مردم مکه، به امانتداری رسول خدا(صلی الله علیه و آله و صحبه وسلم)، کاملاً آشنا بودند و کمال اطمینان را به او داشتند. هر کس که شیء گرانقیمتی داشت و امکان نگهداری از آن را نداشت؛ آن برای حفاظت و نگهداری به رسول خدا(صلی الله و علیه و آله و سلم) میسپرد. پیامبر(صلی الله علیه و آله و صحبه وسلم) این امانتها را نگهداری میکرد، هر چند صاحبان آن اموال، افرادی کافر بودند و با خدا و پیامبرش، دشمنی داشتند. حضرت محمد(صلی الله علیه وآله وصحبه وسلم) علیرغم تمامی این حالات، اموال آنها را به خوبی، حفاظت میکرد. وقتی صاحبان آن وسایل میآمدند و مال خویش را میخواستند، حضرت رسول خدا(صلی الله علیه و آله و صحبه وسلم) آن را سالم و کامل، به صاحبانش برمیگرداند.رسول خدا(صلی الله علیه و آله وصحبه وسلم) مجبور شد تا به مدینه هجرت کند اما اموال همین مشرکینی که او را وادار به هجرت کرده بودند در نزد ایشان، هنوز به امانت بود. پس از هجرت سیدنا علی(رضی الله تعالی عنه) امانت مردم را به تکتک آنان برگرداند. آنها شگفت زده شده بودند که چقدر، حضرت محمد(صلی الله علیه و آله و صحبه وسلم) به برگرداندن امانات آنها توجه داشته است. مشرکین، میخواستند او را بکشند اما حضرت محمد(صلی الله علیه و آله و صحبه و سلم) میخواهد، امانتداری خود را ماندگار کند.دختر حضرت شعیب(علیه السلام)، حضرت موسی(علیه السلام) را نیز، قوی و امانتدار شمرد. حضرات ابن عباس و شریح قاضی(رضی الله عنهما) روایت کردهاند: وقتی دختر شعیب قوت و امانتداری او را تأیید نمود، پدرش پرسید: از کجا امانتداری و قوت او را دیدهای؟ دخترش گفت: او تختسنگ بزرگی را برداشت که ده مرد هم نمیتوانستند، حملش کنند. وقتی او را به خانه، دعوت کردم، جلوتر راه میرفتم، او گفت: از پشت سر من بیا و هر گاه لازم بود، مسیر راه را عوض کنم، سنگی به طرف مسیر درست، بینداز تا بفهمم، مسیر کجاست.در جنگ قادسیه، سعدبن ابی وقاص(رضی الله عنه) در ایوان کسری نشست و دستور داد غنایم را جمع کنند و در محلی بگذارند تا در بین سربازانش، سهم آنان، تقسیم گردد و مابقی نیز، به بیتالمال، فرستاده شود. در این هنگام، فردی با صندوقچهای پر از جواهرات گرانقیمت، به نزد آنان آمد. او صندوقچه را آنجا گذشت و خواست برگردد.سربازان که شگفت زده شده بودند، پرسیدند: این گنج گرانقیمت را کجا یافتهای؟گفت: آن را در فلان قسمت جنگ، به غنیمت گرفتم.پرسیدند: چیزی از آن برداشتهای؟گفت: خدا خیرتان دهد! به خدا قسم، هر چه در آن بود، همان است که میبینید. برایم تمام این اموال پادشاهان، به ناخن شکستهای هم نمیارزد. اگر حکم خدا نبود، نه آن را بر میداشتم و نه به نزد شما میآمدم.پرسیدند: تو کیستی، که خداوند، چنین کرامتی، نصیب تو کرده است؟گفت: من این کار را نکردم که شما مرا تعریف کنید؛ من خدایم را میستایم و از او امید پاداش دارم. سپس آنان را ترک کرد و رفت. آنها از کسی خواستند او را دنبال کند تا او را بشناسند. پس از تحقیقات، مشخص شد که او زاهد بصره، «عامر بن عبدالله تمیمی(رحمه الله) است.?️پیامبر خدا(صلی الله علیه وآله وصحبه وسلم) مسلمانان را به امانتداری توصیه کرده است، هر چند سایرین، امانتدار نیستند: «امانتی که به شما سپرده شده را به صاحبش برگردانید؛ هرگز به کسی که به شما خیانت کرده، خیانت نکنید.»(ابوداود) نیز فرموده است: «ایمان ندارد، کسی که امانتدار نیست و دین ندارد کسی که به عهد خود، وفا نمیکند.»(بخاری و مسلم)امانتداری پاداش دنیوی نیز به همراه دارد. حاکمی به صورت ناشناس در محلی میرفت. چوپانی را دید و او را صدا زد و گفت: ای غلام، گوسفندان چاق و تمیزی داری. یکی از اینها را به من بفروش. غلام گفت: گوسفندان، از من نیست. اگر از من بود، یکی را به تو، مجانی میدادم. حاکم گفت: صاحب تو که اینجا نیست، یکی از این گوسفندان را به من بده و نترس. غلام گفت: وقتی برگشتم، به صاحب خود، چه بگویم؟حاکم گفت: بگو، گرگی آمد و یکی از گوسفندان را برداشت و فرار کرد.چوپان، خشمگین شد و پرسید: اگر امروز، صاحب خود را گول زدم، فردای قیامت، جواب خدای خود را چه بدهم؟ او که ما را میبیند و صدای ما را میشنود! ای مرد، دست از سرم بردار که مرا به معاملهی زشتی، تشویق میکنی.حاکم که امانتداری این جوان را دید، دنبالش را گرفت و به نزد صاحبش رسید. حاکم، صاحب این گوسفندان را خواست و گفت: این غلام امانتدار و این گوسفندان را می فروشی؟
صاحب گوسفندان گفت: تمام این سرزمین از شماست، ای حاکم بزرگ. حاکم، قیمت آنها را پرداخت و به آن غلام گفت: پسرم، تو آزادی و این گوسفندان هم جزای امانتداری توست.
گسترهی امانتداری
خدای متعال در آیه ۵۸ سوره نساء، امر کرده تا امانت را به صاحبان امانت برگردانیم. اما امانت چیست و چه خصوصیاتی دارد؟
◽️اگر کسی مالی به تو داد، هر چند اندک و ارزانقیمت باشد و از تو خواست تا آن را نگهداری کنی؛ امانت به حساب میآید.
◽️حفظ اسرار دیگران، امانت است.
◽️جابهجا کردن نامهای که دیگری به شما داده، امانت است و باید آن را به همان شکل، بدون کم و کاست، منتقل نمود.
◽️شهادت حالاتی که آنها را مشاهده کردهای، بدون هیچ کم و کاستی، امانت است.
◽️وقت، امانت است و باید آن را در محلی که مفید است، خرج نمود. نباید آن را در محلی که خشم خداوند را برمیانگیزد، ضایع کرد.
◽️انجام عباداتی که خداوند، ما را به آن مکلف ساخته است، مثل نماز و روزه هم مهمترین امانتهاست. باید این امانت را در زمان مشخص و با رکوع و سجدهی کامل انجام داد و خشوع و خضوع را نیز در آن، کامل کرد. این روش باعث انجام صحیح امانت میشود.
◽️خیانت نکردن در معاملات نیز، یکی دیگر از روشهای امانتداری است. تاجر امین که خیرخواه مشتری خویش است و بدون توضیح درست و کامل از کالای خود، آن را نمیفروشد نیز، امانتی در اختیار دارد. او هرگز، عیوب کالا را مخفی نکرده، از هر گونه خیانتی در معامله پرهیز میکند.
رسول خدا (صلی الله علیه و آله وسلم) فرمود: «من غشنا فلیس منا»(مسلم:101) «کسی که مسلمانان را در معامله بفریبد از ما نیست.»
◽️کسی که به وعدهی خود، عمل میکند امانتدار است. دوست شما که وقتی را برای ملاقات با شما، تعیین کرده است، باید در وقت مشخص، به دیدن او بروی و از وعدهای که دادهای تأخیر نکنی.
◽️طلب علم و رساندن علم به دیگران نیز، امانت است.
◽️اعضای بدن انسان نیز، امانتی است که خدای متعال به انسان عنایت کرده است و باید در حفظ و مراقبت از آن کوشا باشد. نباید جز در راه خیر، از آنها استفاده کند.
◽️انجام وظیفه، بدون هیچ اهمالی، امانت است. دانشآموزی، امانتدار است که وظایف خود را به درستی انجام میدهد و در امتحان، خیانت و تقلب نکند. معلمی، امانتدار است که به علم و دانش آموزان، خیانت نکند. کارمندی، امانتدار است که در وظایف خود و همکاری با دیگران، کوتاهی و سستی نمیکند. سربازی، امانتدار است که در حفظ وطن، نسبت به دشمن، تلاش کامل میکند. مادری، امانتدار است که در تربیت فرزندان و حفظ اموال شوهرش، کوشا باشد.
برگرفته از کتاب اخلاقالرسول (صلی الله علیه و آله وسلم)
✍️جواد عصار رودی