به گزارش پایگاه اطلاع رسانی احناف خواف، مولوی گل محمد منصوری، در مراسم نماز جمعه ۱۰ مردادماه ۱۴۰۴ اهل سنت شهر خواف، با تلاوت آیات سوره عصر، به ایراد سخن پرداخت.
مدرس حوزه علمیه احناف خواف در آغاز سخن بیان داشت: سورهای که در ابتدا تلاوت شد، هرچند کوتاه بود اما پرمحتوا و پرمطلب میباشد. امام شافعی (رح) میفرماید: اگر انسانها در معانی و مطالب سورهی عصر تفکر و تدبر کنند، برای بیداری و آگاهی از غفلت کافی است. صحابه وقتی یکدیگر را ملاقات میکردند، قبل از جدا شدن، این سوره را تکرار میکردند. در این سوره، راز پیروزی امتها و علت سقوط ملتها به تصویر کشیده شده است. سبب بقا و شکست یک امت، در این سوره ذکر شده است.
سخنران نماز جمعه خواف افزود: در سورهی تکاثر، خدای متعال به بیماری و سبب، امتداد و علاج بیماری امت اشاره میکند و نسبت به اشتیاق به دنیا، ما را برحذر میدارد. خدای متعال در این سوره، با توضیح مطلب بیرغبتی به دنیا و پایبند به اصول کامیابی، امت را در مسیر هدایت قرار میدهد. خداوند به ملتی که پیامبرش در میان آنان مبعوث شد در حالی که آنان به سرمایه، دولت و قدرت دنیایی خود مینازیدند، هشدار داد که به کثرت سرمایه، مال، اولاد و جایگاه دنیایی خود فخر نکنید، به گردش زمانه و آبا و اجداد خود بنگرید که از این سرمایه و قدرت چه چیزی نصیب آنان شد؟
ایشان گفت: در این سوره و آیات شبیه به آن، قرآن، زندگی ملتهایی که به قدرت و سرمایه خود مینازیدند را نشان میدهد و نتیجهی آنان را بیان میکند. خدای متعال در سورهی غافر میفرماید: آیا مشرکین مکه در دنیا و اطراف مکه سیر نکردند و تحقیق و بررسی در مورد ملتها انجام ندادند و تا ببینند عاقبت کسانی که قبل از آنان بودند به کجا انجامید.
مولوی منصوری ادامه داد: سه چیز باعث غرور و فریب ملتها به تعبیر قرآن است؛ کثرت جمعیت، قوت بدنی و توان مالی سه موردی است که در قرآن آمده است. اگر در سرنوشت ملتهای گذشته که در قرآن آمده است بنگریم، میبینیم که هیچ یک از این موارد جلوی عذاب و هشدار الهی را نگرفت. گاهی اوقات ما یادگار گذشتگان اعم از بناها و مکانها و… را تماشا میکنیم اما آیا چیزی برای آنان باقی ماند؟ آنها باغها و مکانهای زیبای خود را ترک کردند و به ملتها دیگر واگذار کرد. خداوند به قریش میگوید که شما به چه چیزی مینازید درحالیکه ملتهای گذشته قدرتمندتر و ثروتمندتر بودند اما از بین رفتند.
مدرس حوزه علمیه احناف خواف بیان داشت: گاهی اوقات در ذهن جوانان ما شاید سوال ایجاد شود که اگر خداوند بندگانش را دوست دارد، چرا آنان را نابود کرد و عذاب داد؟ خداوند جواب میدهد: ما بندگان خود را دوست داریم مگر اینکه سر به طغیان زنند و در آن زمان دچار عذاب میشوند. خداوند در قرآن میفرماید: ما به آنان ظلم نکردیم بلکه آنان با گناه، شرک و… به خود ظلم کردند. در جایی دیگر میفرماید: ما آنان به به دلیل گناهی که انجام دادند عذاب دادیم. خداوند برای نابودی سرکشان لشکریان مختلفی مثل، باد، طوفان، آب و … دارد. حضرت علی(رض) میفرمایند: هیچ مصیبتی بر ملتی نازل نشد مگر آن ملت گناه و طغیان کردند و هیچ مصیبتی برطرف نشد مگر به وسیلهی توبه و استغفار.
سخنران نماز جمعه خواف تصریح کرد: هدف از بیان آیات، درس و عبرت گرفتن است چون بزرگان میفرمایند: شخص خوشبخت کسی است که از تجربهی دیگران درس گیرد. افراد بیدین با شرک و بیدینی، پول و ثروت و… امتحان پس دادند و ما باید از آنان درس بگیریم. در قرن ششم و هفتم میلادی، بشریت در اوج فساد و بیدینی قرار گرفت به گونهای که دعوتگران عزلت گزینی را انتخاب کردند و دعوت امر به معروف و نهی از منکر را ترک کردند و با ظالمان همکاری کردند و به همین دلیل خدای متعال، این ملتها را نابود کرد.
ایشان افزود: در ایران باستان، نکاح با محارم را جایز میدانستند و دست به انواع و اقسام جنایات میزدند. بهرام چوبین با خواهر خود ازدواج کرد، لذا مانی ظهور کرد و بیدار کردن این تفکر، بهرام چوبین را کشت و ازدواج با محارم ممنوع اعلام کرد. در ادمه مزدک ظهور کرد و زن را همگانی اعلان کرد و این دورانی بود که بر ایران گذشت. در هند زن بیارزش بود و در جامعه هزاران خدای باطل وجود داشت. پیامبر(ص) در میان اعراب ظهور کرد و روح انسانی را بازسازی کرد. نتایج اخلاق و ایمان صحیح این شد که ایمان همیشه به صاحبش تذکر میدهد که در کسب فضائل در میدان عقب نماند و او را از کردار حیوانی و زشت بازمیدارد.
مولوی منصوری ادامه داد: ایمان به گونهای تاثیر گذاشت که وقتی یکی از صحابه عمل زنا را انجام داده بود، تا اعتراف به گناه نکرد و مورد حد قرار نگرفت، آرام و قرار نداشت و از عذاب الهی میترسید. آیا ایمان ما همین گونه قوی است؟ ایمان صحابه بر حرص و طمع آنان غالب بود، ایمان آنان اجازه نمیداد که بر غیر خدا سجده کنند. اسلام تحول اخلاقی در جاهلیت ایجاد به عنوان مثال، حضرت عمر فاروق(رض) که شتران چران پدرش بود و دوستان او برای وی قدر و منزلتی قائل نبودند، ناگهان عظمت خود را پیدا کرد و دو پادشاه قدرتمند ایران و روم را از تخت پادشاهی به زیر کشید و بر دو و نیم قارهی جهان حکومت داشت اما در مقابل دنیا بیرغبت بود. سلمان فارسی(رض) که فرزند یک کشاورز بود و از جایگاه اجتماعی بالایی برخوردار نبود، به وسیلهی ایمان و اسلام، استاندار مدائن باعظمت شد و در عین حال نسبت به دنیا علاقهای نداشت.
مدرس حوزه علمیه احناف خواف ادامه داد: اگر میخواهیم عزت و قدرت خود را دوباره پیدا کنیم، باید به اسلام و قرآن برگردیم. مدعیان حقوق بشر میدان را خالی دیدند و امت را غافل دریافتند. از قرن ۱۹ تا ۲۰ بالای ۲۰۰ میلیون نفر را به نام حقوق بشر کشتند. در عراق، افغانستان، فلسطین و… هزاران جنایات انجام دادند. علت اصلی را در سخن حضرت علی(رض) میبینیم که هر ملتی که از خدا روی برتافت، خدای متعال آن را ذلیل میکند. ما افراد باسواد و متخصص در کارهای مختلف زیاد داریم اما متخصص دیندار میخواهیم، افرادی مانند اقبال لاهوری لازم داریم. عزیزان! دشمن بیدار است و به وسیلهی فضای مجازی و… وارد میدان شده است و از طریق ترویج بیبند و باری و شبهه ایجاد کردن در ذهن جوانان، قصد تخریب امت اسلامی را دارد. اگر میخواهیم اسلام را دوباره برگردانیم و نگذرایم فرزندان ما اسیر دام دشمن شوند، راه آن بازگشت به قرآن و سنت است.
دیدگاهتان را بنویسید