به گزارش پایگاه اطلاعرسانی احناف خواف، مولوی خیرالله نیکخوی – مدرس محترم حوزه علمیه احناف خواف – در مراسم نماز جمعه (۱۷شهریور ماه ۹۶) اهل سنت خواف، پیرامون اهمیت علم و مسئله غدیرخم به ایراد سخن پرداخت.
وی اظهار داشت: در مهم ترین وقت و زمان که هنگام جنگ تبوک بود، رسول خدا(ص) این آیات را بر صحابه تلاوت میکردند که چرا عدهای در میان مردم نباشند که علاوه بر فریضه جهاد، برای کسب علم اقدام کنند و در مسیر علم گام بردارند.
وی افزود: زمان، زمانه علم است و هر شخص و جامعهای که افراد آن مسلح به سلاح علم باشند، یقیناً عزت و آبروی جامعه را تامین خواهند کرد. امروز، زمانه علم و هنر است. داشتن تخصص در زمینههای مختلف، مایه عزت و سربلندی هر قوم است؛ چرا که در هر زمینهای که جوانان یک منطقه علم و آگاهی داشته باشند کسی نمیتواند آن قوم را مغلوب کند.
رسولالله(ص) صحابه را تحریک میکردند بر اینکه در زمینههای مختلف تخصص حاصل کنند. به عنوان مثال: به جوانان دستور میدادند تا زبانهای مختلف را یاد بگیرند و با کشورهای مختلف ارتباط برقرار کنند و علوم مختلف را کسب کنند. حضرت زید بن ثابت(رض) میفرماید: من در جوانی خدمت پيامبر(ص) بودم که به من دستور دادند: ای زید(رض)، نوشتن و زبان یهود را یاد بگیر که به خدا قسم من بر یهود اعتماد نمیکنم. شما زبان آنان را یاد بگیرید؛ چرا که بر کتابت شما اعتماد دارم.
وی ادامه دادند: تخصص در علوم مختلف را حاصل کنید تا اینکه در هر زمینهای حرف برای گفتن داشته باشید.
مولوی نیکخوی در ادامه به مسئله غدیر خم اشاره کرده خاطر نشان کرد: مسئله غدیر خم، واقعهایست که اگر به اصل آن بنگیریم موضوعی بسیار معمولی است اما بعد از سالها در مورد آن نظرات و گفتههايی مطرح شد و امروز به عنوان یک موضوعی درآمده که در مورد آن در تریبونهای مختلف صحبت میشود.چه خوب است که به اصل ماجرا به صورت گذرا نگاهی داشته باشیم. اصل ایراد خطبه رسول الله(ص) در غدیر خم مسئلهای بود که بین عدهای از صحابه اتفاق افتاد؛ کسانیکه به همراه حضرت علی(رض) از یمن بر میگشتند و اموال غنیمت را برای تحویل به رسولالله(ص) با خود به همراه داشتند آنها در این مسیر از حضرت علی تقاضا کردند تا از کنیزکها و سواریها استفاده کنند، اما حضرت علی(رض) بر این قاطعیت کردند که آنها را بین شما توزیع نخواهم کرد و باید رسول الله(ص) در مورد این اموال تصمیم بگیرند. این مسائل باعث شد تا گروهی پشت سر حضرت علی(رض) صحبتهايی را مطرح کنند. رسول خدا(ص) شکایاتی را نسبت به حضرت علی(رض) از تعدادی صحابه دریافت کردند و آنها را دعوت به آرامش دادند و نصیحت کردند. از جمله اینکه در خطبه خود سه مرتبه تکرار کردند: از علی چه میخواهید، علی از من است و من از علی.
در کتب صحاح آمده است که حضرت زید بن ارقم(رض) نقل میکنند که پیامبر خدا(ص) بعد از اینکه صحابه را دعوت به آرامش دادند فرمودند: “من کنت مولاه فهذا علی مولاه” هرکسی که من دوست و مولای او هستم علی هم مولای اوست. خدایا دوست بدار کسی را که علی را دوست دارد و دشمن بدار کسی را که نسبت به علی(رض) دشمنی دارد. قسمت اول خطبه را محدثین صحیح دانسته و قسمت دوم را بعضی از محدثین صحیح و بعضی ضعیف دانستهاند.
وی تصریح کرد: اهل سنت و جماعت این موضوع را حمل بر تشویق رسول خدا(ص) نسبت بر محبت و ارادت به حضرت علی(رض) میدانند.
وی افزود: مهمترین دلایل ما اهل سنت در این زمینه عملکرد حضرت علی(رض) بعد از وفات رسول خدا(ص) و در زمانه خلفای ثلاثه است. بعد از وفات حضرت عثمان(رض) بسیاری از مردم نزد حضرت علی(رض) آمدند و از ایشان خواهش کردند تا خلافت را بپذیرند. در ابتدا حضرت علی نمیپذیرفتند که این جمله هم در کتب اهل سنت و هم در کتب اهل تشیع نقل شده است که حضرت علی(رض) فرمودند: مرا رها کنید و غیر من را انتخاب کنید.
وی افزود: اگر مسئله، مسئله حکم و فرمان اختیارکردن خلافت بود حضرت علی میبایست برای به دستآوردن این حق از خود واکنش نشان میدادند و تلاش میکردند.
مولوی نیکخوی اظهار داشت: حضرت علی(رض) در بیانات خود تصریح کردند که آنچه در انتخاب حاکم اسلامی اصل و اساس است انتخاب مردم و شوراست. در خطبه هفتم از نهج البلاغه و کتب روایی اهل سنت نیز آمده است که حضرت علی(رض) در نامهای که به امیر معاویه(رض) نوشتند ایشان را به بیعت فراخواندند و فرمودند: من از طرف مردم انتخاب شدهام و فرمودند: با من کسانی بیعت کردند که با ابوبکر و عمر و عثمان بیعت کردند. کسانی که در هنگام بیعت و انتخاب من به عنوان خلیفه حضور داشتند حق ندارند خلاف بیعت عمل کنند و آنانی که حضور نداشتند حق مخالفت ندارند. جز این نیست که حق مشوره و انتخاب خلیفه برای مهاجرین و انصار است.
اگر آنان بر یکی اتفاق نظر کرده و وی را امام نامیدند این همان امری است که مورد رضا و خشنودی پروردگار است. اگر کسی از بیعت سر باز زد با وی بجنگید چرا که راهی غیر از طریقه مومنان را اختیار نموده است.
وی ادامه داد: رفتار حضرت علی(رض) در زمان خلفا اعم از اقتداء در نمازها و محبت به آنان و از همه مهمتر، رابطه خویشاوندی بین آنان مهمترین دلیل بر این است که ایشان اعتقاد به خلافت داشتند.
مدرس محترم حوزه علمیه احناف خواف تاکید کرد: همه میدانیم که مهمترین رابطه محبت آمیز بین انسانها ازدواج است. حضرت علی بعد از وفات حضرت ابوبکر بعد از گذشت عده با اسماء بنت عمیس همسر حضرت ابوبکر ازدواج کرد. همچنین دختر خود را به نکاح حضرت عمر در میآورند و هنگام فتنه و محاصره شورشیان فرزندان خود را تشویق به دفاع از حضرت عثمان(رض) میکنند.
وی خاطر نشان کرد: هدف از بیان این مسائل بیان حقایق است. جای تاسف است به حال مسلمانی که به بزرگان مذاهب دیگر توهین میکند و ندای تفرقه و خونریزی در جامعه سر میدهد.
اشتراک گذاری
دیدگاهتان را بنویسید