مولوی موحدی: ما امیدواریم که رئیس جمهور مانند رئیس جمهورهای قبل، فقط وعده ندهد حال آنکه سال ۱۴۰۰ گذشت و هنوز فقر از جامعه ریشهکن نشده است
مدرس حوزه علمیه احناف خواف در قسمت پایانی سخنان خویش، در مراسم نماز جمعه اهل سنت این شهر گفت: ما امیدواریم که رئیس جمهور مانند رئیس جمهورهای قبل، فقط وعده ندهد. سال ۱۴۰۰ گذشت و هنوز فقر از جامعه ریشهکن نشده است. ما امیدواریم و به امید زنده هستیم که انشاءالله این مشکلات برطرف شود؛ زیرا که ایران و ایرانی، لیاقت بهترین زندگی را دارند. ما در بهترین نقطهی دنیا هستیم و از شمال و جنوب به آب وصل هستیم و به دریا راه داریم و در وسط سفرهی رحمت الهی قرار داریم. آقای رئیس جمهور باید بداند که ملت در ایشان توان میبیند و از ایشان انتظار هم دارد که شرایط زندگی را برای مردم بهتر کنند تا اینکه جوانان ما راحت بتوانند ازدواج کنند و البته این ازدواج مستلزم این است که شما به جای اهانت کردن به عالم که وقتی میگوید: مهریه را کم کن، جهزیه را کمتر کن، با وی تعاون و همکاری کنید و این به نفع دختر و پسر میباشد.
جوانان نباید مجبور باشند برای ساخت مسکن، وامهای کلان فلان درصد را پرداخت کنند. زمین را در اختیار جوانان قرار دهیم و مردم کمک میکنند که فرزندانشان صاحب خانه شوند و دلیلی ندارد در این کشور، جوانی که میخواهد ازدواج کند، پول زمین پرداخت کند، این زمین مال او هست و او وطندار این کشور است و با مال و جان و ناموسش برای این کشور میرود، دلیلی ندارد برای آشیانه خود، پول زمین پرداخت کند. از آن طرف هم مردم باید کمک کنند. به خدا قسم، نان کسی که تا الان توانایی دعوت کردن ۱۰ تا ۱۰۰ نفر را به خاطر خدا نداشته است و حالا مجبور است به خاطر عرف و رسم و تحت فشار به ۱۰۰۰ یا ۲۰۰۰ نفر خبری غذا بدهد، از گلو پایین نمیرود. امیدواریم با مدیریت درست بر روی تنظیم بازار، مردم بتوانند از این یارانه استفاده ببرند و زندگی خود را سامان دهند. با اجرای تعهدات خود در برابر یکدیگر و خداوند، میتوانیم زندگی خوبی داشته باشیم.
مولوی موحدی در قسمت دیگر از سخنان پایانی خود افزود: جا دارد از فرماندار تقاضای دیگری هم داشته باشیم. فصل گرما نزدیک است. ما پارسال خاطرهی تلخی داشتیم. بعضی از همشهریان عزیز ما با قطعی آب و برق، صدماتی به سیستم سرمایشی و گرمایش آنان وارد شد و کسی هم به داد آنان نرسید. آقای فرماندار، منطقهی خواف مشکل آب ندارد و اگر مشکلی هست بررسی کنید که مشکل به ملت ما بر نگردد. اگر قرار است آب و برق را بر ما قطع کنید، قبلش به همشهریان عزیز اطلاع دهید و در غیر این صورت، ادارهی برق و آب، هر سیاستی را در مورد ملت پیاده کردند و ملت متضرر شد، جدا از آهی که کشیدند، باید مسئولین پاسخگو باشند. آقای فرماندار ما از شما میخواهیم که فکری به حال این جادههای مرگ هم بکنید و انشاءالله مشکلات حل شود.
به گزارش پایگاه اطلاعرسانی احناف خواف، مدرس حوزه علمیه احناف خواف در مراسم نماز جمعه (۳۰ اردیبهشت ماه ۱۴۰۱) اهل سنت این شهر، با تلاوت آیه (يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا استَجيبوا لِلَّهِ وَلِلرَّسولِ إِذا دَعاكُم لِما يُحييكُم ۖ وَاعلَموا أَنَّ اللَّهَ يَحولُ بَينَ المَرءِ وَقَلبِهِ وَأَنَّهُ إِلَيهِ تُحشَرونَ) و حدیث (الخلق عیال الله و احب الخلق الی الله من احسن الی عیاله) به ایراد سخن پرداخت.
مولوی موحدی در ابتدای سخنان خویش گفت: در این موقعیت به لحاظ زمانی و در این فصل از زندگی به لحاظ کم و کیف، هر چند وقتی و هر روز و هر لحظه و هر وقت، رویدادها و اتفاقات و حالات غیرقابل انتظار را تجربه میکنیم. طی این سالیان اخیر، ملت شریف ایران، فشارهای اقتصادی سنگینی را متحملاند و در حال دست و پنجه نرم کردن هستند. اما از آن جایی که از حدود ۱۵ قرن است که کشور ما اسلامی شده است و اعتقاد به این داریم که زندگی و حیات و حالات زندگی، در کنترل الله بوده و هست، با شکر، صبر، قناعت و امید زندگی کردیم و چون که قرآن و اسلام در دست ما بوده است، توان این را داشتهایم که تا حدودی خود را آرام کنیم. فرمایشات خداوند و پیامبر(ص) خیلی کمک کرده است و هنوز هم کمک میکند و همه چیز به دست الله است و اگر میخواهیم با آرامش بیشتری زندگی کنیم، همانطور که مخلوق خداوند هستیم و خداوند از جانب خود، در ما روح دمیده است، بیاییم بیشتر به رنگ خدا دربیاییم و خداییتر زندگی کنیم تا این عقبه را رد کنیم.
مدرس حوزه علمیه احناف خواف گفت: پیامبر(ص) در فرمایشات خودشان به ما توصیهای کردهاند و فرمودند: (زمانی خواهد آمد که شما تحت فشارهای متعدد قرار میگیرید، انتظارات شما برآورده نمیشود و منتظر هستید. صبور باشید و انتظار بکشید که همیشه در طول تاریخ سختیها بوده است. تا زمانی که این صبر شما به توفیق الهی و از روی ایمان و اعتقاد شما باشد تا اینکه با من محمد(ص) در کنار حوض کوثر ملاقات کنید). مفهوم سخنان نبی کریم(ص) این است که مشکلات مختلف مثل گرسنگی، تشنگی و فقر را تحمل کنید اما بندگی را از خود دور نکنید و متحمل کفر، شرک، بیصبری نشوید که اگر در این امتحان قرار گرفتیم، مردود نشویم.
پیامبر(ص) اگر میخواستند، میتوانستند و اجابت هم میشد. پیامبر (ص) نه اینکه ما را به فقر تشویق کنند اما ایشان از خداوند میخواستند که یک روز گرسنه باشند و روز دیگری سیر باشند تا صبور و شاکر قرار بگیرند و به خاطر این فلسفه که امت ایشان فریب مال و مقام دنیا را نخورد که به خاطر این مال و مقام دنیا، خدا را فراموش کند. پیامبر(ص) میتوانست همیشه سیر باشد و بالاتر از حضرت سلیمان(ع بر روی کهکشانها سیر کند، اما این را نخواست. روزی حضرت فاطمه زهرا(رض) از فقر شکوه داشتند و پیش حضرت عایشه(رض) آمدند که شما به پدر بگویید: دستان من را ببیند که تاول زده است از کثرت گندم آرد کردن.
حضرت عایشه(رض) پیش پیامبر(ص) آمدند و گفتند: درخواست دختر شما این است و زندگی بر ایشان فشار میآورد و اگر ممکن است از همین اموالی که غنیمت آمده است، کنیزی که کارهای منزلشان را کند، به ایشان بدهید. پیامبر(ص) به حجره حضرت فاطمه(رض) آمدند و گفتند: بهتر از آن چیزی که درخواست کردی به تو توصیه میکنم و او این که دخترم! بعد از هر وعده نماز ۳۳ مرتبه سبحان الله، ۳۳ مرتبه الحمدلله و ۳۴ مرتبه الله اکبر بگو و این از این که به شما مال بدهم بهتر است. و بعد پیامبر(ص) فرمودند: من چگونه به شما کمک کنم در حالی که اصحاب صفه و بعضی از مهاجرین نان کافی برای خوردن و لباس کافی برای پوشیدن ندارند. من ابتدا در قبال آنها مسئول هستم و بعد در قبال شما.
وی ادامه داد: کاری که ما میتوانیم انجام دهیم، این است که مانند پیامبر(ص) و صحابه کرام صبور باشیم. دنیا به سمت ما میآید و شاید دنیای حرامی باشد. بعضیها میگویند: این وام را بگیر و اشکالی ندارد، گفتهاند: چند درصد آن حلال است. حال چه کسی گفته است، ما نمیدانیم. کدام مومن و مسلم مجوز خوردن لقمهی ربا را به ما میدهد، ما نمیدانیم. دین همان دین اسلام است، فقر بوده و خواهد بود و ما اجازه رباخواری نداریم و اجازه رباخواری را هم به کسی نمیدهیم. ما تا هر اندازه عالم و دانشمند باشیم، نمیتوانیم اجازه دهیم که در شرایط سخت اقتصادی، بدون هیچ قید و شرطی کسی ربا بخورد و احساس امنیت دینی و وجدانی و معرفت داشته باشد. اگر کسی ربا هم خورده است، به دینش پشت کرده است و این لقمه را خورده است. پیامبر(ص) و خانواده و اصحابشان، سنگ بر شکم بستهاند و حتی همان حضرت عثمان(رض) که ثروتمند بود، این کار را انجام میداد.
اگر عثمان(رض) به برکت دعای رسول اکرم(ص) ثروتمند بود، ثروتش در اختیار اسلام و ارتش اسلام و مردم بود. عثمان(رض) شخصیتی نبود که با ثروت خودش آقازادگی کند و به فرزندانش درس آقازادگی بدهد. این نامهای صحابه از صفحهی روزگار محو نمیشود و اینان از خلافت برای خود، دیبای شرافت و عزت نساختند. نام پیامبر(ص) و صحابه را راحت میتوان بر روی خود گذاشت ولی آنها کجا و ما کجا؟
مولوی موحدی افزود: در بازار مدینه احتکار و گرانفروشی نبود، فقیر بود ولی فقیری نبود که عقدهای و افسرده شده باشد و این که دست به گدایی بزند و گدایی را راه ثروتاندوزی بیابد. فقر را مانند رسول اکرم(ص)، فخر خود میدانست. پیامبر(ص) بازار را کنترل میکردند و بازار مدینه یک بازار منظم و قانونمندی بود درحالی که ستاد تنظیم بازار هم وجود نداشت. نیاز به هیچگونه کنترلی نبود و هر یک از صحابه دادستان خود و اطرافیانشان بودند.
پیامبر(ص) مانند مردم در بین مردم راه میرفت و آیا ما مانند مردم در بین آنها راه میرویم؟ مایی که لباس روحانیت بر تن ما هست آیا تلاش داریم مانند مردم زندگی کنیم. آیا سیاستمداران ما، کسانی که قبلا در این عرصه بودهاند و یا الان هستند، آیا سعی آنها این هست که مانند مردم زندگی کنند؟ اگر اینگونه شود، مدینه فاضله خواهیم داشت.
پیامبر(ص) میفرمایند: ایمان ندارد کسی که سیر بخوابد و همسایهاش در پهلوی او گرسنه باشد. اگر دین را میخواهیم بشناسیم، از آن سیاستمدار و روحانی بشناسین که با مردم است و به درد مردم گرفتار است. از آن مسئولی بشناسیم که حقوقش را برای مردم به کار میگیرد. وقتی که میبیند در شهرش، همنوعان و همدینش تا کمر داخل سطل زباله خم میشوند، قلبش به درد میآید و در کنار همسرش آرامش نمیگیرد و نمیتواند آن لقمه غذا را راحت در دهان بگذارد و نان آن سفره اشرافی که پهن شده از گلویش پایین نمیرود که این رعیتش گرسنه است. ما به این شخص سیاستمدار، فاروقی و مرتضوی میگوییم.
وی ادامه داد: در این هنگام است که این مسئولین چراغ و روشنایی برای حیات مردم هستند. این افراد کسانی هستند که وجودشان ترویج دهنده اسلام است. اسلامی که در رفتار و گفتارشان خود را نشان میدهد و لازم نیست کسی از او تعریف کند. وقتی مردم این شخص را بشناسند، گویا خدا او را شناخته است و به پاکیاش گواهی میدهند. رسول خدا(ص) شما گواهان خدا بر روی زمین هستید. اگر شما گواهی دادید که کسی خوب است خدا هم میگوید: خوب است. و اگر برعکس گواهی دادید خدا هم همانگونه میگوید. خداوند متعال در سورهی نور میفرماید: از خودتان تعریف و تمجید نکنید و اگر اهل تقوا هستید، خدا میداند. خدا به دل آنها انداخته است که شما چه کسی هستید و برای شما طلب استغفار میکنند.
مولوی موحدی، ضمن یاد گوهرشاد خاتون و ساخت مسجد گوهرشاد مشهد که توسط اهل سنت ساخته شده است افزود: در دنیا اگر نام نیک مانند شاهرخ و گوهرشاد ماند، خوب است. چطور نام نیک میماند؟ آیا با رسانه نام نیک میماند؟ با کانالهایی که در اختیار شرق و غرب است نام نیک میماند؟ نخیر. نام نیک به وسیلهی قلب میماند. از قلب خود و قلوب مردم سوال کنیم. از آن کسانی سوال کنیم که متولی امر دین هستند. نیکتر از نام الله و زیباتر از نام پیامبران در کجا میتوان پیدا کرد؟ از نام محمد مصطفی(ص) خوشنامتر از کجا میتوان یافت؟ از نام ابوبکر صدیق(رض)و علی مرتضی(رض) زیباتر از کجا پیدا کنیم؟
چرا اینها ماندگار شدند؟ چرا حضرت علی(رض) در کمال افتخار نام فرزندان خود را ابوبکر و عمر و عثمان میگذارد؟ علت آن چیست؟ اسامی ۷۲ تنی که در کربلا شهید شدند، چه بوده است؟ متاسفانه روند اجتماع بهگونهای پیش میرود که دیگر ما با نام انبیا، صحابه و اهل بیت لذتی نمیبریم و اسامی دختر و پسر ما هیچ ارتباطی با خدا و پیامبر(ص) ندارد. هیچ ارتباطی با دین اسلام ندارد در صورتی که افتخار میکنیم که مسلمان هستیم و امیدواریم فردا که فوت کردیم، بتوانیم جواب نکیر و منکر را بدهیم.
مدرس حوزه علمیه احناف خواف گفت: ما مفتخریم که خدای متعال بعد از انسانیت، ما را مسلمان آفریده و به ما گفته است: مسلمانی باشید که مسلمانان از دست و زبان شما در امان باشند. دست شما به مال و خون مردم آلوده نباشد. زبان شما به آبروی مردم آلوده نباشد. این اسلامی است که پیامبر(ص) آوردهاند و وارد کشور ما و کشورهای همجوار شد. اسلام نیامده که ما را از انسانیت بیندازد. بعضیها میگویند: چرا اسلام وارد ایران شده است؟ ما به آنها میگوییم: اسلامی که وارد ایران شد، ضد انسانیت بود یا انسانیت را ترقی داد؟
اسلامی که بعد ورودش به ایران، شخصیت، ادب، فرهنگ و علم ساخت. این اسلام، سیاستمدارانی را ساخت که توانستند به شرقیها و غربیها درس بدهند که قانون اساسی برای خود درست کنید و مانند وحشیها به جان یکدیگر نیفتید. از سرباز آمریکایی سوال کردند که شما چرا به افغانستان آمدهاید؟ سرباز جواب داد: من آمدهام که آدم بکشم و دیگر نمیدانم. ولی ما مسلمانان این روحیه را نداریم و قرار نیست یکدیگر را بکشیم و یا پا روی گردنهای هم بگذاریم. اگر مشتری و فروشنده، زمانی که هیاهو و سروصدای گرانی اتفاق میافتد، به سمت احتکار روی بیاورند، این را هر عقل سلیمی میداند که با اخلاق انسانی منافات دارد و آموزههای دینی هم به ما میگوید که انسان محتکر، از رحمت خدا به دور است.
وی ادامه داد: در صف نانوایی هستیم و بیش از حد نیاز خود نان میگیریم در حالی که افرادی به این قلم وعدهی غذایی نیازمند هستند. بر اساس اصول و ضوابط اخلاقی و انسانی خرید کنیم. خیلیها میگویند: مسائل اقتصادی و سیاسی به علما مربوط نیست. این افراد مشکل دارند. علما به وسیلهی درسی که از زمان پیامبر(ص) خواندهاند تا به حال، توان مدیریت اجتماع را دارند، به شرطی که به همان آیات و احادیث عمل کنند. از حضرت ابراهیم ادهم سوال کردند که گوشت گران شده است، چه کار کنیم؟ گفت: ارزانش میکنیم. گفتند: چگونه؟ گفت: نخریم و نخوریم تا ارزان کنند. این حاصل علم یک عالم است.
من و شما میتوانیم زندگی آسانی داشته باشیم اگر به گفتهی خداوند که میفرماید:( ای پیامبر(ص)! خانوادهات را امر به نماز کن و خودت هم بر نماز پایبند باش، ما از تو روزی نمیخواهیم، تو را روزی میدهیم و عاقبت و سرانجام نیک با شما خواهد بود) عمل کنیم. اگر ما خوب نماز بخوانیم، مطمئن باشیم که مشکلات معیشتی، اجتماعی و … حل میشود. اگر پیشنمازها درست امامت دهند و مقتدیها درست اقتدا کنند، مشکلات اجتماعی حل خواهد شد. اگر توان و تعهد کاری را نداریم و آن پست را به دیگری واگذار کنیم، آن موقعیت اصلاح میشود.