به گزارش پایگاه اطلاع رسانی احناف خواف، مولوی سید مسعود حسینی، در مراسم نماز جمعه ۲۳ آبانماه ۱۴۰۴ اهلسنت شهر خواف، با تلاوت آیه(إِنَّ هَذَا الْقُرْآنَ يَهْدِي لِلَّتِي هِيَ أَقْوَمُ وَيُبَشِّرُ الْمُؤْمِنِينَ الَّذِينَ يَعْمَلُونَ الصَّالِحَاتِ أَنَّ لَهُمْ أَجْرًا كَبِيرًا) و حدیث(القرآن حجة لک أو علیک) پیرامون نقش قرآن در زندگی بشریت به ایراد سخن پرداخت.
استاد شعبه حفظ حوزه علمیه احناف خواف، در آغاز سخن بیان داشت: قرآن کتابی است که برای هدایت بشر فرستاده شده است. قرآن نسخهای از جانب حکیم و علیم است. قرآن آمد تا راهنمای بشر در مسیر رسیدن به الله باشد. قرآن کتابی است که شفای تمام امراض روحی و جسمی میشود.
سخنران نماز جمعه خواف افزود: اگر تمام انسانها و جنیات با هم شوند و خواسته باشند مانند قرآن بیاورند، ناکام میمانند. قرآن کتابی است که اگر بر کوه نازل شود، کوههای محکم خاکستر میشوند. این کتاب از جانب خدا آمده و خودش از آن حفاظت میکند. قرآن آمد تا انسان را از تاریکیها شرک و ضلالت، به روشنایهای علم و دانایی راهنمایی کند. این کتاب آمد تا به انسانها درس درست زندگی کردن را آموزش دهد، چون در جامعهای که زندگی میکنیم، راههای اشتباه زیاد است اما چهرهی درست را به خود گرفتهاند. در این جامعه، راههای خطا زیاد است اما به گونهای جلوه میدهند که درست است اما قرآن همه چیز را واضح میکند.
وی افزود: قرآن کتابی است که اگر برای کسی شفاعت کند، شفاعت او رد نمیشود و اگر از کسی شکایت کند، راه نجاتی برای آن انسان نیست. قرآن کتابی است که در انسان تحول ایجاد میکند و انسان را از فرش به عرش میبرد. در عصر جاهلیت، برخی از قبایل عرب به خاطر یک چیز بی ارزش، قتل و کشتار راه میانداختند و هزاران انسان کشته میشدند اما قرآن میان آنها نازل میشود و قبایل و قومها رنگ قرآنی میگیرند و از همین اقوام و قبایل کسانی خارج میشوند که جان خود را فدای دین و پیامبرشان میکنند.
مولوی حسینی تصریح کرد: قرآن در صحابه تحول عظیمی ایجاد کرد. تا به حال از خود سوال کردهایم که چرا صحابه به این مقام رسیدهاند؟ بی شک و یقینا جواب این است که صحابه رنگ قرآن گرفتهاند و قرآنی زندگی کردهاند. در عصر جاهلیت هیچ ارزش و جایگاهی برای زن نبود و برخی از قبایل زن را به عنوان انسان نمیشناختند اما قرآن پا به میدان میگذارد و برای هر قشر جامعه مقام و حقوق تعیین میکند و کسی حق ندارد از این حق تجاوز کند.
استاد شعبه حفظ حوزه علمیه احناف خواف گفت: کار به جایی میرسد که افرادی که زمانی دختران را زنده به گور میکردند، با گرفتن رنگ قرآن صحابی میشوند و لقب و کنیه خود را با اسم دختر خود میگذراند. قبل از اسلام کسی جرأت نداشت روی حرف حضرت عمر(رض) حرفی بزند، اما بعد از اسلام و خلافت، در برابر ضعفا و رعیت خود، با نهایت تواضع و فروتنی برخورد میکرد و رنگ قرآنی گرفته بود.
سخنران نماز جمعه خواف بیان داشت: در ابتدای اسلام شراب حلال بود اما وقتی حکم حرام بودن آنمیآید، تمام صحابه شرابها را بیرون ریختند و حتی برای تنفر از آن، ظرفهای شراب را نیز شکستند. قرآن در میان ما نیز هست، اما به خوبی به دستورات آن عمل نمیکنیم. اگر ثروتمند به قرآن نگاه کند، هیچگاه احساس غرور نمیکند، چون در قرآن آمده است که ای مردم! شما فقیرید و اگر کل جهان مال شما باشد، بازهم در برابر الله فقیر هستید. دیگر شخص با اموال و فرزندان خود فخرفروشی نمیکند، چون قرآن میفرماید: اموال و فرزندان شما فتنه و آزمایش هستند.
وی خاطر نشان کرد: اگر قدرتمند ما به قرآن اهتمام ورزد و قرآن را سرلوحه خود قرار دهد، هیچگاه قدرت او، چشم و گوش وی را کور و کر نمیکند، چون میداند این قدرت پایدار نیست و از بین خواهد رفت. اگر قدرتمند ما اهل قرآن باشد، مواظب هست که گرفتار ظلم نشود و الله را فراموش کند. اگر فقیر و مصیبزدهی ما به قرآن نگاه کند، میبیند که الله میفرماید: منِ الله شما را با فقر و مصیبت امتحان میکند و خداوند با صابرین است. شخص فقیر قرآنی، میداند که صبر در برابر عبادت و گناه و لذت سخت است اما سختی از بین میرود ولی اجر و پاداش آن باقی میماند.
مولوی حسینی گفت: قرآن مایهی حیات برای همهی انسانهاست. قرآن غذای روح برای همهی مسلمانان است. امام احمد بن حنبل(رح) میفرماید: الله تعالی را در خواب دیدم و سوال کردم که ای بار خدایا! کدام عمل باعث وصال زودتر به تو میشود؟ الله متعال فرمود: قرآن. دوباره سوال کردم انسان قرآن را بفهمد یا نفهمد؟ خداوند جواب داد: فرقی ندارد بفهمد یا نفهمد. این بدان معناست که اگر بفهمد که خیلی خوب است ولی اگر نفهمد نیز تلاوت را ترک نکند.
استاد شعبه حفظ حوزه علمیه احناف خواف اشاره کرد: مسلمان باید اهل قرآن و تلاوت قرآن باشد. کسانی که اهل قرآن هستند، بزرگ زندگی میکنند و بزرگ از دنیا خواهند رفت. هر مسلمانی باید روزانه تلاوت قرآن داشته باشد چون غذای روح انسان است. همانطور که جسم نیاز به غذا دارد، روح انسان نیز نیاز دارد که تغذیه شود و تغذیه آن قرآن است. قرآن نباید به عنوان یک ابزار زینتی استفاده شود، بلکه احترام به قرآن، تلاوت و عمل به قرآن است. خیلیها فکر میکنند که احترام به قرآن این است که جلد زیبا داشته باشد اما از تلاوت آن غافلند. باید اعمال روزه مره ما مزین به نور قرآن باشد. اگر بلد نیستیم تلاوت کنیم، از علما و حفاظ کمک بگیریم و تلاوت و حفظ قرآن را شروع کنیم؛ زیرا برخی از صحابه نیز در بزرگسالی شروع به یادگیری و حفظ قرآن کردند. اگر قرآن در زندگی ما به عنوان نماد شد، بدانیم که ما قرآن را خوار کردیم و به آن عمل نکردیم.
دیدگاهتان را بنویسید