از مسئولین درخواست داریم که عبادتها و نمازشان را در نیمه شب به خدای خود نشان دهند و به مردم ستمدیده و مظلوم، کارایی و عدالت خود را نمایش دهند
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی احناف خواف، مولوی عبدالرحمن خوافی، از علمای برجسته شهرستان باخرز، در مراسم نماز جمعه (۱۲ خردادماه ۱۴۰۲) اهل سنت شهر خواف، با تلاوت آیات (وَنَفْسٍ وَمَا سَوَّاهَا* فَأَلْهَمَهَا فُجُورَهَا وَتَقْوَاهَا* قَدْ أَفْلَحَ مَنْ زَكَّاهَا) به ایراد سخن پرداخت.
مولوی خوافی در سخنانش بیان کرد: از مسئولین درخواست داریم که عبادتها و نمازشان را در نیمه شب به خدای خود نشان دهند و به مردم ستمدیده و مظلوم، کارایی و عدالت خود را نمایش دهند و وضعیت فقر مردم را مشاهده کنند و حال آنان را احساس کنند و با شکم سیر وضعیت فقرا درک نمیشود و اذعان کنیم که ارزش مسئولیت به اجرای عدالت است و دولت و مسئولین باید فاصلههای طبقاتی و بیاعتمادیها را برطرف کنند.
وی در آغاز سخن گفت: روز جمعه است و ما هم مهمان خدا هستیم. جمعه، یکی از بهترین روزهایی است که خداوند متعال، برای امت محمد(ص) هدیه داده است و خداوند ما را دوست داشته است که چنین هدیه با ارزشی برای ما ارزانی کرده است.
نماز جمعه یکی از خصوصیات و برنامههای مهم روز جمعه است اما روز جمعه در واقع برای مسائل دیگری هم کاربرد دارد، برای حلالیت طلبیدن، صله رحم که به دیدن اقوام و خویشان برویم، برای توبه و استغفار و… . ساعتی در این روز وجود دارد که قطعا خواسته انسان از درگاه خداوند رد کرده نمیشود و کلیه فضائل معنوی و ظاهری را میتوان در این روز انجام داد.
قرآن کریم به ما میفهماند که تهذیب نفس از واجبات و امور مهم است
وی گفت: آیهای که تلاوت شد یکی از آن موضوعاتی را مطرح میکند که در جامعه کنونی، به درک و معنا و مفهوم آن نیازمندیم. خداوند در بعضی از سورهها سوگند یاد کرده است، ما انسانها نیز وقتی میخواهیم چیزی را یاد کنیم و بر آن تاکید کنیم، تاکید با قسم جلاله الله میکنیم اما خداوند در قرآن عظیمالشان، به چیزهای مختلفی از مخلوقات خودش سوگند یاد کرده است. در سوره عصر یک قسم یاد کرده، (وَالْعَصْرِ). همچنین در سوره مبارکه ضحی با دو قسم شروع شده است، (وَالضُّحَى* وَاللَّيْلِ إِذَا سَجَى).
در ابتدای سوره عادیات، خداوند سه قسم را یاد میکند، (وَالْعَادِيَاتِ ضَبْحًا* فَالْمُورِيَاتِ قَدْحًا* فَالْمُغِيرَاتِ صُبْحًا). خداوند در سوره مبارک تین خداوند قسم یاد میکند که (وَالتِّينِ وَالزَّيْتُونِ* وَطُورِ سِينِينَ* وَهَذَا الْبَلَدِ الْأَمِينِ). الله تعالی در سوره فجر پنج سوگند یاد میکند، اما در سورهی مبارک شمس خداوند یازده قسم به مخلوقاتش یاد میکند، یازده قسم که به عظمت و مهمی جواب قسم دلالت میکند.
خداوند قسم یاد میکند که (وَالشَّمْسِ وَضُحَاهَا) تا آخرین آیه (وَنَفْسٍ وَمَا سَوَّاهَا)، قسم به نفس و آنچه که آن را برابر ساخت و برای انسان مهیا کرد، و نتیجه قسم میشود، (قَدْ أَفْلَحَ مَنْ زَكَّاهَا)، رستگار شد کسی که نفس خودش را تزکیه کرد.
راههایی برای کنترل نفس در تعالیم قرآن و انبیاء اشاره شده است که راه اول، خواستن و اراده میباشد
وی افزود: قرآن کریم به ما میفهماند که تهذیب نفس از واجبات و مهمات است و به وسیله آیات، قصص، تمثیلات و نکاتی که مستقیم و غیر مستقیم به آن اشاره میکند، به ما میفهماند که اگر نفس طغیانگر بر انسانی مسلط شد، آن طغیانگری، شخص را نمیگذارد که زیر بار حق برود، زیرا؛ زیر بار حق رفتن دل پاک و قلب بی کینه و بیریا میخواهد و به اینخاطر فرمود: (قَدْ أَفْلَحَ مَنْ زَكَّاهَا).
اگر یک صفت رذیله در انسان حکم فرما شد، این جلوی حق را میگیرد و تمام این صفات از نفس لوامه انسان منشعب میشود. ما نفسی داریم که مایل به طرف بیهودگیها میباشد و مملوء از شهوتها میباشد و در روز قیامت انسان میخواهد که به دنیا برگردد و این نفس را کنترل کند.
خدا نکند که نفس، انسان را به زمین بزند و او را از راه راست گمراه کند، تا جایی که شیطان از این شخص اظهار برائت میکند. راههایی برای کنترل نفس در تعالیم قرآن و انبیاء اشاره شده است که راه اول خواستن و اراده میباشد. انسان باید اراده کند و بخواهد و هدف و نیتش را درست کند و تمام تلاشش را برای آن مقصد به کار بگیرد.
قرآن هدفش قصهگویی نیست، بلکه؛ فرمول کامیابی را بیان میکند
مولوی خوافی گفت: قرآن بیان میکند که اگر کسی خواست وارد بهشت شود و کامیابی حاصل کند، باید به زن فرعون در کارهای نیک اقتداء کند و قرآن هدفش قصهگویی نیست، بلکه؛ فرمول کامیابی را بیان میکند. پس اگر اراده کنیم، میتوانیم به خدا نزدیک شویم، همانطور که حضرت یوسف(ع) اراده کرد و از خانه عزیز مصر خارج شد و خود را به خدا نزدیک کرد، همانطور که صحابه اراده هجرت کردند و به خدا نزدیک شدند.
متوجه باشیم که برای حفظ دین، از کلمات منفی استفاده نکنیم، چون برای انسانی که بخواهد با خدا معامله کند، این کلمات معنا ندارد. دلیل خیلی از سفاهتها و جهالتها، عدم استفاده از عقل است. قصههای قرآنی، دروغ بعضی از افراد و استقامت بعضی دیگر را به نمایش میگذارد. کسی که خدا را شناخت، باید اعمال نیک انجام دهد.
مواظب باشیم که عبادات رمضان ما با اتباع از نفس نابود نشود و افراد ناباب ما را دچار غفلت نکنند و مواظب باشیم که حصار وجود ما را چشم و ابرویی فتح نکند. یوسف صدیق(ع) از خدا طلب کرد و اراده داشت و نجات یافت و ما نیز مراقب باشیم که اگر در چنین شرایطی قرار گرفتیم، از گناه فرار کنیم.
سخنران نماز جمعه اهل سنت خواف بیان کرد: وقتی خداوند انسان را آفرید، به خود آفرین گفت و این نشانهی کرامت انسان است. خداوند از ما میخواهد که اول خوردنیهای خود را اصلاح کنیم و بعد اعمال صالح انجام دهیم و از پاکیزگیها بخوریم و بعد خداوند را شکر کنیم. ما از آنِ خداوند هستیم و باید به سوی او بازگردیم، به شرطی که روش خواستن را بلد باشیم. وای بر دیندارانی که در سایه الهی بودند ولی کفار از آنها پیشی گرفتهاند.
اگر دین را رها کنیم، شرافت و هویت ما بیمعنا میگردد
مولوی خوافی تصریح کرد: در روزگار سختی قرار گرفتهایم و برخی سخن از دین، مردانگی و مروت را نادانی میدانند پس اگر دین را رها کنیم، شرافت و هویت ما بیمعنا میگردد.
بشر در انسانشناسی به بنبست خورده است و انسانیت در خطر است و جاهلیت مدرن از جاهلیت قدیم دستِکم ندارد و بدانیم که اسلام فقط برای نیازهای جسمی و مادی ما نیست، بلکه به نیازهای معنوی ما توجه زیادی کرده است و دینی نیست که زاییده خرافات و توهم باشد.
درست است که در عصری زندگی میکنیم که عصر پیشرفت است اما نتوانستیم در حوزهی مسائل اخلاقی و ناهنجاریهای اجتماعی موفق عمل کنیم و آنان را به حداقل برسانیم.
متاسفانه در عصر ارتباطات و پیشرفت، اسباب آسایش جسم وجود دارد ولی در بحث اخلاقیات، هر روز پسرفت داشتهایم
هر روز مشکلات و ناهنجاری افزایش پیدا کرده است، مشکلاتی از قبیل اعتیاد، روابط نامشروع، جادو و… . متاسفانه در عصر ارتباطات و پیشرفت، اسباب آسایش جسم وجود دارد ولی در بحث اخلاقیات، هر روز پسرفت داشتهایم. جامعه ما کانون رنج و ملامت شده است و مردم آرامش ندارند و شیوههای قرآنی را رها کردیم و روانشناسان ما دست تسلیم بلند کردهاند.
متاسفانه ضابطهها تبدیل به رابطه شده است و دوستیها خیابانی و نامشروع زیاد شده است و جامعه ما را بینیازی از دین فراگرفته است. برای بیماریهای ظاهری به جاهای زیادی مراجعه میکنیم اما برای بیماریهای باطنی چه کار کردهایم؟ باید قبول کنیم که خود ما مقصر هستیم که ماهوارهها و شبکههای مبتذل را به خانه آوردیم و خانواده خود را از دست دادیم.
دشمنان مطمئن شدهاند که امت محمد(ص) دیگر بیدار نخواهد شد و ما هر روز بر مشکلات اخلاقی خود افزودیم. در جامعهی ما پایبندی به سنت و شریعت تعطیل شده است و کسی که پایبند باشد، به او عقبمانده میگویند اما روش غرب را تمدن میدانند. متاسفانه چنان در حوزهی معاشرات و اخلاقیات ضعیف شدیم، که نه ایمان و نه عمل صالحی باقی مانده است که خود را زشتیها دور کنیم.
خیانت واقعی یعنی اینکه در وجود ما عمل نباشد و بخواهیم در وجود دیگران عمل به وجود بیاوریم.