ایشان در مقدمه سخنان خویش گفت: اسم گرامی ایشان عبدالله، کنیت ایشان ابوبکر است. ایشان دارای لقبهای زیادی هستند که یکی از مهمترین لقبهای ایشان صدیق است.
حضرت علی(رض) میفرمایند: پیامبر اکرم(ص) دین اسلام را آورد و ابوبکر از پيشگامان ایمانآورندگان به دین اسلام بود. همچنین یکی از دلایل نامگذاری ایشان به صدیق به دلیل تصدیق معراج توسط ایشان بود.
پیامبر اکرم(ص) زمانی که به معراج رفتند هنگام تعریف این ماجرا برای صحابه کرام(رض) بسیاری از مشرکین صحبت پیامبر را به تمسخر گرفتند اما اولین کسی که ایشان را تصدیق کرد ابوبکر صدیق(رض) بود.
ایشان ادامه داد: لقب بعدی ایشان عتيق نام دارد؛ یعنی رهایی از آتش.
پیامبر اکرم(ص) فرمودند: کسی که میخواهد به شخص زندهای که از جهنم رها شده و در زمین راه میرود بنگرد، به ابوبکر(رض) نگاه کند.
مولوی نیکخوی اظهار داشت: ایشان در طول حیات خویش با چهار زن ازدواج کردند و خداوند شش فرزند به ایشان عطا کرد. یکی از بزرگترین امتیازات ایشان این بود که قبل از اسلام هرگز شراب ننوشیدند و برای هيچ بُتی نیز سجده نکردند. وقتی رسول الله به پیامبری مبعوث شدند ایشان از اولین کسانی بودند که پیامبری ایشان را تصدیق کردند و خود را برای همه مشکلات آماده کردند. وقتی جمعیت مسلمانان به هشتاد نفر رسید و نمیتوانستند در خانه ارقم نماز بخوانند حضرت ابوبکر(ص) گفتند تا در مسجدالحرام نماز بخوانند، هنگامی که پیامبر(ص) در مسجدالحرام مشغول عبادت بودند یکی از مشرکین، شکمبهای از بار را بر روی بدن مبارک ایشان گذاشت و قصد اذیت ایشان را داشت، حضرت ابوبکر صدیق متوجه شدند و سریع به کمک ایشان رفتند و شکمبه را دور انداختند و مشرکان حمله کردند و آن قدر به ایشان کتک زدند که بیهوش شدند، وقتی ایشان را به خانه بردند بعد از بههوش آمدن فقط حال محبوبشان را پرسیدند و تا ایشان را ندیدند آرام نگرفتند.
ایشان افزود: سیدنا ابوبکر، یک تاجر بزرگ بودند و موقعی که مسلمان شدند چهل هزار درهم سرمایه ایشان بود که همه را در راه اسلام هزینه کردند.
مولوی نیکخوی در بیان هجرت پیامبر و یار غار خاطرنشان کرد: رسول خدا(ص) در جریان هجرت خویش به مدینه منوره به همراه ابوبکر صدیق(رض) به سمت مدینه حرکت کردند و به غار ثور رفتند و سه شبانهروز در آنجا ماندند. ایشان شبهنگام به غار رسیدند و حضرت ابوبکر صدیق(رض) ابتدا وارد غار شدند و تمامی سوراخهای آن را با تکه تکه کردن عمامه خویش بستند، اما یک سوراخ آن به دلیل تمام شدن تکههای پارچه باز ماند و پاشنه خویش را بر روی سوراخ گذاشتند و پیامبر(ص) از فرط خستگی سر مبارک خویش را بر روی پای ایشان گذاشتند و خوابيدند. ناگهان ماری پای ایشان را گزید و از فرط درد، اشک از چشمان حضرت ابوبکر جاری شد و روی صورت پیامبر افتاد و ایشان متوجه شدند و بیدار گشتند و از آب مبارک خویش بر زخم ایشان گذاشتند که زخم و درد آن به کلی از بین رفت.
خداوند متعال میفرماید: “الا تنصروه فقد نصره الله اذ اخرجه الذین کفروا ثانی اثنین اذ هما فی الغار اذ یقول لصاحبه لاتحزن ان الله معنا”(توبه) اگر او را یاری نکنید، خداوند او را یاری کرد؛ (و در مشکلترین ساعات، او را تنها نگذاشت؛) آن هنگام که کافران او را (از مکّه) بیرون کردند، در حالی که دوّمین نفر بود؛ در آن هنگام که آن دو در غار بودند و ابوبکر صدیق نسبت به حفظ جان پیامبر اضطراب داشت (و نسبت به حفظ جان خودش نگران نبود)، خداوند به رسولش وحی کرد و او به ابوبکر صدیق(رض) گفت: «اندوهگین مباش، خدا با ماست.»
ایشان تاکید کرد: اظهار اضطراب ابوبکر صدیق چون به خاطر حفظ جان خودش نبود، لذا خداوند آن را در قرآن ذکر نکرد؛ بلکه در مقابل، خداوند تسلّیدادن پیامبر به ابوبکر را به تصویر کشید که “ان الله معنا”. اما در داستان حضرت موسی(ع) وقتی فرعونیان پشت سر حضرت موسی و یارانشان بودند، یارانشان چون خطر جان خود را حس میکردند، خداوند ترس آنها را در قرآن ذکر کرد. به همین جهت حضرت موسی فرمود: “کلا ان معی ربی سیهدین” پروردگارم با من است و راهی برایم درست میکند.
شیخ عطار استدلال زیبایی کرده و گفته: این “ثانی اثنین” خداوند اشاره به خلافت حضرت ابوبکر صدیق(رض) است. خداوند در قرآن جاوید و همیشگی، دومین نفر را ابوبکر خواند که او جانشین پیامبر است.
مدرس محترم حوزه علمیه احناف خواف در بیان بعضی از فضایل ایشان گفت: پیامبر اکرم(ص) فرمودند: “ان أمنّ الناس علیّ فی صحبته و ماله ابوبكر” از میان تمام انسانها از نظر مصاحبت و خرجکردن مال، ابوبکر صدیق بر من (برای پیشبرد اسلام) منّت نهاده است.
ایشان افزود: سیدنا ابوبکر دومین شخصیتی است که مسلمان شدند، دومین شخصیت یار غار بودند، دومین شخصیت در جنگ بدر که در کنار رسول الله(ص) بودند و دومین شخصیت که قبرشان در کنار قبر پیامبر است.
پیامبر اکرم(ص) فرمودند: اگر قرار بود دوست خاصی غیر از پروردگارم میگرفتم قطعاً ابوبکر صدیق بود؛ اما ابوبکر، برادر مسلمان و محبوب من است.
در روایت آمده: زنی نزد رسول الله(ص) آمد، پیامبر فرمودند: بعداً بیا و مراجعه کن. آن زن گفت: ای رسول خدا، اگر خدای نخواسته آن زمان حضور نداشتید و از دنیا رحلت کرده بودید، فرمودند: نزد ابوبکر برو.
در روایتی حضرت حذیفه از پیامبر اکرم (ص) روایت میکند که فرمودند: نمیدانم تا چه وقت عُمر خواهم داشت و در میان شما خواهم بود، بعد از من به این دو نفر یعنی ابوبکر و عمر(رض) اقتدا کنید.
حضرت علی (رض) در مورد این دو شخصیت بهخصوص حضرت ابوبکر (رض) میفرماید: ابوبکر و عمر سیرت بسیار شایستهای داشتند و در میان امت، عدل و داد را برقرار کردند.
در جایی دیگر میفرمایند: قسم به ذاتی که دانه را میشکافد و مخلوقات را آفریده، اگر رسول خدا(ص) برای خلافت بعد از خود برای من وصیتی میکردند حتماً برای بدست آوردن آن تمام تلاش و زورآزمایی خودم را میکردم و نمیگذاشتم ابوبکر بن ابیقحافه حتی یک پله از پلههای منبر را بالا برود.
در جایی دیگر سیدنا علی فرمودند: ابوبکر خلیفه و امیرالمومنین است؛ بهترین خلیفه روی زمین بعد از پیامبران و مهربانترین و مشفقترین مسلمانان بر ما بود.
دیدگاهتان را بنویسید