حوزه علمیه احناف خواف یکشنبه 22 مهرماه 97 میزبان میهمانانی از کشور سوریه بود.

  • جلسه با تلاوت آیاتی از کلام الله مجید توسط شیخ دکتر رفعت علی دیب – متخصص در قراءات قرآنی – آغاز شد. پس از پایان تلاوت شکوه و جذابیت جلسه دکتر علی دیب را بر آن داشت تا سخنانی برای طلاب ایراد نماید.

دکتر رفعت علی دیب در قالب نصیحت به طلاب اظهار داشت: از اینکه برای اولین بار به سرزمین خراسان سفر میکنم و دیار علمای بزرگواری همچون امام ترمذی و امام مسلم را دیدن میکنم بسیار خوشحالم و از اینکه در جمع اهل سنت خراسانم خرسندم. حالت و رفتار طلاب در این حوزه باعث شده است که خودم در دمشق و شهر خودم احساس کنم.

وی گفت: این جمع بسیار خوب مرا بر آن میدارد تا خودم و شما را به به چند چیز سفارش نمایم: اولین آن تقوای الهی است و اخلاص در طلب علم است. این علم دین – علم کتاب الله و علم حدیث- است که عزت دنیا و آخرت را به دنبال دارد. کسی که عزت دنیا و آخرت را میخواهد باید به دنبال علم باشد. دومین نصیحت این است که در راه طلب علم استقامت و پایدار داشته باشید. چرا که اکنون شما مشغول جهادید. سومین نصیحت نیکی به پدر و مادر است. هیچ موفقیتی برای انسان حاصل نمی شود مگر در سایه احسان به پدر و مادر. چهارمین نصیحت این است که نسبت به اساتید خود احترام قائل شده و دنبال رضایت خداوند متعال باشید. و در پایان شما را به تسامح و همزیستی با مخالفین دعوت میکنم. به اینکه هر کسی را از نظر عقیده با شما مخالف است او را در کنار خود بپذیرید. چون مسلمانان دنیا را با اخلاق شان فتح نمودند. و اینکه گمان شود مسلمانان بقیه را با سلاح و اجبار به سوی اسلام آوردند نادرست است.

  • پس از سخنرانی دکتر رفعت علی دیب، جناب مولانا مطهری –مدیریت محترم حوزه علمیه احناف خواف- ضمن بیان خیر مقدم و پیام خوشامدگویی اظهار داشتند:

از اینکه میزبانی علمای محترمی از سوریه را به عهده داریم بسیار خوشحالیم و امیدواریم اوضاع نابسامان سوریه رو به بهبودی رفته و مردم شریف سوریه که آواره کشورهای مختلف شده اند به کشورشان برگردند و در کمال آرامش و آسایش زندگی را از سر بگیرند و آن را از نو و بهتر از قبل بسازند. مردم ایران اعم از شیعه و سنی با مردم سوریه همدردی نموده و خود را در غم و شادی شان شریک می دانند. با وجود اینکه دولت جمهوری اسلامی ایران خدمات زیادی در جهت کمک به سوریه انجام داده است و در این مسیر از هیچ کوششی دریغ نکرده است؛ اما امروزه بیش از پیش باید به دعا متوسل شود و علما و محققین باید آسیب شناسی نماید تا ریشه مشکلات به وجود آمده در سوریه را بیابند. شهر خواف شهری مذهبی است که با مردم شیعه و سنی اش به شهری نمونه تبدیل شده است. شهری که مردم آن با اخوت و برادری در کنار همزیستی دارند و برای برخورداری از وحدت و اخوت اختلافات را کنار کذاشته اند و خداوند متعال را بر این نعمت بارزش سپاسگزاریم.

در دنباله مولانا مطهری درباره تاریخ و فعالیت های حوزه علمیه احناف خواف سخنانی ایراد فرمودند و از شورای برنامه ریزی اهل سنت خراسان بخاطر فراهم نمودن این ملاقات تشکر نمودند.

  • سخنران سوم دکتر محمد البخیت – مدیر آموزش دینی – ضمن بیان خوشحالی اش از حضور در جمع طلاب و اساتید حوزه علیمه و شهر خواف اظهار داشت: ما به نمایندگی از هیئت علمای سرزمین شام از کشور خودمان و از دولت ایران درخواست نمودیم تا جهت اطلاع از اوضاع و احوال اهل سنت به این مناطق سفری داشته باشیم و بحمدالله این سفر مهیا شد.

وی گفت: شاید برای شما سوال پیش آمده باشد که چرا سوریه به این وضع افتاد و چرا مردم سوریه دچار این همه مصیبت شدند. واقعیت این است که ما در کمال آرامش زندگی می کردیم و در آینده نیز اینگونه خواهیم بود. ما براساس رهنمود قرآن و شریعت زندگی را سپری می کردیم تا اینکه تفکر تند و افراطی ای که توان تحمل فکر دیگران را نداشت وارد کشور ما شد و خودش را دین به حساب می آورند و دیگران را خارج از دین می پنداشت و هرکس نظری مخالف آنان داشت خواهان کشتن وی را جایز می دانست. در حالی که این فکر در عقیده صحیح جایی ندارد. این تفکر افراط گرایانه وسیله  ای برای دشمنان اسلام گردید تا از این طریق به اهداف شوم شان برسند. گفتمان ما در سوریه گفتمان دینی است. گفتمانی که خداوند متعال آن را نازل فرموده و رسول گرامی اش آن را تبیین نموده است. اینکه کشور برای همه جا دارد و اسلام دین محبت و برادری است. و قانون ما در گفتگو این است که نظریه من درست است اما این نظریه امکان اشتباه نیز دارد و کسی که در مقابل من قرار دارد بر اشتباه است اما امکان درستی نظریه وی نیز وجود دارد. و این اختلاف نظر نباید باعث اختلاف و تفرقه شود.
وی ادامه داد: شکی نیست که انسان تا زمانی که امنیت نداشته باشد نه از دین برخوردار است و نه از دنیا. و خداوند متعال با بیان این مطلب در سوره قریش بر ما منت گذاشته است؛ آنجا که می فرماید: «الذی اطعمهم من جوع و آمنهم من خوف».
نصیحت من به شما این است که به طلاب قدرت تحمل مخالف را آموزش بدهید و اینکه با مخالفین به طریقه نیکو گفتمان داشته باشند. چرا که وقتی جنگ وارد سرزمینی می شود آن را ویران می سازد و جایی برای صلح و دعوت به دین باقی نمی ماند مگر فراخوانی بسوی کشتار. و قتل و غارت جای تدبیر و اندیشه را می گیرد. دشمنان اسلام آرزو دارند تا جنگ را به میان مسلمین بکشانند تا به اهداف خود برسند و ما باید با تدبیر فرصت را از آنان بگیریم و بگونه ای باشید که حالت پیش آمده در سوریه برای شما پیش نیاید. من می توانم با سوگند برایتان ذکر کنم که مجروحین برخی از گروههایی که برای نصرت مسلمین آمده بودند در تل آویو درمان می شد. توسط یهودیانی که قرآن از آنان به بدی یاد کرده است.
دین ما اسلام، برای صلح و دوستی گنجایش زیادی دارد و هیچکس را بر پذیرش دین اجبار نمی کند. خداوند متعالی می فرماید:«لا اکراه فی الدین قد تبین الرشد من الغی».
هدفم از بیان این مطلب این بود که واقعیت امر را برای شما بیان کنم و قطعا ما این تصویر زیبای وحدت بین سنی و شیعه را که ریاست محترم حوزه فرمودند را به هموطنان مان منتقل خواهیم کرد. دین ما، خدای ما، قرآن ما و پیامبر ما یکی است و ائمه مذاهب رحمهم الله مذاهب مختلف را ایجاد نمودند تا راه دعوت بسوی خدا برایمان آسان تر شود نه اینکه برای ما طایفه های مختلف باقی گذارند که دائما با هم در حال جنگ باشیم.

  • سخنران چهارم شیخ بدرالدین الخطیب بود که سخنانش را اینگونه آغاز نمود: انسان احساس خوشبختی می کند وقتی فرزندان یک ملت محبت، اخوت و برادری را به نمایش می گذارند تا عزت سرزمین شان را فراهم آورند. فرمایشات برادر گرامی مان(مولانا مطهری) رمز عزت این سرزمین را مشخص نمود. چرا اینان روش رسول گرامی را بعنوان بهترین روش زندگی انتخاب نمودند.

شاید سخنان درست و نادرست در مورد سوریه وجود داشته باشد. اما واقعیت این است که ما تحت عنوان مجموعه ای به ایران سفر کرده ایم که ریاست آن را شهید محراب و منبر شیخ رمضان البوطی بر عهده داشته است. او معتقد بود وقتی فتنه ای وارد منطقه ای شود قطعا فرزندان آن مرز و بوم را نابود می سازد. و تفرقه را پیش روی دشمنان اسلام به نمایش می گذارد تا از دیدن آن شادمان باشند.
شیخ رمضان البوطی و علمای سوریه از مکر دشمنان اسلام آگاه شده و تصمیم گرفتند به منهج واقعی اسلام برگردند. بدون اینکه وقت را طولانی کنم قصد دارم حقیقتی را برای شما بازگو کنم. رسول گرامی از گروه های مختلفی که قبل از اسلام با هم سر جنگ و خونریزی داشتند لشکری واحدی تشکیل داد. از جمله اینها اوس و خزرج بودند که با پذیرفتن اسلام اختلافات گذشته را کنار گذاشتند. همچنان که خداوند متعال می فرماید: «واذکروا نعمة الله علیکم اذ کنتم اعداء فألف بین قلوبکم فأصبحتم بنعمته اخوانا». دشمنان اسلام از این اتحاد اسلامی راضی نبودند. از همان ابتدای که خود پیامبر اکرم(ص) در بین مسلمین حضور داشتند تا کنون. در این رابطه واقعه ای را برایتان تعریف کنم: در روز غزوه بنی مصطلق مسلمانان اعم از مهاجرین و انصار در محلی استراحت می کردند. شخصی یهودی بنام «شأس» بین دو گروه اوس و خزرج نشست و یک شعر حماسی سرود که در آن یک طرف را بر دیگری تحریک می کرد و اختلافات زمان جاهلیت را یادآوری می کرد. این باعث شد تا دو گروه بر علیه یکدیگر اشعاری را بیان کنند و نزدیک بود به درگیری مسلحانه بین دو گروه بیانجامد. در این هنگام حضرت جبریل(ع) نازل شد و این آیات را نازل فرمود: «یا ایها الذین آمنوا إن تطیعوا فریقا من الذین أوتوا الکتاب یردوکم بعد ایمانکم کافرین و کیف تکفرون و أنتم تتلی علیکم آیات الله و فیکم رسوله و من یعتصم بالله فقد هدی الی صراط مستقیم». این آیات در حالی بر رسول گرامی نازل شد که در خارج از خیمه آن حضرت نزدیک بود درگیری بزرگی صورت گیرد.
آن حضرت(ص) از خیمه خارج شده و شروع به تلاوت آیات نازل شده نمودند؛ اما در ابتدا کسی صدای مبارک آن حضرت را نشنید. یا بار دیگر آیات را با صدای بلند تلاوت نمودند و آنان متوجه صدای آنحضرت(ص) شدند و سلاحها را کنار گذاشتند و با یکدیگر آشتی کردند و خدا را در دفع این فتنه سپاس گفتند و رسول گرامی در خواباندن این فتنه موفق شدند. این روشی است که علمای سوریه به رهبری شیخ بوطی آن را در پیش گرفته اند. این مطلب را گفتیم تا همه عزیزان مان را از وجود این فتنه آگاه سازیم و الحمد لله مردم ایران اعم از سنی و شیعه این درس را به منصه عمل گذاشته اند.

  • آخرین سخنران شیخ محمود دیاب از سوریه بود که اظهار داشت: افتخار داریم که در منطقه ای هستیم که علمای آن پایه های دین را حفاظت نمودند و علم نبوی را در عالم اسلام منتشر ساختند.

آنحضرت(ص) در حدیثی ارشاد فرمودند: «لو کان العلم فی الثریا لتناولته ید من فارس». و فارس عبارت از این منطقه مبارک است. لازم است در ابتدا از جناب مولانا مطهری و جناب مولانا موحدی بخاطر استقبال بسیار عالی شان کمال تشکر را داشته باشم.
رسول خدا(ص) می فرمایند: «هر کس به امور مسلمین اهمیت ندهد، او مسلمان نیست». ما بخاطر رضای خدا مشقت سفر را برداشت کرده و خدمت شما رسیده ایم تا از حالات مسلمان این منطقه و دیگر نقاط جهان آگاه شویم تا بدین وسیله تبلیغات سوء رسانه ها و وسایل ارتباط جمعی که به هدف نابودی اسلام و مسلمین فعالیت دارند را ناکام سازیم. رسانه سلاح بسیار خطرناکی است که امروزه در دست صهیونیست و دشمنان اسلام قرار گرفته و به وسیله آن قدرت نمایی می کنند و اخباری را منتشر می کنند که غالبا دروغ است و تفکر دینی را به استثمار خود در می آورند تا بدین وسیله به برخی از مردم لباس دین بپوشانند و سپس آنان را بین مسلمانان بفرستند تا بدین وسیله اسلام را از داخل نابود کنند.
خطرناک ترین چیزی که امروزه با آن مواجه هستیم تفکر تکفیری است. تفکری که سند متصل علوم اسلامی از زمان حاضر تا رسول خدا(ص) را رد می کند و ادعا دارند که به سلف صالح اقتدا می کنند و ائمه مذاهب را تکفیر می کنند.
خطر دیگری که امروزه گریبانگیر جامعه اسلامی شده این است که هر کس اندک علمی حاصل می کند و ظاهر اسلامی دارد، فتوا می دهد. شاید این مسئله در مورد امور شخصی قابل تحمل باشد. اما کسی که میخواهد در مورد مسائل اجتماعی فتوا بدهد باید از شرایط ویژه ای برخوردار بوده و نیز شرایط جامعه را دقیقا بررسی نماید. علما برای فتوا شرایطی را مقرر نموده اند که برخی از آن ها عبارتند از: 1- علم به کتاب خدا و لوازم آن از قبیل محکم و متشابه، عموم و خصوص، مجمل و مفصل، ناسخا و منسوخا. 2- علم به سنت رسول خدا(ص) از قبیل کردار، گفتار و انواع آن از قبیل متواتر و آحاد و صحیح و نادرست. 3- علم به آرای سلف در مورد مسائلی که اجماع نموده اند یا در آن اختلاف نظر داشته اند. 4- علم به قیاس تا بدین وسیله فروعی بدون حکم را به اصول دارای حکم قیاس نماید.
شکی نیست در این که ما همه به جهاد اعتقاد داریم و مشتاق جهاد در راه خدا هستیم؛ اما نباید وسیله ای در خدمت دشمنان اسلام باشیم تا به از ما در جهت مصالح خودشان کار بگیرند. کسی که فتوای جهاد می دهد باید از ائمه مسلمین باشند که درجه اجتهاد دارند یا رهبران اسلامی باشند. شیخ رمضان بوطی از چهل سال کتابی تحت عنوان: « شرایط جهاد و شرایط کسی که فتوای جهاد بدهد» تالیف کرده است.
ما همه علاقه مندیم در راه خدا جهاد کنیم. اما کدام جهاد؟!!! جهادی که تحت تفکر افراط گرایی کشتن مسلمانان را جایز می داند؟!! دشمنان اسلام امروزه از این علاقه فطری مسلمانان سوء استفاده کرده و باید فتوایی از افراد مجهول جوانان را در جهت اهداف خود بکار می گیرند تا بدین وسیله مسلمانان به کشتن یکدیگر مشغول گردند بدون اینکه خودشان هزینه ای متحمل شوند.
به همه اتفاقاتی که در کشورهای اسلامی می افتد باید عاقلانه بنگریم که آیا همان جهاد واقعی است. ما در سوریه شاهد بودیم شخصی که مسجد را بلد نبود با گذاشتن ریش فتوای جهاد می داد و با گفتن تکبیر برادر و پدرش را به قتل رساند.
در سوریه گروههای مختلف به عنوان داعش وارد شده و زیر نظر سازمان های اطلاعاتی اسرائیل، فرانسه  و انگلیس جنگی را به راه انداختند و بسیاری از جوانان مسلمانی که به هدف نصرت دین می آمدند را در جهت اهداف خود بکار گرفتند و بدین وسیله بسیاری از مسلمانان را قتل و عام کردند.
در پایان از خداوند متعال بخواهیم که ما و همه مسلمانان را حفظ فرموده و وحدت را بین مسلمین برقرار سازند و همه را در جهت رضای خدا و جهان اسلام موفق گرداند.

  • پایان بخش این جلسه دعای مولانا عبدالله موحدی حفظه الله؛ استاد حدیث حوزه علمیه احناف خواف بود.

 

  • ترجمه به فارسی: سید حسین احمد شهیدی مزرعه شیخ

 

گزارش تصویری این مطلب در پایین همین صفحه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *