مولوی حبیب الرحمن قهستانی

حیا؛ ستون اصلی اخلاق اسلامی

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی احناف خواف، مولوی حبیب الرحمن قهستانی در مراسم نماز جمعه 17 اسفندماه 1403 شهر خواف، ضمن تلاوت آیه: «وَجَاءَتْ إِحْدَاهُمَا تَمْشِي عَلَى ٱسْتِحْيَآءٍ قَالَتْ إِنَّ أَبِي يَدْعُوكَ لِيَجْزِيَكَ أَجْرَ مَا سَقَيْتَ لَنَا» پیرامون موضوع حیا و پاکدامنی در اسلام به ایراد سخن پرداخت.

مدرس حوزه علمیه احناف خواف در ابتدای سخنانش بیان داشت: حیا، به معنای بازدارندگی نفس از اعمال زشت، یکی از مهم‌ترین ویژگی‌های اخلاقی در اسلام است. حیا از ریشه “حیات” گرفته شده و هرکس که این ویژگی را در وجود خود داشته باشد، به‌راستی زنده است. اما اگر انسانی فاقد حیا باشد، گویی که او مرده‌ای متحرک است.

وی ادامه داد: حیا در اسلام جایگاه والایی دارد و تأثیر آن نه‌تنها بر فرد، بلکه بر خانواده و جامعه نیز مشهود است. جامعه‌ای که اعضای آن دارای حیا باشند، جامعه‌ای امن، با ثبات، مملو از اعتماد و عاری از فساد و انحراف خواهد بود. این ویژگی باعث می‌شود که جامعه‌ای عادل و منصف شکل گیرد، جایی که ظلم و تبعیض رنگی نداشته باشد و تمدن حقیقی در آن شکوفا شود.

سخنران نماز جمعه خواف با تاکید برحیا در اسلام به روایت رسول اکرم(ص) در این زمینه اشاره کرد و گفت: رسول اکرم(ص) در حدیثی می‌فرمایند: “الإِيمَانُ بِضْعٌ وَسَبْعُونَ شُعْبَةً، وَالحَيَاءُ شُعْبَةٌ مِنَ الإِيمَانِ.” یعنی ایمان دارای بیش از شصت یا هفتاد شاخه است و حیا یکی از شاخه‌های ایمان است. در این حدیث، نبی اکرم (ص) از میان همه شاخه‌های ایمان، تنها حیا را ذکر کرده‌اند که نشان از اهمیت و جایگاه ویژه آن دارد. همچنین در روایت دیگری می‌فرمایند: “الحَيَاءُ خَيْرٌ كُلُّهُ” یعنی: حیا تماماً خیر است و هیچ عنصر بدی در آن وجود ندارد. این نشان می‌دهد که هر آنچه از حیا سرچشمه می‌گیرد، نیکو و ارزشمند است.

مولوی قهستانی خاطر نشان کرد: قرآن کریم، نمونه‌های بسیاری از حیا و پاکدامنی را بیان کرده است. یکی از بارزترین نمونه‌ها، داستان حضرت موسی (ع) و دختران حضرت شعیب (ع) است. در سوره قصص، آیه 25، خداوند می‌فرماید: «وَجَاءَتْ إِحْدَاهُمَا تَمْشِي عَلَى ٱسْتِحْيَآء» زمانی که حضرت موسی (ع) در کنار چاه به دو دختر حضرت شعیب (ع) کمک کرد، یکی از آنها با وقار و حیای کامل نزد موسی آمد و گفت: پدرم شما را دعوت کرده تا پاداش آنچه برای ما انجام دادید، بدهد.

مدرس حوزه احناف خواف در بیان نکات این آیه گفت: آیه 25 سوره قصص دارای پنج نکته است؛ اول اینکه حیا در فاصله‌گیری از اختلاط بی‌مورد یعنی این دو دختر، از مردان فاصله داشتند و در جمع آنان وارد نمی‌شدند. دوم حیا در تعامل با نامحرم یعنی با کمال وقار و بدون بی‌پروایی سخن گفتند. سوم حیا در رعایت ضرورت خروج از خانه یعنی آنها تنها به دلیل ضرورت (کهولت سن پدرشان) از خانه خارج شدند. چهارم حیا در راه رفتن یعنی قرآن از راه رفتن دختر حضرت شعیب با واژه “استحياء” یاد می‌کند که نشانگر وقار و متانت اوست. پنجمین نکته حیا در سخن گفتن یعنی او به جای گفتن “بیا خانه ما”، گفت: “پدرم شما را دعوت کرده است”، تا نامحرمی در کلامش احساس نشود.

وی در بیان حیا حضرت عایشه(رض) بیان داشت: حضرت عایشه (رض) نقل می‌کنند که رسول خدا (ص) و ابوبکر صدیق (رض) در حجره من دفن شدند. من به زیارت آنها می‌رفتم و حجاب برنمی‌داشتم، زیرا رسول خدا همسر من و ابوبکر پدر من بودند. اما زمانی که حضرت عمر (رض) در همان حجره دفن شد، دیگر حجاب از خود کنار نگذاشتم، زیرا از او حیا می‌کردم. اینجا سخن از حیای از مرده‌ای در قبر است! حال آنکه بسیاری در جامعه امروز از زنده‌ها نیز حیا ندارند.

سخنران نماز جمعه خواف در ادامه سخنانش افزود: در قرآن کریم، حضرت مریم نمونه‌ای والا از حیا و پاکدامنی معرفی شده است. زمانی که فرشتگان بشارت تولد حضرت عیسی (ع) را به او دادند، با شرم و حیای کامل پاسخ داد: «قَالَتْ أَنَّى يَكُونُ لِي غُلَامٌ وَلَمْ يَمْسَسْنِي بَشر» یعنی چگونه ممکن است من پسری داشته باشم در حالی که هیچ مردی به من دست نزده است؟ این بیان، نشان از عفت و حیای عمیق حضرت مریم دارد.

مولوی قهستانی در بیان نمونه‌ای دیگر از حیا در قرآن گفت: یکی دیگر از نمونه‌های حیا در قرآن، داستان حضرت یوسف (ع) است. زمانی که زلیخا او را به گناه دعوت کرد، با وجود فراهم بودن تمامی شرایط گناه، پاسخ داد: «مَعَاذَ ٱللَّهِ إِنَّهُۥ رَبِّى أَحْسَنَ مَثْوَاىَ إِنَّهُۥ لَا يُفْلِحُ ٱلظَّـلِمُونَ» یعنی پناه بر خدا! او پروردگار من است و مرا در بهترین جایگاه قرار داده است. قطعا ستمگران رستگار نخواهند شد. حضرت یوسف (ع) تنها به دلیل حیا و تقوای خود، حاضر نشد تسلیم شود و در نهایت، خداوند او را به مقام فرمانروایی مصر رساند.

اگر حیا از جامعه‌ای رخت بربندد، منتظر نزول بلاها و عذاب الهی باشیم. در حدیثی پیامبر (ص) می‌فرمایند: «إِذَا أَرَادَ اللَّهُ هَلَاكَ عَبْدٍ نَزَعَ مِنْهُ الْحَيَاءَ» یعنی اگر خدا بخواهد بنده‌ای را نابود کند، ابتدا حیا را از او می‌گیرد… و در نهایت، او از رحمت الهی دور می‌شود.

اشتراک گذاری

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *