خداحافظی با سخنرانیهای بینتیجه
سلام بر ایدههای کاربردی!
موضوع؛ پاسخ پسران و دخترانی که مورد اینچنین سوالی قرار گرفته بودند.
سؤال: وقتی پدر یا مادرتان شما را در مقابل خود نگهمیدارند تا در برابر اشتباهی که مرتکب شدهاید، صحبت هایشان را بشنوید، چه احساسی دارید؟ و در آن موقع چکار میکند؟
۱. پاسخ فرزندان خوب
این دسته از فرزندان میگویند: ما قبول داریم که اشتباه میکنیم، اما پدران و مادرانمان زیاد حرف میزنند و یک سخن را چندین بار تکرار میکنند تا اینکه خسته میشویم. کاش آنان در چندین کلمه اشتباهاتمان را گوشزد کنند، که در این صورت، بهتر قبول خواهیم کرد و از آنجا که ایستادن در جلویشان به درازا می انجامد ما از دفاع مسالمتآمیز استفاده میکنیم و سخنانشان را با گوش راست میشنویم و بدون اینکه بر عقل و فکرمان تاثیر بگذارد، از گوش چپ بیرون میکنیم. با وجود این، آرزو داریم که زودتر آن کلمهٔ عبور (و جملهٔ اصلی و خوشحال کننده)؛ یعنی «از جلوی چشمانم دور شو» را بشنویم.
از نخستین حرفشان که میگویند: «بچه! بیا» تا جملهٔ «از جلوی چشمانم دور شو»، چیزی نمیفهمیم پس ای کاش پدران و مادرانمان با موعظهای نرم و کوتاه، ما و خودشان را راحت میکردند!
حال عزیزان بیاییم از بُعدی دیگر به این مسئله بپردازیم. همیشه گوینده نباشیم. بر ما و شما هم لازم است تا حرف فرزندانمان را بشنویم. شاید سزاوار اینچنین برخورد متعصبانهای نباشند که اینهمه آنها را به باد سرزنش و توبیخ گرفتهایم. پس علت و حقیقت را جویا شویم شاید در آخر خودمان قانع شدیم.
ادامه دارد….
کتاب: فرزندم غمگین نباش. مؤلف؛ دکتر عبدالله محمد عبدالمعطی مترجم؛ دکتر شعیب علی خواجه.
دیدگاهتان را بنویسید