حادثه کربلا یکی از وقایع مهم تاریخ اسلام است که مقاصد و مفاهیم پرارزشی در بر دارد – حوزه علمیه احناف خواف

ایشان باتلاوت آیه «من المومنین رجال صدقوا ما عاهدوا الله علیه فمن من قضی نحبه و منهم من ینتظر و ما بدلوا تبدیلا» دو حادثه عظیمی که در ماه محرم به وقوع پیوسته است -شهادت حضرت عمر فاروق و حضرت حسین رضی الله عنهما- را به همه نمازگزاران تسلیت گفته و خلاصه ای از زندگینامه و حادثه کربلا را اینگونه تشریح فرمودند:

حادثه کربلا یکی از وقایع مهم تاریخ اسلام است که مقاصد و مفاهیم پرارزشی در بر دارد. این موضوع به قدری بزرگ است که با گذشت چندین قرن، با فرا رسیدن روز عاشورا، خاطره اندوه بار شهادت مظلومانه حضرت حسین(رض) و یاران با وفایش را در اذهان میلیونها انسان مومن و آزاده تداعی میکند.

از این رو، نباید حادثه کربلا و شهادت حضرت حسین(رض) را مسأله ای ساده تصور نمود و به سادگی از کنار آن گذشت، زیرا داستان نهضت فرزند رسول خدا صلی الله علیه و سلم است که برای خدا قیام نمود و انسانیت را به نهضتی فرا خواند که اساس آن آزادی، عدالت و شرافت است، او می خواست تا مردم از ظلم و جور حاکمان زمان، رهایی یابند و عدل و قسط و برادری و برابری در همه جا گسترش یابد و برای تحقق این آرمان والا و الهی، با عشق و ایمان و با کمال شجاعت و شهامت قدم برداشت و در نهایت با فدای وجود با ارزش خویش به همگان درس آزادگی و عزت آموخت.

نسب

آن حضرت ابوعبدالله، حسین بن علی بن ابی طالب، فرزند دوم حضرات علی بن ابی طالب و فاطمه زهرا -دختر رسول خدا- است.

حضرت حسین(رض) لقب های متعددی دارند که برخی عبارتند از: سید، وفی، ولی مبارک، سبط و شهید کربلا . برخی حضرت حسین(رض) را “سیدالشهداء” نیز لقب داده اند؛ و این لقب برای حضرت حسین رضی الله عنه کاملا بجاست، زیرا رسول اکرم صلی الله علیه و سلم فرمودند: «سیدالشهداء حمزة بن عبدالمطلب و رجل قام إلی إمام جائر فأمره و نهاه فقتله»؛ سرور شهیدان حمزه بن عبدالمطلب است و مردی که در مقابل حاکم ظالم قیام می کند و او را امر به معروف و نهی از منکر نموده و به دست وی کشته می شود.

ولادت

حضرت حسین رضی الله عنه در پنجم شعبان سال چهارم هجری در مدینه منوره به دنیا آمد، رسول اکرم صلی الله علیه وسلم از ولادت حضرت حسین رضی الله عنه بی نهایت خوشحال گردید و شادمانه به دیدار فرزندزاده خود شتافت، کام او را با آب دهان خویش متبرک ساخته و درحق وی دعای خیر نمود، آنگاه پرسید: پسرم را چه نام نهاده اید؟ علی رضی الله عنه پاسخ داد: او را «حرب» -یعنی جنگاور- نامیده ام، پیامبر صلی الله علیه وسلم تبسم نموده و فرمود: نام او «حسین» است. در روز هفتم ولادت حضرت حسین پیامبر صلی الله علیه و سلم گوسفندی عقیقه کرد و فرمود: موی سرش را بچینند وهم وزن آن، نقره صدقه دهند.

فضائل و مناقب

حضرات حسن و حسین رضی الله عنهما در دوران کودکی خود، همواره مورد عنایت و لطف بیش ازحد پیامبر صلی الله علیه وسلم قرار داشتند، تا جایی که پیامبر صلی الله علیه وسلم آن دو را فرزندان خود نامیدند و هرگاه نزد دخترشان فاطمه رضی الله عنها می آمدند، می فرموند: فرزندانم را به نزد من بیاورید، گاهی اوقات آنحضرت صلی الله علیه وسلم می فرمودند :  آن دو برادر، دو گل خوشبوی من در دنیا هستند .

در روایات متعددی آمده است که رسول اکرم صلی الله علیه وسلم حضرت حسین را بر دوش خود سوار می‏کرد و او را به سینه خود می چسپاند و دهان و گلوی وی را می بوسید که همه این روایات، دلالت بر فضائل و مناقب والای حضرت حسین رضی الله عنه دارد .

بزرگداشت حضرت حسین ر ضی الله عنه در میان صحابه پیامبر صلی الله علیه وسلم

خلفای راشدین و صحابه گرامی پیامبر صلی الله علیه وسلم حضرت حسن و حسین رضی الله عنهما را بی‏نهایت دوست می داشتند و همواره آنان را مورد بزرگداشت و احترام قرار می دادند؛ حضرت ابوبکر رضی الله عنه در مورد احترام به اهل بیت می فرماید: «ارقبوا محمدا فی أهل بیته» حرمت پیامبر صلی الله علیه وسلم را در مورد اهل بیت آنحضرت، مراعات کنید .

عقبه بن حارث می گوید: روزی ابوبکر رضی الله عنه را دیدم که حضرت حسن رضی الله عنه را بلند کرده و می گوید: به جان پدرم! به پیامبر شبیه است نه به علی، درحالی که حضرت علی می خندید. گرچه این روایت در مورد حضرت حسن رضی الله عنه روایت شده است، اما بیانگر اظهار دوستی و علاقه حضرت ابوبکر رضی الله عنه نسبت به فرزندان علی رضی الله عنه است .

حضرت عمر فاروق رضی الله عنه نیز نسبت به فرزندان حضرت علی رضی الله عنه فوق العاده اظهار محبت می کرد؛ تا آنجا که حضرت حسن و حسین رضی الله عنهما را از شرکت کنندگان غزوه بدر بشمار می‏آورد و آنان را از مزایا و حقوق بالای اصحاب بدر، بهره مند می ساخت و برای هر یک از آن بزرگواران، ماهیانه پنج هزار درهم، حقوق مقرر کرد. این ماجرا، حکایت از تقدیر و بزرگداشت حضرت عمر رضی الله عنه به اهل بیت پیامبر صلی الله علیه وسلم دارد و مقام والای حضرت حسین رضی الله عنه را نزد حضرت فاروق رضی الله عنه به اثبات می رساند .

ویژگیهای اخلاقی حضرت حسین رضی الله عنه

حضرت حسین رضی الله عنه شبیه ترین مردم به پیامبر اسلام صلی الله علیه وسلم از جهت قامت و اندام بود، و در عین حال از ویژگی‏ها و سجایای اخلاقی بسیار والایی برخوردار بود که او را به جد بزرگوارش از هر حیث مشابه تر می ساخت .

عبادت و نیایش

حضرت حسین رضی الله عنه افزون بر نمازهای پنجگانه، بسیار به نمازهای سنت و نافله علاقه داشت، روزها را  روزه می گرفت و شبها را در نیایش حق سبحانه و تعالی سپری می کرد .

مصعب می گوید: حضرت حسین رضی الله عنه بیست و پنج بار با پای پیاده حج خانه کعبه را انجام داد.

حضرت حسین در روزگار یزید

پس از آنکه یزید بر مسند خلافت نشست، هیچ غمی جز بیعت حسین بن علی، عبدالله بن زبیر و عبدالله بن عمر رضی الله عنهم نداشت؛ زیرا بخوبی می دانست که اینان در رأس کسانی قرار دارند که در زمان معاویه از بیعت با او سرباز زدند . از این رو برای حاکم مدینه، ولید بن عتبه، نامه ای به این مضمون ارسال کرد :

به نام خدای رحمان و رحیم، از یزید، امیرمومنان، به ولید بن عتبه، اما بعد، معاویه یکی از بندگان خدا بود که او را حرمت داد و خلیفه کرد و به وقت مقرر بمرد… اما بعد؛ حسین و عبدالله بن عمر و عبدالله بن زبیر را سخت و بی امان به بیعت وادر کن تا بیعت کنند. والسلام.

ولید بن عتبه، پس از دریافت نامه، مروان بن حکم را که حاکم قبلی مدینه بود، برای مشورت فرا خواند و از او نظر خواست، مروان مشورت داد تا کسانی نزد حضرت حسین و عبدالله بن زبیر بروند و از آنان برای یزید بیعت بگیرند و اگر آنان امتناع ورزیدند، در آن صورت گردنشان زده شود .

فرستاده ولید به نزد حسین بن علی و عبدالله بن زبیر رفت و هر دو بزرگوار را در مسجد یافت و پیام حاکم مدینه را به آنان ابلاغ کرد؛ حضرت حسین با فهم و فراست خاصی که داشت، حقیقت را دریافت و فرمود: چنین به نظر می رسد که معاویه در گذشته و حاکم مدینه می خواهد قبل از انتشار این خبر، از ما برای یزید بیعت بگیرد.

حضرت عبدالله بن زبیر نیز فرموده ایشان را تایید کرد، حضرت حسین رضی الله عنه برای تحقیق بیشتر تصمیم گرفت تا نزد حاکم مدینه حاضر شود، لذا به کسانی از یاران خویش فرمان داد تا سلاح برگیرند و همراه او به خانه ولید بن عتبه بیایند و به آنان توصیه کرد: اگر دیدید که من شما را فرا می خوانم و یا اینکه شنیدید صدایم بلند شده است، همگی شتابان به کمک می آیید و در غیر این صورت کاری نکنید تا به نزد شما برگردم .

چون بیعت با یزید را به آنحضرت پیشنهاد کردند، گفت: من به پنهانی بیعت نمی کنم؛ هرگاه امیر در مسجد حاضرشد و مردم را به بیعت با یزید فرا خواند، من نیز همراه ایشان بیعت خواهم کرد.

حاکم مدینه علیرغم مخالفت مروان، پیشنهاد حضرت حسین رضی الله عنه را پذیرفت، اما پس از آنکه حضرت حسین به خانه بازگشت، تصمیم گرفت تا شب هنگام به مکه هجرت کند، حضرت عبدالله بن زبیر نیز به همراه برادرش جعفر، در همان شب از مدینه به سوی مکه عازم شد.

حضرت حسین رضی الله عنه در مکه مکرمه مورد احترام و توجه فوق العاده بزرگان آن شهر قرار گرفت، گروههای مختلفی از مردم، اطراف ایشان جمع می شدند و به سخنان شیوای او گوش فرا می دادند، ابن زبیر نیز در جوار خانه کعبه به عبادت و نیایش می پرداخت و گاه بعد از ادای نماز به همراه تعداد زیادی از مردم به نزد حضرت حسین رضی الله عنه می رفت.

دعوت مردم کوفه

بعد از اینکه امام حسین در مکه تشریف آوردند ، مردم کوفه نامه های فراوانی به حضرت حسین رضی الله عنه نوشته و او را برای عزیمت به کوفه دعوت نمودند، در برخی از روایات آمده است که هجده هزار نامه برای حضرت حسین رضی الله عنه ارسال شده بود.

حضرت حسین رضی الله عنه درنگ می کرد که این همه دعوتهای پیاپی را چه پاسخ دهد  ، در نهایت به این نتیجه رسید که پسرعمویش، مسلم بن عقیل را جهت ارزیابی و صحت اخبار آن دیار، به کوفه بفرستد، مسلم بعد از ورود به کوفه با استقبال گرم مردم روبرو گردید، هزاران نفر از مردم کوفه با او به نیابت از حسین رضی الله عنه بیعت نمودند، مسلم به حضرت حسین رضی الله عنه نامه نوشت و اوضاع مساعد کوفه و اشتیاق مردم آن سامان را به حضرت حسین رضی الله عنه گزارش داد.

از طرفی، برخی اهالی کوفه طی نامه ای یزید را از وقایع کوفه و آمادگی مردم، در بیعت با حضرت حسین مطلع ساختند، یزید به مشورت «مرجون» امارت کوفه را به عبیدالله بن زیاد واگذار کرد و به وی دستور داد تا به محض ورود به کوفه، مسلم بن عقیل را تبعید یا به قتل برساند.

این زیاد به کوفه آمد و مردم را به تهدید از اطراف مسلم بن عقیل پراکنده ساخت، به طوری که در پایان شب همان روز، مسلم تنها ماند، سرانجام سربازان ابن زیاد، مسلم بن عقیل را محاصره کردند و او را نزد عبیدالله بن زیاد بردند،. ابن زیاد پس از گفتگو با وی، دستور داد تا گردنش را بزنند .جلادان ابن زیاد، مسلم بن عقیل را در حالی که تکبیر می گفت به بالای قصر الاماره برده و سرش را از تنش جدا کردند. شهادت مسلم بن عقیل در روز عرفه 9 ذی الحجه سال شصت هجری بود؛ با این حال حضرت حسین رضی الله یک روز پیش از آن، از مکه به سوی کوفه حرکت کرده بود و از شهادت مسلم بن عقیل اطلاع نداشت.

حركت به سوى كوفه

وقتی كه نامه ها و درخواستهای مكرر اهالی عراق و نیز نامه مسلم بن عقیل به حسین رضی الله عنه رسید، ایشان در “روز هشتم ذی الحجه، یك روز پیش از شهادت مسلم از مكه بیرون آمدند و قصد كوفه كردند؛ بسیاری از دوستان حسین هنگامی كـــه شنیدند ایشان قصد عزیمت به كوفه دارد، از ایشان خواستند تا از رفتن خودداری نماید، و از بی وفاییها و عملكرد نادرست اهل كوفه یاد كردند، اما حضرت حسین استخاره کرده بودند و پیامبر را در خواب دیده بودند که پیامبر به ایشان فرمود : ای فرزندم خداوند تو را سردار جنت قرار داده است و تو به این راحتی سردار نمی شوی مگر اینکه جان و مال خود را قربان کنی.

حسین و حُرّبن یزید

كاروان حسین در نزدیكی كوه بلند با گروهی از لشكر عبیدالله بن زیاد روبرو شد كه فرماندهی آ ن را “حربن یزید” در رأس هزار سواركار برعهده داشت، آنان فرمان یافته بودند كه حسین را رها نكنند و او را به نزد عبیدالله بن زیاد در كوفه بیاوردند . حر بن یزید برای گفتگو پیش اما حسین رفت ولی اما حسین با نصایح خود او را متقاعد کردند و حر بن یزید از لشکر جدا شد و به امام حسین پیوست .

وقتی خبر به عبیدالله بن زیاد رسید ، فردای آن روز عمر بن سعد با چهار هزار نفر در مقابل یاران و اهل بیت حسین  قرار گرفتند . حسین رضی الله عنه به فرستادگان ابن زیاد سه چیز پیشنهاد كرد :

1) بگذارید از راهی كه آمدم مجددا برگردم .

2) خود شخصا نزد یزید بروم و با وی سخن بگویم

3) به یكی از مرزهای اسلامی رفته و جهاد كنم

ولی افرادی جاهل در میان جمع نگذاشتند که این اتفاق بیفتد و جلوی امام را گرفتند .

آغاز نبرد خونین

بالاخره جنگ بین دو لشکر شروع شد و یاران حسین (رض) چنان شجاعت و رشادتی از خود نشان دادند که نظیر آن در حماسه نمی توان سراغ داشت . همین عده ی کم که 72 نفر بودند خیلی از افراد دشمن را از بین بردند تا اینکه همه ی این هفتاد و دو نفر شهید شدند . امام وقتی بچه ی کوچک خود را دید که بسبار تشنه است و یکباره تیری به سینه اش خورد و شهید شد ، برای دشمنان بددعایی نمودند که همین کار هم شد .

امام حسین هنگام ظهر بعد از نماز به حالت بسیار فجیعی به شهادت رسید .

شهداى اهل بیت

در جنگ نابرابر كربلا 72 تن از یاران حضرت حسین رضی الله عنه به شهادت رسیدند كه 16 نفر از آنها، اهل بیت حضرت حسین رضی الله عنه از برادران و فرزندان و اهل بیت 23 نفر به شهادت رسیدند

پیام نهضت حسین

حضرت حسین رضی الله عنه شهید جاوید و زنده تاریخ اسلام است كه فریاد عزت، عدالت خواهی ، برابری و آزادگی را سر داد، او آموخت كه در مقابل ظلم و استبداد و خودكامگی مستبكران باید قیام كرد، و فریاد زد: «هیهات منا الذله»؛ ذلت و خواری از ساحت ما بدور است، و «الحیاه عقیدة و جهاد»؛ زندگی پیكار در راه عقیده است .

ایشان در آخر افزودند که ما اهل سنت عزاداری نداریم و فقط ( انا لله و انا الیه راجعون ) می گوییم و صبر را اختیار می کنیم .

در آخر هم چگونگی شهادت حضرت عمر را بطور خیلی خلاصه عرض کردندو فرمودند : حضرت عمر (رض) در هنگام نماز صبح در حالت نماز به دست ابولولو مجوسی به شهادت رسیدند . در حالیکه 13 نفر را مورد ضرب چاقو قرار داد که شش نفر آنها در همان حالت شهید شدند . حضرت عمر وقتی مجروح شدند سوال کردند که چه کسی به من حمله کرد ؟گفتند به دست غلامی مجوسی که صنعتگر است و حضرت عمر گفتند سپاس خدایی را که مرا به دست کافری از دنیا برد .

به امید آنکه خداوند متعال ما را از پیروان راستین حضرت عمر و مکتب حسین رضی الله عنه قرار دهد .

اشتراک گذاری