطبی نیز به همین مورد اشاره نموده است. ( الجامع لاحکام القرآن قرطبی، ج7 ص110) در این رابطه آیه 29 سوره اسراء هم می‌تواند راهگشا باشد، جایی که خداوند متعال به رسولش (ص) می‌فرماید: {وَ لا تَبْسُطْها كُلَّ الْبَسْطِ فَتَقْعُدَ مَلُوماً مَحْسُوراً} (اسراء/29)؛ «و آن را يكسره گشاده مساز (و بذل و بخشش بى‏حساب مكن و اسراف مورز، بدان گونه) كه سبب شود از كار بمانى و مورد ملامت (اين و آن) قرار گيرى و لخت و غمناك گردى‏».
2. سعید بن مسیب (رح) می‌گوید: اسراف یعنی بخل ورزیدن و ندادن صدقه. قول اول و دوم هر دو مشترک هستند، زیرا اسراف به معنای تجاوز از حد و افراط می‌باشد، مگر اینکه اول افراط در انفاق و دومی افراط در منع و ندادن صدقه است.
3. مقاتل (رح) می‌گوید: اسراف در این آیه به این معنا است که بت‌ها را در محصولات کشاورزی و چهارپایان شریک قرار ندهید که این هم نیز تجاوز از حدود الهی می‌باشد و اگر شریک قرار دادید شما اسراف کننده می‌باشید.
4. زهری (رح) می‌گوید: خرج کردن مال در گناه و معصیت اسراف می‌باشد، زیرا مجاهد (رح) می‌گوید: اگر کوه ابوقبیس طلا باشد و فردی آن را در راه خدا انفاق نماید، اسراف کننده نیست، ولی اگر یک درهم را در گناه و معصیت خرج کند، اسراف‌کار خواهد بود. (مفاتح الغیب (تفسیر کبیر)، فخر رازی، ج13 ص165)
هنگامی که معاویه بن ابی‌سفیان از منظور اسراف در این آیه سؤال شد، جواب داد: هنگامی که در ادای حقوق الهی کوتاهی صورت گیرد، اسراف می‌باشد. (قرطبی، الجامع لاحکام القرآن، ج7 ص110)
در نتیجه لازم است که انسان مسلمان: 1. در انفاق افراط نکند تا جایی که خودش محتاج دیگران شود، بلکه در انفاق نیز حد اعتدال را رعایت نماید. 2. بخل نورزد که از ادای حقوق واجبه و نافله مالی سرباز زند و هیچ مخلوقی از او خیری نبیند. 3. تحت هیچ شرایطی در انفاق و صدقات خود غیر خداوند متعال را شریک قرار ندهد که قطعا به عذاب الهی گرفتار خواهد شد و جزء مسرفین به حساب خواهد آمد، زیرا مال و سرمایه‌ای که خداوند متعال در اختیار انسان قرار داده، فقط باید در راه و رضایت خودش مصرف گردد. 4. خرج مال را در راه‌های خیر و صحیح انجام دهد، نه اینکه خدای نکرده مال را در راه معصیت و گناه مصرف کند. 5. فرمانبردار اوامر الهی باشد و دستورات او را انجام داده و در ادای آنها کوتاهی از او سر نزند.

2. عذاب الهی گریبان‌گیر اسراف‌کنندگان:
قبلا بیان شد که برخی از اعمال اسراف کنندگان باعث عذاب الهی بر آنها خواهد شد، به همین مسأله آیات قرآن نیز پرداخته‌اند که برخی از آنها عبارتند از:
الف) عذاب دنیوی: {لِنُرْسِلَ عَلَیْهِمْ حِجارَةً مِنْ طینٍ مُسَوّمَةً عِنْدَ رَبِّکَ لِلْمُسْرِفینَ} (ذاریات/33 و 34)؛ «تا بارانى از سنگ گلى بر آنان ببارانيم. اين سنگ‌ها، از جانب پروردگارت، براى اسرافكاران (در فسق و فجور) نشان‌دار شده بود».
امام فخر رازی (رح) معتقد است که قید مسرفین به این دلیل است که اعتقاد مادی‌گرایان را رد نماید، زیرا آنها این اتفاقات را طبیعی می‌دانند و فکر می‌کنند اگر سنگی به فردی برخورد نمود، اتفاقی است و حکمی در پس آن نیست. (رک: مفاتح الغیب (تفسیر کبیر)، فخر رازی، ج28 ص180) در حالی که خداوند متعال در این آیه به صراحت این اعتقاد را رد می‌نماید.
این آیات در مورد قوم لوط نازل شده است، علت اسراف آنها گناه کبیره‌ای بود که انجام می‌دادند، بنابراین اگر چه مورد آیه خاص است، ولی حکمش برای هر گنهکار متجاوز از حدود الهی عام می‌باشد، لذا هر گنهکاری به نوعی اسراف‌کار نیز است و اگر توبه نکند هر لحظه امکان عذاب الهی برایش وجود دارد.
ابن عباس (رض) مسرفین را در این آیه به مشرکین تعبیر نموده است. (زاد المسير فى علم التفسير، ابن جوزی، ج4 ص171) زیرا بزرگترین اسراف و تجاوز از حد، شرک به خداوند متعال می‌باشد و شرک نیز بزرگترین گناه است.
بنابراین آیه ما را متوجه می‌گرداند که عذاب دنیوی گناهکاران از سوی فرشتگان الهی، به قوم لوط فقط اختصاص ندارد، بلکه هر گنهکار متجاوز از حدود الهی نیز دچار عذاب می‌شود.
آیه‌ی دیگری که در این زمینه می‌تواند بیان کرد عبارت است از: {ثُمَّ صَدَقْنَاهُمُ الْوَعْدَ فَأَنْجَيْنَاهُمْ وَمَنْ نَشَاءُ وَأَهْلَكْنَا الْمُسْرِفِينَ} (انبیاء/9) «(ما به پيغمبران خود وعده داده بوديم كه آنان را از چنگال دشمنان رهايى بخشيم و نقشه‏هايشان را نقش بر آب كنيم. آرى ما سرانجام) به وعده وفا كرده‏ايم و صدق آن را بديشان نموده‏ايم و آنان و همه كسانى را كه خواسته‏ايم، نجات بخشيده‏ايم، و زياده‏روى‏كنندگان (در تكذيب و تعذيب پيغمبران) را نابود كرده‏ايم».
ب) عذاب اخروی: {وَ کَذلِکَ نَجْزی مَنْ أَسْرَفَ وَ لَمْ یُؤْمِنْ بِآیاتِ رَبِّهِ وَ لَعَذابُ اْلآخِرَةِ أَشَدّ وَ أَبْقى}؛ «ما اين‏گونه سزا مى‏دهيم كسى را كه افراط (در عصيان) و تفريط (در پرستش و عبادت) پيش مى‏گيرد و به آيات پروردگارش ايمان نمى‏آورد. مسلّما عذاب آخرت بسيار سخت‌‏تر و ماندگارتر (از عذاب اين جهان) است». این آیه بعد از بیان زندگی تلخ و سخت کسانی که خدا را به فراموشی سپرده‌اند، آمده است و مسلمانان را متوجه می‌سازد که برای اسراف‌کاران علاوه بر عذاب دنیوی، عذاب اخروی سختی نیز در پیش خواهد بود.
آیه دیگر در این مورد: {وَأَنَّ الْمُسْرِفِينَ هُمْ أَصْحَابُ النَّارِ} (غافر/43)؛ «و (بايد بدانيد كه) اسرافكاران، دوزخى و همدم آتشند».
در نتیجه مسلمانانی که با گناه و عصیان خداوند متعال در حق خودشان اسراف و زیاده‌روی روا داشته‌اند، باید متوجه باشند که اگر توبه نکنند و به طرف الله تعالی رجوع ننمایند، عذاب دنیوی و اخروی در انتظارشان خواهد بود.

3. اسراف‌کنندگان محروم از هدایت الهی:
هنگامی که محبت الله تعالی نسبت به بنده‌ای خدشه‌دار شود و آن محبت به خشم تبدیل گردد، خداوند متعال آن انسان را از بالاترین نعمت که هدایت الهی باشد محروم می‌گرداند، لذا مسرفین بعد از اینکه خداوند متعال محبتش را از آنها سلب می‌کند، هدایت را هم از آنها دریغ می‌ورزد، زیرا هدایت به راه راست نیاز به پیش زمینه دارد و انسان مُسرف، این زمینه را از دست داده است.
{إِنّ اللّهَ لا یَهْدی مَنْ هُوَ مُسْرِفٌ کَذّابٌ} (غافر/28)؛ «قطعا خداوند كسى را (به راه نجات و رستگارى) رهنمود نمى‏سازد كه تجاوزكار و دروغ‏پرداز باشد».

4. اسراف باعث گمراهی و ضلالت:
قطعاً هنگامی که انسانی از هدایت الهی محروم شد، ضلالت به عنوان عقوبتی الهی به سراغ او خواهد آمد و او را در این گمراهی تأیید و ماندگار خواهد کرد، زیرا در برابر هدایت، ضلالت و گمراهی وجود دارد، پس هنگامی که هدایت سلب گردید، گمراهی جایگزینش خواهد شد.
{کَذلِکَ یُضِلّ اللّهُ مَنْ هُوَ مُسْرِفٌ مُرْتابٌ}؛ «اين چنين خداوند اشخاص متجاوز و متردّد را گمراه و سرگشته مى‏سازد». امام فخر رازی (رح) می‌نویسد، مانند همین گمراهی در انتظار همه متجاوزین از حد و مسرفین در نافرمانی خداوند متعال خواهد بود. (مفاتح الغیب (تفسیر کبیر)، ج27 ص513)

5. منع از اطاعت و پیروی اسراف‌کاران:
فردی که خداوند متعال او را از محبت و هدایت خود محروم نموده و در عوض عذاب و گمراهی را برایش نوید داده است، نباید مورد اطاعت دیگران قرار گیرد، زیرا توجه جدی انسان‌ها به این نکته‌ی بسیار مهم و اساسی، باعث می‌گردد تا به مسرفینی که هر روز کارهای اسراف‌کارانه‌ی جدیدی را در جامعه مرسوم می‌سازند، اقتدا نکنند و آنان را الگوی خود قرار ندهند و به این ترتیب جلوی اسراف بیشتر گرفته شود.
{وَ لا تُطیعُوا أَمْرَ الْمُسْرِفینَ} (شعراء/151)؛ «و از فرمان اسراف‏كنندگان فرمانبردارى مكنيد». امام فخر رازی (رح) در تفسیر این آیه می‌گوید: این آیه اشاره دارد به اینکه انسان در طلب دنیا باید حد کفاف را مد نظر داشته باشد و توسّع در طلب دنیا و زیاد مشغول شدن به لذت‌ها و شهوت‌های دنیایی جایز نیست. (مفاتح الغیب (تفسیر کبیر)، ج24 ص525)
مطلبی که در این آیه جلب توجه می‌کند این است که از اطاعت اسراف کنندگان به صورت مطلق نهی آمده است و این یعنی از کارهای به ظاهر خوب آنها هم نباید اطاعت کرده شود؛ زیرا همین امر، راه اطاعت کامل از آنها را هموار می‌سازد.
در نتیجه انسان مسلمان اگر دنبال و خواهان هدایت الهی است و از گمراهی متنفر و بیزار می‌باشد و الگو و اسوه شدن را دوست دارد، لازم است که دست از همه انواع اسراف‌ها کشیده و تحت هیچ شرایطی به آنها نزدیک هم نشود.

6. اسراف‌کاران برادران شیطان:
وقتی ‎ خداوند متعال بر بنده‌ای اظهار خشم و غضب نماید و او را از هدایت دور و به گمراهی نزدیک کند و عذاب دنیوی و اخروی را برای او مژده دهد و از اطاعت او منع نماید، در نتیجه این بنده به شیطان نزدیک و برادر و رفیق او خواهد شد. کلام پاک الهی در این مورد می‌فرماید: {وَ لا تُبَذِّرْ تَبْذیرًا إِنّ الْمُبَذِّرینَ کانُوا إِخْوانَ الشّیاطینِ وَ کانَ الشّیْطانُ لِرَبِّهِ کَفُورًا} (اسراء/27)؛ «بى‏‌گمان باد دستان دوستان اهريمنانند (و گوش به وسوسه‌‏هاى ايشان مى‌‏دارند و در انجام بدي‌ها همسان و همگامند) و اهريمنان بسيار ناسپاس (نعمت‌هاى) پروردگار خود هستند (و تمام توان خويش را در فساد و نافرمانى از خدا مى‏‌گذرانند. باد دستى هم فساد و نافرمانى است، از آن خويشتن را برحذر داريد تا همچون اهريمنان به شمار نياييد و با ايشان در آخرت به دوزخ نيفتيد)».
برادر در اینجا به معنای دوست و همنشین است، همان‌گونه که در آیه: {وَمَن يَعْشُ عَن ذِكْرِ الرَّحْمَنِ نُقَيِّضْ لَهُ شَيْطَاناً فَهُوَ لَهُ قَرِينٌ}(زخرف/36) «و هر كس از ياد خدا غافل و روگردان شود، اهريمني را مأمور او مي‌سازيم، و چنين اهريمني همواره همدم وي مي‌گردد (و گمراه و سرگشته‌اش مي‌سازد)». به این مسأله اشاره شده است.
کفور بودن شیطان به این معنا است که شیطان تمام جسم و صلاحیت خودش را در گناه، افساد در زمین و گمراه نمودن انسان به کار می‌برد، لذا انسانی که مالش را در غیر رضایت الهی مصرف می‌کند، عملش مانند شیطان است و به خاطر همین شباهت، دوست و همدم شیطان قرار می‌گیرد.
روایت است که کفّار عرب اموال خود را به وسیله غارت، چپاول و غنیمت گرفتن اموال دیگران به دست می‌آوردند و بعد از جمع‌آوری اموال، آنها را برای ریاکاری، تظاهر و تفاخر خرج می‌کردند تا مردم آنها را به سخاوت ستایش کنند و همچنین برخی از اموالشان را برای جلوگیر شدن از انتشار دین الهی خرج می‌کردند، بنابراین خداوند متعال در این آیه، آنها را مورد نکوهش قرار داد، زیرا در ضایع نمودن مال همچون شیاطین عمل می‌کردند و در واقع برادران شیطان شمرده می‌شوند.

تفاوت اسراف و تبذیر:
در این که میان اسراف و تبذیر چه تفاوتى است، دو قول وجود دارد که عبارت است از:
1. اسراف و تبذیر مترادف هستند و تفاوتی بینشان وجود ندارد. فراهیدی و بسیاری از علمای لغت‌شناس معنای اصلی تبذیر را همان اسراف گفته است. (رک: العین، فراهیدی، ج8 ص182؛ تهذیب اللغۀ، ازهری، ج14 ص308؛ المحیط فی اللغۀ، صاحب، ج10 ص75؛ الصحاح: تاج اللغة و صحاح العربية، جوهری، ج2 ص587؛ لسان العرب، ابن منظور، ج4 ص50 و …) ابن عربی در روایتی از اشهب که از امام مالک (رح) روایت نموده، همین مطلب را با استناد به حدیث: «نهى النبىّ صلى اللّه عليه و سلم عن إضاعة المال» ثابت نموده است. (احکام القرآن، ابن عربی، ج3 ص1203) امام شافعی (رح) معتقد است که تبذیر خرج کردن مال در راه ناصواب است، ولی خرج نمودن در راه خیر اصلا تبذیر نیست. (احکام القرآن، کیاهراسی، ج4 ص255) لذا وی اعتقاد به مترادف بودن معنای اسراف و تبذیر دارد. قرطبی نیز اعتقاد به عدم تفاوت بین اسراف و تبذیر دارد. (رک: الجامع لاحکام القرآن، قرطبی، ج10 ص247) مفسرین زیادی قائل به عدم تفاوت بین اسراف و تبذیر می‌باشند.
2. اسراف و تبذیر مترادف نیستند و بینشان تفاوت وجود دارد. برخی از علمای لغت‌شناس این تفاوت را به عنوان قول ضعیف (قیل) بیان نموده‌اند. (رک: العین، فراهیدی، ج8 ص182؛ تهذیب اللغۀ، ازهری، ج14 ص308؛ لسان العرب، ابن منظور، ج4 ص50 و …)  مجاهد (رح) می‌گوید اگر اندک مالی هم در راه باطل و حرام خرج گردد، تبذیر خواهد بود. (احکام القرآن، کیاهراسی، ج4 ص255) وی اعتقاد به تفاوت بین تبذیر و اسراف دارد. فخر رازی نیز در ظاهر گفتارش اعتقاد به تفاوت بین این دو دارد، زیرا خرج مال در راه تکبر و فخرفروشی را نشانه تبذیر می‌داند. (رک: تفسیر مفاتح الغیب، فخر رازی، ج20 ص329)
خلاصه از مفهوم کلام مفسرین و اهل لغت می‌توان نتیجه گرفت که تبذیر کلمه‌ای عام‌تر از اسراف می‌باشد، پس هر تبذیری اسراف است، ولی هر اسرافی تبذیر نیست. والله اعلم و علمه اکمل و اتم

7. اسراف عملی فرعونی:
یکی از کفاری که بارها در کلام الهی مورد مذمت قرار گرفته، فرعون می‌باشد. او شخصی بود که ادعای خدایی نمود و در گناه و عصیان از حدود الهی تجاوز نمود. یکی از صفات زشت او اسراف و تجاوز از حد بیان شده، لذا برای بد بودن اسراف همین مقدار بس است که فرعون از اسراف کنندگان بوده است.
در کلام الهی، اسراف شیوه فرعونی به حساب آمده است: {وَ إِنّ فِرْعَوْنَ لَعالٍ فِی اْلأَرْضِ وَ إِنّهُ لَمِنَ الْمُسْرِفینَ} (یونس/83)؛ «بى‏گمان فرعون در زمين علم طغيان برافراشته بود و گردنكشى كرده بود و از زمره متجاوزان (در ظلم و فساد و جنايت و خونريزى) بود».

8. نتیجه‌گیری:
هر چند در مورد اسراف مطالب بسیار زیادی باقی ماند، خصوصا مباحث مربوط به اسراف در احادیث، سیرت و زندگی رسول خدا (ص)، صحابه، اهل بیت و سلف صالحمان؛ ولی چون امروز آخرین روز هفته صرفه‌جویی در مصرف آّب هست، به همین مقدار بسنده نموده و نتیجه را خدمتتان معروض می‌دارم.
از مفهوم آیات و مطالب گذشته به خوبی متوجه شدیم که اسراف، یکی از بزرگ‌ترین گناهانی است که انسان را از محبوبیت در درگاه الهی و هدایت او محروم ساخته و به سمت ضلالت و گمراهی و فرعون صفتی و دوستی و همنشینی با شیطان سوق می‌دهد و سرانجام به عذاب فانی دنیا و باقی آخرت گرفتار می‌سازد.
قابل توجه است که وقتی سخن از فرعون در سوره یونس به میان می‌آید، در درجه اول به او صفت اسراف داده می‌شود: {إِنّهُ لَمِنَ الْمُسْرِفینَ} (یونس/83)، در ادامه او را با صفت ظلم توصیف نموده: {لِلْقَوْمِ الظّالِمینَ} (یونس/85) و در آخر او را با صفت کفر می‌خواند: {وَ نَجِّنا بِرَحْمَتِکَ مِنَ الْقَوْمِ الْکافِرینَ} (یونس/26)؛ از این تفاوت صفات شاید این نتیجه به دست آید که انسان در مسیر گناه و طغیان ابتدا از «اسراف» شروع نموده، بعد به سمت «ظلم» رفته و سرانجام به «کفر و انکار» منتهی می‌شود.
بنابراین بنده مسلمان تحت هیچ شرایطی نباید به طرف اسراف و زیاده‌روی برود، خصوصا در این زمان و موقعیتی که ما ایرانیان قرار داریم و در سرزمین و کشور عزیزمان خشکسالی در کنار تحریم‌های ظالمانه استکبار جهانی ظهور نموده است.
ولی با کمال تأسف و تألم گاهی از طرف برخی از شهروندان مواردی مشاهده می‌شود که زبان از گفتن آنها و قلم از نوشتنشان قاصر است. اگر امروز خودمان به فکر خود و نسل آینده و آینده سرزمین و کشور عزیزمان نباشیم، هیچ کس فکری برای ما برنخواهد داشت، لذا وظیفه ما در این شرایط، بسیار سنگین‌تر و مهم‌تر از گذشته است و همان‌گونه که خودمان دست از اسراف برمی‌داریم باید نظارت بر دیگر افراد خانواده و جامعه نیز داشته باشیم و به هیچ وجه من الوجوه اجازه اسراف به کسی ندهیم، زیرا اگر با همین منوال پیش رود، سرنوشت رقت‌بار و نامطلوبی در انتظار ما و آیندگان ما خواهد بود.
لذا دستور اسلام و پیامبر عظیم الشأن (ص) این است که مسلمانان اسراف در همه چیز خصوصا نیازها و ضروریات زندگی را کنار گذاشته و استفاده آنها از همه چیز در حد مطلوب باشد یعنی نه افراط و نه تفریط. پس خواهش ما از همه شهروندان این است که در مصرف آب، برق، گاز، مواد غذایی، سوختی، نفتی و همه مایحتاجی که لازمه زندگی انسان و حیوان است صرفه‌جویی نموده و در کنار به دست آوردن رضایت، هدایت و نزدیکی به خداوند متعال، زندگی آیندگان را نیز تضمین نمایند و کاری کنند که آیندگان از آنها به خوبی یاد فرمایند.

به امید روزی که جامعه ما این وظیفه مهم و اساسی را درک نموده و دست از اسراف و زیاده‌روی بردارد.

✍️ محمد مکفی رودی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *