مدرس حوزه علمیه احناف: ملکیت و شفافسازی در معاملات باید مورد توجه قرار گیرد
به گزارش پایگاه اطلاعرسانی احناف خواف، مدرس حوزه علمیه احناف خواف، در مراسم نماز جمعه (۲۷ اسفندماه ۱۴۰۰) اهل سنت این شهر، با تلاوت آیه (وَلَا تَأْكُلُوا أَمْوَالَكُمْ بَيْنَكُمْ بِالْبَاطِلِ وَتُدْلُوا بِهَا إِلَى الْحُكَّامِ لِتَأْكُلُوا فَرِيقًا مِنْ أَمْوَالِ النَّاسِ بِالْإِثْمِ وَأَنْتُمْ تَعْلَمُونَ) و حدیث (مَنِ اقْتَطَعَ حَقَّ امْريءٍ مُسْلمٍ بيَمِينِهِ، فَقدْ أَوْجَبَ اللَّهُ لَه النَّارَ، وَحَرَّمَ عَلَيْهِ الْجَنَّةَ) به ایراد سخن پرداخت.
مولوی شرافتمند گفت: باید هر انسانی حق همنوع خود را رعایت کند و حقوق دیگران را پایمال نکند و مالکیتها و ملکیتها باید تفکیک شده و متمایز باشند. یکی از بزرگترین علتهایی که باعث اختلاف و کشمکش در بین خانوادهها و افراد شده، این است که ما معمولا به این توصیه شریعت که گفته: مانند دو برادر با هم رفتار کنید و همانند دو بیگانه با هم داد و ستد و معامله کنید، عمل نمیکنیم. معاملات دو برادر مسلمان باید بیگانهوار باشد، هر چند که پدر و فرزند باشند یا دو برادر هستند. متاسفانه علت بروز اختلاف در بین خانوادهها این است که معاملات آنها صاف و شفاف نیست و در آنها پیچیدگی و ابهام وجود دارد.
وی ادامه داد: مثلا فرزندی در کنار پدر کار میکند و پدر، فرزند خود را داماد میکند و شاید فرزند دیگر هم بیاید و نزد پدر مشغول کار شود و مشخص نیست که تحت چه عنوانی هست. آیا کارگر است و حقوق تعیین شده دارد و یا اینکه با پدر خود شریک است؟ چند سال کار میکند ولی معلوم نیست که به چه عنوان با هم کار میکنند. بعد از چند سال که پدر فوت میکند، برادران نزد مفتیان و علما میآیند و میگویند: این مال را در بین ما تقسیم کنید، بعد از ۲۰ سال که مشخص نیست این فرزند تحت چه عنوانی نزد پدر خود کار میکرده است. زمانی که میخواهند اموال را تقسیم کنند، یکی از برادران میآید و به دیگری میگوید: تو حرامخوار هستی و مال پدر را خوردهای. برادر دیگر، اتهام به کار دیگری میزند و اتهامات شروع میشود و برادران به خون یکدیگر تشنه میشوند. علت این کار این است که مالکیتها و ملکیتها متمایز و مشخص نیست که این فرزند در کنار پدر به عنوان چه چیزی مشغول بوده است. این اختلاف ایجادشده حلشدنی نیست و شاید نفرین نسلهای بعدی را به دنبال داشته باشد.
عضو دارالافتای حوزه علمیه احناف خواف بیان کرد: زمانی که یک مرد با زنی ازدواج میکند، این شوهر فکر میکند که من این خانم را که گرفتهام، تمام سرمایه و دارایی زن متعلق به من است. این از لحاظ شرعی اشتباه است. یکی از مواردی که متاسفانه در جامعه ما رعایت نمیشود، این است که برای زن، حق و حقوقی را قائل نیستیم. اگر زن کارمند، حقوقبگیر و معلم است و یا از پدرش به او ارثیهای رسیده است، فکر میکنیم مالی که از همسر ماست، متعلق به ما میباشد؛ زیرا وقتی زنی را به عقد خود در آوردیم، تمام اموال و داراییهایی که در تمام عمر، این زن به دست میآورد، از ما میباشد در حالی که ریالی از آن سرمایه، متعلق به شوهر نیست.
مولوی شرافتمند گفت: شریعت توصیه میکند که بر اساس محبت و مشوره زن و شوهر در کنار هم زندگی کنند ولی از اموالی که متعلق به زن است، اگر میخواهد مصرف کند، حتما باید با صلاحدید شوهرش باشد و بدون مشوره کاری را انجام ندهد، نه اینکه فکر کنیم، تمام داراییهای زن، از آنِ شوهر است. یکی از دلایل اختلافاتی که بین زن و شوهر پدید میآید این است که شوهر خود را صاحب و مالک داراییهای زن میداند، در حالی که شریعت اسلام میگوید: زن و مرد اموال آنها جداست و هر کسی مسئول دارایی خودش است.
وی بیان کرد: سرمایه زن، مال خود زن است و هر زمانی که بخواهد، میتواند سرمایه خود را از وراث دیگر طلب کند و این مربوط به شوهر نیست که زن خود را مجبور به گرفتن ارثیه وی کند. خیلی از اوقات شوهران، همسران خود را در خفقان و زجر قرار میدهند که سرمایه و ارثیه خود را از وراث مطالبه کنند که این اشتباه است؛ زیرا زن حق دارد هرگونه که میخواهد مال خود را مصرف کند. به اصطلاح حدیث؛ خاک بر سر مردی که به خاطر سرمایه همسر، وی را نکاح کرده باشد. زن را برای دین و عفت و پاکدامنی او باید نکاح شود، نه برای سرمایه پدرش. متاسفانه این موضوع در بین قشر دیندار و متدین سرایت کرده است. فرد نماز شب میخواند ولی به همسرش ظلم میکند؛ زیرا مال همسر را مال خود میپندارد.
مولوی شرافتمند خاطرنشان کرد: مسئلهی بعدی که باعث اختلاف میشود، این است که بعضی افراد همسران خود را تحت فشار قرار میدهند که مهریه خود را ببخشند. شما از علما سوال کنید و ببینید که بعضی افراد چه کارها که نمیکنند. شخص با فشار و زور و سختی که در خانه دارد، کاغذی را میآورد که همسرش امضا کند و مُهر بزند که من مهریه خود را بخشیدم اما این انسان نمیداند که اگر تحت فشار و زور همسرش مهریه را بخشید، به لحاظ شرعی گردن این شوهر بسته است و در نزد خدا ماخوذ است، اگر چه نامه را به جاهای مختلف نشان میدهد و میگوید: به لحاظ قضایی دست من، دست پیش است و من مدرک دارم؛ ولی در نزد الله بخشیده نشده است و فردای قیامت که درهم و دیناری وجود ندارد، باید از اعمال نیک خود به همسرش بدهد و او را راضی کند.
مدرس حوزه علمیه احناف خواف بیان کرد: این موارد نمونهای از خوردن مال ناحق است. خیلی از ما فکر میکنیم که وقتی فرد چاقو در آورد و قمهکشی کند و جلوی مردم را بگیرد، اینها دزدی و سرقت و خوردن مال حرام است ولی اگر همسر خود را به زور وادار کرد که مهریه را ببخشد یا دستدرازی به مال همسرش کرد، اینها مصادیق حرامخوری به حساب نمیآید!!، در حالی که این اعمال هیچ فرقی با دزدی، غصب و چپاول اموال دیگران ندارد. مفسران میفرمایند: در بین خوردن مال حلال و عمل شایسته، ارتباط بسیار قوی وجود دارد. اگر کسی مال حلال بخورد، توفیق اعمال شایسته را حاصل خواهد کرد در حالی که اگر حرام بخورد، خدای متعال، این توفیق را از او سلب میکند.
وی ادامه داد: مسئلهی بعدی، بحث وصیت است. ابتدا باید بدانیم که وصیت برای وارث درست نیست. شخصی نامهای را نزد علما میآورد و در نامه نوشته است: من ملک یا مبلغی را وصیت میکنم که بعد از مرگم به فلان فرزندم بدهند و این در حالی است که وصیت برای وارث باطل هست و از لحاظ شرعی جایگاهی ندارد. بله اگر همه ورثه بالغ و عاقل بودند و با رضایت خود خواسته باشند این وصیت را اجرا کنند، مشکلی نیست، گویا که از مال خود میخواهند به برادر و خواهر خود بدهند ولی اگر پدر گفته است: فلان سرمایه من متعلق به فلان فرزند یا همسرم میباشد، به لحاظ شرعی باطل است. اگر شخصی برای غیر وارث وصیتی کند، همانطور که در منطقه خواف الحمدلله بیشتر مردم این کار را میکنند و مقداری برای کفارات و خیرات و مصارف خوب دیگر وصیت میکنند، یکسوم این سرمایه که وصیت شده است، اجرا میشود و بیشتر اجرا نمیشود.
به اتفاق چهار مذهب اهل سنت، هیچ ثوابی در نیمگی وجود ندارد
مولوی شرافتمند گفت: خدا را شکر که در جامعه و منطقه ما افرادی هستند که زمین وصیت را به خوبی کارشناسی میکنند و به خوبی در اختیار قشر نیازمند قرار میدهند، ولی افرادی هم هستند که اولویتها را در نظر نمیگیرند. اگر کسی نیمگی بگیرد و بگوید: من برای پدر خود نیمگی میدهم، به اتفاق چهار مذهب اهل سنت، هیچ ثوابی به پدر مرحومش نمیرسد. میگویند چرا علما شرکت میکنند؟ خب از شما میترسند. شما فردا هر حرفی را برای این عالم میزنید که این عالم فلان کرد و فلان کرد و چرا در تعزیه پدرم شرکت نکرد؟ بله، ایصال ثواب برای میت یکی از راههایی است که شریعت گفته است. ما نه چهلم داریم، نه سالگرد داریم، نه هفته داریم و نه شب جمعهِ تعیینشده داریم. ما در شریعت نداریم که کسی برای میت غذا درست کند و در اول لیست هم، حاج آقایان هستند. حاج آقایی که همیشه در خانهاش بهترین غذا را مصرف میکند و بعد اگر فقیری با ظرفی آمد و گفت: برای من غذا بریزید، به او بگوییم که در گوشهای بنشین و اگر غذا اضافه آمد برای تو خواهیم داد. در حالی که صدقات برای مساکین است. کسی نمیگوید هر نوع خرج دادنی برای میت گناه است؛ ولی از بعضی خرج دادنها شریعت نهی کرده است و بدعت و گناه است.
وی افزود: یکی از موارد گناه این است که در سه روز تعزیه، دعوتی عمومی بدهند یا غذاهای مناسبتی در سالگرد و نیمه شعبان و…. میدهند. این کارها هیچ ثوابی از نظر فقه اهل سنت ندارد. اگر در غیر غذاهای مناسبتی کسی ایصال ثواب کند، دو قول وجود دارد: ۱- فقیه الهند، مفتی کفایت الله (رح) میفرمایند: ثوابش از ثوابی که فقرا میخورند کمتر است. ۲- بعضی میگویند: ثوابی شاید نباشد. در کنار خانهی ما و در میان اقوام ما افرادی هستند که شاید مدتهاست غذای گرمی در خانهی آنان درست نشده است، اگر میخواهیم ایصال ثواب کنیم، مقداری مواد غذایی برداریم و به درب منازل فقرا ببریم نه اینکه من اگر دعوتی ندهم، میگویند: پدر خود را در سوراخ دیواری کرده و چنین و چنان میگویند. به حرف مردم توجه نکنیم. به یک فقیر و یا یک جوان نیازمند که ۵ یا ۶ سال در عقد است و هزینه دامادی خود را ندارد کمک کنیم.
مدرس حوزه علمیه احناف خواف گفت: شاید برخی بگویند: علما برای خود اینگونه حرف میزنند! نه خیر، اگر دوست ندارید و راضی نیستید، ریالی از مال وصیت را به حوزه و علما ندهید؛ ولی دست یک جوان بیچاره را بگیرید که برای هزینه دانشگاه و مخارج ازدواج خود مانده است. اگر میخواهید وصیت را درست هزینه کنید، در جایی هزینه کنید که نیاز به آن است. ما نمیگوییم که ایصال ثواب نکنید، شما اولویتها را در نظر بگیرید. بعضی انتظار دارند که در این سه روز تعزیه، علما هر لحظه بیایند و کنارشان غذا بخورند، چنین انتظاری درست نیست. در سه روز اول فقط برای اقوام درجه یک و مسافری که از راه دور میآید، نه اینکه همهی خانواده، فکر کنند که جایی پیدا شده که باید در آن منزل بمانند و یک مقداری از مخارج زندگی خود را کم کنند. بعد از سه روز و بدون تعیین وقت، اگر کسی خرجی داد، تا حدودی علما فرمودهاند که بلامانع است. افرادی داریم که اگر پدرشان ۵۰۰ میلیون وصیت کرده است، میگویند ۲۰۰ میلیون را کنار بگذاریم تا سالی یک نیمگی برای پدر بدهیم، در حالی که شخص میت مانند انسانی است که در دریا غرق شده است و منتظر است که کسی دست او را بگیرد و بالا بکشد. اولین کاری که ورثه باید برای مرحوم انجام بدهند، این است که کفارات مرحوم داده شود. آیا این پدر مالی را به جا گذاشته که شما آقایی کنید و با مال وصیت پدر، سخاوت خود را به رخ مردم بکشید؟
لقمهی حرام از نطفهی حرام خطرناکتر است
مولوی شرافتمند در پایان اظهار داشت: در بعضی مواقع در بحث وصیت، موردهایی را مشاهده میکنیم که حق دختران رعایت نمیشود. دو پسر در کنار هم قرار گرفتهاند و مغازه را قیمتگذاری کردهاند و یک پول بیارزشی را برداشتهاند و مدرک هم درست کردهاند و به دختر میدهند. حالا سر قاضی و خواهر خود را کلاه گذاشتهای، در جلوی احکم الحاکمین چه خواهی کرد؟ حرامخوری گناه بسیار بزرگی است. شهید ضیائی(رح) میفرمودند: لقمهی حرام در نزد خدا، از نطفهی حرام هم بدتر است. از راه حلال هرچه انسان به دست آورد اشکالی ندارد و خوشا به حال آن فرد؛ زیرا از مال دنیا به فضل تعبیر شده است، ولی مال حرام بسیار خطرناک است. با مال دنیا میتوان اسباب آرامش و آسایش ظاهری را خریداری کرد ولی آرامش واقعی از جانب الله میآید و کسی که مال حرام به دست میآورد، خدای متعال آرامش را از او سلب میکند.