به گزارش پایگاه اطلاع رسانی احناف خواف، مولوی محمد موحدی، در مراسم نماز جمعه هفتم دی‌ماه ۱۴۰۳ اهل سنت شهر خواف، با تلاوت آیه(أَفَغَيْرَ دِينِ اللَّهِ يَبْغُونَ وَلَهُ أَسْلَمَ مَنْ فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ طَوْعًا وَكَرْهًا وَإِلَيْهِ يُرْجَعُونَ) و حدیث قدسی(من تقرب الی شبراً تقربت الیه ذراعا) و حدیث (الانبیاء اخوة و دینهم واحد) پیرامون موضوع فراگیر بودن دین اسلام و انتصاب فرماندار جدید خواف به ایراد سخن پرداخت.
مدرس حوزه علمیه احناف خواف در آغاز سخن بیان داشت: از ارسال نامه‌ی پیامبرث به فراعنه و طواغیت زمانشان، ۱۵ قرن می‌گذرد. بعد از واقعه صلح حدیبیه و مانع شدن مشرکین از به جا آوردن عمره مفرده پیامبرث، و پیمان‌نامه صلح حزب‌الله و حزب الشیطان بسته شد. پیامبرث بعد از سال ششم هجری، نامه‌هایی به سمت پادشاهان زمان خود، ارسال کردند. نامه‌هایی به سمت پادشاهان بحرین، مصر، روم شرقی و ایران که خسرو پرویز، در آن زمان پادشاه ایران بود.
سخنران نماز جمعه خواف گفت: نامه‌های پیامبرث طولانی نبود، چند خط واضح و شفاف نوشته می‌شد و این نامه‌ها خیرخواهانه بود. پیامبرث از مدینه منوره، مناطق مختلف را به اسلام دعوت دادند، چون اسلام عزیز است و باید به همه تفهیم شود. این کار ۱۹ سال بعد از بعثت انجام گرفت و پیامبرث، به صورت خلاصه، امپراطوری روم و ایران را دعوت به اسلام دادند. کسانی که در شرق و غرب جهان می‌باشند و مسلمان‌اند بدانند که دین در نزد خدا اسلام است و دینی را به جز اسلام نمی‌پذیرد. کسانی که بین حضرت عیسی و موسی(ع) و حضرت محمدث فرق می‌گذراند، مسلمان نیستند و در جهل و غرور به سر می‌برند. اسلام موسی، عیسی و محمدث، یک دین است.
وی افزود: اگر مسیحیت که اغلب افراد جهان را تشکیل می‌دهند، بین حضرات محمدث و عیسی(ع) فرق می‌گذارند، مسلمان نیستند چون دین این دو پیامبر، اسلام بود. دین اسلام همان دین حضرات موسی و عیسی(ع) می‌باشد و دین آن‌ها با اسلام کامل شد. هراکلیوس، پادشاه روم وقتی نامه‌ی پیامبرث به او رسید، گفت: کاش که من زنده باشم و پاهای این پیامبرث را زیارت کنم و بشویم. پس دین خود را بشناسیم همان دینی که دشمنان اسلام آن را شناختند.
مولوی موحدی بیان داشت: وقتی حضرت عبدالله بن حذافهس، نامه‌ی پیامبرث را به پایتخت ایران رساند، نامه را خواستند از او بگیرند و وی گفت: من خودم باید نامه را به پادشاه بدهم. خسرو پرویز با نگاهی متکبرانه به حضرت عبدالله بن حذافهس نگاه کرد و نامه را خواند و سریعا نامه را تکه تکه کرد و دور انداخت. این برخورد سیاسی پادشاه آن زمان ایران بود. پاره کردن نامه اصلا منطقی نداشت و سفیر پیامبرث را تهدید کرد. وقتی پیامبرث این داستان را شنیدند، دعا فرمودند که خدا پادشاهی او را تکه تکه کند و این‌گونه هم شد.
مدرس حوزه علمیه احناف خواف تصریح کرد: خسرو پرویز برای والی یمن نامه‌ای فرستاد که دو نفر انسان قوی را بفرست که این مدعی نبوت را دستگیر کنند و به ایران بیاورند. این دو نفر وقتی پیامبرث را دیدند و وارد مسجد النبی شدند، به خود لرزیدند. پیامبرث به آن دو گفتند: بروید و فردا بیایید. وقتی آن دو به نزد پیامبرث آمدند، پیامبرث فرمودند: دیشب پادشاه شما، به دست پسرش کشته شده است و این اتفاق مصادف با شب سه شنبه ۱۰ جمادی الاولی بود و به آن‌ها گفتند: شما بروید و این قضیه را پیگیری کنید. وقتی والی پیکی به ایران فرستاد و خبر رسید که دقیقا طبق گفته‌های پیامبرث این کار انجام شده است و بعد از آن، بازان والی ساسانی، بدون دیدن پیامبرث مسلمان می‌شود و کل قوم را تشویق می‌کند و همه مسلمان می‌شود.
راه دین اسلام، مانند راه سایر انبیا است
سخنران نماز جمعه خواف گفت: فتح ایران و فتح قلوب ایرانیان با الطاف خداوند و پیامبرث انجام شد. این اتفاق ۱۵ قرن پیش اتفاق افتاد. ما قبل از اینکه ۱۵ قرن پیش مسلمان شویم، به دعوت خدا و پیامبرث لبیک گفتیم و آباء و اجداد ما مسلمان شدند. برخی خیالات باطلی را در ذهن ما نسبت به مسیحیت و مجوسیت می‌پرورانند. کسانی که پیامبرث را قبول دارند بدانند، با افرادی که قبول ندارند کاری نداریم که دعوت پیامبرث را عده‌ای در همان ابتدا مانند یمنی‌ها پذیرفتند و عده‌ای نیز نپذیرفتند تا آن که در زمان خلافت حضرات ابوبکر و عمرس، سپاه اسلام وارد ایران شد و یک سپاه ۳۰ هزار نفری، سپاه ۴۰۰ هزار نفری را در زمان خلافت حضرت عمر بن الخطابس شکست داد. این سپاه بدون جنگ و خونریزی، دل‌های مختلفی را فتح کرد.
وی خاطر نشان کرد: همه‌ی مسلمانان باید بدانند که راه دین اسلام، مانند راه سایر انبیا است. خداوند می‌فرماید: کسی که یک وجب به سمت من بیاید، من یک ذرع به سمت او می‌آیم. پیامبرث، صحابه و اهل بیت، به دنبال پادشاهی نبودند اما پادشاهان همیشه می‌ترسیدند. این‌ها می‌گفتند: شما به دنبال پادشاهی خود باشید اما اجازه دهید ما هم در این مملکت حرفی بزنیم و بگوییم که خدایی هست.
مدرس حوزه احناف خواف ادامه داد: برخی می‌گویند: ما قبل از اسلام خدا را می‌شناختیم، آخر کدام خدا را می‌شناختید در حالی که دو خدای شر و نیکی داشتید. شما کدام خدا را می‌شناختید که حال رسوم آتش‌پرستی را هم می‌خواهید بیاورید. نور، آتش و ظلمت خدا نیستند و خداوند خالق همه‌ی این‌هاست. در این فصولی که خدا آفریده است، باید به دنبال خدا بگردیم.
مولوی موحدی گفت: در همین روزها، طبق اعتقادات مسیحیت، تولد حضرت عیسی(ع) و شروع سال میلادی است. صحبت ما با مسیحیت این است که اگر حضرت عیسی(ع) را برادر محمد مصطفیث نمی‌دانید، شما مسلمان و دین‌دار نیستید. شما می‌گویید: حضرت عیسی یا خود خداست یا پسر او و یا خدای سوم، اما ما می‌گوییم: خدا هجرت نمی‌کند، بر الاغ سوار نمی‌شود، به دار آویخته نمی‌شود و خدا را نمی‌شود کشت و این‌ها را عقل و منطق هم نمی‌پذیرد، این‌ها را از کجا آوردید. در طول تاریخ بارها با علمای مسلمان مجادله و مناظره کردند اما به نتیجه‌ای نرسیدند.
هر زمانی که ما سلاح جنگ علیه ظلم را بر زمین گذاشتیم، خوار و ذلیل شدیم
مدرس حوزه علمیه احناف خواف خاطر نشان کرد: اهل فن می‌دانند که تنها راهی که برای مسیحیت مانده است، این است که مراکز دین مبین اسلام را هدف قرار دهند و مسلمانان را به جان یکدیگر بیندازند. مسیحیت می‌خواهد جهاد اسلامی را زیر سوال ببرند و متاسفانه در امت اسلام افرادی هستند که جهاد مسلحانه را ممنوع می‌دانند. هر زمانی که ما سلاح جنگ علیه ظلم، استبداد و دیکتاتوری را بر زمین گذاشتیم، خوار و ذلیل شدیم. به دست آوردن هر شادی و پیروزی هزینه می‌خواهد، آن با خون، مال و آبروی مسلمانان است.
سخنران نماز جمعه خواف ادامه داد: پیامبر(ص) می‌فرمایند: هرگاه مردم دست از جهاد کشیدند، خداوند به آن‌ها ذلتی را مسلط می‌کند که تا زمانی که به دین خود برنگردند، از آن‌ها برطرف نمی‌شود. انسان ترسو هرروز می‌میمرد اما انسان شجاع فقط یکبار کشته می‌شود تا به مقصد خود برسد، یا اینکه پیروز شود یا با خون تو امت مسلمان به پیروزی برسند.
وی بیان کرد: اگر حضرت عیسی(ع) در زندگی با ما همراه می‌بودند، پرچم‌دار علیه ظلم و جنایت کسانی بودند که ادعای مسیحیت دارند. دشمن، امروزه غزه، لبنان، سوریه، افغانستان و… را به وضعیت فعلی در آوردند و درب اقتصاد را به روی آنان بسته‌اند تا ملت مسمانان در گرسنگی به سر ببرند و اسلام را نتوانند تحمل کنند. اگر حضرت عیسی(ع) با ما در زندگی همراهی داشتند، دشمن چنین سیاست‌هایی بودند.
مولوی موحدی افزود: در اروپا به خاطر کشته شدن یک گربه یا سگ، سوگواری می‌کنند ولی برای خون و جان میلیون‌ها نفر مسلمان خاور میانه، حاضر نیستند یک بیانیه سوری را تدوین کنند چون مسلمان‌اند. کاش شما راه آن مسیح واقعی را ادامه می‌دادید. فرزندان امت اسلام، بودن علامت صلیب در زندگی یک مسلمان، یعنی لگدزدن به قرآن. گاهی اوقات برخی از روی غفلت، بر روی لباس یا گردنبند یا بدن، علامت صلیب را حک یا تتو می‌کنند.
مدرس حوزه علمیه احناف خواف گفت: صلیب یعنی همان اعتقاد سخیف مسیحیت که گمان کرده خدا یا پسر خدا و یا خدای سوم را می‌توان به صلیب کشید. خدای متعال در قرآن می‌فرماید: حضرت عیسی(ع) کشته و یا به صلیب کشیده نشده است اما شبیه داده شده است برای مردم که حضرت عیسی(ع) را کشته‌اند. شهدایی که در مناطق مختلف مسلمان به شهادت رسیده‌اند، با خون خود نوشته‌اند:(لااله الا الله و محمد رسول الله).
اسلام با تساوی حقوق زن و مرد مخالف نیست
سخنران نماز جمعه خواف ادامه داد: تمام نسل‌کشی‌ها و قتل‌ها، کار کسانی بوده است که دُم آن‌ها به مسیحیت امروزی وصل بوده است. اسلام مسیحیت را دعوت می‌دهد که از مسیحیت بیرون بیایید و دین اسلام را بپذیرید. قرآن می‌فرماید: مثل حضرت عیسی(ع) به مثل حضرت آدم(ع) است که بدون پدر خلق شده‌اند. ما در قرآن سوره‌ای به نام مریم داریم که نام مادر حضرت عیسی(ع) می‌باشد. اسلام می‌خواهد بگوید که ارزشی را که اسلام به زن داده است، در هیچ جای دیگر نمی‌توانید پیدا کنید.
وی خاطر نشان کرد: متاسفانه در بلاد اسلامی زن‌ها فکر کردند که از مردها چیزی کم ندارند، یعنی مشابه هستند. اسلام با تساوی بودن حقوق زن و مرد مخالف نیست اما با تشابه حقوق زن و مرد مخالف است. نمی‌شود زن دقیقا مثل زن یا برعکس باشد. زن جایگاهی در اسلام دارد که ارزشمند است و کسانی که ادعای این را دارند که باید زن‌ها هم‌دوش مردها در همه‌جا باشند، منظورشان آزادی زن نیست و هدف آن‌ها این است که به راحتی بتوانند با جنس زن ارتباط برقرار کنند و هدفی دیگر ندارند.
مولوی موحدی تصریح کرد: زن می‌تواند تعلیم ببیند و آموزش دهد، زن می‌تواند پزشک باشد و در حدود اختیاراتش، به اندازه توان و نیروی خود کار کند اما ما باید از چیزهای دیگر گله‌مند باشیم. ما باید به همه‌ی زنان جامعه خصوصا کسانی که محرم ما هستند احترام بگذاریم خصوصا مادر که جایگاه ویژه‌ای دارد. نه اینکه تا زمانی که مال و ثروت داشته باشد او را نگه‌داریم و بعد از آن از او به خاطر همسرمان دست بکشیم. کسی همسر ماست، باید به خوبی با او رفتار کنیم و حقش را به طور کامل ادا کنیم. اگر دستی که بخواهد تذکر حجاب دهد بر روی زنی بلند شود، آن دست خاطی است.
مدرس حوزه علمیه احناف خواف بیان کرد: ارشاد به نیکی امر پسندیده است، توجیه و راهنمایی هم خوب است اما برخورد فیزیکی را نه اسلام و نه عقل می‌پذیرد اما اصل پدیده حجاب مهم است. خداوند جنس زن را به نسبت مرد زیبا‌تر آفریده است اما به لحاظ وجودی زن ضعیف است. بارها شنیدیم که چند مرد هوس‌باز، خانمی را گروگان گرفته‌اند و به او تجاوز و در نهایت کشته‌اند ولی بلعکس این قضیه را نشنیده باشید. زن و دختر مسلمان! تو باید مواظب زیبایی و خوش قیافه بودن خود باشی تا تو را به سرقت نبرند و به تو تعرض نکنند. احتمال بروز خطر و مشکل به لحاظ اجتماعی برای زنان بیش از مردان است. در قرآن سوره‌ای به نام زنان داریم و اگر کسی حقوق آنان را رعایت نمی‌کند، مقصر اسلام نیست.
مردم ایران تا حق خود را نگیرند سکوت نمی‌کنند
سخنران نماز جمعه خواف در پایان با اشاره به اینکه مدتی است که موضوع انتصاب فرماندار خواف مورد بحث است، تصریح کرد: مدتی است که در شهرستان خواف فرماندار نداریم، شاید افرادی خود را برای این پست مطرح کرده باشند. استاندار محترم خرسان رضوی و شورای محترم تامین بایستی به این مسئله توجه کنند که مردم ما فرماندار می‌خواهند و سال‌هاست که حق خود را می‌خواهند و اگر چیزی نمی‌گویند به این معنا نیست که حق خود را فراموش کرده‌اند.
مولوی موحدی در ادامه افزود: فرمانداران قبلی خدماتی انجام دادند اما اصلا کافی نبود. تقوای فرمانداری و سیاست آن اصلا ملاحظه نشده است. هنوز شهرداری و شورای شهر، نمایندگان قبلی و فعلی مجلس تلاش می‌کنند اما ثمره‌ای نداشته است. دولت آقای پزشکیان! ملت ایران گدا نیستند اما تا حق خود را نگیرند، سکوت هم نمی‌کنند. شما تلاش می‌کنید و شاید خیلی‌ها قدر شما را ندانند ولکن هر روزی که می‌گذرد، نارسایی در امر تحصیل دانش‌آموزان بیشتر می‌شود. در کشور ما بالغ بر ۲۰۰ هزار دانش آموز، از تحصیل بازمانده‌اند که یک سوم آن مربوط به استان سیستان و بلوچستان است.
وی ادامه داد: جناب آقای پزشکیان! اصل ۳۰ قانون اساسی به ما حکم کرده است که آموزش و پرورش موظف است برای همه‌ی فرزندان ملت ایران، امکان تحصیل رایگان را فراهم کند و حتی وسایل تحصیلات عالی در حد خود کفایی کشور باید به صورت رایگان به فرزندانمان داده شود. دولت‌ها جواب خدا را چه می‌دهند؟ خدا رحمت کند کسانی که این اصل را در قانون اساسی قرار داده‌اند. اگر ما می‌خواهیم مرحوم باشیم، بیاییم قانون اساسی را اجرا کنیم. در همین خواف دانش آموزانی بوده‌اند که ترک تحصیل کرده‌اند و مقصر آن وزارت‌خانه‌ها هستند.
نیازمند فرماندارِ قوی هستیم نه کسی که صرفا پست را اشغال کند
مولوی موحدی با انتقاد از عدم تخصیص 15 درصد حقوق دولتی معادن به شهرستان، خاطرنشان کرد: حقوق دولتی که دوندگی‌های زیادی برای آن شده است هنوز کامل پرداخت نشده و چراهایی پشت آن است. ما کافر و یهودی نیستیم و حق دولت را داده‌ایم. دولت چه دشمنی و مشکلی با ما دارد که حاضر نیست ۵ درصد سهم معدنی مردم شهرستان را بدهد؟ جاده‌های شهرستان که مشهور به جاده‌های مرگ هستند الحمدلله در حال اصلاح و ساخت باند دوم است ولی فرآیند آن بسیار کند است و باید سریع‌تر انجام شود.
سخنران نماز جمعه خواف خطاب به فرماندار آینده خواف متذکر شد: فرمانداری که تعیین خواهی شد، این عرض منِ طلبه را اگر از من نمی‌پذیری از طرف عمربن الخطاب و علی بن ابی طالبب را بپذیر که چگونه سر بر بالین می‌گذاری در حالی که هنوز در این شهرستان هستند کسانی که برای سیر کردن شکم خود سر در سطل های زباله فرو می‌برند، اگر می‌توانید این مشکلات را رفع کنید دست خود را بلند کن و بگو من فرماندار می‌شوم و فرماندار واقعی می‌شوم، اگر نه که این قطار نابسامان حرکت خود را می‌کند.
مدرس حوزه احناف خواف تصریح کرد: ما به یک لوکوموتیو ران سیاسی قوی و غیرتمند نیاز داریم نه به کسی که صرفاً پست را اشغال کند و کج‌دار و مریض عمل کند. بیاییم آبروی اسلام را حفظ کنیم. مردم آبرودار هستند ولی فقر وحشی است و جامعه را ناامن می‌کند. مقام معظم رهبری به دولت‌مردان فرمودند: اگر شما توانستید مردم را ثروت‌مند کنید شما دولت‌مرد هستید وگرنه که خائن‌اید و خداوند انسان‌های خائن را دوست ندارد. باید روز قیامت پاسخگوی همه‌ی اعمال باشیم.
دیدگاهتان را بنویسید