شیخ‌الاسلام مولانا عبدالحمید مرجع اهل سنت – حوزه علمیه احناف خواف

مولوی گل‌محمد مومن، در مراسم نماز جمعه اهل سنت خواف، ضمن تاکید بر موضوع “مرجع بودن شیخ‌الاسلام مولانا عبدالحمید برای اهل سنت” و “چگونگی ممانعت از سفر مولانا مطهری به زاهدان“، بیان کرد: روز جمعه تریبون بسیار مقدسی است. این تریبون محل پخش حق و احکام شرعی مردم و از طرف دیگر برای دعوت مردم به محبت و آرامش بوده است و هم‌چنین برای بیان مطالبات مردمی‌ که با مواضع شرعی و منافع ملی تطابق دارند می‌باشد. مردم از این تریبون و روحانی که پشت آن صحبت می‌کند، انتظاراتی به حق دارند.

مولوی گل محمد مومن

نماز جمعه 16 دی‌ماه 1401

وقتی کسی پزشک، حافظ قرآن و عالم دین و… می‌گردد، نعمت خداوند نسبت به او می‌باشد و در این صورت خدا و مردم بر گردن او حق دارند.

ما وظیفه داریم که در راستای حق، زبان مردم و در خدمت مردم باشیم.

حوادثی که پیش می‌آید، گاهی مطالبات و خواسته‌هایی است که مسئولین پاسخ‌گویی نمی‌کنند و البته مردم ما فهمیده هستند و ابتداء انتظار عکس‌العمل علما و تریبون مسجد جامع را می‌کشند و به آن اکتفا می‌کنند و خوش‌حال می‌شوند.

وی گفت: گاهی اوقات مسئولین می‌گویند بعضی از مسائل را در تریبون نماز جمعه مطرح نکنید، خوراک رسانه‌های بیگانه می‌شود، اما می‌گوییم: رسانه‌های بیگانه خوراک خود را چه بگوییم چه نگوییم، از هر طریق، مثل گفته‌ها و علمکردهای مقامات عالی‌رتبه تامین می‌کنند و نمی‌شود که این مقامات سخنان خود را به خاطر سوءاستفاده دیگران تعطیل کنند. ما هم همین‌گونه هستیم. وقتی برخی مسائل متعلق به عموم مردم است که مدت‌ها گفته شده و مسئولین پیگیری نکرده‌اند؛ باید در نماز جمعه گفته شود. ما جز این راهی برای بیان کردن این مسائل نداریم.

اهل سنت جمعیت بزرگی از ایران را تشکیل می‌دهند، اما هیچ سهمی در رسانه‌ی ملی ندارند

ایشان تصریح کرد: متاسفانه ما رسانه‌ی ملی نداریم. ما اهل سنت جمعیت زیادی از مردم ایران را تشکیل می‌دهیم، ولی در طول هفته با این‌که ۲۰ شبکه ملی داریم ولی نمی‌توانیم حداقل دو ساعت از این شبکه‌ها استفاده کنیم. مجبوریم خواسته‌های خود را در تریبون نماز جمعه مطرح کنیم؛ این کار ما خوراک رسانه‌ها نمی‌شود، بلکه پاسخ ندادن به این خواسته‌ها خوراک رسانه‌ها می‌شود.

اگر ما خواسته‌ای داشتیم و مسئولین آن را انجام دادند، این حسن تبلیغات می‌شود و دنیا می‌گوید: آزادی بیان در ایران است و هم می‌گویند: دولت‌مردان به خواسته‌ی مردم رسیدگی کرده‌اند. در این صورت هم مردم آرام می‌شوند و هم وظیفه‌ی علما اداء شده است.

مولوی مومن خاطرنشان کرد: این را باید دانست که خواسته‌های مردم توسط علما از جمله: جناب مولانا حبیب‌الرحمن مطهری و جناب مولوی خواجه صدرالدین احراری در تریبون‌های نماز جمعه، مراسمات و جلسات مختلف مطرح شده است. بعضی اوقات یک خواسته مدت‌ها مطرح می‌شود و پیگیری انجام نمی‌شود و ما در این‌جا می‌گوییم که مسئولین بالاتر بفهمند و پیگیری کنند و این وظیفه و حق ماست.

حوزه علمیه احناف خواف و علمای شما سکوت نکرده‌اند

وی افزود: در حوادث اخیر، حوزه علمیه احناف خواف به حکم وظیفه‌ای که دارد، دو یا سه بیانیه به‌موقع در موارد مختلف، بعد از واقعه‌ی جمعه خونین زاهدان و مشابه‌اش برای خاش ارائه داد و هم جناب مولانا مطهری در دو سخنرانی نماز جمعه و دیگر علما نیز همه راجع به اتفاقات اخیر زاهدان، خاش، کردستان، تهران و همه‌ی نقاط کشور و همه ملت ایران صحبت کردند.

اگر کسانی در فضای مجازی پیگیری نکرده‌اند، کانال تلگرامی حوزه علمیه احناف خواف را در همان تاریخ بررسی کنند و سخنرانی‌ها هم موجود است.

بالاخره انسان ممکن‌الخطا است و ما در گفتار خود دچار خطا هم می‌شویم ولی این تریبون مجری حق بوده است.
در این تریبون نسبت به همه‌ی مردم ایران هم‌دردی شده است و از مسئولین خواسته شده که بازداشتی‌ها را آزاد کنند، چون این‌ها ملت ایران هستند. در این تریبون خواسته شده است که با دانشجویان با ملایمت رفتار کنند که این‌ها آیند‌ه‌ی جامعه هستند.

ممانعت از سفر مولانا مطهری به زاهدان

یکی از حوادثی که در هفته گذشته پیش آمد و مردم هم مرتب سوال می‌کنند و در کانال احناف خواف هم منتشر شد، ممانعت از سفر جناب مولانا مطهری به زاهدان بود که سعادتی بود که در خدمت جناب مولانا مطهری و امام جمعه محترم و دیگر عزیزان باشیم و راهی زاهدان شویم.

البته شاید بعضی‌ها بگویند که چرا بعد از سه ماه این کار انجام شد. حدود یک یا دو ماه پیش بین ۴ حوزه شهرستان هماهنگی شد که همه با هم بروند و به دلایلی نشد و یک هفته قبل از این سفر هم بین حوزه‌ها هماهنگی شد که همه باهم بروند، باز هم متاسفانه زمینه فراهم نشد و ممانعت شد.

بعد جناب مولانا فرمودند که چون با هماهنگی حساسیت است، هر حوزه به تنهایی برود که حساسیتی نباشد. شخص جناب مولانا و امام جمعه محترم و بنده و دو نفر دیگر راهی سفر شدیم که بازهم ممانعت به عمل آمد.

شیخ‌الاسلام مولانا عبدالحمید مرجع اهل سنت هستند

مدرس حوزه علمیه احناف خواف گفت: شیخ‌الاسلام(حفظه‌الله) عالم دینی ما، حکیم و شخصی مصلح، خیرخواه و ناصح برای ملت و دولت بوده‌اند. ایشان برای آزاد نمودن مرزبانان عزیز بسیار تلاش کرده‌اند و در همین حوادث اخیر هم اگر مدیریت حضرت مولانا عبدالحمید در جمعه‌ی خونین نمی‌بود، خدا می‌دانست که در زاهدان چه مشکلاتی برای ملت، دولت و حکومت پیش می‌آمد.

ما خواهان پیوند با سایز اقشار مختلف ملت ایران هستیم، بدون در نظر گرفتن قومیت و مذهب و دین، چون در خانه‌ی بزرگ ایران، باید همه‌ی اقوام و مذاهب و ادیان، در بخش ملیت ایران در تمام مسائل مدیریتی، خدماتی و دفاعی کشور، دست به دست هم دهند و غم‌خوار باشند که با یک مجموعه‌ی بزرگ، این کشور آباد شود.

در بخش مذهب، برای مسائل فقهی و دینی ما، شیخ‌الاسلام، عالم بزرگ اهل سنت در ایران هستند. وجود ایشان در زاهدان و مولانا مطهری در این شهر، باعث اتحاد و امنیت جامعه و هم ترویج مسائل شرعی و دینی است.

در کشوری که امنیت جمعیت میلیونی و یا جمعیت چند هزار نفری یک شهر تامین است، مسلما امنیت مولانا مطهری و دیگر علما نیز تامین می‌باشد و نمی‌تواند دلیل ممانعت سفر به زاهدان شود

وی گفت: ما وظیفه داریم که با تمام مدارس علوم دینی و دارالافتاها رابطه داشته باشیم و فقه اسلامی آن‌قدر دقیق و ظریف است که مفتی محمد تقی(حفظه‌الله) هم به تنهایی چیزی را در مورد فقه نمی‌گویند.

ما لازم داریم که در مجمع‌های فقهی تبادل علمی داشته باشیم. گاهی در ایران امکان پاسخگویی وجود ندارد و باید از پاکستان و هندوستان کمک بگیریم.

هیچ دلیل قانونی وجود ندارد که ما نباید به زاهدان برویم. ما تا نهبندان رفتیم و ممانعت کردند. بعضی می‌گویند چرا ماشین را عوض نکردید و از راه‌های دیگر نرفتید؟ برداشت ما از دلائل و شواهد این بود که تا شهر خواف مورد مراقبت هستیم و امکان نداشت ادامه دهیم ولی ما باز هم باید برویم و امکان ندارد که از هم جدا باشیم. متاسفانه این ممانعت مربوط به این ایام نیست بلکه در قدیم هم بوده است.

ایشان ادامه داد: در زمان مولانا شهیدی(رح) با دیگر علما برای مجمع فقهی رفتیم و در پلیس راه زاهدان، دو مامور لباس شخصی جلوی ما را ساعت ۹ شب، بعد از طی کردن ۷۰۰ کیلومترِ مسیر گرفتند و ما گفتیم چگونه برگردیم؟ گفتند: راه ندارد و ما برای امنیت شما هستیم.

در کشوری که امنیت جمعیت میلیونی یا چند هزار نفری یک شهر تامین است، امنیت مولانا شهیدی، مولانا مطهری، جناب خطیب و بنده‌ی حقیر هم تامین است. این دلیل نمی‌شود که به بهانه‌ی امنیت نباید به جایی برویم.

مولوی مومن تاکید کرد: مسئولین محترم بیش‌تر از قانون از ما نخواهند و در عین حال از مردم خواسته می‌شود که آرامش خود را حفط کنند و علما زبان آنان می‌باشند. ضمن این‌که مولانا مطهری نیز همواره خواسته‌های مردم را به طور کامل بیان نموده‌اند.

یکی از عوامل محکم کردن ارتباط دل با الله، عبادات است

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی احناف خواف، مدرس حوزه علمیه احناف خواف، در مراسم نماز جمعه(۱۶ دی‌ماه ۱۴۰۱) اهل سنت این شهر، با تلاوت آیه( وَمَا آتَاكُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَمَا نَهَاكُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا) به ایراد سخن پرداخت.

مولوی گل محمد مومن، در ابتدای سخنان خویش بیان کرد: موضوع امروز بنده در سه بخش می‌باشد. بخش اول راجع به طریقه‌ی اصلاح افراد در دین اسلام که مبتنی بر سه امر است می‌باشد. بخش دوم اشاراتی به الگوهای امت اسلام است چون بدون توجه به الگوهای واقعی نمی‌توان اسلام را پیاده کرد.

بخش سوم راجع به مسائل روز می‌باشد.

در اسلام تربیت بزرگ‌سالان بر سه امر مبتنی است.
اول ارتباط عقیدتی، دوم ترک حرام‌ها به وسیله‌ی تذکر و بیان مداوم مضرات آن‌ها و سوم تغییر شرایط محیطی و ایجاد شرایط مناسب. این سه امر اگر در جامعه فراهم بود، مردم از تربیت مناسب دینی برخوردار می‌شوند.

وی افزود: راه هدایت و تربیت اسلام همانی است که قرآن فرموده و محمد مصطفی(ص) آن را جاری فرموده‌اند.
منظور از ارتباط عقیدتی این است که پیوستگی مداوم با عقیده‌ی دینی و استمرار ایمان به الله تعالی، موجب می‌شود خشیت الهی در قلب ایجاد شود و شخص در درون خود از اراده‌ی قوی برخودار گردد و از بند شهوات آزاد شود.

زمینه‌ی اصلاح قلب و خشیت الهی که اساس همه هدایات دینی است، زمانی در قلب شخص می‌آید که شخص مرتب با عقاید خود تعلق داشته باشد و ایمان خود را به الله تقویت کند.

چرا امروزه گروهی با ادعای اسلام برخی از عقاید دینی را رد می‌کنند؟

چرا عده‌ای که پدر و مادر مسلمان دارند ولی از دین برمی‌گردند؟

چون این زمینه‌ی هدایت و تربیت دینی، به طور کامل وجود ندارد و روی ایمانیات و حاضر و ناظر دانستن خداوند، کار نمی‌شود.
یکی از عوامل مهمی که دل را برای این ارتباط محکم می‌کند، عبادات مانند نماز، زکات و روزه‌، اذکار و… می‌باشد.

این عبادات و تدبر در آیات قرآن، اگر به طور شبانه روزی در زندگی وجود داشته باشد و بنده فکر زندگی بعد از مرگ داشته باشد، زمینه‌ی تقویت دل برای ارتباط با الله و حاضر و ناظر دانستن الله را فراهم می‌کند.

چرا اسلام بر نمازهای پنج وقت در مسجد تاکید دارد؟ به دلیل این‌که اگر ارتباط با الله و کتاب او قطع شد، احتمال هرگونه هلاکتی هست.

وقتی انسان به این تقویت قلب رسید، به این نتیجه می‌رسد که کاری را انجام می‌دهد که الله دستور داده است.
کسی که یقین داشته باشد، برای او حکم خدا ملاک است و تربیت و پذیرش دین برای او حاصل می‌شود.

مولوی مومن افزود: دومین مورد که بیش‌تر اوقات انسان‌ها در برابر آن کم می‌آورند، ترک گناهان است.
شخص ممکن است خود را به نماز و روزه مقید کند و خود را قانع سازد ولی زمانی که منافع مادی پیش می‌آید که به یک دروغ و قسم ناحق بستگی دارد، این‌جا مهم است که کم نیاورد و اگر کم آورد، به دنبال آن نماز او هم بی‌روح می‌شود.

برای این‌که راحت‌تر از حرام پرهیز کنیم، مهم‌ترین عامل برای کنار گذاشتن گناهان، بیان و تذکر مضرات آن‌هاست.
یعنی هرچه ما طبق آیات، احادیث و نطر کارشناسان، مضرات و عواقب دنیوی و اخروی گناهان را بگوییم و بشنویم، تنفر آن‌ها بیش‌تر می‌آید و بهترین راه دست کشیدن از آنان است.

مدرس حوزه علمیه احناف خواف خاطر نشان کرد: اگر جامعه‌ای می‌خواهد که مردم به فضایل متوجه شوند و از منکرات و محرمات دست برداند، باید زمینه‌ی تربیت دینی و ایمانی و بیان مضرات منکرات و محرمات جاری شود تا مردم به تدریج اصلاح شوند.
کار جماعت و تبلیغ هم همین است، از یک طرف روی ایمانیات کار می‌کنند و از طرف دیگر از بدی حرام‌ها در فضایل اعمال می‌خوانند و مصلح می‌شوند.

در صدر اسلام، شراب برا اعراب خیلی لذید بود، حتی در شعرهای خود از آرزوی دفن زیر درخت انگور که از آن شراب درست می‌شود، سخن می‌گفتند اما به محض این‌که پیامبر(ص) مبعوث شدند، نگفتند شراب حرام است و هرکس که شراب می‌خورد او را حد بزنید، حکم حجاب و ربا هم نیامده بود، چون مردم آمادگی لازم برای ترک شرابی که برای آنان لذید بود، برای ربایی که از آن استفاده می‌کردند و… را نداشتند.

پیامبر(ص) بر روی ایمان مردم با تلاوت، عبادات، جهاد و… تاثیر گذاشتند.

مولوی مومن بیان کرد: مورد سوم برای فراهم شدن زمینه‌ی تربیت و هدایت دینی، تغییر محیط و ایجاد محیط مناسب برای دین‌داری است.

پیامبر(ص) از مکه به مدینه هجرت کردند تا از فضای شرک زده آن زمان مکه و ظلم و تجاوزات سران کفر مکه، زمینه‌ای برای اجرای احکام اسلام و تقویت بنیان‌های ایمانی نبود.

مردم مدینه قبل از ورود اسلام به آن شهر، دو مرتبه با ایشان دیدار کردند و درخواست حضور پیامبر(ص) در این شهر را دادند و محیط و افراد، همه مناسب این کار بودند.

باید یا محیط را درست کرد یا به مکان دیگر که دین در آن‌جا وجود دارد هجرت کرد.
وی افزود: بزرگ‌ترین الگوی بشریت پیامبر(ص) و بعد از ایشان برای ما مسلمانان، خلفای راشدین می‌باشند.

پیامبر(ص) بعد از این‌که مردم مکه ۱۳ سال ایشان را آزار دادند و در مدینه انواع توطئه و جنگ راه انداختند، در سال هشتم که زمینه‌‌ی فتح مکه فراهم شد، پیامبر(ص) با ۱۰ هزار صحابه راهی مکه شدند. این‌جا می‌شد که پیامبر(ص)حداقل دستور دهند سران کفر را گردن زنند اما وقتی ابوسفیان اسلام آورد، گفتند: هرکس وارد خانه‌ی ابوسفیان شود، در امان است.

در طریقه‌ی ایشان انتقام جایی نداشت و مهم دفع مشکل بود.
خلفای راشدین هم همین روش و طریقه‌ی پیامبر(ص) را در پیش می‌گرفتند و با مشوره از تمام صحابه کارها را پیش می‌بردند.

اشتراک گذاری