آنچه انسان را در مسیر صبر و بردباری یاری میدهد، شناخت و درک ارزش واقعی صبر است. تمام هستی بر پایهی صبر بنا شده است. اگر اندکی تأمل کنیم، درمییابیم که نظام آفرینش تدریجی است: خورشید ناگهان طلوع نمیکند، بلکه آرامآرام بالا میآید و نورش گسترده میشود. گیاه یکشبه رشد نمیکند، بلکه نیازمند توجه و صبوری است. نوزاد نیز در یک شب بزرگ نمیشود. حتی آفرینش آسمانها و زمین در شش روز رخ داد، تا انسان بیاموزد که هر پدیدهای در جهان، نیازمند صبر و زمان است.
شگفتآور است که هیچ چیز جز با صبر پابرجا نمیماند. عبادات نیز بدون صبر انجامپذیر نیستند: نماز صبح، نماز شب، روزه، حج، ایثار، بخشش، ترک گناه… همه و همه نیازمند صبرند.
قرآن میفرماید:
وَأۡمُرۡ أَهۡلَكَ بِٱلصَّلَوٰةِ وَٱصۡطَبِرۡ عَلَيۡهَاۖ
«و خانوادهات را به نماز امر کن، و بر آن پایدار باش.» (طه: ۱۳۲)
و در سورهی عصر آمده است:
«سوگند به زمان! بیگمان انسان در زیان است، مگر کسانی که ایمان آوردند، کارهای شایسته انجام دادند، و یکدیگر را به حق و صبر توصیه کردند.»
امام شافعی گفته است:
اگر تنها همین سوره نازل میشد، برای هدایت مردم کافی بود؛ زیرا تمام اصول اساسی دین را در خود جای داده است.
الگویی بینظیر از صبر: حضرت ایوب (ع)
حضرت ایوب (ع) هشتاد سال در رفاه زندگی کرد و سپس هجده سال بیمار شد. هنگامی که همسرش از او خواست از خداوند طلب شفا کند، فرمود:
«از خدایم شرم دارم؛ او هشتاد سال مرا در نعمت غرق کرد، چگونه بر هجده سال صبر نکنم؟»
قرآن میفرماید:
وَأَيُّوبَ إِذۡ نَادَىٰ رَبَّهُۥٓ أَنِّي مَسَّنِيَ ٱلضُّرُّ وَأَنتَ أَرۡحَمُ ٱلرَّحِمِينَ
«و ایوب را یاد کن، آنگاه که پروردگارش را ندا داد: رنجی به من رسیده و تو مهربانترین مهربانانی.» (انبیاء: ۸۳)
جالب آنکه حضرت ایوب مستقیماً تقاضای شفا نکرد، بلکه با فروتنی، حال خود را بیان نمود و به رحمت الهی پناه برد.
نتیجه:
صبر، نیرویی است که انسان را در مسیر بندگی و زندگی استوار نگه میدارد. همانگونه که طبیعت با صبر پیش میرود، انسان مؤمن نیز باید در عبادت، در برابر گناه و در مواجهه با سختیها، صبور و مقاوم باشد. صبر نهتنها کلید پایداری، بلکه نردبانی بهسوی قرب الهی است.
برگرفته از کتاب: سخنی از دل
مولف: عمرو خالد
دیدگاهتان را بنویسید