علمای بزرگ اهل سنت، همچون: شیخالاسلام مولانا عبدالحمید، مولانا مطهری، مولانا چابهاری و دیگر شخصیتهای مطرح اهل سنت، تا به حال با مردم صادق بودهاند و سخنانشان خواستۀ قلبی مردم بوده است و هر تصمیمی که گرفتهاند مورد تأیید و حمایت مردم بوده است.
مولوی نیکخوی، در مراسم نماز جمعه اهل سنت شهر خواف، ضمن تاکید بر “اجرای عادلانه قانون برای همه”، خواستار ” دلجویی مسئولین از مردم شد” و خاطر نشان کرد: وظیفهی حاکمان این است که عملکرد حکومت باید منطبق با شریعت اسلام باشد. اگر میخواهیم جوانان ما، عاشق دین و اسلام شوند، باید اسلام را در زندگی خود بیاوریم. اگر فقط اسلام را یدک بکشیم، هم به ضرر دین و هم به ضرر خود رفتار کرده ایم و ما این را در جامعه مشاهده می کنیم.
جمعیت کفر از پریشانی ماست/آبادی بتخانه زویرانی ماست.
اسلام به ذات خود ندارد عیبی/هر عیب که هیت در مسلمانی ماست
اگر حاکمان و مسئولین در کار خود صداقت داشته باشند، اگر حاکمان در برنامه کاری خود، عدالت را پیشه کنند و همهی شهروندان با هر آئین و مسلکی که هستند را مد نظر داشته باشند، اگر در جامعهای بین ملت و مسئولین، همدلی وجود داشته باشد، در این صورتها، گرایش به سمت اسلام بیش تر میشود و تعلق مردم با دین افزایش پیدا میکند.
وی ادامه داد: حاکمان باید فضای سالم گفتگو و انتقاد را در جامعه فراهم کنند، حکومت بر پایهی ملت استوار است. خدای متعال وقتی میخواهد پیامبر خود را تایید کند، با تاییدیه ملت او را تایید میکند. تایید ملت همان تایید خداست. اگر به حکومتهای کفر هم بنگریم، برای اینکه بتوانند بر پایه خود استوار بمانند، مردم را با خود همراه میکنند.
داستان پادشاهی بلقیس در قرآن آمده است. او یک زن بود اما فراست داشت. و زمانی که نامه حضرت سلیمان برایش آمد که باید تسلیم گشته و ایمان بیاورد وزرا و بزرگان را جمع کرد و گفت به من مشوره دهید. من هیچ کاری را بدون مشوره ملت انجام نداده ام.
اگر مسئولین صحبتها و سخنان مردم را گوش کنند و خواستههای آنان را اجابت کنند، باعث محبوبیت آنان میشود. این قضیه در مورد علما هم صدق میکند. و عالمی که حمایت مردم را به همراه دارد با عالمی که مردم او را دوست ندارند، قابل مقایسه نیست.
ایشان بیان داشت: علمای ما اگر حرف دل مردم را بگویند و مطالبات آنان را در تریبونهای خود مطرح کنند و به دنبال حل مشکلات آنان باشند که الحمدلله در جامعه اهل سنت اینگونه بوده است، تاییدیه مردم را به دنبال دارند و الله هم آنان را تایید میکند.
علمای بزرگ اهل سنت، همچون حضرت شیخ الاسلام، مولانا عبدالحمید، حضرت مولانا مطهری، حضرت مولانا چابهاری(حفظهمالله) و دیگر علمای بزرگ که مردم و مسئولین آنان را میشناسند، تا به حال با مردم صادق بودهاند و سخنانشان هم برخواسته از دل مردم است و هر تصمیمی که گرفتهاند، مورد حمایت و تایید مردم بوده است. ما میبینیم که در خیلی از مسائل، افرادی بر خلاف میل شخصی خود آمدهاند و از سخنان و موضعگیریهای علمای اهل سنت حمایت کردهاند و علت این بوده است که میدانند علما دلسوز آنها بوده و با آنان صادق هستند.
امروزه، در موقعیت فعلی، اعتماد ملت، به علمای ربانی است و حرف دل مردم، همان حرف دل علمای ربانی است. خواستهی مردم همان خواستهی علما است که در تریبونهای مختلف شفاف بیان میکنند. در وضعیت فعلی که اوضاع مقداری ناآرام است، اعتماد ملت به علمای ربانی است و حرف دل مردم همان حرف دل علمای ربانی است.
اولا باید مسئولین از مردم دلجویی کنند و هر کس و هر مسئولی در هر جایگاهی اگر حقی از مردم ضایع کرده یا خونی به ناحق ریخته باشد باید در مقابل قانون جوابگو باشد و همه در مقابل قانون یکسان هستند. این اولین و مهمترین خواسته مردم هست.
دوم اینکه: برای شرایط فعلی آرامش مهم است و مسئولین باید از امنیتی کردن جامعه و صدور احکام سختگیرانه، پرهیز کنند. نکته آخر اینکه نگذاریم عدهای با تملق نزد مسولین و تخریب شخصیتها و علمای اهل سنت و انسانهای حقطلب که به طور سالم انتقاد میکنند، برای خود جایگاهی پیدا کنند و افراد را شناسایی کنیم که چه کسانی به نفع مردم عمل میکنند و حتی به کسانی که انتقاد سازنده میکنند، مدال افتخار داده شود و حمایت شوند تا امنیت و آرامش را در کشور خود شاهد باشیم.
اسلام دین حنیف و استوار است و فطرت انسان نیز بر همین اصل نهادینه شده است
به گزارش پایگاه اطلاعرسانی احناف خواف، مولوی خیرالله نیکخوی، در مراسم نماز جمعه (۱۱ آذرماه ۱۴۰۱) اهل سنت شهر خواف، با تلاوت آیه «فَأَقِمْ وَجْهَكَ لِلدِّينِ حَنِيفًا ۚ فِطْرَتَ اللَّهِ الَّتِي فَطَرَ النَّاسَ عَلَيْهَا ۚ لَا تَبْدِيلَ لِخَلْقِ اللَّهِ ۚ ذَٰلِكَ الدِّينُ الْقَيِّمُ وَلَٰكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لَا يَعْلَمُونَ» پیرامون موضوع اسلام و اهمیت پایبندی به شریعت توسط جوانان، به ایراد سخن پرداخت.
مولوی نیکخوی مدرس حوزه علمیه احناف خواف در آغاز سخنان خویش بیان کرد: در آیهای که تلاوت شد، خداوند متعال اسلام را یک دین حنیف و استوار معرفی میکند و میفرماید: ما فطرت و سرشت انسانها را بر همین اساس آفریدیم. دین حنیف همان دینی است که به هیچکس وابستگی ندارد، همان دینی است که انسان را به سمت توحید و یکتا پرستی و موثر دانستن الله تعالی در تمام زوایا و برنامههای زندگی هدایت میکند. این سرشت توحیدی، در وجود هر انسانی هست و تغییر هم نمیکند.
خداوند متعال در این آیه، ابتدا ما را متوجه تثبیت حقگرایی میکند. سپس می فرماید: همین دین فطری، دین ثابت و استوار است. در امور فطری، تبدیلی به وجود نمیآید، شاید به دلیل حوادث زمانه، کم و زیاد شود اما این امور فطری، مانند سرشت بشری که حقجو است، در آن تغییری ایجاد نمیشود.
علت دینگریزی در میان بعضی از جوانان، عدم شناخت رسالت و ترک دعوت میباشد
وی افزود: با وجود دین و آئین کاملی که خداوند به ما عنایت کرده است، چرا گاهی اوقات مشاهده میکنیم که گروهی از انسانها نسبت به آن تنفر نشان میدهند و چرا دینگریزی در جامعه به وجود میآید؟ علتش این است که امت، رسالتش را نشناخته و ما از جوانان، دعوتگر نساختهایم.
ابن قیم رحمه الله میفرماید: حیات و شادابی و نشاط امت بسته به رسالت و دعوت است. و امتی که رسالتش را بر دوش نکشد و دعوت نداشته باشد، حیاتش ساختگی و تصنعی است.
یکی از شخصیتهای فرهیخته اهل سنت علامه اقبال لاهوری رحمه الله است. ایشان از جایی که رسالتش را درست تشخیص داد در هیچ محیطی از رسالت و دعوتش سست نشد. حتی شبها در اروپا و لندن قرآن از دستش نمیافتاد.
گاهی اوقات در میان بزرگترها و کسانی که آگاه به شریعت و برنامههای اسلامی هستند، حس ناامیدی وجود دارد و میگویند: کار از کار گذشته است و اصلاح ناممکن می باشد!
رسول خدا صلی الله علیه و سلم می فرماید: هنگامی که مردی می گوید مردم هلاک شدهاند خودش هلاک شوندهترین آنهاست. این جمله نشانه ضعف دینی خود گوینده است و این افراد اشتباه میکنند. همان نصرت که در زمان پیامبران الهی وجود داشت، امروز هم هست.
ما در مساجد خود برای رساندن این رسالت به جوانان چه کار انجام دادهایم؟ خیلی از علما، فرهنگیان و مبلغان، در سطح مساجد و محیطهای دینی، فعالیتهای موثری انجام دادهاند اما این کافی نیست. ما به اندازهای که به سایر امورات خیر میپردازیم، به این مسائل فرهنگی نپرداختهایم.
کسانی که متولی مساجد هستند، چه اندازه از کمکهای مردم را در امور فرهنگی محله به کار گرفتهاند؟ چند سالن مطالعه در مساجد آماده کردهایم؟ چه اندازه برای اعتکاف و اردوی جوانان و نوجوانان در محله برنامه ریزی کردهایم؟ برای رفع اشکالات درسی بچهها و تقدیر از استعدادهای برتر در زمینه دینی و درسی، چه فعالیتهایی انجام شده است؟
مولوی نیکخوی خاطر نشان کرد: برای اینکه امیدواری در جامعه بیشتر شود، این نکته را عرض میکنم؛ که امور مکاتب حوزه علمیه احناف خواف و امور فرهنگی حوزه، برنامههایی دارند اما باید این را مانند یک شبکه در مناطق مختلف عملی و نظاممند کنیم و بیشتر تلاش نماییم.
نکتهی مهم این است که شخصیتسازی و رجالسازی، همان درستکردن ساختار و فکر جوانان است که باید روی آن کار شود و جامعه و مسئولین هم نسبت به این برنامهها، وظایفی دارند. برای اینکه جوانان ما از اسلام متنفر نشوند و به اسلام گرایش پیدا کنند، هر کدام از ما وظیفهای داریم.