شکست فرهنگی مسلمانان عامل از دست رفتن غزه است

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی احناف خواف، مولوی ابراهیم باخدا، در مراسم نماز جمعه ۱۲ اردیبهشت ماه ۱۴۰۴ اهل سنت شهر خواف، با تلاوت آیات (يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنْ تَنْصُرُوا اللَّهَ يَنْصُرْكُمْ وَيُثَبِّتْ أَقْدَامَكُمْ)(وَلَنْ تَرْضَى عَنْكَ الْيَهُودُ وَلَا النَّصَارَى حَتَّى تَتَّبِعَ مِلَّتَهُمْ) و احادیث(إذا تبايعتم بالعينة وأخذتم أذناب البقر ورضيتم بالزرع وتركتم الجهاد، سلط الله عليكم ذلا لا ينزعه حتى ترجعوا إلى دينكم)(مَنْ أَصْبَحَ لاَ يَهْتَمُّ بِأُمُورِ اَلْمُسْلِمِينَ فَلَيْسَ مِنْهُمْ) به ایراد سخن پرداخت.

مدرس حوزه علمیه احناف خواف در آغاز سخن بیان داشت: در این روزها، هفته‌ها و ماه‌ها، جهان اسلام و مسلمانان دچار مشکلاتی هستند. سرزمینی از سرزمین‌های مسلمان که در دل تاریخ، زادگاه و قدمگاه پیامبران بوده است و خاطراتی از دعوت الی الله در آن بوده و ما آن به اسم فلسطین می‌شناسیم و پیامبر(ص) در شب اسرا از مکه به آن‌جا می‌رود و امام پیامبران می‌شود و فتح معنوی قدس به دست ایشان انجام می‌گیرد، سال‌هاست که دچار خون، غم و اندوه شده است.

سخنران نماز جمعه خواف گفت: چه عواملی باعث شده است که قبله‌ی اول مسلمانان به دست دشمن افتاده است. علامه ندوی در کتاب مسلمانان و قضیه فلسطین، به اسباب و عواملی که باعث این حالات در فلسطین شده است می‌پردازد. ایشان می‌نویسد: ما نمی‌توانیم برای علت و اسباب این فاجعه به چند روز و هفته‌ی قبل آن برگردیم که فلان اتفاق افتاد، برای رسیدن به اصل مسئله، باید سال‌ها و قرن‌های زیادی به گذشته برگردیم و ببینیم که مسلمانان چه کرده‌اند که باعث ضعف آنان شده است.

وی افزود: یهودیان در سال ۱۹۴۸ میلادی وارد فلسطین شدند و آن را اشغال کردند و به چند شهر و محله حمله کردند و مردم را به خاک و خون کشیدند و در نتیجه اشغال این سرزمین مقدس آغاز شد. اولین عامل، شکست فرهنگی مسلمانان بوده است. علامه ابن خلدون داستانی بیان می‌کند و می‌گوید: من به اندلس یا اسپانیای کنونی، آن زمان که تحت حکومت مسلمانان بود مسافرت کردم و دیدم مسلمانان آن‌جا، عکس‌ها و تصاویر به دیوارها نصب کردند، لباس‌های آنان متاثر از غیر مسلمانان بود، چیدمان خانه‌ی آن‌ها شبیه غیر مسلمانان است.  بعد از این‌که ابن خلدون بازمی‌گردد، می‌نویسد: اندلس سقوط خواهد کرد.

شکست فرهنگی، شکست جغرافیایی را به همراه دارد

مولوی باخدا ادامه داد: از ابن خلدون علت این پیش‌بینی را سوال می‌کنند و او جواب می‌دهد: چون شکست فرهنگی، شکست جغرافیایی و نظامی را در پی خواهد داشت. حال اولین علت از دست‌دادن فلسطین، این بود که ما مسلمانان در مقابل فرهنگ و تمدن غرب شکست خوردیم. قرن‌هاست که اروپا و غرب، با فرهنگ و تمدن وحشیانه و مبتذل خود، در کشورهای عربی و اسلامی سایه افکنده است و رسانه‌ها را به دست گرفته است و تبلیغات فرهنگ خود را می‌کند. مسلمانان نیز در اخلاقیات، معاشرات، معاملات و … به فرهنگ غرب چنگ می‌زنند.

مدرس حوزه علمیه احناف خواف گفت: در مجله‌ها، ماهواره‌ها، فیلم‌ها و… گفتند که فرهنگ اسلام مشکل دارد. چرا اسلام زنان را محدود به حجاب کرده است و…. . در نتیجه در کشورهای اسلامی حجاب برداشته شد. مسلمانان می‌گفتند: علت پیشرفت غرب این است که آنان به عریانی روی آورده‌اند و ما هم خود را در ظاهر شبیه آنان می‌کنیم. در کشورهای عربی و اسلامی از بین رفت. موسیقی و رقص و آواز آوردند و جوانان مسلمانی که باید با عقیده جهاد زندگی می‌کردند، در زندگی خود دچار شهوت شدند. جوانی که باید با عشق شهادت زندگی می‌کرد، بعد از آن با شهوات زندگی می‌کرد.

سخنران نماز جمعه خواف گفت: در جنگ بدر، وقتی پیامبر(ص) سوال می‌کنند که چه کسی آماده‌ی جهاد است، صحابه خردسال گریه می‌کردند که پیامبر(ص) اجازه جهاد دهند و این یعنی شوق و عشق به جهاد در میان صحابه. این شکست فرهنگی، به جای این‌که عشق جهاد و شهادت را در جوانان به وجود آورد، عشق خوانندگی، بازیگری، شهوت‌رانی و… را به وجود آورد. الگوهای جوانان از صحابه به طرف خوانندگان، بازیگران و… کشیده شد.

وی ادامه داد: بعد از شکست فرهنگی، منکرات تبدیل به مد شدند. سبب دیگر این شکست فرهنگی، ترک امر به معروف و نهی از منکر بود. پیامبر(ص) می‌فرمایند: اگر کسی منکری می‌بیند، آن را با دست تغییر دهد اگر نتواند با زبان و اگر نتوانست، در قلب خود آن را بد بدارد. در جامعه‌ی اسلامی می‌بینیم که امر به معروف و نهی از منکر از میان جامعه رخت بربسته است. این یک شکست فرهنگی است و کم کم فرهنگ غرب وارد جامعه‌ی ما می‌شود و خواهران و مادران مسلمان، پای فیلم‌ها و شبکه‌هایی می‌نشینند که چند صد قسمت است و ایمان، عقیده، حیا و عفت را می‌رباید.

مولوی باخدا تصریح کرد: دومین مورد، از دست دادن حکومت و خلافت اسلامی است. روزگاری که ما مسلمانان حکومت و خلافتی مانند عثمانیان داشتیم، نگاه که می‌کنیم، می‌بینیم روزی که هرتزل، روزنامه‌نگاز و اندیشمند دعوت‌گر یهودی بود، با پول‌های زیادی که از ثروتمندان یهودی جمع می‌کند، به دربار سلطان عبدالحمید عثمانی که می‌آید، نظریه و پیشنهادش را ارائه می‌دهد که تمام قرض‌های دولت عثمانی را پرداخت می‌کنیم، فقط یک قطعه زمین از فلسطین به ما دهید که ما یهودیان در آن‌جا زندگی کنیم، سلطان عبدالحمید تقاضاهای آن‌ها را پاره می‌کند و می‌گوید: به خدا قسم! یک وجب از خاک فلسطین را به شما نمی‌دهم؛ این خاک با خون گرفته شده است و با خون داده می‌شود.

مدرس حوزه علمیه احناف خواف گفت: تا زمان وفات سلطان عبدالحمید و تا زمانی که نام حکومت عثمانی هنوز در دنیا بود، باز هم یهود و غرب جرأت دست درازی به سرزمین‌های مسلمانان را نداشتند. بعد آن دوران، سران مسلمانان قوم‌پرستی و ناسیونالیستی را در میان مسلمانان منتشر کردند و ۲۰۰ سال جنگ‌های صلیبی، منجر به آن شد که مسلمانان حکومتی نداشته باشند. بعد از آن سرزمین‌های اسلامی را تکه و پاره کردند که هر وقت بخواهند به هر تکه حمله کنند و به خاک و خون کشند و هیچ کس نفس هم نکشد.

سخنران نماز جمعه خواف افزود: زمانی که حادثه‌ی بوسنی و هرزگوین اتفاق افتاد، ما مسلمانان آن‌ها را فراموش کردیم و ۳۱ سال از آن فاجعه می‌گذرد. روزگاری که حکومت عثمانی از بین رفت، کم کم حمله‌ی غربیان و دشمنان قسم خورده‌ی مسلمانان به سرزمین‌های اسلامی شروع شد. مسلمانان یا باید برده‌ی آنان می‌شدند و یا آن‌ها قتل و عام می‌کردند. تاریخ نگاران می‌نویسند: بین ۳۰۰ تا ۸۰۰ هزار مسلمان در بوسنی قتل و عام شدند و ما فراموش کردیم. در آن زمان هم پشت صرب‌ها و کروات‌ها، آمریکا ایستاد. بدترین تجاوزات به زنان مسلمان شد، کودکان مسلمان جلوی مادران سربریده می‌شدند و مسلمانان که حکومتی نداشتند، نگاه می‌کردند.

وی گفت: زمانی که معتصم، صدای یک زن مسلمان را در روم شنید، پادشاه روم به آن زن گفت: معتصم در قصر خود، با کنیزان بازی می‌کند، کی به فکر تو هست؟ وقتی سفیر نزد معتصم آمد گفت: ای معتصم! خواهر مسلمانی تو را صدا زده است، دیگر در جای خود ننشست. در همین زمان ما، در تاریخ ۱۴ نوامبر ۲۰۱۵، وقتی انقلابیون در مصر پیروز شدند، رئیس جمهوری با آرای مردم انتخاب شد، آقای دکتر محمد مرسی، این رئیس جمهور شهید و فقید به ریاست جمهوری رسید، اسرائیل مانند همین کاری که این روزها انجام می‌دهد، سال ۲۰۱۵ هم شروع کرد و به غزه حمله کرد اما رئیس جمهور مصر، در روز چهارشنبه ۱۴ نوامبر ۲۰۱۵ در جمع مردم اعلان کرد: ما هرگز غزه را تنها نخواهیم گذاشت.

مولوی باخدا ادامه داد: بعد از آن با رئیس جمهور وقت آمریکا که اوباما بود تماس می‌گیرد و می‌گوید: این تجاوز باید جلوی آن گرفته شود. نتانیاهو که فکر نمی‌کرد یکی از سران کشورهای اسلامی جرأت حرف زدن داشته باشد، اشتباه کرد، چون شیری در مصر می‌غرید. با یک تماس شهید مرسی، اوباما یک نشست ضروری بین سران مقاومت در غزه و وزیر خارجه آمریکا و مصر تشکیل می‌دهد و جنگ در طی ۲ روز متوقف می‌شود. امروز حدود یک سال و شش ماه و بیست هفت روز از بمباران اسرائیل به غزه می‌گذرد. در میان سران کشورهای اسلامی، کجاست شخصی مثل دکتر مرسی که یک سخن به رئیس جمهور آمریکا بگوید؟ سران کشورهای اسلامی را اخته کرده‌اند و همه دست نشانده هستند. ما دل ما خوش است که ۵۷ کشور اسلامی داریم، ۲۲ کشور عربی داریم. حکومت‌هایی که همه دست نشانده‌ی غرب هستند و هیچ اختیاری از خود ندارند، چون اگر اختیار می‌داشتند، با یک تلفن می‌توانستند جلوی این عدوان و تجاوز اسرائیل را که بیش ۶۴ هزار انسان شهید شده است را بگیرند.

مدرس حوزه علمیه احناف خواف گفت: در طول این حمله، ۱۱۳ هزار انسان زخمی شده است و ۱۰ هزار انسان مفقود هستند. میان این‌ها بیش از ۱۸ هزار کودک و بیش از ۵ هزار زن وجود دارد که شهید شده‌اند. این‌ها مسلمان هستند. وقتی از وزیر خارجه آمریکا در مورد این قتل و عام سوال می‌کنند که چرا با این همه جنایت از اسرائیل حمایت می‌کنید؟ او با کمال قباحت و خباثت گفت: اگر اسرائیل تمام مسلمانان را قتل و عام کند، باز هم ما از او حمایت می‌کنیم. آیا مردی وجود ندارد که آه و ناله‌ی زنان و کودکان غزه را بشنود؟

سخنران نماز جمعه خواف گفت: عامل بعدی این است که ما دشمن شناسی نداریم. یهود و نصارا دشمنان قسم خورده‌ی مسلمانان هستند. قرآن اعلان کرده است که بدترین و سرسخت‌ترین دشمن شما یهودیان هستند و این دشمنی را فراموش نمی‌کنند اما مسلمانان و کشورهای اسلامی فراموش کردند و با آن‌ها وارد روابط دیپلماتیک می‌شوند. دشمن دیگر نصارا یا همان آمریکاست. قرآن گفته است که یهود و نصارا از شما راضی نمی‌شوند مگر این‌که از آنان پیروی کنید.

وی خاطر نشان کرد: چند روز قبل، یک فرانسوی ملعون، وارد یکی از مساجد فرانسه می‌شود و به خادم مسجد می‌گوید: به من نماز یاد بده و وقتی این شخص مسلمان به سجده می‌رود، ۵۰ ضربه‌ی چاقو به اون می‌زند و فیلم برداری می‌کند و بعد منتشر می‌کند و افتخار هم می‌نماید. یهود و نصارا دشمنی خود را فراموش نکرده‌اند اما جوانان ما فراموش کرده‌اند. کسانی که ادعای حقوق بشر می‌کنند، آیا زنان و کودکان غزه بشر نیستند؟ آیا ۶۴ شهید غزه بشر نیستند؟ اگر ۱۰۰۰ حیوان در جایی کشته می‌شد، قطعا کنفرانس و جلسه توسط رؤسای غرب گرفته می‌شد ولی امروز چون آنان برای مسلمانان ارزشی قائل نیستند، کشتار مسلمانان برای آنان مهم نیست. جوان مسلمان نباید فریب بخورد. اگر جوان  به دنبال شهوت رفت، از نماز دور شد، زن مسلمان اگر با حجاب غریبه شد و حیا و عزت را زیر پا گذاشت، فریب خورده است. حقوق ما برای آمریکا مهم نیست. وقت بیداری است و ما باید دوباره به اسلام، قرآن و سنت برگردیم و توبه گروهی کنیم و فرزندانمان را  تشویق به نماز، عشق به دین و جهاد کنیم. طبق فتوای علما، جهاد فرض عین شده است، پس برای جهاد به پا خیزیم. اگر نمی‌توانیم به جهاد نظامی برویم، با مال و تربیت خود و اولاد جهاد کنیم. حکمرانان کشورهای باید درها را به روی مجاهدین باز کنند تا برای دفاع از قبله‌ی اول مسلمین، همه به پاخیزند و قدس را آزاد کنند.

مولوی باخدا در پایان بیان داشت: خسته نباشید می‌گوییم خدمت تمام دانش آموزانی که امروز کنکور دادند و همچنین تسلیت عرض می‌کنم خدمت مردم بندر عباس، تمام ملت ایران و خانواده‌های داغداری که این مصیبت بر آنان وارد شد. خداوند به همه‌ی آنان صبر عنایت فرماید.

اشتراک گذاری

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *