مولوی ابراهیم باهیئت: همانطور که تفکر راهی برای رسیدن به حقایق جهان هستی است، تقوا نیز انسان را قادر به مشاهده حقایق و اسرار عالم میگرداند.
به گزارش پایگاه اطلاعرسانی احناف خواف، مدرس حوزه علمیه احناف خواف در مراسم نماز جمعه (۹اردیبهشتماه ۱۴۰۱) اهل سنت این شهر، با تلاوت آیه (وَلَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرَىٰ آمَنُوا وَاتَّقَوْا لَفَتَحْنَا عَلَيْهِمْ بَرَكَاتٍ مِنَ السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ) به ایراد سخن پرداخت.
مولوی باهیئت در ابتدای صحبت بیان کرد: خداوند متعال در آیات قرآن، علت روزه گرفتن را تقوا معرفی میکند. وقتی تقوا حاصل شد، فوایدی برای انسان حاصل میشود. ۱۱۶ فایدهی تقوا به صراحت در قرآن ذکر شده است. علما مینویسند: بدون صفت تقوا، رسیدن به هیچ مقام معنوی امکانپذیر نیست. اینکه انسان از حرامها پرهیز کند، یعنی تقوا، یعنی انسان به آنچه که خداوند و شریعت اسلام دستور دادهاند عامل باشد و از آنچه نهی کردهاند، پرهیز کند. علما مینویسند: همانطور که تفکر راهی برای رسیدن به حقایق جهان هستی است، تقوا نیز انسان را قادر به مشاهده حقایق و اسرار عالم میگرداند. فرد متقی و پرهیزگار، چون از تعالیم پروردگار برخوردار است، در سختیهای زندگی که برای هرکس اتفاق میافتد، درمانده و ناامید نمیشود. انسان متقی صاحب دین نیرومندی است که او را در مقابل سختیها یاری میکند. مینویسند: تقوا یعنی بهرهمندی از هدایت قرآن. اگر کسی میخواهد از هدایت قرآن استفاده کند و سود ببرد، این کار فقط مخصوص پرهیزگاران است و خیلی بعید است که یک شخص آلوده به حرام تحت تاثیر قرآن قرار بگیرد.
وی افزود: در جملهای دیگر علما مینویسند: جامعهای که در آن تقوای الهی به رشد رسیده باشد، از بندگی و تعظیم در برابر حکومتهای فاسد رهایی مییابند. تقوا این نیرو، قدرت و توان درونی را در انسان ایجاد میکند که انسان از هیچ قدرتی نهراسد و در مقابل هر قدرت فاسدی بایستد و حرف حق را به زبان آورد اما اگر تقوا نبود، انسان سست ظاهر میشود و از حقگویی اجتناب میکند.
فایده اول تقوا از نظر قرآن: تقوا انسان را از تنگناهای زندگی خارج میکند و از طرفی دیگر در رزق و روزی انسان گشادگی و برکت حاصل میشود. این موضوع را از آیات دوم و سوم سورهی طلاق مشاهده میکنیم که خداوند میفرماید: (هرکس که تقوا پیشه کند، خداوند یک راه خروج از مشکلات را برایش فراهم میکند و برایش از جایی که گمان نمیکند، روزی میفرستد.) انسان وقتی تقوا حاصل کند، از سختیها نمیترسد و میداند که زندگی فراز و فرودهای زیادی دارد. در این صورت انسان هرگاه به چالهای میافتد، ناامید نمیشود و مطمئن است که وعدهی الهی متحقق خواهد شد. انسان متقی هرگز غم روزی نباید بخورد؛ زیرا در این آیه مشخص شده است که از جایی خدا به او روزی میرساند که گمانش را هم نمیبرد.
مدرس حوزه علمیه احناف خواف گفت: فایده بعدی این است که وقتی تقوا در دل انسان ایجاد شد، گناهان او بخشیده میشود و خدا پاداش عظیمی به او عنایت میکند. خداوند میفرماید:(کسی که تقوای الهی را پیشه کند، خداوند گناهان او را میزداید و اجر عظیمی به او عنایت میکند.) بعضی از مفسران گفتهاند: مراد از اجر عظیم، بهشت و نعمتهای بیپایان آن خواهد بود. فایدهی دیگر تقوا این است که کارها آسان میشود. گاهی مشکلاتی در سر راه ما به وجود میآید، کارها سخت میشود و کارها با دشواری ادامه پیدا میکند و ما نمیدانیم که چه کار کنیم. در این هنگام خداوند متعال میفرماید: تقوا پیشه کنید. اگر میخواهیم آسانی در کارها ایجاد شود، تقوا را رعایت کنیم و اگر میخواهیم الفت بین زن و شوهر ایجاد شود، تقوا را رعایت کنیم.
خداوند متعال در قرآن میفرماید: (کسی که تقوای الهی را پیشه کند، خداوند کارش را آسان میکند.) خداوند فایدهی دیگر را در آیه ۲۹ سوره انفال مطرح میکند و میفرماید: (ای اهل ایمان، اگر شما تقوای الهی را در خود ایجاد کنید، خدای عالم قدرت تشخیص حق از باطل را برای شما عنایت میکند.) تقوا یک بصیرتی را در انسان حاصل میکند که حق را از باطل تشخیص میدهد. بسیاری از تحصیل کنندهها، علومی را حاصل کردند و گمراه شدند. بسیاری از علما، دروس دینی را حاصل کردند ولی چون از تقوا خالی بودند به اهدافشان نرسیدند.
فایدهی دیگر تقوا این است که سبب برکات آسمانها و زمین قرار میگیرد. خداوند متعال میفرماید: (اگر اهل شهرها و آبادیها ایمان بیاورند و تقوای الهی را در وجود خود ایجاد کنند، برکات آسمان و زمین را بر آنان میگشاییم.) وقتی برکت مطرح میشود، فکر نکنیم سرمایههای میلیاردی برکت به دنبال دارد، برکت آن چیزی است که وقتی خدای عالم به یک انسان عنایت میکند، آن انسان غنی میشود. برکت زیادتی نامحسوسی را میگویند که وقتی در زندگی انسان ایجاد شد، او غم چیزی را نخواهد خورد.
وی افزود: فقیرترین شخص کسی است که از ثروتی که خدا برای او داده است، برای زندگی پس از مرگ خود صرف نکند و سرمایهگذاری نکند. مفسران میفرمایند: برکات آسمان یعنی باران و برکات زمین یعنی انواع گیاهان و روییدنیهایی که انسانها و جانداران به آن نیاز دارند. فایدهی دیگر تقوا این است که انسان متقی، مشمول رحمتهای خاص ربالعالمین قرار میگیرد. خداوند متعال در قرآن میفرماید: (تقوای الهی را پیشه کنید تا مشمول رحمت الهی قرار بگیرید.) یعنی اگر تقوا نداشته باشید، توقع هم نداشته باشید رحمات الهی شامل حال شما شود. اگر شما به دنبال خواهشات نفسانی بودید و مشکلاتی برای شما ایجاد شد، از کسی شکایت نکنید.
فایدهی دیگر تقوا این است که معیت و همراهی خاص الله را در پی دارد. انسان وقتی در خود تقوا ایجاد کند، قدرت، نصرت، رحمت و یاری خدا با او قرار میگیرد. وقتی خدا با بندهی خود باشد، دیگر آن شخص، از قدرتها و مشکلات نمیترسد. خداوند متعال در آیه ۳۶ سورهی توبه میفرماید: (بدانید! خدا با متقین است.) خداوند در آیه ۱۳۸ سورهی آل عمران میفرماید: (تقوا، سبب علم، دانش و پندپذیری از قرآن میشود.) انسانهای غیر متقی نمیتوانند از قرآن پند حاصل کنند. شاید انسانهای غیر متقی علمی به دست آورند ولی آن چیزی که به درد آنان میخورد و عاقبتشان را تضمین میکند را نمیتوانند حاصل کنند.
مولوی باهیئت گفت: فایدهی دیگر تقوا آن است که آخرت از آن پرهیزگاران میشود. ممکن است انسانهای متقی در دنیا اوضاع مالی خوبی نداشته باشند و با مشکلاتی مواجه شوند و ثروتمندان و قدرتمندان برو بیا داشته باشند اما آخرت و عاقبت که انتهایی برای آن متصور نیست که همان بهشت خداوند است، مخصوص پرهیزگاران است. آخرین فایده تقوا را در آیه ۱۳ سوره حجرات ببینیم، خداوند میفرماید: (گرامیترین شما نزد خداوند، کسی است که با تقواتر باشد.) تقوا باعث میشود که انسان عزیز و باکرامت شود و محبت انسان در قلوب انسانها جای بگیرد؛ همان چیزی که برای اصحاب پیامبر (ص) اتفاق افتاد. آنان قدرت و ثروت آنچنانی نداشتند اما صفت تقوا در آنان موج میزد و خداوند آنان را عزیز کرد.
خدای متعال در چندین جای قرآن آنان را مورد تمجید قرار میدهد. عزتی که امروزه بعد از ۱۴۰۰ سال وقتی که نام یاران پیامبر (ص) را که میشنشویم ناخودآگاه میگوییم: (رضیالله عنهم) برای صحابه عزتی است که هرگاه انسانها قرآن را میخوانند، باید قبول کنند که بهترین انسانها بعد از پیامبر (ص) صحابه بودند. تقوا به انسان عزت میدهد. علما و افراد متقی زیادی بودهاند که امروزه در مجالس از آنان تعریف میشود و این به برکت تقوا است و این تعریفات ادامه هم خواهد داشت. خداوند نمیفرماید آن کسی که عالمتر، پولدارتر، قدرتمندتر باشد گرامیتر است، میفرماید: آن کسی که متقیتر باشد گرامیتر است. این عنایت را خداوند بهگونهای عادلانه تقسیم کرده است که تمام افراد بشر میتوانند از آن استفاده کنند. فقیر، غنی، قدرتمند، رعیت و همه میتوانند نزد خدا عزیز شوند و این یعنی عدل الهی.
وی گفت: این جمعه، آخرین جمعه ماه رمضان است که در تقویم جمهوری اسلامی به روز قدس اختصاص دارد. برخی از افراد مخلص و مومن به دلیل اینکه از سیاسیون دروغ زیاد شنیدهاند، فکر میکنند که بحث قدس هم یک بحث سیاسی است که اینگونه نیست. مسئلهی قدس و بیتالمقدس برای ما مسلمانان، مسئلهی اعتقادی است. مسجد الاقصی اولین قبلهی مومنان و دومین مسجد یکتاپرستی که بعد از کعبه بنا شده است، میباشد و سومین حرم مقدس مسلمانان است. در مورد نماز در این مسجد در روایات آمده است که نماز در مسجد الاقصی به اندازه ۵۰۰ نماز ارزش دارد و در برخی روایات ۱۰۰۰ و ۵۰۰۰۰ هزار نماز ارزش دارد.
بیت المقدس در دوران پیامبر (ص) فتح نشد ولی ایشان بشارت آن را دادند و فرمودند: سرزمین شام و بیت المقدس به زودی فتح خواهد شد، انشاءالله. این فتح در سال ۱۶ هجری و در زمان خلافت حضرت عمر فاروق (رض) تحقق یافت. عمرو بن عاص (رض) بعد از اینکه شهرهای بزرگ شام را فتح نمود، به طرف قدس رفت و نوبت به شهر قدس رسید. در این هنگام حضرت ابوعبیده جراح (رض) به ایشان میپیوندد و قدس را محاصره میکنند تا اینکه مسیحیان پیشنهاد صلح را مطرح میکنند و یک شرط میگذارند و شرط این است که خلیفهی اسلام، حضرت عمر فاروق (رض)، پیمان نامه را بنویسند و خودشان شخصاً کلیدهای بیت المقدس را تحویل بگیرند. این خبر را به حضرت عمر (رض) میدهند و ایشان با صحابه مشوره میکنند و بعضی صحابه مخالفت میکنند و حضرت علی(رض) میفرمایند: تحویل گرفتن کلیدهای بیت المقدس یک امتیاز تاریخی و افتخار بزرگی است که برای هرکس میسر نمیگردد و فقط شما شایسته این مقام هستید. حضرت عمر (رض) راهی سرزمین قدس میشوند و شهر قدس میزبان پدر زن و جانشین پیامبر (ص) و فاتح دو ابر قدرت آن زمان میشود. اهالی شهر قدس هرگز چنین شخصیتی را ندیده بودند. حضرت عمر (رض) با کمال فروتنی و با لباسی ساده وارد قدس میشوند و عهدنامه بسته میشود.
برای آزادی قدس چند چیز لازم است: ۱- ایمان قوی به خداوند و آخرت، ۲- اتحاد مسلمانان، ۳- اقدام عملی
مدرس حوزه علمیه احناف خواف گفت: هنگامی که اسقف اعظم مسیحیان میخواست کلیدهای بیت المقدس را به حضرت عمر (رض) تحویل دهد، شرطی گذاشت که به یهود اجازهی ورود به بیت المقدس و اقامت در آن داده نشود که این شرط از جانب خلیفه پذیرفته شد و در طول تاریخ اجرا میشد تا اینکه بعدها عهدنامهای جعلی پیدا میشود و بند ممنوعیت سکونت یهود در قدس از آن حذف میگردد و در دوران غفلت مسلمانان (همین ۱۰۰ سال اخیر)، ورود یهودیان به قدس آغاز میگردد و وضعیتی را که الان مشاهده میکنیم، اتفاق میافتد.
بعد از فتح بیت المقدس در زمان حضرت عمر(رض) فلسطین بیش از ۴ و نیم قرن، یکی از استانهای تابع حکومت اسلامی بود تا اینکه صلیبیان در سال ۴۷۸ هجری قمری دوباره قدس را اشغال میکنند و بیش از ۷۰ هزار نفر را به شهادت میرسانند و بیش از ۸۸ سال در اختیار صلیبیان قرار میگیرد و بالاخره در سال ۵۶۶ و به روایتی ۵۸۳ قمری، سلطان صلاح الدین ایوبی(رحمهالله) که مرتب ارتباطش با پرودگارش برقرار، و دارای صفات اخلاقی والایی بود، با ۱۲ هزار نیرو در برابر لشکر ۶۰ هزار نفری صلیبیان قرار میگیرد و بعد از جنگ سخت، نیروی ایمان آشکار میشود و مسلمانان به پیروزی میرسند و ریشهی مسیحیان از فلسطین قطع میگردد و تقریبا تمام شاهان مسیحی در بین اسیران بودند. از آن به بعد تا حدود ۱۰۰ سال قبل، شهر قدس در تصرف کامل مسلمانان بود تا اینکه شیطان صفتان زمینهی مهاجرت یهود را به فلسطین فراهم نمودند و با حیلههایشان حکومت اسلامی و خلافت عثمانی را تجزیه نمودند؛ چون میدانستند با وجود حکومت عثمانی، هرگز به اهدافشان نخواهند رسید. برای آزادی قدس شعار و راهپیمایی خوب است اما اصلا کافی نمیباشد. برای آزادی قدس چند چیز لازم است: ۱- ایمان قوی به خداوند و آخرت، ۲- اتحاد مسلمانان، ۳- اقدام عملی.