به گزارش پایگاه اطلاعرسانی احناف خواف، مولوی دکتر جواد عصار، در مراسم نماز جمعه(۱۳ اسفندماه ۱۴۰۰) اهل سنت این شهر، با تلاوت آیه«و ما خلقت الجن و الانس الا لیعبدون» به ایراد سخن پرداخت.
مولوی عصار گفت: تاج کرامت آفرینش ما که از جانب پرودگار بر سر ما گذاشته میشود، ارتباط با خداوند متعال و عبادت الله میباشد. امروز در دنیای جدید، اگر امکان ارتباط با شخصیتهای بلند سیاسی هر کشوری نصیب افراد آن کشور شود، با افتخار میپذیرند و هر کجا اعلان میکنند که آقای رئیس جمهور یا فلان وزیر به من وقت دیدار داده است که پنج یا ده دقیقه یا بیشتر بنشینم و صحبت کنم، اما چه ذاتی بالاتر از الله است که این توفیق را به ما دهد که در محضر او قرار گیریم و عبادتهای خود را انجام دهیم. اما تا زمانی که تلاش نکنیم و عبادت پرودگار را انجام ندهیم و لایق این بارگاه و جایگاه نشویم، گوش نامحرمان لیاقت شنیدن پیغام سروش الهی را ندارند. پیامبر اکرم(ص) میفرمایند: وقتی بنده یک وجب به پرودگار خود نزدیک میشود، خداوند به او دوبرابر آن و به اندازه یک ساعد نزدیک میشود، و چون بنده به اندازه یک دست به سمت پروردگار خود نزدیک شود، رحمتهای خداوند به اندازه آغوشی باز شده و او را در بغل میگیرد و چون بنده قدمزنان و آهسته به سوی پروردگار خود گام بردارد، رحمتها و الطاف الهی به سوی او دواندوان در حرکت خواهند بود.
مدرس حوزه علمیه احناف خواف افزود: شرافت و عزت، از آنِ کسی هست که تاج عبادت بر سر قرار میدهد. یکی از وظایف ما در برابر پرودگار عالَم که حکم صریح آن در قرآن است، عبادت مالی یا زکات است. زکات، پاک کنندۀ مال و افزونگر سرمایۀ یک مومن است. اگر میخواهید از فحشا و منکرات نجات پیدا کنید، نماز را درست بخوانید، اگر میخواهید سرمایه شما روزبهروز بیشتر شود، زکات مال را درست بسنجید و آن را پرداخت کنید. اگر زکات را درست پرداخت کردیم و به کسی که لایق آن بود و خداوند برای او حلال کرده است، پرداخت کردیم این زکات، مال تو را حفظ میکند و نماز، تو را از گرگهای فحشاء حفاظت میکند.
وی ادامه داد: منصب عالی خلقت در اختیار الله متعال است و هرکدام از ما که افتخار عبادت را حاصل کنیم، همواره این پشتیان قوی، ما را یاری میکند، اما اگر این را تاوان دانستیم و فرض کردیم که این فقیر و این مسکین هم بروند و برای خود کار کنند و بگوییم که من با زحمتکشی و تلاش به اینجا رسیدم و چرا باید مال خود را به اینها بدهم و فراموش کردیم قبل از اینکه این صدقۀ ما به دست این فقیر برسد، در بارگاه پروردگار قرار میگیرد و دست بلاکیف پروردگار آن را قبض میکند و مغرور شدیم که من هستم که این را میدهم، پس ندهم و یا آن چیزهایی را که به درد نمیخورد بدهم، معلوم نیست که این عبادت به نفع ما باشد یا خیر.
مولوی عصار خاطرنشان کرد: خداوند نیازمند مال من و تو نیست. اگر خدا میخواهد این افتخار را نصیب ما کند تا ما در کنار سایر افراد متقی داخل بهشت او شویم، لطف پرودگار است. گمان نکنیم که اگر مالی را به یک فقیر میدهیم، ما از او طلبکار هستیم. اگر میخواهیم زکات بدهیم باید با کمال افتخار بگوییم: ای الله تو به من لطف کردی که با پرداخت قسمتی از مال خود، رضایت تو را بطلبم. بنشینیم و کل مال خود را محاسبه کنیم و ببینیم که به کدام قسمت از آن زکات تعلق میگیرد و به چه کسانی باید آن را پرداخت کنیم. به هرکسی که زکات را پرداخت میکنیم، آنقدر خوشحال باشیم که این فرد باعث شد که امروز من بتوانم این عبادت پروردگار خود را انجام دهم. اگر مردم از پراخت زکات سرباز زنند، سربازان الهی برای انتقام گرفتن آماده هستند.
ایشان بیان داشت: آقای قوامالملک، خبر به او رسید که تمام باغهای او در استان فارس، آفت زده است و ملخها به محصولات حمله کردهاند و نابودشان کردهاند. این آقا رفت و بررسی کرد و هر جا که میرفت، میدید که محصول نابود شده است. در بین باغهای نابود شده یک باغ بود که هیچ آفتی به آن نرسیده بود. گفت: این باغ از کیست؟ گفتند: از فردی است که در بازار فسا کار میکند. گفت: او را بیاورید. او را آوردند. از او پرسید که تو چه کردهای که تمام باغها آفت زده است و باغ تو سالم است؟ گفت: من اولا مال کسی را نمیخورم که ملخها بیایند و مال من را بخورند. دوما وقتی که مال خود را جمع آوری کردم، حقی را که خدا بر گردنم نهاده است را جدا میکنم و آن را به خانه هم نمیبرم و آن را در بین فقرا و نیازمندان آنگونه که خداوند دستور داده است خرج میکنم.
مدرس حوزه علمیه احناف خواف گفت: پرداخت زکات، انجام نماز، علاقه داشتن به روزۀ رمضان و هر عبادت پروردگار، نشانۀ تقوایی است که در قلب ما قرار دارد. اگر این قلب را متقی نکردیم و ترس خدا را در آن بهوجود نیاوردیم، در آن هنگام قلب ما علاقهای به انجام عبادت هم ندارد. وقتی که شخصی بخواهد زکات مال خود را پرداخت کند، به چند قاعدۀ فقهی باید دقت کند؛ ۱- در چه موقع شخص مالک نصاب میشود؟ کسی مالک نصاب است که طبق احادیث پیامبر(ص) در طلا، نقره، پول نقد و مال تجارتی خود طبق فتوای کنونی علما، به اندازه ۸۷ و نیم گرم طلا یا قیمت آن، مال داشته باشد. کسی مالک نصاب پرداخت زکات گوسفند است که چهل رأس گوسفند داشته باشد و کسی مالک نصاب پرداخت زکات شتر است که پنج رأس شتر داشته باشد و کسی که حداقل ۳۰ رأس گاو داشته باشد، مالک پرداخت نصاب گاو است که اگر یک سال قمری بر اموال آنان بگذرد باید از مال خود زکات پرداخت کنند. کسانیکه میخواهند از اموال تجارتی مثل طلا، نقره و پول نقد زکات پرداخت کنند، باید یکچهلم آن را به عنوان زکات پرداخت کنند. خانمهایی که طلا دارند، در نزد ما احناف، بر زیورآلات آنها هم زکات لازم میشود، البته اگر به اندازه ۸۷ و نیم گرم طلا برسد. آقایان از پولهایی که در بانک دارند؛ از انواع سپردهگذاریهایی که در جاهای مختلف گذاشتهاند و بر آنها سرمایهگذاری نقدی اطلاق شود که بتوانند از آن استفاده کنند، آنها را باید محاسبه کنند و یکچهلم آنها را بعد از یکسال که از روز مالک نصاب شدن آنها بگذرد، باید پرداخت کنند. در هر سال شخص، یک روز محاسبهی زکات دارد، هرچند که در طول سال این مال کم یا زیاد شود مگر اینکه پول او به صفر برسد. در این صورت، اولین روزی را که مالک نصاب شد، از آن روز یک سال را باید محاسبه کند.
مولوی عصار خاطرنشان کرد: در مورد گوسفند که معمولا بین دامداران است، در چهل رأس گوسفند یک گوسفند و در ۱۲۱ رأس گوسفند، دو گوسفند و از ۲۰۱ رأس گوسفند، ۳ گوسفند و از ۴۰۰ تا ۴ تا و از ۵۰۰ تا ۵ گوسفند و به همین ترتیب هر ۱۰۰ تا یکی اضافه خواهد شد. در ۵ شتر یک گوسفند و در ۱۰ شتر ۲ گوسفند و در ۱۵ شتر ۳ گوسفند و در ۲۰ شتر ۴ گوسفند و ۲۵ شتر که شد یک شتر یک ساله که یک سال قمری تمام شده باشد و وارد سال دوم شده باشد، باید زکات بدهد و ۳۶ شتر که داشت، شتری را که ۲ سال کامل قمری را داشته باشد و وارد سال سوم شده باشد و در ۴۶ شتر هم یک شتری که سه سال قمری را کامل داشته باشد و در ۶۱ شتر یک جذعه را پرداخت کند و در ۷۶ شتر ۲ شتر که دو سال کامل داشته باشند باید پرداخت کند. در مورد گاو وقتی شخص ۳۰ راس گاو داشت یک گاو یکساله و در ۴۰ تا گاو، یک گاو ۲ ساله و به همین ترتیب در ۶۰ تا ۲ گاو یک ساله، در ۷۰ تا یک گاو یک ساله و یک گاو دو ساله به عنوان زکات باید پرداخت کند.
وی افزود: قاعده دوم این است که به چه کسی باید زکات خود را پرداخت کرد. خداوند متعال این را در قرآن بیان کرده است و میفرماید: به فقرا، مساکین، کسانی که شغل آنان جمع آوری زکات است و از آنچه که جمع آوری میکنند، قسمتی را به عنوان حقوق به آنان پرداخت میکنند و افراد فقیری که در اوایل اسلام، غیر مسلمان بودند و مسلمان شدند، قسمتی از زکات را به آنها پرداخت میکردند که علاقهمند شوند و بردههایی که در گذشته بودند تا بتوانند خود را آزاد کنند، افراد بدهکار، افرادی که در راه خدا و در راه جهاد فی سبیل الله میخواهند حضور داشته باشند و مالی برای حضور ندارند و افرادی که در شهر خود متمول هستند اما در مسافرت به علت نداری و فقر، توان بازگشت به سرزمین خود را ندارند تا به شهر خود برسند. اینها را خداوند در کلام خود بیان کرده است.
وی اظهار کرد: وقتی میخواهیم زکات بدهیم چه کسانی را مد نظر قرار دهیم؟ اول، فقرای اقوام و خویشان، دو گروه از اقوام و خویشان را به هیچ عنوان نمیتوانیم به آنها زکات پرداخت کنیم: ۱- پدر و مادر، پدربزرگ و مادربزرگ و به همین ترتیب هرچه بالا رود، ۲- پسر و دختر، نوه پسری و دختری و به همین ترتیب به پایین. یک سوء تفاهمی که گاها رخ میدهد این است که شخص متمول و ثروتمند میگوید: ما که نمیتوانیم از این زکات به پدر و مادر خود بدهیم! ای بیانصاف، خداوند از آن مال حلالی که به تو عنایت کرده است، برای تو وظیفه قرار داده است که تو نه از مال زکات بلکه از آن مال حلالی که در اختیار داری زندگی پدر و مادر و فرزندان خود را تامین کنی و این وظیفۀ فرزند است که اگر خداوند مالی را به فرزند داده است، آن را برای پدر و مادر خود به طَبَق اخلاص بگذارد و با کمال ادب و احترام افتخار کند که پدر و مادر او از آن استفاده کنند. گاهی در اقوام شخص ثروتمند افرادی هستند که به تکدی میافتند ولی نه از آن مال حلال به آنها میدهند و نه از زکات به آنها میپردازند.
مولوی عصار ادامه داد: دومین گروه، افراد نیازمندی هستند که در همسایگی ما قرار دارند. آنها و فرزندانشان مال و وسایل شما را میبینند. نباید مغرور شویم که خداوند به ما سرمایهای داده است و به دیگران نداده است؛ لذا همسایگان خود را ببینیم. سوم، حوزههای علمیه هستند. در شهر شما حوزه علمیه احناف قرار دارد که از سرآمدهای حوزههای علمیه کشور و حتی در بین حوزههای جهان اسلام میدرخشد و در خیلی از کنفرانسها و مراکز علمی جهان اسلام، وقتی نامی از حوزه علمیه احناف و شخصیتهای بزرگ علمی آن برده میشود، نام اینان به نیکی یاد میشود. علمایی که فوت کردند و علمایی که الان حضور دارند از شخصیتهای بزرگ علمی هستند. از این مالی که باید در راه الله خرج کنید، حوزههای علمیه و خصوصا حوزه علمیه احناف خواف را فراموش نکنید. حمایت شما از حوزه علمیه با این همه گستردگیهایی که در جامعه خدمت میکند و علاوه بر آموزش دینی تعداد زیادی از دختران و پسران و حافظان قرآن، دورههای افتاء و دورههای مکاتب و دانش آموزی و دانشجویی و کتابخانه و سایر موارد دیگر که با حمایت مالی شما مردم انجام میگیرد وباید بر دستان متقی شما بوسه زد.
اما نکتهای که باید بعد از پرداخت زکات انجام داد چیست؟ شیطان به دنبال این است که عبادت من و شما را نابود کند. وقتی زکات را به کسی پرداخت کردیم، نباید به آن شخص طعنه بزنیم. خداوند میفرماید: مال خود را که در راه خدا دادهاید، با طعنه زدن و برای دیگران حرف گفتن نابود نکنید. اگر اشخاصی مال زیاد دارند و در جاهای مختلف به کار گرفتند و میگویند که ما زکات نداریم، همان اندازه در صدقات مستحبی شریک شوند و یاور فقرای منطقه باشند.