فرمودند: خداوند متعال در این آیه می فرماید: «و لقد کرمنا بنی آدم و حملناهم فی البر و البحر و رزقناهم من الطیبات و فضلناهم علی کثیر ممن خلقنا تفضیلا»؛ مـا بـنـى آدم را گـرامـى داشـتـيـم و آنـهـا را در خـشـكـى و دريـا (بر مركبهاىراهوار) حمل كرديم ، و از انواع روزيهاى پاكيزه به آنها روزى داديم ، و بر بسيارىاز خلق خود برترى بخشيديم.
فضیلت انسان بر بقیه ی موجودات از چند جنبه می باشد : 1- صورت زیبا 2- قد و قامت اعجاب انگیز 3- اعتدال مزاج 4- قدرت نطق و گویایی 5- عقل و شعور 6- قدرت و استعداد بهره برداری از موجودات دیگر.
اگر انسان بتواند با استفاده از نیروی عقل و شعور بر شهوات غلبه پیدا کند، سعادتمند است.
سوالی که در این مورد به ذهن خطور می کند این است که چرا خداوند به انسان کرامت و برتری داده؟ ولی بعضی اوقات همین انسان از نظر(رحمت) خداوند می افتد؟
علما در جواب این سوال می فرمایند: دو عامل مهم باعث می شود تا انسان -این موجود برتر خداوند- از نظر رحمتش بیافتد؛
اولین عامل، که عامل درونی می باشد و در وجود انسان نهفته است، تکبر است؛ آن حس بزرگ بینی که انسان را وادار می کند خود را از همه بهتر و برتر بداند. شخص متکبر فخرفروشی کرده، دیگران را حقیر می شمارد.
علماء می نویسند: هر کس خود را عالم مطلق فرض کند، او جاهل مطلق است.
دومین عامل، که عامل بیرونی می باشد، وساوس شیطانی(اعم از جنی و انسی) است که ما آن را به دشمن تعبیر می کنیم.
ایشان در ادامه فرمودند: مهمترین عواقبی که در اثر پیروی یک جامعه از وساوس شیطانی عایدش می شود، اولا: از دست دادن سرمایه های اجتماعی آن جامعه است؛
اولین سرمایه های اجتماعی یک ملت، اعتماد در بین اعضای آن است. این وساوس باعث می شود که برادر نسبت به برادر، پدر نسبت به فرزند و برعکس، زن نسبت به شوهر و بالعکس و … سوء ظن داشته باشند.
دومین سرمایه ی اجتماعی یک ملت، وفاداری مردم نسبت به یکدیگر است. که وسوسه های شیطانی باعث می شود تا افراد جامعه نسبت به همدیگر احساس مسوولیت نکنند.
سومین سرمایه ی اجتماعی یک ملت، بنیان خانواده است که با این وسوسه ها اساس آن تضعیف می شود. خانواده ای اهل سعادت است که اهل دین باشد.
مولانا مطهری فرمودند: دشمنان می کوشند با ایجاد برنامه ی ماهواره ای، تولیدات مبتذل و بی بندوباری فکری و فرهنگی، انسان مسلمان را از فطرت اصلی اش دور سازند؛ به حدی که یک جوان مسلمان هنوز روش آرایش خود را نمی داند.
راه مقابله با تمامی این معضلات این است که شخص مسلمان آگاهی های دینی خود را بالا ببرد و بداند که عزت و سعادت در گرو تعالیم دین است و باید با فرهنگ غربی مقابله کند.
یکی دیگر از عواقبی که وساوس شیطانی به دنبال دارد، ایجاد اختلاف است که وحدت بین مردم را از بین می برد.
در ادامه مولانا مطهری ضمن گرامیداشت سالگرد ارتحال مرحوم مولانا خواجه شمس الدین مطهری -بنیانگذار حوزه علمیه احناف خواف- یادی از ایشان، مرحوم مولوی خواجه غوث الدین احراری، مرحوم مولوی غلام احمد موحدی و سایر علمای بزرگوار نموده و فرمودند: این بزرگان از لحاظ اخلاق، پیروی از سنت و مقابله با بدعات الگوی ما بودند و ما باید در عملکرد خود به آنان اقتدا نماییم.
مولانا مطهری از بیداری اسلامی که در برخی کشورهای همسایه آغاز شده سخن به میان آوردند و آن ها را نشأت گرفته از انقلاب اسلامی ایران دانستند.
یکی دیگر از موضوعاتی که مولانا مطهری در پایان سخن نسبت به آن تاکید فرمودند، مسئله ی انتخابات بود.
ایشان فرمودند:کسانی که در خود توان خدمت به مردم را می بینند باید در انتخابات کاندید شوند، مسوولین اجرایی هم انشاءالله با کمال دقت و عدالت وظیفه صیانت از آرای مردم را انجام دهند و مردم عزیز هم سعی کنند به کسی که شایسته تر است بدون هیچ اجباری و با کمال آزادی رای دهند و اختلاف آراء نباید منجر به اختلاف در جامعه گردد.
پس از سخنرانی مولانا مطهری، نماز عید قربان به امامت مولوی خواجه صدرالدین احراری امام جمعه محترم شهر خواف و با حضور باشکوه مردم برگزار گردید.
دیدگاهتان را بنویسید