“محمد رسول الله والذین معه أشداء علی الکفار رحماء بینهم”
- پیامبر اکرم(ص) میفرمایند: معتکف دو خصوصیت دارد: ۱. خداوند متعال معتکف را از گناه حفاظت میکند، زیرا شرایط گناه برای معتکف مهیا نیست. ۲. برای معتکف نیکیهایی ثبت خواهد شد که برای دیگرانی که در خارج از مسجد هستند و آن نیکیها را انجام میدهند، ثبت میشود. مانند: نماز جنازه، صله رحم و…، زیرا معتکف به خاطر حبس شدن در مسجد نمیتواند این اعمال را انجام دهد.
- شکی نیست که پیامبر اکرم افضلالبشر هستند و به همین دلیل شاگردان و صحابه ایشان نیز بعد از انبیاء افضلالبشر میباشند.
- در مورد فضایل صحابه آیات زیادی در کلام الهی موجود میباشد. قرآن، ایمان صحابه را برای بقیه مسلمانان ملاک قرار داده است و دستور داده شما به مانند صحابه ایمان بیاورید.
- عصر صحابه دوران طلایی و منحصر به فردی بود که تاریخ مانند آن عصر را نخواهد دید.
- برخی طوری القا میکنند که خلفای راشدین با همدیگر مشکل داشتهاند و حضرت علی(رض) خلیفه بلافصل پیامبر بودند و بقیه، خلافت را از ایشان غصب کردهاند! یا باغ فدک را به حضرت فاطمه ندادند!. یا خلیفه دوم به دختر پاک پیامبر اهانت نمود و درب را بر پهلوی ایشان زد!.
سؤال این است که پیامبر اکرم چطور نتوانستند شاگردانی تربیت کنند که بعد از وفات ایشان وحدت خود را حفظ نمایند. - ما اهل سنت معتقدیم که بین خلفا هیچ مشکلی وجود نداشته است و بحث شهادت حضرت فاطمه زهرا، غصب خلافت، منع کردن باغ فدک از حضرت فاطمه و بقیه اتهامات را قبول نداریم.
- خواجه عبدالله انصار در تفسیر خود میگویند: حوض کوثر دارای چهار گوشه است و در هر سمت یکی از خلفای پیامبر مأمور هستند که هر کس با یکی از این بزرگواران مشکل داشته باشد، از آب نوشیدن از این حوض منع خواهد شد. در ادامه میگوید: هر کس در مورد ابوبکر سخن نیک بگوید دین را برپا داشته است و هر کس در مورد حضرت عمر سخن نیک گوید او راه روشن میگرداند و کسی که در مورد عثمان خوب بیندیشد منور به نور الهی شده است و هر کس احترام حضرت علی را داشته باشد به ریسمان محکم الهی چنگ زده است.
- در کتب برادران شیعه نیز احادیثی در مورد فضایل صحابه وجود دارد. مثلا شیخ طوسی روایاتی میآورد که صحابه را دشنام ندهید، زیرا آنها اجازه ندادند کسی در دین تغییری بیاورد و یا کسی مسأله جدیدی در دین اضافه نماید. این روایت را حضرت علی بیان میکند.
- تراویح بدعت نیست، بلکه پیامبر اکرم سه شب تراویح را ادا نمودند و سپس به خاطر واجب نشدن ترک کردند و در زمان حضرت عمر دوباره شروع شد و حضرت علی برای حضرت عمر به خاطر این کار دعا میکند و میفرماید: خدایا قبر عمر را نورانی بگردان همانگونه که او مساجد ما را نورانی کرد.
- در نهج البلاغه روایاتی آمده که علی برای معاویه نامه مینویسد: ای معاویه بهترین افراد این امت صدیق اکبر خلیفه پیامبر بود و بعد از آن عمر فاروق بود و اگر به این دو بزرگوار مصیبتی برسد برای همه سخت خواهد بود و خداوند متعال این دو بزرگوار را رحمت نماید.
- در کتابی دیگر حضرت حسن روایت میکند که پیامبر فرمودند: حضرت ابوبکر برای من به منزله گوش من و عمر مثل چشم و عثمان مانند قلب من است.
- در بحارالانوار آمده ابوبکر خلیفه پیامبر شد، در بعضی موارد آسانگیری کرد و در بعضی موارد سختگیری نمود و همیشه بر راه صحیح و وسط قرار داشت و من نیز از او اطاعت کردم و من هیچ وقت آرزو نکردم که برای ابوبکر اتفاقی بیفتد و من زنده باشم و هنگامی که ابوبکر مریض شد، عمر را خلیفه معرفی کرد و ما برای او خیر خواهی کردیم و در کنارش بودیم و از او اطاعت کردیم.
- در نهج البلاغه بدون ذکر نام از فردی به نام “فلان” اینگونه تعریف شده است: که او کجیها را راست کرد، مرضها را درمان کرد، سنت پیامبر را برپا داشت، فتنهها را پشت سر گذاشت، طاعت خدا به خوبی ادا کرد، به خوبیهای خلافت دست یافت و از بدیهای آن نجات یافت و با دامنی پاک از دنیا رفت… . استاد شهید مطهری میگوید: منظور از فلان عمربن خطاب میباشد.
- در حدیثی آمده است که ابوبکر و علی با هم به درب خانه پیامبر رسیدند و همدیگر برای وارد شدن تعارف کردند، حضرت علی گفت: من از پیامبر شنیدهام که خورشید بعد از پیامبر بر شخصی بهتر از ابوبکر طلوع و غروب نکرده است.
فردوسی در شعرش به این مطلب اشاره میکند و میگوید:
که خورشید بعد از رسولان مه نتابید بر کس زبوبکر به
- حضرت ابوبکر(رض) فرمود: از پیامبر شنیدهام که بهترین زن را به عقد بهترین مرد در آوردم و آن زن فاطمه بوده و به عقد شما در آمده است. باز علی گفت که من روایتی دارم که ایمان ابوبکر برابر تمام ایمان امت است و این تعارفها ادامه پیدا کرد و حدیث طولانی است، در این هنگام جبرئیل آمد و گفت: ای پیامبر برو ببین چه افرادی در خانه شما هستند، پیامبر آمدند و بعد از آن فرمودند: اگر همه درختان قلم و همه دریاها مرکب شوند و همه انسانها کاتب گردند از شرح فضایل شما قاصر خواهند بود. حال آیا اینها با هم مشکل داشتند؟!
- در نهج البلاغه آمده که حضرت عمر(رض) برای حضورش در جنگ با ایران با حضرت علی مشوره کرد، علی(رض) گفت: اگر شما شرکت کنی و برای شما مشکلی پیش بیاید چه کسی میخواهد سرزمینهای اسلامی را مدیریت و رهبری کند، بنابراین شخصی دیگر را بفرست. این نوع مشوره معلوم مینماید که چقدر این دو بزرگوار با یکدیگر محبت و ارادت داشتند.
- در کتابهای سنی و شیعه روایاتی وجود دارد که حضرت عمر با دختر حضرت علی و فاطمه ازدواج میکند. چه کسی حاضر میشود که دخترش را به عقد دشمن و یا قاتل همسر خود دربیاورد.
در موقع خواستگاری عمر گفت: علاقه بسیار زیادی به خانواده شما دارم و دوست دارم از این طریق به نسب اهل بیت پیامبر متصل گردم، زیرا حدیثی را از پیامبر شنیدهام که تمام نسبها به غیر نسب من در روز قیامت قطع خواهد شد. جریان این ازدواج در هنگام خلافت حضرت عمر بوده است. از ایشان دو فرزند به نامهای رقیه و زید متولد شد. - در مورد ارتباط حضرت علی با حضرت عثمان همین کافی است که در زمان شورش اهل فتنه به مدینه، حضرت علی به حضرات حسن و حسین دستور میدهد که از خلیفه مسلمین دفاع کنند و نگذارند که به حضرت عثمان آسیبی برسد. در جایی دیگر از نهج البلاغه آمده که حضرت علی از حضرت عثمان بسیار تعریف کرد و گفت نمیدانم چرا این افراد بر علیه شما شوریدهاند؟ یا در مورد نسخهبرداری قرآن توسط حضرت عثمان که تعدادی اعتراض میکنند، حضرت علی از ایشان دفاع میکند و میگوید: اگر من خلیفه بودم همان کاری را میکردم که عثمان در مورد قرآن انجام داد.
- اگر به نامهای فرزندان حضرت علی توجه کنیم، متوجه میشویم که حضرت علی نام فرزندان خود را به نام خلفا قبل از خود نامگذاری کرده است که این بزرگواران در صحرای کربلا به همراه برادرانشان، حضرات حسن و حسین به شهادت رسیدهاند.
- حضرت علی در زمان خلافت سه خلیفه قبل خود پشت سر این بزرگواران نماز میخواند و علامه سید عبدالحسین شرفالدین از علمای بزرگ اهل تشیع میگوید: نماز خواندن علی پشت سر ابوبکر از روی تقیه نبوده است، چون بعید است که امام عبادت خود را از روی مصلحت انجام بدهد.
- حضرت علی با هر سه خلیفه بیعت میکند و در بسیاری موارد جانشین آنها در مدینه قرار میگیرد و در آن زمان نقش مشاور و وزیر را ایفا میکند.
- خلاصه، تمام این موارد معلوم میگرداند که خلفای راشدین هیچ مشکلی با یکدیگر نداشتهاند و چطور میشود که پیامبر اکرم نتوانند اقوام و یاران خود را طوری تربیت کنند که بعد از وفات ایشان با یکدیگر اختلاف پیدا کنند و خدای ناکرده دشمن یکدیگر شوند.
- اعتقاد ما این است که خلفای راشدین، اصحاب و اهل بیت پیامبر با هم صمیمی بوده و یار و یاور یکدیگر بودهاند و بدین ترتیب به دست این بزرگواران وحدت اسلامی حفاظت شد تا دشمنان اسلام نتوانند به خواستههای شوم خویش دست یابند.
- اکنون مسلمین بیش از هر زمان دیگر، نیاز به اتحاد و انسجام دارند و برای حفظ وحدت باید از طرح و بیان مسائلی که باعث تفرقه و ایجاد کدورت میشود خودداری نمایند.
مولوی محمد مکفی رودی
دیدگاهتان را بنویسید