ایشان در مقدمه سخنان خویش گفت: ماه مبارک رمضان است و سفره الله تعالی گسترده و باز شده است و این میزبان مهربان، برای مهمانان خویش کم نگذاشته است. حال چگونه مهمان از این سفره بهرهبرداری لازم را کند؟ اگر به تاریخ اسلام رجوع کنیم مشاهده میکنیم که سلف صالح چگونه با ایمان کامل خود به قرآن عشق میورزیدند و سرانجام، جهان را دگرگون ساختند. ایشان افزود: سلف صالح ما اعمال و رفتار خود را مطابق با قرآن کریم تنظیم میکردند و برای خود، شیوه عملی انتخاب میکردند؛ به گونهای که با هدایت قرآن راهیاب میشدند و سرانجام کارشان این بود که مردمی وارسته، نیکوکار و سعادتمند در دنيا معرفی شدند. شوق و علاقه وافرشان در محبت به الله تعالی به گونهای بود که در کمتر از نیم قرن، بزرگترين عدالت را در صحنه روزگار بنیان نهادند. این یک نسل موفق و طلایی بود. در آن زمان، خشم و صبر به خاطر الله بود و انتقامجویی برای مظلوم انجام میگرفت. آنها زمامدارانی بودند که حکومتشان بر پایه اسلام بود.مولوی خوافی خاطرنشان کرد: امروزه جهان به خونهای پاک و شمشیرهای برهنهای نیازمند است که خسته نشوند و پاهایی که در راه نمانند و قلمهایی که از اندیشیدن درمانده نشوند. جهان اسلام، مدتها بر یک اصل استوار بود. مسلمانان هرگز با ظالم کنار نیامدند و در جوار ظلم آرام نگرفتند، اما متاسفانه این نسل با عصر جدیدی چون خود خواهی، خودکامگی حکام و شهوت و شهرت قدرت و منصب روبهروست و اینها باعث شده که در وجود شخص مسلمان، غیرت اسلامی و حتی غیرت انسانی خشک شود و این نسل به خشکی بگراید. ایشان ادامه داد: دلاورمردان و جوانان تاریخ اسلام، چون خالد بن وليد را فراموش نکنیم؛ آنها خدمات شایانی به اسلام کردند. اگر نقشه جهان را باز کنیم متوجه میشویم زمانی ما چه فرمانروایی نابی داشتیم، اما علت خواری مسلمانان چه میتواند باشد؟ ایشان تصریح کرد: کفار و دشمنان اسلام، برای خاموشکردن چراغ اسلام برنامههایی از پیش تعیینشده دارند. آنها زنان عریان و مردان فاسد و خمار را وارد شهر میکنند تا بدینوسیله مردان مسلمان از زنان خویش فراموش کنند. این حربه دشمن است و در مواقع حساس این ترفند را در سرزمینهای اسلامی پیاده کردهاند و موفق بودهاند. آنها در سرزمینهای اسلامی فساد کردند و آن قدر به اعمال خود ادامه دادند تا باعث منحرفشدن اذهان جوانان ما گردید؛ تا جایی که روزی جوان مسلمانی را دیدند که بر سایه دیوار مسجد نشسته و گریه میکند، علت را از او جویا شدند، گفت: چند وقتی است که با دختری دوست شدهام و او جواب نامهام را نمیدهد. دیگر ناراحتی جوان مسلمان ما، به خاطر اسلام نیست و غیرت دینی او خشک شده است. متاسفانه مسلمانان از اشکهای نیمه شب محروم شدند و بنابراین، دشمنان اسلام به قلب اسلام حمله کردند و يارای مقابله نبود و سریعا جوانان و دیانت اسلام سقوط کرد.سخنور برجسته شهر باخرز متذکر شد: به راستی امروزه چه بر سر مسلمانان آمده است؟! بدانیم که بازگشتن به تاریخ اسلام و یادآوری بزرگیها، عظمت و سرافرازی مسلمانان در قرون اولیه اسلام به تنهایی مشکلی را حل نمیکند. آن چه که بیش از همیشه قابل مطرح است، آنست که شخص مسلمان بداند و آگاه شود که از دوران طلایی عقب مانده و باید در تلاش و کوشش باشد تا خود را از فلاکت نجات دهد و نداي بازگشت به اسلام و قرآن را سرلوحه زندگی خویشتن قرار دهد. اینکه کنجکاوی کنیم که چه طور شد کشورهایی مانند اسپانیا که به دست مسلمانان فتح شده بود و امروزه این چنین سقوط کرد، به خودی خود مشکلی را حل نمیکند، بلکه باید غیرت اسلامی ما بجوشد و کافیست که غیرتمان، ما را متوجه آن گوهر ارزشمندی بسازد که بشریت، سالیان سال از آن محروم بوده است و آن، از دستدادن نظام اسلامی خلفای راشده بوده است. مسلمانان از خلافت راشده محروم شدند و همین دلیل، کافیست تا غیرت انسانی و اسلامی ما بجوشد و دشمن را متوجه گوهر ارزشمند از دسترفته ما کند.ایشان افزود: به گفته یکی از بزرگان، از دست رفتن لوای اسلامی مشکلی نبود که فقط مسلمانان را دچار ضرر کرد، بلکه همه بشریت بود که دچار آسیب شدند؛ چرا که همه بشریت از یک زندگی آسوده و حکومتی که طبق لوای اسلام و قرآن اداره میشد برخوردار بودند. ای جوانانی که شیفته تمدن غرب هستید و زرق و برق اروپا را میپسنديد، غربیها برنامههایی دارند تا شما را از اسلام دور کنند. یادمان باشد که هیچ وقت شرافت اسلامی خود را به این سادگی از دست ندهيم. آنها سالیان سال است که برای بدبختی جوانان ما برنامهها دارند.سخنران این هفته نماز جمعه اهل سنت خواف اظهار داشت: اقبال لاهوری معتقد است که غرب اگرچه پیشرفتهایی داشته است و تا حدودی در کار خود موفق بوده است، اما از طرفی، اینها به خاطر تضعیفشدن شعور دینی در صاحبان ملت است که جهان اسلام از آنان عقب افتاده است و شعور دینی آنان ضعیف شده است و دلهای آنان مریض گشته است و سجدهها بیذوق گردیده است. جهان اسلام نیازمند جوانانی است که دوباره این غیرت در وجود آنان پدید آید و بجوشد تا بتوانند از دجله و فرات بگذرند و این شب سیه را به پایان برسانند و بامدادان پیروزی طلوع کند. ایشان گفت: متاسفانه امروزه شخص مسلمان به چشم دوست به کشورهای کفر و دشمن اسلام مینگرد. یاد ما باشد که سرنوشت ما به دست خود ماست و راه رهایی از این وضعیت، قطع امید کردن از لهو و لعبها و وصلکردن خویشتن به پیامبر مهربانیها(ص) است و این مستلزم افرادیست که در آنها فکر صدیقی، شجاعت و عدالت فاروقی، حلم و بردباری عثمانی و شجاعت و غیرت علوی پیدا باشد و آن زمان است که مسلمان عزت پیدا میکند.
حضرت علی(رض) وقتی در کوفه از طرف یاران خویش مورد شماتت قرار گرفتند در خطبهای فرمودند: کجا شدند قومی که به طرف اسلام خوانده شدند و آن را قبول کردند؟ کجا شدند کسانی که قرآن خواندند و با قرآن حکومت کردند و با شیوه قرآن زندگی کردند؟ کجا شدند افرادی که هنگامی که به طرف جهاد خوانده میشدند مانند بچه شتری که به سوی مادرش میدود، برای جهاد میدویدند تا شهادت نصیبشان شود و شمشیرهايشان برکشیده شد و جهان را فتح کردند و چشمهايشان از اشک خشک شده بود و چهرههايشان از ترس خدا زرد شده بود و بر چهرههايشان آثار زاهدان و فروتنان بود. آنان برادران رفته من بودند و شایسته است که در فراغ آنان بگرییم و حسرت بخوریم.