امام مالک در مدینه فاضله به دنیا آمدند. مدینه در آن زمان مرکز علم و ماوی فقها و محدثین بود. امام مالک در ابتدا به یادگیری قرآن پرداخت و در حلقه درس امام القراء، نافع بن عبدالرحمان شرکت کرد و فن تجوید را از ایشان آموخت. نافع بن عبدالرحمن همان امام قرائت است که اساس فن تجوید و قرائت بر مدار اوست. امام مالک در ابتدا با مشکلات عدیدهای مواجه بود و به گونهای که برای تهیه کتب درسی، چوبهای سقف خانهاش را فروخت و کتابهای درسی و مایحتاج خود را برآورده کرد.
- برخی از مشهور ترین اساتید امام مالک (رحمه الله)
به گفته امام نووی (رحمه الله) امام مالک از ۹۰۰ استاد و محدث، حدیث و روایت نقل کردهاست. برخی از اساتید مشهور امام مالک به شرح زیر میباشند: زید بن اسلم، زهری، ابوالازناد، عبدالرحمن ابن القاسم بن محمد بن ابی بکر صدیق، ایوب سختیانی، ثور بن زید، ابراهیم بن ابی علقمة مقدسی، حمید الطویل، ربیعة بن ابی عبدالرحمان، هشام بن عروة، یحیی بن سعید انصاری، عائشه بنت سعد بن ابی وقاص، و…. .
- جایگاه علمی امام مالک (رحمهالله)
خلف بن عمر میگوید: روزی در مجلس امام مالک حضور داشتم که قاری مشهور و نامدار مدینه منوره، قاری ابن کثیر، وارد مجلس امام شد و نامهای تقدیم کرد. امام مدتی به نامه نگریست و سپس آن نامه را زیر جانماز خود گذاشت و از مجلس برخاست. من هم همراه او بودم و به من گفت: بنشین و آن نامه را بخوان. نامه را خواندم، در نامه نوشته بود: کسی رسول اکرم (صلیاللهعلیه و سلم) را در خواب میبیند که جمعیت زیادی نزد آن حضرت (صلیاللهعلیه و سلم) جمع شده و از آن حضرت چیزی میخواهند. آن حضرت به سوی منبر خود نگریست و فرمود: (خزانه بزرگی در اینجا دفن است و به مالک بگویید آنها را بین شما تقسیم کند و این کار را خواهد کرد). امام مالک آنقدر گریست که من نتوانستم گریههای او را تحمل کنم و از او جدا شدم.
محمد بن رمح میگوید: شبی رسول اکرم(صلیاللهعلیه و سلم) را در خواب زیارت کردم و از ایشان پرسیدم: یا رسول الله(صلیاللهعلیه و سلم) پدر و مادرم به فدایت! برخی مسائل هستند که بین مالک و لیث اختلاف است، در مورد آنها چه کار و به گفته کدام یک عمل کنم؟ آن حضرت (صلیاللهعلیه و سلم) فرمودند: (مالک، مالک، مالک ورثة جدی ابراهیم)، یعنی به گفته مالک عمل کن زیرا او وارث جدم ابراهیم خلیل(علیهالسلام) است.
- وقار مجلس علمی و احترام امام مالک (رحمه الله) به احادیث نبوی (صلی الله علیه و سلم)
امام مالک از ۱۷ سالگی بر مسند درس فقه و حدیث مسجد النبی نشستند و این مسئولیت خطیر را با جدیت و اهتمام فراوان تا ۶۲ سال ادامه دادند. برای تدریس احادیث احترام خاصی قائل بودند، به گونه ای که هنگام تدریس حدیث، لباس تمیز و آراسته بر تن مینمودند و با وضو و عطر خوشِ عود در مجلس درس حاضر میشدند. مجلس و محل تدریس امام مالک همیشه آراسته و تمیز بود. کسی جرات نمیکرد صدایش را بلند کند و یا در نشستن، خلاف ادب بنشیند. منزل امام نیز دارای شکوه و هیبت بود. عبدالله بن مبارک (رحمه الله) میگوید: روزی در مجلس امام در اثناء درس چهره امام متغیر گشت، ضعف و ناتوانی در سیمایش احساس شد اما درس را ادامه داد و لغزشی در کلام امام دیده نشد. پس از آنکه درس حدیث به پایان رسید، معلوم شد که عقربی ده مرتبه امام را نیش زده است اما امام در مقابل احادیث نبوی (صلیاللهعلیه و سلم) اعتنایی به آن نکرد و به درس ادامه داد و در آخر فرمودند: این صبر و شکیبایی کار من نبود و فراتر از توان من بود و به برکت احادیث بود که توانستم خودم را کنترل کنم. امام با وجود ضعف، پیری و ناتوانی در شهر پیامبر(صلیاللهعلیه و سلم) هرگز بر مرکب و سواری سوار نشد و سوار شدن بر مرکب را خلاف ادب میپنداشت.
امام مالک، از تألیفات و تصنیفات بیشماری برخوردارند که مشهورترین آنها عبارتند از: الموطا، (این کتاب با «صحیح البخاری» و «صحیح المسلم»، جزء صحیحترین و معتبرترین کتب، به شمار میآیند)، رساله فی القدر و الرّد علی القدریه، رساله الی اللیث بن سعد فی اجماع أهل المدینه، تفسیر غریب القرآن و ….
- وفات امام مالک (رحمهالله)
امام مالک پس از عمری خدمت، سرانجام در ۱۱ و یا ۱۴ ربیع الاول سال ۱79 هجری قمری، روح و نفس قدسیاش از تنگی زمین به وسعت اعلی علین به جوار قدس پرواز کرد و در جنت البقیعِ مدینه منوره آرام گرفت.
برگرفته از کتاب زندگینامه احوال مصنفین، اثر محمد حنیف گنگوهی