مولوی موحدی در ابتدای سخن بیان داشت: مسلمان و مومن کسی است که طبق آیات و احادیث، دل او همواره بین خوف و امید به رحمت خدا باشد. در کتابهای عقاید، علما مینویسند: بندهی مسلمان حالتش بین ترس از خدا و امیدوار بودن رحمت خدا میباشد. مسلمان هم از خدا میترسد و گناه نمیکند و هم نسبت به خداوند متعال امیدوار است که خدا او را خواهد بخشید. این را در نظر داشته باشیم که هرگاه سخنی را گفتیم و دل مسلمانی را آزردیم، حتما دلش را به دست آوریم. ما به عنوان مومن، اگر پشت سر کسی سخنی گفتیم، بر ایمان خود بلرزیم. آنچه که امروزه مهم است، امید دادن به نسل آینده است. وظیفهی بزرگان، پدران و مادران و علما در این زمان نسبت به دورههای قبل خیلی سنگینتر است. ما نمیتوانیم نسل جوان امروز را مجبور کنیم که مانند ۳۰ یا ۴۰ سال پیش زندگی کند.
وی ادامه داد: شخص جوان در دوران جوانی خود دچار جنون و سردرگمی است، احساسات او بر منطق او غلبه میکند و نمیتواند خود را کنترل کند. نسل جوان امروز را مجبور نکنیم تا مثل ما زندگی کنند. باید نسل جوان امروز، متناسب با زمانهی خودشان زندگی کنند. مهمترین چیز برای مسلمان این است که به فرزند خود و نسل امروز، امید و دلبستگی به قرآن و دین را بیاموزد. برای اینکار اول خود ما باید اصلاح شده باشیم. اولین راه امید دادن به این نسل این است که خود ما اصلاح شویم و ریا و تزویر را از خود دور کنیم. وقتی که ما اصلاح شویم میتوانیم امید و اعتقاد را برای دیگران به ارمغان بیاوریم. گاهی اوقات به مغازهداری میگوییم: چرا این جنس را گران میدهید در حالی که مثل مغازهی شما در این شهر زیاد است؟ میگوید: اجارهی مغازهی من زیاد است. هم صاحبان مغازه باید توجه کنند که اجارهها را خیلی بالا نبرند و هم مغازهدار برای گرانفروشی خود توجیهی نیاورد. اینها مسائلی است که باید به فرزندان خود بیاموزیم. گاهی اوقات در مجالس در مسائل شخصی دیگران دخالت میکنیم. به جای این کار به فرزندان خود امید بدهیم. امید دادن به مسلمان کار بسیار مهمی است که در قرآن بسیار تکرار شده است.
مولوی موحدی خاطرنشان کرد: اگر ما زکات مال خود را به موقع بدهیم، باور کنید دیگر مرد و زنی در این شهر نخواهد بود که دستش را پیش کسی دراز کند. هیچگاه اجازه ندهید که دست مسلمانی به سوی شما دراز شود. اجازه ندهیم که یک سودجو برای اغرض مختلف، دست خود را به سوی شما دراز کند و جوان شما را از راه، بیراه کند. چرا یک دختر مسلمان که هنوز به سن بلوغ نرسیده است، لباس خود را مانند لباس کسی که غیر مسلمان است قرار داده است؟! آیا شما دختر خود را امید به خدا دادهاید؟ آیا برای او قرآن خواندهاید؟ آیا به او نماز آموزش دادهاید؟ ما کوتاهی کردهایم. این را اقرار میکنیم که نبست به نسل جدید خود کوتاهی کردهایم. ما میدانیم که اگر یک جوان بخواهد در این زمان ازدواج کند به خیلی چیزها نیاز دارد. مثلا جوان میگوید: برای ازدواج این مبلغ باید در حساب من باشد. به این جوان مسلمان میگوییم: ای جوان عزیز! حرف شما درست است و هیچکس هم نیست که پاسخگو باشد، ولی اگر شما معتقد باشید همان دختر به دنبال شما خواهد آمد. اگر ایمان و اعتقاد در یک جوان باشد، آنقدر از آن جوان تعریف میکنند که دیگران به دنبال او میآیند. پس بیاییم به جوانان خود امید دهیم.
مدرس حوزه علمیه احناف خواف در پایان سخنان خویش بیان داشت: به این شخص بیادبی که نسبت به خلیفه راشد پیامبر اکرم(ص)، حضرت عمر فاروق(رض) حرفها و سخنان سخیفی را در فضای مجازی پخش کرده است باید بگویم که او و سخنانش هیچ ارزشی ندارند. این را بگویم که هیچ مسلمانی نمیتواند از عمر فاروق(رض) بگذرد. خط قرمز اهلسنت صحابه پیامبر(ص) هستند. اعتقاد و ریشه ما اهل سنت، صحابه و اهلبیت پیامبر(ص) میباشند. امکان ندارد که مسلمانی سنی باشد و نسبت به خلیفه راشد پیامبر(ص)، حضرت عمر فاروق(رض)، صحبتی شود و سکوت کند. ما خیلی خواهش کردیم، در همین تریبون علما بارها خواهش کردند. مثل اینکه باید ادبیات خود را عوض کنیم. ۴۰ سال است خواهش میکنیم. یک آقای بیادبی کلیپی در فضای مجازی پخش میکند و دل همه را میرنجاند.
یک هفتهی پیش شما هفتهی وحدت داشتید. بیادبی که خود را مسلمان میدانی و میگویی: خوب شد که عمر به ایتالیا نرفت که مسلمانی را به آنجا ببرد. یعنی تو مسلمان نیستی؟! چقدر از اسلام تنفر داری؟ وقتی تو این حرف را میزنی که خوب شد عمر(رض) به ایتالیا نرفت که اسلام را به آنجا ببرد مثل فلان ورزشکار، اینها نهایت بیادبی تو را نشان میدهد. تو این را تشخیص نمیدهی که اگر تو مسلمان باشی، این الفاظ تو ضد مسلمانیت است. بنده کاری با شیعه و سنی ندارم، شیعه و سنی هردو مسلماناند، اما کسی که این بیادبی را میکند، تا حد زیادی از اسلام نفرت دارد. آیا تو مسلمان نیستی؟ اگر حکومت اسلامی باشد و شخص مرتدی که چنین الفاظی را بر زبان جاری کند، حکمش چیست؟ این را از علما بپرسید. من اگر بخواهم از عمر فاروق(رض) بگویم، من که هیچ، همهی ما نتوانستیم حقش را ادا کنیم و نمیتوانیم حقش را بگوییم. مسلمانها از گفتن فضایل عمر فاروق(رض) درماندهاند. غیر مسلمانان تعریف او را میکنند. چه مسلمانیای ما داریم؟ به خدا افتخار نیست که کسی به کسی توهین کند. هرگاه عالمی در این تریبون صحبت میکند، خیلی اعتقادش به حکومتش بیشتر است از آن کسی که از همین حکومت سوء استفاده میکند، مداحی میکند و به صحابه دشنام هم میدهد. ما در نهایت آرامش و احترام به همهی مذاهب صحبت میکنیم و به جوان خود امید میدهیم. شما هم، همین کار را انجام دهید. اگر شما مسلمانی، به عمر فاروق(رض) چه کار داری که توهین میکنی؟! تو نگذار هزاران میلیارد تومان از صندوق بیتالمال این کشور اختلاس شود. بیا و این حرفها را بگو و مشکلات معیشتی و اخلاقی نسل خود را برطرف کن. به خدا قسم از دشنام دادن هیچ دردی دوا نمیشود. هرچه شما کنفرانس بگیرید هر چند که در این ۴۰ سال گرفتید، با این اوضاع دردی درمان نخواهد شد. آنچه که مهم است اعتقاد و دیانت ماست و نمیتوانیم نگوییم. ابوبکر صدیق(رض)، عمر فاروق(رض)، عثمان ذیالنورین(رض) و علی مرتضی(رض) جزء ایمان ما هستند.
امیدواریم کسانی که مسئول هستند و در جریان ریز خیلی از مسائل هستند، نسبت به این مسئلهای که پخش شد و این شخصی که به خلیفهی دوم پیامبر(ص) جسارت کرد، حتما برخورد کنند و او را محاکمه کنند و حتما برای او توضیحی خواهند داد. دعا کنیم این مسائل اختلافی از جامعه رخت بربندد. ما که دوست نداریم نسبت به هیچکسی توهینی شود، شما اگر دوست دارید بروید در خانهی خود بنشینید و هرچه میخواهید بگویید. ولی این مسئله را بدانید که پیامبر(ص) میفرمایند: همهی امت من معاف خواهند شد مگر کسانی که گناه و فسق خود را آشکار کنند.
دیدگاهتان را بنویسید