به گزارش پایگاه اطلاعرسانی احناف خواف، مولانا حبیبالرحمن مطهری در مراسم نماز جمعه (۲۴ بهمنماه ۹۹) اهل سنت شهر خواف، با تلاوت آیۀ «لَّقَدْ كَانَ لَكُمْ فِي رَسُولِ اللَّـهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ لِّمَن كَانَ يَرْجُو اللَّـهَ وَالْيَوْمَ الْآخِرَ» (احزاب: 21) پیرامون «وظایف حکومت اسلامی» به ایراد سخن پرداختند.
ایشان در مقدمه سخنان خویش فرمودند: همۀ ما معتقدیم که سیرت پیامبر اکرم(ص) مشعلی فروزان بر سرِ راه انسانها و بهخصوص شخص مومن و مسلمان است. تحلیل در ابعاد و زوایای زندگی پیامبر اکرم(ص) در زمینههای مختلف، ما را به اصول و راهکارهایی میرساند که برای سعادت دنیا و آخرت ما مفید است، زیرا پیامبر اکرم(ص) بهترین و زیباترین الگو برای انسانها و جلوۀ حسنۀ صفات الهی هستند. به همین جهت خداوند متعال ایشان را به عنوان اسوۀ حسنه توصیف میکند.
مولانا مطهری در بیان نمونههایی از سیرت پیامبر اکرم(ص) خاطرنشان کردند: از ویژگیهای منحصر بهفردی که خدای متعال به پیامبر اکرم(ص) عنایت کرده این بود که توانستند در مدینۀ منوره جامعهای درست کنند که زیباترین و شایستهترین جامعه در تاریخ بشریت باشد. رسول اسلام(ص) راه حلهایی برای بشریت به ارمغان آوردند که سعادت و خوشبختی انسانها در گرو آن راهحلهاست که از جانب ایشان ارائه شده است. پیامبر اکرم(ص) با تربیت صحیح و دمیدن روح معنویت به قلبها، عناصر و پایههای جامعۀ اسلامی را چنان تقویت و تکمیل کردند که در مقابل همۀ امواج، رسول خدا و اصحاب کرام مقاومت کردند و هر طوفان سهمگینی که میوزید پیامبر و یارانشان آن را بر سر جایش مینشاندند.
ایشان افزودند: پیامبر اکرم(ص) اولین موسس حکومت اسلامی بودند و با دست مبارک خود پایههای نظام اسلامی را بنا نهادند و تکالیف هر شخص را مشخص کردند. یکی از وظایف مهم حکومت اسلامی که پیامبر اکرم(ص) آنرا پایهگذاری کردند عدالت بود. از دیدگاه پیامبر اکرم(ص) نظام هستی بر حق و عدالت استوار است. در آیهای خدای متعال فلسفۀ بعثت و نهضت انبیا را همین برقراری عدل و عدالت معرفی میکند. در سورهی حدید آیۀ 25 آمده است: «لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَيِّنَاتِ وَأَنزَلْنَا مَعَهُمُ الْكِتَابَ وَالْمِيزَانَ لِيَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ» به راستى [ما] پيامبران خود را با دلايل آشكار روانه كرديم و با آنها كتاب و ترازو را فرود آورديم تا مردم به انصاف برخيزند. در این آیه، فلسفۀ بعثت و نهضت انبیا معلوم میشود که اقامۀ عدالت و برابری بوده است.
مدیریت حوزۀ علمیۀ احناف خواف با تأکید بر عدالت فرمودند: وقتی پیامبر اکرم(ص) مبعوث شدند با دنیایی پر از ضلالت، جهالت و گمراهی مواجه شدند که در آن ظلم و تبعیض بیداد میکرد. به همین خاطر، یکی از سیاستهای شاخص پیامبر اکرم(ص) بعد از بعثت، اجرای عدالت بود. چون وقتیکه عدالت اجرا شود و هرکس به حق خود برسد هیچ اختلافی در میان مردم نخواهد بود. عموما اختلافات و مشکلات وقتی پیش میآید که تبعیض در جامعه باشد و آن کسیکه صاحب حق است به حق خود نرسد.
ایشان در زمینۀ وحدت و برادری نیز تصریح کردند: هدف سیاسی دیگر پیامبر اکرم(ص) در حکومت اسلامی، ایجاد اخوت و اتحاد بین مردم بود. اصل دین، حمایت از صلح و سازش است و دین از خونریزی و برخورد با یکدیگر اجتناب میکند. از این جهت، منشور سیاست پیامبر(ص) همان تحکیم روابط بین انسانها بود که دلهای مومنین به هم نزدیک شود، نسبت به هم کینه و عداوت و بغض نداشته باشند، بهیکدیگر عشق بورزند نه اینکه بر علیه یکدیگر دشمنی و غیبت کنند و بهتان بزنند. در حجة الوداع، پیامبر(ص) خطبهای ایراد فرمودند که در آن روش زندگی، روش صحیح تربیت اسلامی و ساختن جامعۀ فاضله را بیان نمودند. در آن میخوانیم که ایشان همۀ رسم و رسوم جاهیلت از قبیل خونریزی، انتقام جویی و ربا خواری را باطل اعلام میکنند.
مولانا مطهری افزودند: مهمترین دغدغۀ پیامبر اکرم(ص)، جمعکردن مردم حول محور خدا و رسول، و دوری از تعصبات نژادی، مذهبی و قبیلهای بود. اگر آیات قرآن را بررسی کنیم میبینیم که خدای متعال نیز براین موضوع تاکید دارد و میفرماید: «وَالْمُؤْمِنُونَ وَالْمُؤْمِنَاتُ بَعْضُهُمْ أَوْلِيَاءُ بَعْضٍ» (توبه: 71) و مردان و زنان با ايمان، دوستان يكديگرند. اما امروزه میبینیم که چقدر تفرقه و اختلاف وجود دارد و همان جملۀ معروفی که «تفرقه بینداز و حکومت کن» را اجرا میکنند تا بین مومنین و مسلمین تفرقه ایجاد کنند، حال آنکه آرامش در اتحاد و برادری است.
ریاست نشست فقهی اهل سنت خراسان خاطرنشان کردند: در این ایام، دهۀ فجر انقلاب اسلامی را داشتیم که چهل و دومین سال پیروزی انقلاب اسلامی را پشت سر گذاشتیم و به تعبیر مقام معظم رهبری در گام دوم انقلاب قرار گرفتیم. در سال ۱۳۵۷ همۀ مردم ایران اعم از شیعه و سنی، اقوام و مذاهب مختلف وهمۀ ادیان که از رژیم پهلوی خسته شده بودند و از استبداد و نبود آزادی در آن رژیم به تنگ آمده بودند، به رهبری رهبر کبیر انقلاب اسلامی با شعار استقلال، آزادی و جمهوری اسلامی قیام کردند و انقلاب را به پیروزی رساندند. در گام اول انقلاب، ایران اسلامی اقتدار خود را به دست آورد و خدماتی از قبیل گازرسانی، برقرسانی، آبرسانی، آبادانی و پیشرفتهای علمی و تحقیقی صورت گرفت. اکنون که در گام دوم انقلاب قرار گرفتهایم، لازم است نقاط ضعف و قوت را مورد بررسی قرار دهیم و این باعث میشود که ضعفها را کم کرده و جبران کنیم و نقاط قوت را تقویت کنیم. قانون اساسی کشور ایران، بهترین قانون است که در سال ۱۳۵۸ به تصویب رسید، اما میبینیم که ضعفهایی نیز دارد که باید بازنگری و جبران شود. چنانچه همۀ کشورها به دنبال این هستند که اگر ضعفی در قانون هست آنرا اصلاح نمایند.
مولانا مطهری با تأکید بر اصلاح و تجدیدنظر قانون اساسی فرمودند: یکی از اصول و بندهای قانون اساسی که به نظر ما در آن ضعف وجود دارد، این است که رئیس جمهور کشور باید جعفری و تابع مذهب رسمی کشور یعنی شیعه باشد. یعنی اهل سنت نمیتوانند رئیس جمهور شوند. علاوه براین، ما میبینیم که اهل سنت در کابینه دولت و درمیان وزرا هم نمیتوانند حضور داشته باشند و حتی مدیر کل و استاندار نیز ندارند. در همین شهرستان خواف، با توجه به اینکه اکثریت اهل سنت هستند، اما در پُستهای کلان در چه وضعیتی قرار داریم و این یک ضعف است. همۀ اقوام و مذاهب و ادیان در ایران شریکند، زیرا ایران برای همۀ ایرانیان است.
ایشان افزودند: شما پاکستان را ببینید که 74 سال پیش از هندوستان جدا شد و استقلال خود را به دست آورد. جمعیت آن تا چند سال پیش ۲۰۰ میلیون نفر بود که جمعیت برادران اهل تشیع ۲۰ درصد بیشتر نیست. اما تا الان آنگونه که بنده مطالعه و بررسی کردم هفت یا هشت رئیس جمهور یا نخستوزیر شیعه داشته است. همسایۀ خود، افغانستان را ببینیم که چقدر وزرای اهل تشیع در کابینه دولت خود دارد. جمهوری اسلامی که بنای آن بر کتاب الله و سنت رسول الله است باید این کاستیها را برطرف و تجدیدنظر نماید.
مولانا مطهری با تأکید بر استفاده از شایستگان یادآور شدند: در گام دوم انقلاب باید از ظرفیتها، پتانسیل و شایستگان همۀ اقوام استفاده شود که هم باعث تقویت نظام اسلامی است و هم باعث تحکیم وحدت و اخوت و برادری است. در گام دوم انقلاب، باید سعی کنیم که در گزینشها و مصاحبهها به مسئلۀ مذهب توجه نشود و در مقابل، به شایستهسالاری و ایرانیبودن توجه شود.
ایشان افزودند: در گام دوم انقلاب، باید به مردم اهل سنت اعتماد کامل شود. چون مردم اهل سنت هم معتقد به نظام و هم رهبری هستند و نظام و رهبر خود را دوست دارند و علاوه بر اینها مسئولیتپذیرهستند. اگر کار و مسئولیتی به آنها سپرده شود وظیفۀ خود را بهخوبی انجام میدهند. اگر صحبتی در تریبونها میشود آنهم به خاطر درددلهایی است که قبلا باید صورت میگرفت.
دیدگاهتان را بنویسید