مختصری از زندگی حضرت عبدالله بن عمر – حوزه علمیه احناف خواف

امروز ۲۴ دی ماه مصادف با وفات حضرت عبدالله بن عمر(رضی‌الله‌عنهما) می‌باشد. نام ایشان عبدالله بن عمر بن خطاب بن نفیل بن عبدالعزی بن ریاح بن عبدالله بن قرط بن رزاح بن عدی بن لوی بن غالب بن فهر می‌باشد. کنیه ایشان (ابوعبدالله) بود. ایشان ۱۰ سال قبل از هجرت متولد شدند.

  • فضائل عبدالله بن عمر(رضی‌الله‌عنهما)

حضرت جابر بن عبدالله (رضی‌الله‌عنهما) می‌گوید: هیچ کس را ندیدم که دنیا به سراغش آمده باشد، مگر این‌که او را به طرف خود کشیده باشد و او را متمایل به خود گردانیده باشد، مگر ابن عمر(رضی‌الله‌عنهما) که او هیچ توجهی به دنیا و ثروت آن ننمود. عبدالله بن مسعود (رضی‌الله‌عنهما) می‌گوید: از جوانان قریش که توانست خود را از دنیا و جذابیت‌های آن حفظ نماید، عبدالله ابن عمر(رضی‌الله‌عنهما) بود. سعید بن مسیب (رحمه‌الله) می‌گوید: اگر جرات کنم بر بهشتی بودن یک نفر شهادت دهم، عبدالله بن عمر(رضی‌الله‌عنهما) خواهد بود.

از شعبی (رحمه الله) نقل شده که فرمود: ابن عمر(رضی‌الله‌عنهما) در حدیث بسیار ورزیده بود، ولی در فقه ورزیده نبود. امام مالک(رحمه‌الله) فرمود: عبدالله بن عمر(رضی‌الله‌عنهما) از ائمه مسلمین است. ایشان همچنین فرمودند: بعد از حضرت عمر(رضی‌الله‌عنه) حضرت زید بن ثابت(رضی‌الله‌عنه) امام و پیشوای مردم بودند و پس از ایشان حضرت عبدالله بن عمر(رضی‌الله‌عنهما) هستند. حضرت ابو سلمه بن عبدالرحمان(رضی‌الله‌عنهما) می‌گوید: حضرت عبدالله ابن عمر(رضی‌الله‌عنهما) در علم و فضل مانند پدرش بود.

ایشان عموماً پس از نماز صبح در مسجد پیامبرﷺ می‌نشست تا آفتاب بر می‌آمد و در آن مدت نماز نمی‌گذارد. سپس به بازار می‌رفت و کارهایش را انجام می‌داد و چون می‌خواست به خانه و پیش خانواده خود برگردد، باز به مسجد می‌آمد و در آن دو رکعت نماز می‌گذارد و آنگاه به خانه خویش می‌رفت. ایشان هنگام دعا کردن دست‌هایش را چنان بلند می‌کرد که برابر دوش‌هایش بود. ایشان هیچ‌گاه عمره را در ماه رجب ترک نمی‌کرد. از نافع (رضی‌الله‌عنه) پرسیدند: ابن عمر(رضی‌الله‌عنهما) در خانه‌اش چه می‌کند؟ گفت: کسی نمی‌تواند چون او عمل کند. فقط برای هر نماز تجدید وضو می‌کند و در فاصله دو نماز فقط قرآن می‌خواند.

  • محبت عبدالله بن عمر(رضی‌الله‌عنهما) با پیامبرﷺ

از حضرت عایشه(رضی‌الله‌عنها) نقل شده است:( که هیچ‌کس سنت پیامبر ﷺ را در امر خانه، همچون ابن عمر(رضی‌الله‌عنهما) پیروی نمی‌کرد). هرکس به عبدالله بن عمر(رضی‌الله‌عنهما) می‌نگریست و او را می‌دید، نشانی از پیروی کردن از آثار پیامبرﷺ را در او می دید. پیامبرﷺ فرمودند:( شایسته نیست کسی که مالی دارد و می‌تواند در آن مورد وصیت کند، سه شب را به صبح نیاورد مگر این‌که وصیتش را نوشته و پیش او باشد). ابن عمر(رضی‌الله‌عنهما) گفت: پس از آن‌که این سخنان از پیامبرﷺ شنیدم، هیچ شب را به صبح نیاوردم مگر آن که وصیت من کنارم بود. نافع (رضی‌الله‌عنه) نقل می کند: یک بار ابن عمر(رضی‌الله‌عنهما) صدای نی لبک چوپان را شنید، انگشت بر گوش‌های خود نهاد و شتابان از آن راه کناره گرفت و از نافع(رضی‌الله‌عنه) پرسید: هنوز هم صدا را می‌شنوی؟ نافع (رضی‌الله‌عنه)گفت: آری. او همچنان به راه خود ادامه داد تا نافع(رضی‌الله‌عنه) گفت: دیگر صدا را نمی‌شنوم. آن گاه انگشت از گوش خود برداشت و به راه برگشت و گفت: خودم دیدم که پیامبرﷺ بانگ نی لبک چوپان را شنید و همین‌گونه رفتار فرمودند.

  • خشوع و تواضع عبدالله بن عمر(رضی‌الله‌عنهما)

زید بن عبدالله شیبانی(رحمه‌الله) می‌گوید: وقتی ابن عمر(رضی‌الله‌عنهما) به طرف نماز می‌رفت با نهایت نرمی و وقار قدم برمی‌داشت، خیلی آهسته آهسته حرکت می کرد و چون می‌خواست نماز بخواند، رو به طرف قبله می‌ایستاد و همه انگشتان خود را به طرف قبله می‌نمود و خیلی سعی داشت که سر انگشتانش، از قبله برنگردد و چون به سر به سجده می‌گذاشت، می‌گفت: ای بار خدایا! تو محبوب ترین چیز در نزد من هستی و از همه چیز بیش‌تر از تو می‌ترسم. ایشان از سفره خویش، مریض جزامی، پیسی و…. را دور نمی‌کرد، بلکه همراه با وی نشسته و غذا می‌خورد و می‌فرمود: در اصل تواضع این است که همراه با حقیران بنشینیم اما این عمل برای حفظ نفسانی نباشد. بعضی از مردم کنار کفش‌ها می‌نشینند و در دلشان آن‌قدر تکبر وجود دارد که آن را فقط خدا می‌داند و بس و تنها چیزی که آن‌ها را وادار به نشستن در چنین مکانی می‌کند این است که در این صورت مردم به آن‌ها متواضع می‌گویند و می فرمود: علامت تواضع تو این است که ذکر نیکی و تقوای خود را در میان مردم، بد بدانی.

عبدالله بن عمر(رضی‌الله‌عنهما) از جمله افرادی بود که در تقوا زبانزد عام و خاص بود. خیلی مخلص و خداترس بود. قرآن تمام زوایای قلبش را تسخیر نموده بود. هرگاه آیاتی با مضمون قیامت بر او خوانده می‌شد، به قدری گریه می‌نمود که صورت مبارکش خیس از اشک می‌گشت تا جایی که اطرافیانش به قاری قرآن می‌گفتند: نخواند و بر آن پیر بزرگوار رحم کند. در حقیقت کسی که قیامت اعتقاد کامل داشته باشد، می‌داند که ترس عبدالله، خیلی معنی دار بوده و مفهوم قیامت و حشر و نشر برایش مفهوم و معنای دیگری داشته است. از ایشان نقل شده است که فرمودند: من می دانم که دعا چه وقت اجابت می‌گردد. به او گفتند: چگونه؟ فرمود: وقتی دل کرنش کند، اندام‌ها بلرزد و اشک سرازیر شود، دعا اجابت می گردد.

  • دفاع از صحابه کرام(رضی‌الله‌عنهم)

حضرت عبدالله ابن عمر(رضی‌الله‌عنهما) فرموده است: هرگاه شما کسی را دیدید که به یکی از اصحاب بد می‌گوید، به او بگویید: از تو و او هر کدام که بدتر است، لعنت خدا بر او باد و این واضح است که صحابی نمی‌تواند بدتر باشد، بلکه بدتر کسی است که صحابی را دشنام و بد می‌گوید.

نقل شده است که سبب مرگ ایشان پیکان نیزه ای بود که توسط یکی از شامیان به پای ایشان زده شد. ایشان در سال ۷۴ هجری در سن ۷۳ سالگی در مکه درگذشت و وی را در ناحیه (فخ) دفن کردند. در روایت دیگری این‌طور آمده که ایشان در زمان حمله نیروهای حجاج به مسجد الحرام در حرم بودند که نیزه یکی از سربازان حجاج به او اصابت کرد و مجروح شد و بر اثر آن زخم شهید شد. ایشان از آخرین اصحاب است که در مکه وفات یافت.

  • منابع: کتاب: مشاهیر صحابه؛ مولف: محمد عظیم حسین بر

    کتاب:ستارگان آسمان هدایت؛ مولف: عبدالرحمن شکوری

اشتراک گذاری