اهل سنت تجزیه طلب نیستند – حوزه علمیه احناف خواف

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی احناف خواف، مولوی گل محمد منصوری در مراسم نماز جمعه (۲۸ بهمن‌ماه ۱۴۰۱) اهل سنت این شهر، با تلاوت آیات (والفجر*ولیالٍ عشر*والشفع والوتر*هل في ذلك قسمٌ لذي حجر) به ایراد سخن پرداخت و خاطر نشان کرد: باید قدر ملت و اهل سنت را بدانیم.

رهبری لطف کردن و تعدادی از زندانیان را آزاد کردند، امیدواریم لطف کنند و تمام زندانی‌های بی‌گناه را عفو کنند.

ما باید قدر شیخ الاسلام مولانا عبدالحمید(حفظه‌الله) را بدانیم.

اهل سنت تجزیه طلب نیستند و علمای آن‌ها هم خیرخواه نظام هستند.

ملاک برتری هر قومی، در عمل به قرآن می‌باشد

مولوی گل محمد منصوری در ابتدای صحبت بیان داشت: اصل مطلب این است که خدای متعال کامیابی امت پیامبر(ص) را در گرو عمل به قرآن قرار داده است.

قرآن کتاب امت اسلامی و قانون اساسی ماست. هر وقت که این امت، به فرامین و دستورات قرآن و فرمایشات نبی‌ کریم(ص) توجه و عمل کردند، مورد توجه قرار گرفته‌اند.

اعراب، در مورد مسائل مذهبی، اجتماعی و اخلاقی، در معرض خطر قرار داشتند ولی خدای متعال چنان به آن‌ها عزت داد که شخصی از این مردم، الگوی جهان قرار گرفت و اصحاب او به عنوان نمونه در قرآن معرفی شدند.

هرگاه این امت، قرآن را ملاک عمل و دستور زندگی خود قرار داد، سرافراز شد که تاریخ نمونه‌های بارز آن را ثبت کرد اما از آن‌جایی که ما از قرآن دور شدیم، هرکس به ما حرفی گفت و ما را مورد هجمه قرار دادند.

سبب عزت و مقام، مال و قدرت نیست

وی افزود: سه مطلب اصلی در سوره‌ی فجر به کار می‌رود؛ اول، بیان بیماری امت، جامعه و حکومت‌های اسلامی؛ دوم، سبب بیماری و سوم، علاج بیماری.

محتوای سوره پنج وقت دعا را مشخص می‌کند که این پنج وقت علاج بیماری است و مومن نیاز به دعا دارد تا از این مشکلاتی که به آن دچار شده است، خدای متعال او را نجات دهد.

بعد از آن یک نمونه از عذاب انسان‌های سرکشی که مغرور شدند را بیان می‌کند که در آن دو پیام برای ما می‌باشد، اول، هرگاه انسان‌های مخالف دین و قرآن، پا را از حد فراتر بگذارند، خدای متعال آنان را نیست و نابود می‌کند، دوم، مسلمانان باید از چنین درس‌هایی پند بگیرند.

اگر امت از مسیر قرآن و توحید انحراف پیدا کرد، سرنوشت این امت مانند ملت‌هایی است که به عذاب دچار شده‌اند.

در بخش دیگر سوره، خدای متعال صاحبان مال و قدرت را سرزنش می‌کند و گویا به آنان می‌گوید: ای صاحبان مال و قدرت! شما فکر نکنید که قدرت و سرمایه باعث عزت شماست و یا فقر نشانه‌ی ذلت کسی است.

مولوی منصوری گفت: خداوند متعال می‌فرماید: (قسم به طلوع صبح صادق) از این‌جا خدای متعال اوقات دعا یا علاج بیماری را بیان می‌کند.

(قسم به شب‌های ده‌گانه) این شب‌ها را مفسرین یا به شب‌های ذوالحجه و یا ده شب آخر رمضان تفسیر کرده‌اند.

این شب‌ها، فرصت بسیار مناسبی برای دعا می‌باشد.

(قسم به جفت و طاق) پیامبر اکرم(ص) این را تعبیر به اوقات نماز و نمازهای طاق و جفت کرده‌اند.

بعضی از مفسرین این آیه را به روز عرفه و روز قربانی تعبیر کرده‌اند.

(قسم به شب، وقتی پایان بگیرد) این مطلب گویا انسان را خطاب می‌کند و این مفهوم را می‌رساند که ای انسان! پایان تو روشنی است اگر برگردی و اگر توبه نکردی و در این اوقات رو به من نیاوردی، قطعا مورد مواخذه من قرار خواهی گرفت.
این موارد علاج بیماری ما بود.

داستان‌های قرآنی، بشارت پایان ظلم را به ما می‌دهند

وی اداد: خدای متعال می‌فرماید: (آیا در این قسم‌ها، درسی عبرتی برای خرمندان می‌باشد؟)

بعد از آن خدای متعال سه نوع عذاب را برای سه گروه بیان می‌کند.

بشر سرمایه و قدرت خود را نشانه‌ی عزت می‌داند و فکر می‌کند که این سرمایه و قدرت همیشگی است.

قرآن این داستان‌ها را برای ما به تصویر می‌کشد که ما ۲ درس بگیریم: ۱_ پیام خوش‌خبری می‌دهد که ای بندگان الله، کسانی که به اسلام توهین می‌کنند و بر مسلمانان حمله می‌کنند، چراغ ظلم آنان خاموش خواهد شد، ۲_ پیام می‌دهد که ای مسلمانان! اگر شما فقط مسلمان بودید و کلمه گفتید و عملکرد شما با این ملت‌های تباه شده فرقی نکرد و درس نگرفتید، شما هم به این عذاب‌ها دچار می‌شوید.

(ای پیامبر! آیا ندیدی که خدای تو با قوم عاد چه معامله‌ای انجام داد؟) قوم عاد توانایی بالایی داشتند و نقشه علیه خیرخواهان می‌کشیدند و کسانی که حاکمان به نیکی و صلاح دعوت می‌کردند، برای آنان دسیسه می‌چیدند اما فراموش کردند که خداوند آن‌ها رصد می‌کند.

(ملتی که دارای عماد بودند) مفسرین گفته‌اند که آن‌ها ساختمان‌ها و یا بدن‌های بسیار قدرت‌مندی داشتند.

آیا این قدرت و سرمایه‌ی آن‌ها از خشم خدا جلوگیری کرد؟

(چنان قدرت‌مند و تنومند بودند که در هیچ‌ جای کره خاکی مانند آن‌ها آفریده نشده بود)

علت هلاکت ظالمان، فساد، کفر و متهم کردن بی‌دلیل مردمان بود

مدرس حوزه علمیه احناف خواف ادامه داد: نمونه عذاب دوم برای قوم ثمود بود.

خداوند می‌فرماید: (آیا به قوم ثمود نگاه نکردید که صخره‌های بلند را می‌تراشیدند، که خدا با آنان چه کرد؟)

برای نمونه‌ی سوم، خداوند فرعون را مثال می‌زند که خداوند او و لشکریانش را نابود کرد.

علت هلاکت هر سه گروه این بود که در سرزمین الهی طغیان کردند و فساد را در دنیا ایجاد کردند. آن‌ها کفر و بی‌بند و باری را رواج می‌دادند و زندان‌ها و شنکجه‌گاه‌های مخوفی ایجاد کرده بودند و مخالفین خود را نابود می‌کردند.

آن‌ها دادگاه‌هایی را تشکیل می‌دادند و متهم را بدون وکیل و مدافع، محکوم می‌کردند.

قضات و کسانی که مانند این‌ قوم‌های مورد عذاب واقع شده، ظلم می‌کنند، باید بدانند که مورد مواخذه قرار می‌گیرند.

خدای متعال از این ظالمان انتقام گرفت و ظالمان، در هر زمان بدانند که خدای متعال در کمین هست.

آقای رئیس جمهور! مردم وضعیت معیشتی خوبی ندارند به فکر آنان باشید

وی ادامه داد: خداوند هم حاکم و هم رعیت را هم رئیس جمهور و هم استاندار را زیر نظر دارد.

بعد از این خدای متعال سبب مرض را بیان می‌کند و می‌فرماید: (وقتی خدا انسان را بیازماید و او را اکرام کند و مال و جایگاه بدهد، انسان می‌گوید: من مستحق این بودم و خدا مرا نوازش کرد) در این زمان، انسان مغرور شد و به جای شکر، تکبر ورزید.

(اما زمانی که خدا او را بیازماید و روزی را بر او تنگ کند، می‌گوید: خدا به من اهانت کرد) درحالی‌که مومن در برابر نداشتن نعمت باید صبر کند.

(هرگز! بلکه به یتیمان و فقرا توجهی نکردید).

باید به مظلومین و فقرا همیشه توجه کرد چون اگر این مظلومین دست نیاز به درگاه رب بی‌نیاز کنند و نفرین کنند، خیلی خطرناک است.

جناب رئیس جمهور محترم این آیات برای ما و شما است، بعضی از بندگان خدا در سطل زباله‌ها به دنبال غذا هستند و مردم وضعیت معیشتی خوبی ندارند، ما فردای محشر چگونه باید جواب‌گو باشیم؟

مولوی منصوری گفت: سرمایه‌داران عزیز! اگر در کنار شما فقیری بود و شما به او کمک نکردید، خدا شما را مواخذه می‌کند.

مرض سوم این بود که خداوند می‌فرماید: (میراث یکدیگر را حریصانه جمع آوری می‌کردید و می‌خوردید).

بعضی‌ها هستند که به راحتی حق ارث دیگران را می‌خورند و ترسی از آخرت ندارند.

علت اصلی این بیماری‌های نفسانی چه بود؟ خداوند می‌فرماید: (با مال، محبت بیش از حد داشتید).

خداوند از این‌جا مشاوره می‌کند و علاج را نشان می‌دهد: (روزی که همه چیز از بین برود و جلائل و قدرت خدا به میان بیاید و ملائک صف به صف بیایند و جهنم حاضر کرده شود در این روز است که انسان افسوس می‌خورد).

انسان در این روز می‌گوید: کاش من ظلم نمی‌کردم، پرونده سازی نمی‌کردم و حق دیگران را نمی‌خوردم.

(اما یادآوری فایده‌ای ندارد و انسان می‌گوید: کاش در زندگی دنیا، توشه‌ای برای آخرت می‌فرستادم) (در آن روز کسی به اندازه‌ی خداوند نمی‌تواند عذاب دهد و به بند بکشد) خداوند در پایان باز علاج مرض را مطرح می‌کند: (ای نفس مطمئنه! به سوی خدایت بازگرد درحالی که تو از خدا و خدا از تو راضی است و در جمله‌ی بندگان نیک من باش و در نعمت جسمانی بهشت باش).

اشتراک گذاری