به گزارش پایگاه اطلاع رسانی خواف، مولوی بهزاد فقهی در مراسم نماز جمعه ۱۵ مهرماه ۱۴۰۱ اهل سنت شهر خواف، پیرامون شخصیت رسول اکرم(ص)، شیخ الاسلام مولانا عبدالحمید و اتفاقات هفتههای اخیر کشور به ایراد سخن پرداخت.
مولوی فقهی در مورد مسائل پیش آمده زاهدان، در هفته جاری بیان کرد: وقایعی در هفته گذشته پیش آمد و شخص بسیار صلح طلب، بزرگ و وحدت دوستی مانند حضرت شیخ الاسلام مولانا عبدالحمید(حفظهالله) در این مدت تحت فشار قرار گرفتند و نسبت به ایشان بیانصافی شد. کسی که از اول انقلاب وحدت طلبی و صلح و آشتی وی برای همه روشن است. متاسفانه برخی از روزنامهها و رسانهها نسبت به این شخصیت واقعا بد کردند. آنها نسبت به ملت غیور و درد دیدهی بلوچ اتهام زدند. ملتی که سالهای سال میباشد که فقر و بیکاری را تحمل میکند و پای ارزشهای نظام ایستاده است. ملتی که قبل از انقلاب، توسط انگلستان به آنها پیشنهاد شد که شما خود مختاری خود را اعلان کنید و آنها حتی قبل از انقلاب هم نپذیرفتند.
سخنران برجسته اهل سنت خراسان ادامه داد: آنها در اول انقلاب پیشوای خوبی مانند مولانا عبدالعزیز(رحمه الله) داشتند که وقتی به ایشان پیشنهاد شد که بلوچستان با این جمعیت و مساحت، منابع و ذخایر، خاکهای حاصلخیز و این همه مرز دریایی خوب، از خیلی از کشورهای عربی و اروپایی، مساحت و جمعیتش بیشتر است، چرا اعلان استقلال نمیکنید؟ ایشان قبول نکردند و در کنار افرادی که فریادهای اسلامی آن عصر را بر زبان داشتند، ایشان هم تلاش کرد. بعد از ایشان شخصیت لایق و شاگرد ایشان، حضرت مولانا عبدالحمید(حفظهالله) راه ایشان را ادامه داد.
سخنران نماز جمعه خواف افزود: متاسفانه عدهای مولانا عبدالحمید(حفظهالله) را به تجزیه طلبی و حمایت از تروریست متهم کردند و این در حق ایشان جفا است. حالا امید است که تیمهایی از مرکز کشور قرار است بیاید و به این امر رسیدگی شود. تجزیه طلبی را کسانی دیگر میخواستند در ایران رقم بزنند. سیستان و بلوچستان با وجود اینکه استانی از ایران است اما من سوال میکنم که کدام یک از علمای این جمع هستند که در ورودی زاهدان جلویشان را نگرفتند و مدارک آنها گرفته نشده؟ کسانی که راهها را میبستند و علما را از آن مسیر برگشت میدادند، تلقین میکردند که این استان، گویا از ایران نیست و شرایط دیگری دارد ولی قوم بلوچ با همین وجود، متانت و صبر را پیشه کردند.
وجود علما برای نظام و مردم، رحمت و نعمت است
ایشان تاکید کرد: کسانی تجزیه طلبی را در ایران رقم میزدند که حتی در کردستان در ورودی شهرها جلوی علمای اهل سنت را میگرفتند. ما سفری به مهاباد داشتیم که در ورودی مهاباد جلوی ما را گرفتند که از کجا میآیید و اینجا چه کار میکنید؟ هیچ، اهل سنت و ایرانی هستم و هرجای ایران که بخواهم میروم. این مناطق چه ویژگیهایی دارد؟ این افراد با ندانم کاریهایشان و رفتار سلیقهای خود و بر خلاف گفتههای بنیان گذار جمهوری اسلامی و برخلاف سیاستگذاریهایی که از طرف مقامات ارشد کشوری مطرح میشود، دارند ملت را به طرف جدا شدن هل میدهند. روزنامهنگارها کجا هستند؟ اهل رسانهی ما کجا هستند؟ که از این رفتارها بنویسند. چرا اینجا خفه خون هست، چرا اینجا سکوت خبری است و چرا اینها نوشته نمیشود؟
مولوی فقهی ادامه داد: من به آن عزیزان گفتم که در کنار همین مرز، هشت سال اهل سنت کنار برادران شیعه جنگیدند. هشت سال اهل سنت از مرزها دفاع کردند در حالی که سنی و خراسانی هم بودند. اول انقلاب کسی سوال نمیکرد که شمای سنی و خراسانی چه کار میکنی؟ چرا حالا سوال میکنی؟ تو کی هستی اصلا؟ بترسیم از کسانی که ممکن است به بدنهی نظام نفوذ کرده باشند و با رفتارهای سلیقهای خود شکاف ایجاد کنند و مرحبا به ملت بلوچ که پیام صلح شیخ الاسلام را پذیرفتند و از این های و هوی رسانهای و کسانی که بیرون از مرزها خود را دایهی مهربانتر از مادر معرفی میکردند، متاثر نشدند. امیدواریم که تیمی منصفانه و عادلانه از پایتخت به این مسئله رسیدگی کند و مرحله به مرحله به ملت گزارش دهند که چرا این واقعه به وجود آمد.
سخنران برجسته اهل سنت خراسان خاطرنشان کرد: به خدا قسم وجود علما رحمت است، هم برای نظام و هم برای مردم. فکر کنید که اگر مولانا عبدالحمید(حفظه الله) این اقدام جسورانه و به موقع را نمیکرد، چه گروهکهایی و افرادی و مغرضانی کنار این میتوانستند سود ببرند. به خدا من به شما ملت خواف میگویم: که وجود مولانا حبیب الرحمن مطهری(حفظه الله) برای شما نعمت است. وجود حوزه علمیه احناف خواف و محوریت آن در حرکتهای اجتماعی، برای شما نعمت است.
دولتمردان، راهکار درست را برای بیان مشکلات به ملت نشان دهند
سخنران نماز جمعه خواف افزود: یک عده خود را دایهی مهربانتر از مادر معرفی میکنند و یک عده هستند که در این شرایط خود را فرد مفید میخواهند معرفی کنند، اما کارنامه این افراد را ببینید که اینها تا به حال چقدر برای جامعه نفع داشتند؟ رئیس جمهور مطرح کردند که معترضین صف خود را از اغتشاشگران جدا کنند، ما هم این را قبول داریم اما به دولتمردان میگوییم: شما جدا کنید، ملت چگونه جدا کنند؟ ملت حرفهایی دارند و این حرفها را چگونه مطرح کنند؟ شما بگویید: ملت چه کنند که اغتشاشگران ورود پیدا نکنند و ملت بتوانند حرف خود را هم به ابرمردان بگویند.
ایشان تاکید کرد: ملت نسبت به سیاستهای داخلی و خارجی اعتراض و حرف دارند، این حرفها را کجا باید بگویند که اغتشاش به وجود نیاید؟ شما راهکار نشان دهید و کجا باید ملت انرژی خود را تخلیه کنند و مسیر چیست؟ قطعا اگر مسیر هموار شود، ملت ما چشم به بیرون از مرزها ندوخته است و چشم دارند که دو مرتبه اصلاحات و تغییراتی بیاید. ملت ما هم نباید احساساتی نشوند و همه منتظر بمانیم تا ببینیم که شیخ الاسلام مولانا عبدالحمید(حفظه الله) و حوزهی علیمه شهر ما و مولانا حبیبالرحمن مطهری(حفظه الله) چه توصیههایی خواهند کرد.
مولوی فقهی پیرامون مشکلات کشور گفت: مشکل ایران ما نه با شرق و نه با غرب حل میشود. متاسفانه مسئولین فکر میکنند که مشکلشان با شرق حل میشود و مردم فکر میکنند که مشکلات با غرب حل میشود. خیلی از مسئولین شرقزده و خیلی از ملت غربزده شدند. افغانستان هم شرق را تجربه کرد و هم غرب را و در آخر خود مردم هر دو را بیرون کردند. اگر خودشان هم به یک انسجام ملی برسند و اولویتها را بفهمند و دولت طالبان دبیرستانهای دختر را اولویت قرار ندهد، زیرا اولویت کشورش نیست، و فقر و بیکاری اولویت کشور است و باید به اینها بپردازند. مشکل ایران را هم نه شرق حل میکند و نه غرب. مسئولین فکر نکنند که مشکلات با شرق حل میشود و مردم هم فکر نکنند که افکار غرب ملت را نجات میدهد.
پیامبر اکرم(ص) با هر نوع نژادپرستی جنگیدند و از حقوق همه دفاع کردند
سخنران برجسته اهل سنت خراسان ضمن تلاوت آیه« فَبِمَا رَحْمَةٍ مِنَ اللَّهِ لِنْتَ لَهُمْ وَلَوْ كُنْتَ فَظًّا غَلِيظَ الْقَلْبِ لَانْفَضُّوا مِنْ حَوْلِكَ فَاعْفُ عَنْهُمْ وَاسْتَغْفِرْ لَهُمْ وَشَاوِرْهُمْ فِي الْأَمْرِ فَإِذَا عَزَمْتَ فَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُتَوَكِّلِينَ» پیرامون فرارسیدن ماه ربیع الاول گفت: در ماه خجسته و بابرکت ربیع الاول قرار داریم. ماهی که الله تعالی برای بشر، مولود خجسته و نبی رحمت را هدیه کرد. نبی که رحمت برای یک قوم، یک ملت، یک منطقه و یک کشور تنها نبود. او حتی برای انسانیت هم تنها نبود بلکه برای محیط زیست و درختان هم رحمت بود. این نبی حقوقی برای درختان هم معرفی کرد و اجازه قطع درختان به ممالک خودش نداد و آنان را در جهت حفظ منابع طبیعی تشویق کرد و در حقیقت منابع طبیعی هر شهر، ریههای آن شهر هستند که تنفس آنجا را تامین میکنند. نبی ما برای حیوانات حقوقی معرفی کرد و برای هرموجود زنده رحمتی بود. کسی که میخواهد از یک مرکب و سواری استفاده کند، باید حقوق آن مرکب و سواری را رعایت کند و بر آن ظلم نکند. پیامبر(ص)، ترحم و مهرورزی به حیوانات را تعلیم داد. زنی گربهای را در اتقاقی محبوس میکند و برای این گربه غذا آماده نمیکند تا گربه میمیرد و نبی ما میفرماید: این زن جهنمی است، زیرا؛ در حق این حیوان ظلم کرده است.
سخنران نماز جمعه خواف افزود: ما ابواب مستقلی در کتابهای روایی و فقهی خود در رابطه با اهل ذمه داریم که نوع تعامل و برخورد ما با افراد غیر مسلمانی که در کشورهای اسلامی زندگی میکنند را بیان میکند. آنها هم از حقوق مساوی با ما باید برخوردار باشند و از حقوق شهروندی بهرمند شوند. همانطور که جان، مال و آبروی مسلمانان محفوظ است، باید جان، مال و آبروی آنها هم محفوظ باشد. پیامبر(ص) به ما اجازه نداده است که به کافری که تبعیت و مورد تامین کشور ما شده است، پشت سرش غیبت کنیم و به حقوق او تعرض کنیم و این حرام است، همانطور که غیبت یک مسلمان حرام است.
ایشان ادامه داد: پیامبر(ص) با هر نوع نژاد پرستی جنگید و تنوع قومی و افراد متفاوت در مدینه ایجاد شد و از حقوق همه دفاع شد. وقتی پیامبر(ص) دیدند که سلمان فارسی(رض) در جامعه غریب است و فارسی زبان میباشد که در جستجوی حق است، حقوق او را برابر با حقوق دیگران قرار دادند. تاریخ یک نمونه نمیتواند بیان کند که سلمان فارسی(رض) چون زبانش عربی نبود و چون قومیتش فارس بود، از حقوق شهروندی خودش محروم شد و تبعیضی در حق او شد. پیامبر(ص) یک اعلان زیبایی کردند که سلمان فارسی(رض) علاوه برا ین که شهروند درجه دو یا سه نیست، بلکه از خاندان نبوت است. پیامبر(ص) از توان نظامی سلمان(رض) در جنگ خندق استفاده میکنند و به عنوان یک مستشار نظامی از او مشوره میگیرند. پیامبر(ص) به خاطر تطمیع قلب سلمان(رض) و احترام به گویش او، که در کتاب ابن ماجه هم آمده است، چند کلمه فارسی هم صحبت کردهاند.
مولوی فقهی تصریح کرد: پیامبر(ص) همهی اختلاف طبقاتی را شکست، همهی نژادپرستیها را از بین برد و همهی بردهداری را نابود کرد. همان بلالی که دیروز ابوجهلها و ابولهبها گوارایشان نبود از دست او شراب بنوشند و انواع جفاها به جرم رنگین پوست بودن به حق او کردند، و برای تفتیش عقاید و تفاوت باور، سنگ بر سینهی او گذاشتند و انواع شکنجهها را انجام دادند، نبی ما(ص) برای این غلامها هم رحمت بودند. پیامبر(ص) نه تنها سنگ را از روی سینهی بلال(رض) برداشتند، بلکه با پیام رحمت خودشان و در روز فتح مکه، سنگ کعبه خدا را زیر قدمهای همین غلام کردند و به بلال(رض) گفتند: بر بلندای کعبةالله تو اذان بگو.
اسلام، تمام تفکرات ضد بشری را از بین برد
سخنران برجسته اهل سنت خراسان خاطر نشان کرد: اسلام تمام تفکرات ضد بشری را از بین برد، نظام طبقاتی را نفی کرد و پیامبر(ص) اصحابی را تربیت کردند که همین روش را ادامه دادند. در فتح مدائن، اصحاب به دنبال امپراطوری عربی نبودند، به دنبال این نبودند که فساد کسری و قیصر از بین برود و فساد جدیدی از عربیسم و امپراطوری عربی در دنیا جاری شود. آنها فقط به دنبال این بودند که فساد و ظلم از دنیا برداشته شود. مهم نیست که حکمران عادل، سیاه یا سفید باشد، مهم نیست که حکمران عادل عرب باشد یا عجم، مهم این است که عدالت در دنیا بیاید. وقتی مدائن که قلب حکومت فارس بود فتح شد، کلیدهای مدائن را به دست سلمان فارسی(رض) دادند که بر فارسها، فارس حکومت کند و بر ملت باشکوه و پرتمدن ایران، یک ایرانی حکومت کند. اسلام نیامد که فساد ساسانیان را از بین ببرد و فساد جدیدی از عربیت به وجود آورد. نبی ما برای ایرانیان، رومیها، عرب و عجم و تمامی عالم رحمت شد.
سخنران نماز جمعه خواف ادامه داد: با آمدن پیامبر(ص) به مدینه، اولین ارمغان بعثت ایشان این بود که کینهها، عداوتها، نفرتها، جنگ افروزیها و دو قطبیهای اجتماعی اوس و خزرج از بین رفت و توانست برابری و برادری را به گونهای در جامعه حاکم کند که امروزه جامعه شناسان از این حرکت زیبای پیامبر(ص) به خوبی یاد میکنند. پیامبر(ص) با همین مدل کوچک تمدن اسلامی ثابت کرد که مسلمانانی هستیم که زیر پرچم ما، هرنوع تنوع قومی و مذهبی جای دارد. پیامبر(ص) با نصارا و یهود پیمان صلح بستند و تا وقتی که از سوی آنان نقض پیمان نشد و دست به شمشیر نشدند، ثابت نیست که پیامبر(ص) در دوران صلح، یک نفر از یهود را از عبادات محروم کرده باشند. یک نمونه مشاهده نشده است که به کنیسههای یهود در این دوران صلح، از طرف پیامبر(ص) و اصحاب، تعرضی شده باشد.
ایشان افزود: پیامبر(ص) نه تنها بعد از بعثت جلوی کینهها و عداوتها را میگرفت بلکه قبل از بعثت هم به دلیل فطرت و شخصیت والایش، دلش به درد میآمد وقتی میدید یک عده مستبد و ظالم، به مظلومین ظلم میکنند. ایشان در مکه یک پیمانی به نام حلف الفضول(پیمان جوانمردان) را به وجود آورد که هر کدام از افراد این پیمان، عقیدهی متفاوتی داشتند. در این حلف الفضول افرادی با عقیدهی مختلف بودند ولی یک گروهی را تشکیل داده بودند که هدف آنها، دفاع از یک مذهب و ایدئولوژی و دنبال کردن منافع خود باشند، نبود بلکه هدف آنها دفاع از مظلوم بود، هر کسی که باشد و از این مظلوم حمایت کنند. فرمی هم نبود که بالای آن بنویسند: دین تو چیست؟ که بعد از آن دفاع کنند یا نکنند. بعد حقوق تو را بدهیم یا ندهیم. گزینشی هم نبود که بعدا ببینند تفکر این شخص با آنها موافقت دارد یا ندارد که اگر داشت بعد حقوق و مزایا بدهند. برای آنها مظلوم از هر دینی که بود، فرقی نداشت.
پیامبر اکرم(ص)، دختری که در آن جامعه به خاطر جنسیتش مورد ظلم قرار میگرفت، پارهی تن معرفی میکند
مولوی فقهی ادامه داد: پیامبر(ص) نه تنها برای مردان رحمت شد، بلکه برای زنان هم رحمت شد. در جامعهای که ظلمها بر زن روا میداشنند و در جامعهای که اگر مژده دختر به کسی میدادند، رنگ چهرهی وی متغیر میشد و احساس خفت میکرد، در این جامعه نبی ما(ص) بر دستان دخترش فاطمه زهرا بوسه زد. پیامبر(ص) به دستان دو کس بوسه زده است: ۱.دستان کارگر با آن دستان پینه زدهاش ۲.دستان دختر و پارهی تنش. در این جامعه نبی جامعه بر دستان کارگر بوسه میزند، در این جامعه نبی جامعه بر دستان دختر که در آن جامعه لکه ننگ محسوب میشد، بوسه میزند. دختری که در آن جامعه به خاطر جنسیتش مورد ظلم قرار میگرفت، پارهی تن معرفی میکند.
سخنران برجسته اهل سنت خراسان تاکید کرد: در جامعهای که زن و مقام زن را با خفت و خواری یاد میکنند، نبی ما سالی که همسر وفادارش وفات میکند، آن سال را عزای عمومی و عامالحزن معرفی کرد. چقدر ارزشهای این جامعه عوض شد. زن به جایی رسید که اگر مادر باشد بهشت زیر پای اوست، اگر دختر باشد و پدری دو دختر را تحت تکفل داشته باشد، بهشت جای او میباشد. پیامبر(ص) در امور خودش گاهی از زنان مشوره میگرفت و میتوان به مشوره با حضرت ام سلمه(رض) در مورد عمل اصحاب در رابطه با صلح حدیبیه اشاره کرد. در جامعهی پیامبر(ص)، مقام زن آنقدر بالا رفت که اولین کسی که در راه اسلام شهید شد، زن بود و سمیه نام داشت، اولین کسی که کل مال خود را فدای اسلام کرد، یک زن به نام خدیجه(رض).
ایشان افزود: پیام پیامبر(ص) به نفع زنان بود. زنان میدانستند که پیامبر(ص) میخواست عفت عمومی جامعه را حفظ کند، نبی(ص) میخواست زنان را از هرزهها و بیمارهای جنسی حفظ کند. پیامبر(ص) میخواست از اینکه زنان توپ شهوانی شوند، جلوگیری کند. لذا، این موارد باعث شد، مقام زن بالا رود. اسلام نمیخواهد خون و حق زن پایمال شود. امیدواریم که در ماه ربیع الاول به طرف این نبی رحمت برگردیم و فضای پر از صلح و آشتی را در جامعه تجربه کنیم.