امروز ۲۶ آذر ماه ماه، مصادف با وفات حضرت مولانا سید حسین احمد مدنی(رحمهالله) میباشد. حضرت مولانا سید حسین احمد بن سید حبیب الله بن سید پیرعلی، در شب سه شنبه ۱۹ شوال سال ۱۲۹۶ هجری قمری، در (بانگرمئو) چشم به جهان گشود. پدر محترمش خلیفه مجاز مولانا فضل الرحمان گنج مرادآبادی(رحمهالله) بود. نسب مولانا حسین احمد مدنی(رحمهالله) به حضرت حسین(رضیاللهعنه) برمیگردد. پدر ایشان بسیار متقی و پرهیزگار و مستجاب الدعوه بود و مادرش رابعهی وقت، صبور و تمام وقت به ذکر و انجام کارهای منزل، مشغول بود.
چون حضرت مولانا حسین احمد(رحمهالله) به سه سالگی رسید، مادر و پدرش به (تانده) تشریف برده و آنجا اقامت گزیدند، بعد از تعلیمات ابتدایی چون به سن ۱۳ سالگی رسید، عازم دارالعلوم دیوبند شد. حضرت شیخ الهند(رحمهالله) با اولین نظر فهمید که او آیندهای درخشان دارد، بدین جهت کتب ابتدایی را خودش به او تعلیم داد تا پایهی تحصیلاتش تقویت گردد. چون در سال ۱۳۶۱ هجری قمری، پدر محترمش با افراد خانواده هجرت نمود و به حجاز رفتند، او هم همراه با آنها رفته و در حجاز اقامت گزید. در مدینه منوره دو کتابخانه به نام کتابخانهی شیخ الاسلام و کتابخانهی محمودیه موجود بود، حضرت مولانا از کتابهای آن دو کتابخانه کاملاً استفاده برد. روش تدریس وی چنین بود که خودش اصلاً کتاب پیش خود نمیگذاشت؛ بلکه شاگرد عبارت را خوانده و ایشان توضیح میداد. حال آنکه علمای مدینه علاوه بر کتاب، شرح آن را نیز جلوی خود قرار میدادند. مولانا حسین احمد مدنی(رحمهالله) میفرمایند: شبی رسول خدا(صلیاللهعلیهوسلم) را درخواب دیدم، به محض دیدن، به پاهای مبارک افتادم، آن حضرت(صلیاللهعلیهوسلم) فرمودند: سوال کن و بگو چه میخواهی؟ گفتم: آنچه خواندم یادم باشد و آنچه نخواندنم با مطالعه دریابم. پیامبر اکرم(صلیاللهعلیهوسلم) فرمودند: این خواسته به تو داده شد. عزتی که به مولانا حسین احمد مدنی(رحمهالله) داده شده بود، به علمای شام و مدینه هم داده نشده بود و شهرت او از عرب تجاوز کرد و به ممالک دیگر هم رسید تا جایی که در سن ۲۴ سالگی به شیخ العرب و العجم مشهور شد.
هنگامی که حضرت مولانا مدنی(رحمهالله) برای بیعت پیش قطب الاقطاب، سید العارفین، حضرت مولانا رشید احمد گنگوهی(رحمهالله) رفت، وی تقاضای او را پذیرفته و از او در سلاسل اربعه بیعت گرفت و فرمود: چون به مکه معظمه رفتی، از حضرت حاج امدادالله مهاجر مکی(رحمهالله) ذکر بگیر.
- ریاست مدرسین دارالعلوم دیوبند
مقام ریاست مدرسین و شیخ الحدیث در دارالعلوم دیوبند، چنان عزتی است که در هیچ پست و مقامی وجود ندارد، افرادی که در دارالعلوم به این منصب منتقل گشتهاند، در علم و عمل، ایثار، اخلاق و کردار به عنوان افراد ممتاز روزگار ثابت شدهاند. از سیرت، کردار، علم و عمل آنها خود به خود یاد سلف صالحین تازه میگردد. نخست، ریاست مدرسین دارالعلوم دیوبند به حضرت مولانا محمد یعقوب نانوتوی(رحمهالله) و بعداً به شیخ الهند(رحمهالله)، سپس به علامه انورشاه کشمیری(رحمهالله) و بعد به حضرت مولانا حسین احمد مدنی(رحمهالله) واگذار گردید. افراد فوق الذکر جامع صفات بودند و از علم و تحقیق آنها امام غزالی(رحمهالله) و رازی(رحمهالله)، از زهد و تقوای آنها امام محمد حنبل(رحمهالله)، از سلوک و تصوفشان جنید(رحمهالله) و بایزید(رحمهالله) و از ایثارشان سید احمد شهید(رحمهالله) به یاد می آیند.
حضرت مولانا ولّیِ کامل و درویش صفت بود. در عبادت و ریاضت مانند جنید(رحمهالله) و شبلی(رحمهالله) و در علم و فضل مانند بخاری(رحمهالله) و در اصلاح و تجدید مانند ابن تیمیه(رحمهالله) و ابن قیم(رحمهالله) و در خدمت خلق مانند عمربن عبدالعزیز(رحمهالله) معلوم میشد. وی بسیار مهمان نواز بود و چون شبها از درس بخاری فارغ میگشت، اول خبری از میهمانان گرفته و سپس استراحت میکرد و برخی مواقع دست و پاهای آنان را مالش میداد. به خاطر نجات مردم از ظلم و پشتیبانی و این که حب وطن سنت پیامبر(صلیاللهعلیهوسلم) است، برای آزادی آنان بسیار میکوشید. حضرت مولانا حسین احمد مدنی(رحمهالله) از یک طرف شیخ الحدیث و از طرف دیگر رهبر سیاسی و متبحر و متفکر و از یک جهت پیر کامل که از حالات مریدان هم خبرگیری کرده و به آنها ارشاد و راهنمایی میکرد هم انجام وظیفه میکرد. انجام این همه امور از یک نفر ظاهرا غیر ممکن میباشد اما کسی که خداوند متعال از او کار بگیرد در وقتش برکت می آید.
چون حضرت مولانا مدنی(رحمهالله) به نماز میایستاد معلوم میشد که گویا کلاً از دنیا یک سویی اختیار نموده و با معبود خود به راز و نیاز مشغول است و چنان کیفیتی بر او حاصل میشد که بیان کردنش دشوار است. وقتی که به ذکر خدا مشغول بود کاملاً مصداق جمله (دست به کار و دل به یار بود). بار بار (یا حی یا قیوم برحمتک استغیث) میخواند. یک روز قبل از وفات چند بار دعای فوق را تکرار میکرد، شخصی گفت: ناراحتی دارید؟ در پاسخ فرمود: از این ناراحتی کدام بالاتر است که شما مشغول هستید و من بیکار افتادهام. گفتند: شما همان اندازه کار کردید که یک جماعت هم نمیتواند آن اندازه کار کند. فرمودند: من هیچ کاری نکرده ام.
مولانا حسین احمد(رحمهالله) در سال ۱۹۵۷ میلادی در فصل تابستان به اراده اینکه به مدت یک و نیم ماه سیاحت کند، عازم مدارس دیگر شد اما بعد از ۲۰ روز مجدداً برگشت و خانواده و دوستان از یک طرف خوشحال بودند که زودتر برگشته است و از یک طرف تعجب میکردند که علت عدم ادامه سفر چه بوده است؟ تا اینکه مولانا اسعد که در این مسافرت با او همراه بود مردم را از جریان اطلاع داد که علت بازگشت، بیماری حضرت مولانا(رحمهالله) بوده است. بعد از رسیدن به دارالعلوم دیوبند، ۸ یا ۹ روز به تدریس مشغول گشت سپس از آنجا اجازه گرفت و برای تداوی به سهارنپور رفت. پزشک تشخیص داد که کلیههای او مشکل دارد اما مطالعهاش برقرار بود تا این که پزشک دستور داد که مطالعه باید قطع شود. سرانجام مطالعه را هم ترک کرد. البته جهت ادای نماز همراه با افراد دیگر به مسجد تشریف میبرد تا نماز را در حالت ایستاده میخواند اما بعدها نتوانست به مسجد برود و نتوانست به حالت ایستاده نماز بخواند. حضرت مولانا حسین احمد مدنی(رحمهالله) در سال ۱۳۷۷ هجری قمری و در ۱۳ جمادی الاولی در روز پنج شنبه بعد از نماز ظهر درگذشت. وفات حضرت مولانا محمد قاسم نانوتوی(رحمهالله) هم در همین تاریخ و روز و وقت بود. خبر وفات مولانا پخش شد و مردم از اطراف دیوبند جمع شدند. مردم تصور میکردند که نماز جنازه و دفن بعد از نماز جمعه صورت میگیرد؛ بدین خاطر پیشنهاد هم داده شد اما پسرش مولانا اسعد فرمود: چون حضرت مولانا همیشه پایبند به سنت بوده اکنون هم باید سنت رعایت گردد و هر چه سریعتر باید نماز جنازه انجام پذیرد. غسل و کفن ایشان به مدت چهار ساعت طول کشید و تا از تغسیل و کفن وی فارغ شدند، ساعت ۱۲ نیمه شب نماز جنازهاش توسط شیخ الحدیث حضرت مولانا زکریا(رحمهالله) برگزار گردید و دو ساعت طول کشید تا جنازه برداشته شود و همراه با بیست یا بیست و پنج هزار نفر به قبرستان رسیدند. حضرت شیخ الاسلام مولانا حسین احمد مدنی(رحمهالله) در وقت تهجد به خاک سپرده شد
حضرت مولانا خیرمحمد از خیر المدارس مولتان از مولانا اشرف علی تهانوی (رحمهالله) نقل کرده که میفرمودند: که علمای دارالعلوم دیوبند دارای خصوصیاتی هستند و حضرت مولانا حسین احمد مدنی(رحمهالله) دارای دو خصوصیت ویژه است که در او به حد کمال موجود بود، یکی مجاهده و دیگری تواضع. شیخ الحدیث حضرت مولانا زکریا (رحمهالله) میفرمایند: به نظر من حضرت مولانا حسین احمد مدنی (رحمهالله) ابوحنیفه زمان، بخاری وقت، جنید و شبلی عصر بودند.
حضرت علامه مفتی کفایت الله دهلوی(رحمهالله) میفرمایند: حضرت مولانا سید حسین احمد مدنی(رحمهالله) آفتاب علمی هدایت، یگانه زهد و تقوا و مجاهد ممتاز بود، مسلمانان هندوستان هرچی به ذات گرامی او افتخار ورزند حق دارند.
برگرفته از کتاب علمای دیوبند و مشاهیر هند نوشته مولانا عبدالرشید ارشد(رحمهالله)