مولوی احمد قهستانی در آغاز سخن بیان کرد: در نزد اهل سنت، شب پنجشنبه ۲۷ رجب مصادف با معراج پیامبر و ۱۷ رمضان نیز بعثت آن‌حضرت می‌باشد.ایشان در ادامه به خلاصه داستان معراج پیامبر اکرم(ص) پرداخت و افزود: در روایتی که حضرت مالک‌بن‌صعصة(رض) بیان می‌کند، نبی مکرم اسلام(ص) توضیح می‌دهند که معراج‌شان چگونه بوده است. پیامبر(ص) می‌فرمایند: من در خانه‌ی ام‌هانی خواهر حضرت علی(رض) بودم که بعد از نماز عشا جبرئیل(ع) آمد و گفت: ای نبی خدا، با من بیایید که به مسجدالحرام برویم تا سفر معراج شروع شود. من وضو گرفتم و دو رکعت نماز در کنار کعبه خواندم و حضرت اسرافیل و میکائیل و دیگر فرشتگان قلب من را جراحی کردند و نور و آنچه که لازم بود در آن جای دادند و سپس جبرئل گفت: براق برای شما از بهشت آورده شده است که مانند برق سرعت دارد. جبرئیل به پیامبر(ص) عرض کرد: ای رسول خدا(ص) در راهی که تا بیت‌القدس می‌رویم صداهایی را می‌شنوید که شما به آنها پاسخ ندهید و من آنها را به شما عرض خواهم کرد. در ابتدا که پیامبر(ص) خواستند بر براق سوار شوند براق ارتفاع گرفت و پیامبر نتوانستند سوار شوند. جبرئیل به براق گفت آیا می‌دانی که چه کسی می‌خواهد بر تو سوار شود؟ محمد مصطفی صلی الله علیه و سلم بهترین بنده خداست. آن‌گاه براق شکمش را به زمین چسباند و گفت: من هم حاجتی دارم. جبرئیل گفت: ای رسول خدا براق هم به شما نیازمند است. گفت: من می‌خواهم در بهشت مرکب شما باشم که پیامبر قبول کردند. در طول مسیر، از جانب راست ندایی آمد که ای محمد بایست. پیامبر توجهی نکردند و از طرف چپ ندایی آمد که بایست. پیامبر(ص) به آن هم توجهی نکردند. از پشت سر هم ندایی آمد و توجهی نکردند از بالا هم صدایی آمد و توجهی نکردند از جلو هم یک قیافه زیبا آمد و به آن هم توجه نکردند. وقتی جبرئیل این صحنه را دید، گفت: کار خوبی کردید ای پیامبر(ص) که توجهی نکردید. آن گروهی که از سمت چپ صدا می‌کردند منادی یهودیان بود و اگر نگاه می‌کردید امت شما یهودی می‌شد. آن گروهی که از سمت راست صدا می‌کردند منادی مسیحیان بود و اگر جواب می‌دادید امت شما مسیحی می‌شد و آن منادی که از پشت سر صدا می‌کرد منادی مجوسیان بود و اگر جواب می‌دادید امت شما مجوسی می‌شدند. منادی که از بالا صدا می‌کرد ستاره‌پرستان بودند و اگر توجه می‌کردید امت شما ستاره‌پرست می‌شدند و آن قیافه‌ای که جلوی چشمان شما آمد دنیا بود و اگر می‌ایستادید امت شما دنیاپرست می‌شدند. ایشان در ادامه گفت: پیامبر(ص) جلوتر رفتند و گروهی را دیدند که گاوی را کشته‌اند و برخی از پوست، روده و نجاست آن استفاده می‌کنند و برخی از گوشت خالص آن بهره می‌برند. از جبرئیل پرسیدند: این‌ها چه کسانی هستند؟ گفت: آن کسانی که گوشت خالص استفاده می‌کنند آنها دین خالص را انتخاب کردند و آنها که پوست و نجاسات را انتخاب کرده‌اند آنها فرقه‌ها و گروه‌های باطل می‌باشند. همانطور که خداوند متعال فرموده‌اند: “کل حزب بما لدیهم فرحون”
پیامبر فرمودند: جلوتر رفتیم مردی را دیدم که تخم بر زمین می‌کاشت و در آنِ واحد سبز می‌شد. سوال کردم که ای جبرئیل امین(ع) این مثال چه کسانی است؟ فرمود: این‌ها مومنانی هستند که در راه خدا کار خیر انجام می‌دهند و خدا، هم در دنیا و هم در آخرت به آنها ثواب عطا می‌کند.
مولوی قهستانی اظهار داشت: پیامبر(ص) در بیت‌المقدس با انبیا دیدار کردند و برای آنها امامت دادند. سنگی که در بیت‌المقدس بود با پیامبر سخن گفت. گفت: ای رسول خدا دعا کنید که من از روی زمین بلند شوم تا نتواند کسی بر روی من پای گذارد. پیامبر خدا(ص) دعا کردند و آن سنگ بلند شد و پا بر روی آن سنگ گذاشتند و به آسمان رفتند. در آسمان اول با حضرت آدم(ع) دیدار کردند و با هم معانقه داشتند. حضرت آدم(ع) به پیامبر(ص) فرمودند: السلام علیک ای فرزند صالح من. در آسمان دوم با حضرت عیسی(ع) و یحیی(ع) ملاقات کردند و در آسمان سوم حضرت یوسف(ع) را ملاقات کردند. در آسمان چهارم حضرت ادریس(ع) و در آسمان پنجم حضرت هارون(ع) و در آسمان ششم حضرت موسی(ع) و در آسمان هفتم حضرت ابراهیم(ع) را ملاقات کردند و از آنجا به بیت‌المعمور رفتند. پیامبر(ص) بعد از دیدن بهشت و دوزخ به دیدار پرودگار رفتند و درآن‌جا دعای التحیات را خواندند.پیامبر(ص) فرمودند: التحیات لله والصلوات و الطیبات بعد پرودگار فرمود: السلام علیک ایها النبی ورحمة الله و برکاته و در ادامه پیامبر(ع) به دلیل سخاوت خود فرمودند: السلام علینا و علی عبادالله الصالحین و فرشتگان گفتند: أشهد أن لا اله الا الله و أشهد أن محمداً عبده و رسوله.
مدرس حوزه علمیه احناف خواف در پایان افزود: پیامبر اکرم(ص) در آنجا افرادی را دیدند که سنگ بر سر دیگران می‌زنند، فرمودند: این‌ها چه کسانی‌اند؟ جبرئیل گفت: کسانی هستند که در نماز تنبلی می‌کنند. متاسفانه به‌خاطر بیماری کرونا تعداد نمازگزاران در مساجد کم شده و خیلی افراد از آمدن به مساجد تنبلی می‌کنند، در حالی‌که صف‌های خرید بسیار شلوغ است.
