مولوی محمد موحدی، در مراسم نماز جمعه اهل سنت شهر خواف، ضمن تاکید بر موضوع “به کار گرفتن عفو و آزاد کردن زندانیهای سیاسی“، “دلسوزی مولانا عبدالحمید(حفظهالله) برای کشور“، ” حمایت از مسجد مکی زاهدان” به ایراد سخن پرداخت.
مولوی محمد موحدی
نماز جمعه ۲۳ دیماه ۱۴۰۱
مولوی موحدی بیان داشت: متاسفانه باید گلایه بکنیم از اظهارات افرادی که نمیدانیم با چه نظر و فکری این سخنان را به زبان آوردند که هم به ضرر اسلام و هم به ضرر نظام اسلامی تمام شد.
صحبت کردن علیه یکی از بزرگترین مساجد کشور، مسجد جامع مکی زاهدان زیر سوال بردن این نظام اسلامی است.
آقایی که این سخنان را گفتید، سن شما خیلی از بنده بالاتر هست ولی شما را به خدا کمی فکر کنید!
آن خبرگزاری که با شما این مصاحبه را کرده ، چه فکری کرده است؟
شما چرا باید حرفی را به زبان بیاورید که قلب مسلمانان را به درد بیاید؟
آیا این سخنان در راستای برادری دینی است؟
شما زمانی سرپرست ستاد حقوق بشر بودهاید، چطور به خودتان اجازه میدهید به حق بشر مسلمان صدمه بزنید و به یکی از شاخصترین چهرهها که دلسوز نظام بوده و هست توهین کنید و ایشان را متهم سازید؟
مولانا عبدالحمید(حفظهالله) پرورش یافته مولانا عبدالعزیز(رح) هستند.
صحبت کردن علیه مسجد مکی زاهدان، باعث زیر سوال بردن نظام اسلامی میشود
مولانا عبدالعزیز در سال ۱۳۵۳ که مسجد مکی را بنا نهادند، برای اهل سنت خاص نکردند، بلکه برای جامعه تشیع هم این مسجد پایهگذاری شد.
ایشان میفرمودند: وقتی هندوها هم در زاهدان به مشکل بر میخوردند، به من مراجعه میکردند.
نظام پهلوی نتوانست مولانا عبدالعزیز(رح) را بخرد، نتوانست مولانا را تطمیع کند.
ایل بختیاری و قشقایی در استان فارس، علیه حکومت وقت بلند شده بودند و نخست وزیر آن زمان، اسدالله علم، جوانان بلوچ را مسلح کرده بود و به آنها پول و وعده داده بود که شما بروید و سرکوب کنید، مولانا عبدالعزیز(رح) با شهامت روی منبر رفتند و فرمودند: مردم بلوچ! اگر شما به جنگ برادران خود در استان فارس بروید و بمیرید، مرگ شما اسلامی نخواهد بود و جنگ شما رضای خدا را در پی ندارد.
جوانان بلوچ لباس رزم را بیرون آوردند و عَلَم جرأت نکرد به مولانا عبدالعزیز(رح) تعرضی بکند.
زمانی که مولانا به تهران تشریف میبردند، اسدالله علم خواهش میکرد با ایشان ملاقات کند و در آخر در ملاقاتی با مولانا عبدالعزیز(رح)، اسدالله علم دستان مولانا عبدالعزیز(رح) را بوسید.
حضرت مولانا عبدالحمید(حفظهالله) بلوچ هستند و ملت بلوچ یکی از بهترین و اصیلترین ملتها در کشور ایران است.
این ملت رابطهی خوبی هم با شیعه و هم با سنی دارد.
وی ادامه داد: در زلزلهی بم، مولانا عبدالحمید(حفظهالله) خود را سپر کردند و به داد مردم رسیدند.
کدام شبکه و خبرگزاری اینها را پخش کرد؟
مسجد مکی تنها مخصوص اهل سنت نیست، این مسجد از آنِ اسلام است. اگر اهل تشیع در این مسجد به مولانا عبدالحمید(حفظهالله) مراجعه میکردند، ایشان مشکل آنان را حل میکردند و حتی به دولت امارت اسلامی طالبان، در مورد شیعیان توصیههای زیادی کردند که شیعیان را مورد بررسی قرار دهید.
به امیر بحرین در مورد لغو تابعیت شیعیان بحرینی تذکر دادند.
زمانی که شیخ نمر در کنار ۲۴ نفر از فعالان سیاسی، حکم اعدامشان از طرف دولت سعودی صادر شد، مولانا عبدالحمید(حفظهالله) نامهنگاریهای زیادی کردند که عربستان سعودی دست از اعدام اینان بردارد.
اینها همه جزئی از کارنامههای مثبت مسجد مکی و امام آن میباشد.
آقای لاریجانی! از رهبر معظم انقلاب سوال کنید که قوم بلوچ، عالم بلوچ و مردم بلوچ، چه ویژگیهایی دارند
مدرس حوزه علمیه احناف خواف بیان کرد: ما انتظار داریم که مسئولین نظام با سعهی صدر و تحمل بیشتر، مردم را ببینند و حرف آنها را بشنوند.
بلوچستان زمانی تبعیدگاه رهبر انقلاب بوده است، آقای لاریجانی! از رهبر معظم انقلاب سوال کنید که قوم بلوچ، عالم بلوچ و مردم بلوچ، چه ویژگیهایی دارند.
کسانی که حرف نسنجیده میزنند بروند و از کسانی که با بلوچها در ارتباط هستند سوال کنند.
از خوافیها سوال کنند که آقای مدرس را چگونه سرپرستی و نگهداری کردند؟
ما خوافیها مرزداران خوبی در شرق کشور بودیم که شیعه و سنی مد نظر ما نبوده است.
مسئولین داخل شهرستان گوش به حرف مولانا مطهری(حفظهالله) و جناب خطیب(حفظهالله) بودهاند و نصایح را اکثرا قبول کردند.
کسانی که در عزل و نصبهای خودشان نتوانستند نصیحت پذیر باشند، به آنها تذکر میدهیم که اگر شما کاردار نظام جمهوری اسلامی در خواف هستید، صحبتهای جناب مولانا مطهری و جناب خطیب را روی زمین نگذارید و توصیههای این بزرگواران را علیه خود نبینید وگرنه شما و سیاست اشتباه شما گاهی اوقات فقط لکه به دامن نظام میاندازد.
ما خوافی ها از همین تریبون تقاضایی داریم
ریاست محترم قوهی قضائیه! و قضات محترم کسانی که در این اعتراضات اشتباهاتی کردهاند، نه در بحث حدود، ما از شما خواهش داریم تا جایی که امکان دارد حسب فرمایش نبوی مبنی بر کفالت و شفاعت مؤمنین نسبت به همدیگر، بند و تبصره قضایی را مد نظر قرار دهید که این زندانیهایی که به حکم زندانی سیاسی و یا خدایی نکرده اگر اهانت و اعتراضی کردن به زندان افتادهاند و یا اگر ضربهای به بیت المال زدهاند و زندانی شدند، آزاد گردند.
و کفالت اساتید حوزهی علمیه احناف خواف، در رأس حضرت مولانا مطهری و امام جمعه محترم و مردم و معتمدین و ریش سفیدانی این شهر را بپذیرید و این زندانیان را با عفو دینی و مِهر قضائی خودتان آزاد کنید و کفالت ملت شریف و دیندار و مرزدار شهرستان خواف را بپذیرید.
اگر مدیر، وزیر، رئیس و… با رفتار خود در هر منطقهای کاری میکند که مردم را نسبت به خود و نظام نگران کند، به خدا قسم او خائن است
وی گفت: وقتی توان کاری را نداریم چرا باید تنش ایجاد کنیم و لکه به دامن نظام بیندازیم که ما میخواهیم مدیر، وزیر، وکیل و… باشیم. به خدا این کار خیانت است.
مردم نظام را دوست داشتند و دوش به دوش آن حرکت کردند. مردم حجاب و دین را دوست دارند.
اگر مدیر، وزیر، رئیس و… با رفتار خود در هر منطقهای کاری میکند که مردم را نسبت به خود و نظام نگران کند، به خدا قسم او خائن است و سزای خیانت جز آتش جهنم نخواهد بود.
ما نباید ولایت معاش باشیم بلکه باید ولایت مدار باشیم.
ولیِ ما چه کسی هست؟ اولیای خدا ولی ما هستند. اگر به توصیههایی که به ما میرسد توجه نکنیم، دیگر چگونه موفق میشویم؟
ما سعی کردیم که در جامعهی اهل سنت و سطح شهرستان، آشوبی به پا نکنیم و حرفی نزنیم که باعث تنش شود؛ اما چه کسی میتواند انکار کند، که ادارهی بد و سرپرستی معیوب، باعث اعتراضاتی شده است.
افرادی شیطنت کردهاند و این اعتراضات را به چالش کشاندند و بعد هزینهها برای چه کسی درست شد؟، این ضررها برای اسلام بود.
کسانی که مسبب اصلی این تنش و ناامنی هستند، اگر از خدا میترسند، یا پست را تحویل دهند یا در کنار خود وزرا و مشاورین خوبی بگیرند، که ما بتوانیم رویای توسعه را به کشور برگردانیم.
جنگ دههی ۶۰ را با بیست سالهها بردیم ولی اقتصاد را با ۶۰ سالهها باختیم
سخنران نماز جمعه خواف اظهار داشت: در حال حاضر جمعیت کشور حدود ۸۴ میلیون جمعیت است و انقلاب اسلامی با ۳۶ میلیون جمعیت صورت گرفت.
در حال حاضر نصف آمار کشور، زنان و نصف مردان هستند و این اقشار مشکلاتی دارند که باید مسئولین برطرف کنند.
از سال ۱۳۹۰ به بعد، رشد اقتصادی کاهش یافته و دولتها فقر و بیکاری مردم و خشک شدن سفرههای زیرزمینی را به وضوح میبینند.
عملکرد و ناکارآمدی بعضی از سیستمهای اداری واقعا واضح و روشن است، بیاییم از عقل جمع استفاده کنیم و از جوانان کار بگیریم.
مگر غیر از این است که جنگی که در دههی شصت به راه افتاد، بیست سالهها آن را رهبری کردند ولی متاسفانه در عرصهی اقتصاد، ما اقتصاد را با ۶۰ سالهها باختیم.
چه اشکالی دارد ما از عقل نخبگان و جوانان استفاده کنیم؟ این امید از دست رفته اگر به جامعه برگردد، مشکلات حل میشوند.
حکّامی موفق هستند که ولایت دینی را به درستی اجرا کنند
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی احناف خواف، مدرس حوزه علمیه احناف خواف، در مراسم نماز جمعه(۲۳ دیماه ۱۴۰۱) اهل سنت این شهر، با تلاوت آیات (وَالْمُؤْمِنُونَ وَالْمُؤْمِنَاتُ بَعْضُهُمْ أَوْلِيَاءُ بَعْضٍ) (وَالَّذِينَ كَفَرُوا بَعْضُهُمْ أَوْلِيَاءُ بَعْضٍ ۚ إِلَّا تَفْعَلُوهُ تَكُنْ فِتْنَةٌ فِي الْأَرْضِ وَفَسَادٌ كَبِيرٌ) و حدیث(اَلْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ، تَتَكَافَأُ دِمَاؤُهُمْ، وَ هُمْ يَدٌ عَلَى مَنْ سِوَاهُمْ، يجير عليهم اقصاهم ويَسْعَى بِذِمَّتِهِمْ أَدْنَاهُمْ) به ایراد سخن پرداخت.
مولوی محمد موحدی در آغاز سخن بیان داشت: بهترین و نمونهترین مدل برای حکومت و سرپرستی جغرافیای اجتماعی، زمینی و زیست محیطی، مدل حکومت اسلامی است.
خصوصا با توجه به این که ما مسلمانان معتقدیم که مولای ما الله متعال است.
بهترین رهبران، سرپرستان و مدیران، کسانی میتوانند باشند که دیندار باشند و بتوانند دینهای آسمانی و رسالت پیامبر(ص) را در وجود خود و اجتماع پیاده کنند و این افراد موفقترین انسانها خواهند بود و به وجود رحمتشان، مردم دور این افراد جمع خواهند شد.
از زمان پیامبر(ص) به بعد، کسانی که توانستند ولایت دینیِ درستی را پیاده کنند و مدل واقعی حکومت اسلامی را در جامعه اجرا کنند، موفقترین حکّام زمان بودند و وجود این حکّام و دولتشان، باعث امنیت، آسایش و اطمینان بیشتر در سطح جامعه شد و حتی اقلیتهای دینی غیر از اسلام هم در سایه و استحکام این دولت اسلامی، تکیه کردند و بوی مهربانی و آسایش و امنیت، به آنها هم رسید.
وی افزود: این مطالب را با مطالعهی سیرت پیامبر(ص)، خلفای راشدین و رهبران دین اسلام تا به امروز، میتوانیم به دست آوریم.
خداوند در قرآن میفرماید: (انسانهای مومن سرپرستان یکدیگر هستند).
انسانهای مومن همدیگر را نصیحت و امر به معروف و نهی از منکر میکنند بدون اینکه ناراحت شوند.
یکی از اهداف بلند انبیاء(ع) این بود که آنان از جانب خداوند خلیفه، و جانشین خدا باشند.
کسانی که در اجتماع، چه در خانواده یا در یک کشور و شهر و… مسئولیتی دارند، اینها هم خلیفه خداوند بر روی زمین هستند.
کسانی که مسئول مردم هستند، سعی میکنند بیشتر از همه رنگ خدایی داشته باشند و مانند خدا رفتار کنند. بندهی خدا شبیه خداوند است ولی مخلوق خداوند میباشد.
کسانی که هرچه بیشتر رنگ الهی در وجودشان باشد، اینان دوستدارتر هستند و بهتر عمل میکنند.
مولوی موحدی ادامه داد: بسیاری از نویسندگان و تاریخ نویسان، از سیاست فاروقی حضرت عمر(رض) و از سیاست مرتضوی حضرت علی(رض) به خوبی یاد کردهاند.
حضرت عمر(رض) بر پلهی منبر مسجد النبی بالا رفتند و فرمودند: اگر کسی در من کجی دید من را اصلاح کند. جوانی گفت: ای عمر! اگر در تو کجی ببینیم، با شمشیرهای خود تو را اصلاح میکنیم. حضرت عمر(رض) فرمودند: الحمدلله که در امت محمد(ص) کسانی هستند که کجیهای عمر را اصلاح کنند؛ این سیاست فاروقی بود.
حضرت عمر(رض) برای انتخاب امیر و والی شروطی را تعیین کرده بودند، اول اینکه امیر حکومت اسلامی حق ندارد بر اسب ترکی سوار شود. دوم، اجازهی پوشیدن لباس تجملاتی، نرم و نازک را ندارد. سوم، اجازه ندارد که درب منزل یا محل کارش را بر روی حوائج مسلمانان ببندد، چهارم، حق داشتن نگهبان و اسکورت هم ندارد.
امیر و والی ملزم است که در برابر مردم تواضع کند و اجازهی تکبر در برابر رعیت را ندارد.
وی افزود: یکی از والیان نمونه حضرت عمر(رض)، حضرت سلمان فارسی(رض) میباشند.
ایشان والی مداین بودند. وقتی که مریض شدند و لحظات آخر عمرشان بود، حضرت سعد بن ابی وقاص(رض) بر بالین ایشان تشریف بردند و حضرت سلمان(رض) گریه میکردند. حضرت سعد علت گریه ایشان را پرسیدند و حضرت سلمان گفتند: به خاطر روایتی است که از پیامبر(ص) به من رسیده که گردنهی خطرناکی برای والیان است و راه نجات آنان این است که سبک بار باشند و به این خاطر گریه میکنم.
حضرت سعد(رض) میگویند: به خانهی ساده حضرت سلمان(رض) که نگاه کردم، آفتابه، دیگ خوراکپزی، ظرف آب، حصیر و الاغی که مهارش از لیف خرما بود دیدم و چیز بیشتری ندیدم.
حضرت علی(رض) به مردم بصره و کوفه نامه مینویسند که خدا را به یاد داشته باشید و از من ترس و هراس نداشته باشید و برای من دعا کنید و بنده را نصیحت کنید و اگر کسی از من اشتباهی دید، مرا از اشتباهم برگرداند.
ما اهل سنت در مورد حضرت علی(رض) اعتقاد داریم که ایشان در تمام مراحل زندگی خودشان، کاری نکردند که علیه معتقدات اسلامی و قوانین و فروعات اسلامی باشد، چه در زمان پیامبر(ص) و چه بعد از آن دوران.
ما اهل سنت معتقدیم که صحابه کرام و سادات، عصمت وَهَبی ندارند و بسیاری از علما میفرمایند: عصمت را میشود با سعی، تلاش، ریاضت، تقوا و اجازه دادن به انتقاد و پیشنهاد، به دست آورد.
حضرت علی(رض) به این طریق توانستند سالمترین افراد باشند.
حضرت علی(رض)، همانند حضرت ابوبکر(رض) در نزد اهل سنت، مورد احترام است
مدرس حوزه علیمه احناف خواف گفت: حضرت جعفر صادق(رض) که نسب شریفشان هم به حضرت ابوبکر(رض) و هم به حضرت فاطمه(رض) میرسد، به حضرت سفیان ثوری(رح) در مورد حکومت داری حضرت علی(رض) میفرمایند: علی ابن ابی طالب امیرالمومنین بودند و در هزینههای زندگی خود مانند فقرا زندگی میکردند. حضرت علی(رض) زمانی که خلافت را به عهده گرفتند، غلام یا همراهی داشتند، یک دست لباس، مرکب سواری و حصیری که بر روی آن استراحت میکردند. ایشان بر روی منبر مسجد النبی(ص) اعلان کردند که زمانی که من پست خلافت را تحویل دادم و بیش از این اگر داشتم، بدانید که علی ابن ابی طالب خائن است.
حضرت علی(رض) در نزد اهل سنت، همانند حضرت ابوبکر(رض) و دیگر صحابه مورد احترام است.
حضرت علی(رض) در برابر مخالفین هم مهربان بودند. ایشان در جواب کسانی که آمده بودند تا از ایشان علیه مخالفین حکم و فتوایی بگیرند فرمودند: این افراد برادران ما هستند و حق برادر نسبت به برادر، امر به معروف و نهی از منکر است.
روش این بزرگان این بود که حرف را با حرف و شمشیر را با شمشیر پاسخ میدادند.
این چیزی است که حکّام، ملزم به رعایت آن هستند و سیرهی بزرگان هم همین بوده است.
مولوی موحدی خاطر نشان کرد: خداوند متعال میفرماید: (کسانی که کافر هستند، دوستان شما نیستند، بلکه دوستان همدیگر میباشند، اگر شما با هم دوستی نکنید و یکدیگر را نپذیرید، در جامعه فتنه به پا خواهد شد).
زمانی که بین مسئولین و مردم شکافی ایجاد شود که نتوانند با هم صحبت کنند، باید منتظر فتنه باشیم.
اگر از مدیریت سوء استفاده کنیم، اگر به نصایح گوش نکنیم، اگر به سخن بزرگان دینی، اجتماعی و معتمدین توجه نکنیم و کار خود را ادامه دهیم، فتنه به پا خواهد شد.
ای مسئولین! شما را به خدا قسم میدهیم، که اگر توان ادارهی امر را ندارید، واگذار کنید.
ما چرا گمان کردیم که پست سیاسی است، نخیر، سیاست هم کلمهی اسلامی است.
به توصیه رهبران دینی حاضر و فقید توجه کنیم. آنها ما را در بحث فرهنگ، تبیین، تدبیر، عزل و نصب نصیحت میکنند.