- خداوند متعال در حدیثی قدسی میفرماید: پاداش روزهدار را خود من میدهم. شارحین حدیث بیان کردهاند: چون بنده از حیث نخوردن و ننوشیدن خودش را به مثل خداوند تعالی میکند، رب العالمین پاداش این بنده را به عهده خودش قرار داده است.
- انسان میتواند به بالاترین درجات برسد، ولی به شرطی که راهِ بالا رفتن به این درجات را بلد باشد. اگر بلد نباشد، احتمال سقوط برایش بسیار زیاد خواهد بود و این سقوط برایش شکست خواهد بود. بنابراین انسان باید راههای هلاکت را بداند و متوجه باشد.
- غفلت یکی از راههای هلاکت است. غفلت از عُمر وقتی که بسیار گرانبها است اگر نسبت به آن بیتوجهی شود، باعث تباهی انسان خواهد شد.
پیامبر اکرم(ص) میفرمایند: در قیامت قبل از تکانخوردن قدمهای انسان، از او چهار سؤال خواهد شد که یکی از این سؤالها عسمر و یکی دیگر جوانی خواهد بود و هر دو مربوط به وقت هستند. مصعب بن عمیر، حنظله و بسیاری از جوانان صدر اسلام برای این سؤال جواب خواهند داشت، زیرا عُمر و جوانی خودشان را صرف دین و دفاع از دین نمودند. - جوانان صدر اسلام به شمشیر، قرآن و شهادت اعتیاد داشتند، امّا آیا جوانان این زمان به قرآن، نماز و دفاع از اسلام اعتیاد دارند یا به چیزهای دیگری اعتیاد دارند؟!
- عزیزان قدر وقت، جوانی و عمر خودمان را بدانیم و آنها را در راه غفلت مصرف نکنیم.
- غفلت از دشمن نیز بسیار مهلک است. دشمن دو نوع است: الف) دشمن فیزیکی. ب) دشمن نامرئی. دشمنان اسلام و مسلمین بسیار زیاد هستند. یکی از دشمنان مهلک، فضای مجازی و گوشیهای هوشمند هستند. جالب است که خود کسانی که این فضا را مدیریت میکنند به فرزندان خودشان تا سن مخصوصی اجازه استفاده از فضای مجازی نمیدهند.
دشمنان دیگر: شیطان، نفس، دنیا و … هستند. در سوره ناس سه صفت الوهیت، ربوبیت و ملوکیت را ذکر میکند تا بگوید که شیطان و وسوسههای او بسیار خطرناک هستند. شیطان قسم خورد که از چهار طرف برای فریب انسان وارد خواهم شد تا انسان را گمراه کنم، ولی دو راه را نگفت، یکی بالا تا انسان دعا کند و یکی پایین تا سجده انجام دهد و به وسیله دعا و سجده از شر و وسوسه شیطان خودش را حفظ نماید. - نشناختن قابلیت یکی دیگر از راههای هلاکت خواهد بود. هر انسانی قابلیت و ظرفیتی دارد که باید او را بشناسد و در راه صحیح آن را استفاده کند، وگرنه گمراه و هلاک خواهد شد. یکی از کسانی که ظرفیت و استعداد خود را شناخت زازان بود. او فرد خوش صوتی بود و موسیقی میخواند، هنگامی که عبدالله بن مسعود صدایش را شنید، فرمود: ای کاش این صدا برای تلاوت قرآن استفاده میشد، هنگامی که این خبر به زازان رسید توبه کرد و از ارادتمندان عبدالله بن مسعود قرار گرفت و از این استعدادش در خدمت به دین بهره برد و به برکت شناخت قابلیتش نامش برای همیشه ماندگار شد و از او روایاتی در کتب حدیثی آمده است.
محمد مکفی رودی
دیدگاهتان را بنویسید