مولوی گلمحمد مومن در بخش اول سخنان خویش بیان کرد: زکات، یکی از امتحانات الهی است. اللهتعالی مال را آفرید و محبت مال را در قلب انسان جای داد؛ بهطوری که انسان با بخشش مال از جانب الله تعالی خوشحال و با منع آن ناراحت و غمگین میشود. اما اگر خدا به کسی مال بدهد دلیل رضامندی خدا نیست، و ندادن مال نیز دلیل خشم و غضب خدا نمیباشد. خداوند بعضی انسانها را با دادن مال و بعضی را با فقر، مورد امتحان قرار میدهد. امتحان اینگونه است که خدا میفرماید: “وفی أموالهم حق معلوم للسائل والمحروم” ثروتمند باید این آیه الهی را در نظر بگیرد و بداند که در این مالی که خدا به او عطا فرموده است یک حق تعیینشده از آنِ نیازمندان است. یعنی اگر ندهد حق دیگران را خورده است.
ایشان افزود: خداوند به جهت امتحان، مال را به یک ثروتمند میدهد، ولی بخشی از آن را مخصوص فقرا و نیازمندان قرار داده است که اگر ندهد حق دیگران را نداده است. فقیر هم مورد امتحان است. شخص فقیر میبیند بار سنگین اهل و عیال بر دوش اوست و چیزی در دسترس نیست، با شرمندگی بدون تامین مایحتاج وارد خانه میشود، قرض زیادی دارد، پولی برای ادای آن نمیبیند، میخواهد برای پاکدامنی و عفت ازدواج کند، اما توان آن را ندارد. به اجبار نفس میکشد و زندگی برایش لذت ندارد. در اینجا باید ثروتمند فکر کند خالق من و او یکی است و این مال هم برای همیشه در دست من نیست، امتحان میشود که اگر من به وظیفهام عمل کنم و دستش را بگیرم و دلش را شاد کنم خدا این را قرضالحسنه حساب میکند و هیچ امری را بدون پاداش نمیگذارد. این بحث اول بود که باید بدانیم، زکات یک امتحان الهی است.
مدرس حوزه علمیه احناف خواف در بخش دوم سخنان خود به فواید دینی و دنیوی زکات اشاره کرد و گفت: زکات، صدقات، هدایا و بخششها به شرط آنکه خالص برای رضای خدا و بدون منتگذاشتن و اذیتکردن باشد، بسیار ارزش دارد. اگر زکات، صدقات و بخششها، خالص برای رضای خدا و بدون منت باشد اجر بزرگی نزد خدا دارد و موجب دورشدن رنج فقیر میشود. پیامبر(ص) میفرمایند: کسی که یک مومنی را خوشحال کند خدا او را در بهشت خوشحال میکند. این فرصتی برای تقویت مهربانی و خیرخواهی در جامعه است. اگر اعطاءکنندگان به وظیفه خود عمل کنند و گیرندگان هم در مقابل آن قدردان باشند، هرچند دهنده نباید توقعی داشته باشد، این موجب تقویت بنیان اجتماعی مردم میشود؛ بدینگونه که یک نفر کمک میکند و یک نفر قدردانی میکند و فاصله بین آنها کاسته میشود.
ایشان ادامه داد: باید خود را با صفاتی که خدا و رسول خدا(ص) برای مومنین بیان کردهاند بسنجیم و ببینیم آیا صفات یک مومن در ما وجود دارد؟ تمام سعادت دنیا و آخرت ما در گرو ایمان و اسلام است؛ ایمان و اسلامی که مطابق با قرآن و سنت پیامبر(ص) باشد، نه اینکه هرکس خود را باایمانترین و مسلمانترین فرد تصور کند.
پیامبر(ص) میفرمایند: هر کس در صدد برطرفکردن نیاز برادر مسلمان خود باشد خدای متعال حاجات او را برآورده میکند. پیامبر(ص) میفرمایند: خالصانه و برای خدا مشکل یک نیازمند را برطرف کنید، حال میخواهد نیاز مالی یا در ابعاد دیگر باشد. مثلا اگر یک فرد مشکل اداری دارد و آنهم بدون سفارش و پارتی حل نمیشود و آن بیچاره کسی را ندارد اینجا سفارش کردن و گره بازکردنی که به طریقه شرع و قانون باشد باعث اجر میشود. این کارگشایی برای یک مسلمان است و خدا هم برای ما کارگشایی میکند.
مولوی مومن در مورد ویژگی زکات و علت نامگذاری زکات خاطرنشان کرد: زکات، مال را پاک و نفس را تصفیه و نیازها را برطرف میکند. اگر کسی میخواهد مالش از آلودگی و حقی که خدا برای نیازمندان در آن قرار داده است پاک شود و قلبش تصفیه شود، زکات، فرض خدا و رکن اسلام را دقیق محاسبه کند و به مستحق آن بپردازد و با این کار حاجت یک نیازمند را برطرف کند.
ایشان افزود: اطلاق کلمه زکات در این است که مسلمان قسمتی از مال را برای خدا میدهد و علت نامگذاری آن بدین خاطر است که زکات از تزکیه گرفته شده است و آن را از دو ریشه گرفتهاند؛ یکی به معنای پرورش و زیاد شدن و دیگری به معنی پاک شدن. کسیکه زکات میدهد از یک طرف خدا در مالش برکت میدهد و مالش رشد پیدا میکند، برکتی که او را بدون اضطراب و استرس و نگرانی مصرف میکند و نیروی آن را در طاعت به کار میبرد و از یک طرف موجب پاکی مال و موجب پاکی خود شخص زکاتدهنده میشود. پاکی ظاهری که متهم به بخل نیست و باطنی که در نزد الله بخیل حساب نمیشود.
سخنران این هفته نماز جمعه اهل سنت خواف بیان داشت: پیامبر اکرم(ص) برای اسلام پنج رکن معرفی کردند و اگر خانه مسلمانی این پنج رکن و ستونش کامل بود خانه مسلمانی او درست است و مسلمان کامل است و اگر این ارکان نبود ادعای مسلمانی است و مسلمانی نیست. رکن اصلی اسلام، شهادتین است. رکن بعدی، فرض نماز و رکن سوم زکات، رکن چهارم روزه و پنجم حج است. وقتی شخصی زکات میدهد یکی از ارکان خانه دین خود را کامل میکند و در راستای کامل شدن اسلام خود قدم برداشته است و به طور کلی میشود گفت: زکات موجب تقویت ایمان میشود.
مسئول امور داخلی حوزه علمیه احناف خواف در بخش سوم سخنان خویش به وعیدهایی که در مورد ادا نکردن زکات آمده است اشاره کرد و خاطرنشان کرد: خداوند در سوره فصلت، پرداخت نکردن زکات را از صفات مشرکین بر میشمرد؛ خدا میفرماید: “وویل للمشرکین الذین لا یوتون الزکاة و هم بالآخرة هم کافرون” وای بر حال مشرکین که زکات نمیدهند و بر آخرت هم کافر هستند. یعنی آنچه که موجب شده است در زکات سستی کنند آن است که ایمان به آخرت ندارند. وقتی کسی ایمان به آخرت نداشت دنیا تمام زندگیاش است. چرا مال خودش را از دست بدهد؟ دنیای او بر اساس مال است، اما ایمان خلاف این را اقتضا میکند.
حدیث دیگری هست که در آن اشاره به این میشود که دادن زکات و صدقات و انفاق، موجب حاصل کردن دعای خیر ملائکه است و بخل موجب نفرین هر روز ملائکه میشود. پیامبر(ص) میفرمایند: هیچ کس نیست مگر اینکه دو فرشته بر او نازل میشوند و یکی از این دو میگوید: خدایا به هرکس در راه تو انفاق میکند در همین دنیا و هم در آخرت عوض بده. هیچ مالی با دادن کم نمیشود. دیگری میگوید: خدایا به هر بخیلی در مالش تلف بده. این دعای فرشته است.
مولوی مومن تاکید کرد: در زکات فردی که زکات میدهد باید جستجو کند و فرد مستحق را که استحقاق زکات دارد به او زکات بپردازد و با ظاهر افراد قضاوت نکند. دیگر اینکه گیرنده زکات باید ببیند که اگر حقش زکات نیست و نیازمندیاش از لحاظ شرعی در حد گرفتن زکات نیست، نباید بگیرد که این برایش حرام است.
استاد حدیث حوزه علمیه احناف خواف در پایان سخنان خود در مورد جمعآوری کمک به مراکز دینی مطالبی را مطرح کرد و گفت: جمعآوری زکات در مساجد برای کمک به حوزه علمیه احناف خواف شروع شدهاست. هزینهکردن در راه حوزه و مساجد هزینه نیست، بلکه سرمایهگذاری انفاق است. این حوزه و مساجد است که مردم را در راستای خیر و انفاق و دستگیری نیازمندان تشویق میکند و معنویت همه مساجد، از حوزه علمیه تامین میشود. از یک طرف برگزاری نمازهای جمعه و پنجوقت در مساجد و حفظ قرآن و آموزش علوم دینی، معنویت در جامعه میآورد و دل را برای اطاعت امر خدا آماده میکند و از طرف دیگر ارشاد تریبون نماز جمعه و تعلیم حوزه است که مردم را به این درجه از احسان و انفاق وادار نموده است که هر نهاد و هر اداره و هر شخص در هر محلی که نیاز به کمک دارد به آنجا مراجعه میکند.
مولوی مومن با بیان عقیده اهل سنت و جماعت در مورد نوروز خاطرنشان کرد: همه میدانیم که از دیدگاه اهل سنت، جشن عید در سال دوبار اتفاق میافتد؛ عید فطر و عید قربان. پیامبر(ص) وقتی وارد مدینه شدند، دیدند عدهای لباس نو پوشیدند و میخواهند به جشن و سرور بروند. گفتند: ماجرا چیست؟ گفتند: قبل از اسلام این روز را جشن می گرفتیم. گفتند: خدا به جای این روز دو روز بهتر را به شما عطا کرده است، عید قربان و عید فطر.
از دیدگاه اهل سنت، عیدگفتن نوروز، سیزده بدر، و امثال اینها هیچگونه وجهه شرعی ندارد و مسلمان باید روزی که خدا دستور به شادی میدهد اظهار شادی کند و در جایی که شریعت گفته نارحت باشید ناراحت شویم. اینها موجب تقویت بنیانهای دینی و ایمانی میشود. هرکس مطابق با نگرش خود باید رفتار کند. تفریح و شادی و استفاده از مناظر طبیعی امری مباح و جایز است و گاهی لازم است اما نه برای مناسبتی که در اسلام نیامده است. در غیر این روزها میشود به تفریح رفت و از مناظر زیبا درس خداشناسی گرفت و نشانههای قدرت الهی را درک کرد.
دیدگاهتان را بنویسید